مقاله استرون استیونسون ـ آخوندهای مستبد نباید با پسر شاه مخلوع جایگزین شوند

استرون استیونسون همآهنگ‌کننده کارزار تغییر در ایران در مقاله‌یی که روز ۴اسفند ۱۴۰۱ در اسکاتسمن اسکاتلند منتشر شد، می‌نویسد:

مصیبت اصلی، یعنی همان اتحاد فاسد سلطنت‌طلبان و آخوندها در ایران، چه صریح و چه ضمنی، که برای نسل‌های پی‌درپی خواسته‌های دمکراتیک مردم ایران را خنثی کرده، بار دیگر سر برآورده است. سرنگونی شاه در انقلاب۱۳۵۷ توسط مردم ایران به‌عنوان رهایی از سرکوب بیرحمانه مورد استقبال قرار گرفت.

آخوندها، به‌استثنای برخی موارد، سعی کردند طرف شاه باقی بمانند و با ساواک، پلیس مخفی منفور شاه که مبارزان سیاسی و روشنفکران، از جمله نویسندگان، دانشگاهیان، هنرمندان و شاعران را به‌طرز وحشیانه‌یی به‌قتل رسانده و شکنجه می‌کرد روابط فراگیر داشتند. اما شاه به‌دنبال تظاهرات گسترده علیه حکومت ظالمانه‌اش، در دی۱۳۵۷ فرار کرد و دیگر برنگشت.

رضا پهلوی در سال۱۹۸۰ پس از مرگ پدرش، خود را رضا شاه دوم معرفی کرد و گفت که می‌خواهد ایران دارای سلطنت مشروطه باشد. به‌رغم منابع مالی فراوان، ناکامی او در ظهور به‌عنوان یک چهره معتبر اپوزیسیون، بر این واقعیت تأکید دارد که سلطنت، نیرویی است مصرف‌شده که متعلق به‌گذشته است و چیزی برای آینده ایران ندارد.

در واقع، ولیعهد خودخوانده، با اعلام حمایت احتمالی خود از سپاه پاسداران، معادل گشتاپوی منفور در رژیم مذهبی، منجر به‌برانگیخته‌شدن خصومت در ایران شده است. وی در یک میز گرد در تلویزیون ایران اینترنشنال در سال۲۰۱۸ گفت: «با ارتش (رژیم)، سپاه و بسیج در تماس دوجانبه هستم. ما در حال ارتباط هستیم. آنها آمادگی خود را اعلام می‌کنند و برای هم‌سویی با مردم ابراز تمایل می‌کنند». این همان سپاه جنگ‌طلب و بسیج شبه‌نظامی آن است که به‌مدت چهار دهه مخالفان رژیم را در داخل و خارج از کشور به‌ضرب گلوله، دستگیر، شکنجه، تجاوز و وحشیانه مورد تعرض قرار داده‌اند. آنها به‌عنوان یک سازمان تروریستی خارجی در آمریکا در لیست سیاه قرار دارند و روبرتا متسولا، رئیس پارلمان اروپا و اکثریت عظیمی از قانونگذاران اتحادیهٔ اروپا به‌تازگی خواستار قرار گرفتن آنها در لیست سیاه اروپا شده‌اند. پیشنهاد نقشی برای سپاه در ایران آینده از سوی رضا پهلوی که در ۴۴سال گذشته تا حد زیادی در محافل اپوزیسیون نامرئی مانده است، نشانه‌یی ظالمانه از نامشروع‌بودن کامل سلطنت است».

استرون استیونسون در ادامه این مقاله، خاطرنشان می‌کند: «در جریان اعتراضات کنونی، آخوندها تلاش می‌کنند مخالفان را به‌سلطنت پیوند دهند تا مردم را از پیوستن به‌تظاهرات منصرف کنند. اما در سرپیچی از این ترفند، صدای معترضان به‌طور معمول شنیده می‌شود که (شعار می‌دهند) «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر» و «نه شاه، نه شیخ».

رضا پهلوی نمایندهٔ ایرانیان در تبعید نیست. هزاران ایرانی که در آمریکای شمالی و اروپا تظاهرات کرده‌اند، کاملاً روشن کرده‌اند که آنها به‌گذشته نگاه نمی‌کنند، بلکه به‌آینده و به‌یک جمهوری منتخب دمکراتیک چشم دوخته‌اند.

رضا پهلوی گروه کوچکی از معترضان را سازمان داد تا در خارج از کنفرانس (مونیخ) در یکشنبهٔ گذشته گردهم بیایند و در کمال تعجب، در میان یکی دو پلاکاردی که سلطنت‌طلبان به‌اهتزاز در می‌آوردند، عکس بزرگی از پرویز ثابتی بدنام رئیس سابق ساواک دیده می‌شد. ثابتی همراه با شاه مخلوع در جریان انقلاب۱۳۵۷ از ایران گریخت و اکنون در آمریکا زندگی می‌کند. در شعار فارسی بر روی پلاکارد‌ِ او به‌طرز وحشتناکی اعلام شده بود: «کابوس تروریست‌های آینده». ترویج بازگشت ثابتی مانند تأیید بازگشت هاینریش هیملر است».

در بخش پایانی مقالهٔ اسکاتسمن به‌قلم استرون استیونسون، چنین آمده است: «تهدید، دروغ، جنگ‌افروزی، استقرار باندهای تروریستی در خارج از کشور و سرکوب مخالفان در داخل از ویژگی‌های رژیم ستمگر مذهبی است که فقط در سال۱۳۶۷ بیش از ۳۰۰۰۰زندانی سیاسی را قتل‌عام کرد. معترضان شجاع و کانون‌های‌شورشی آنها که از ابتدا توسط زنان خارق‌العاده رهبری می‌شدند شایستهٴ حمایت هستند؛ (همانهایی) که هر روز جان خود را با مطالبهٴ سرنگونی آخوندها به‌خطر می‌اندازند.

اتحادیه اروپا و انگلستان اکنون باید سپاه پاسداران را در لیست سیاه قرار دهند و خامنه‌ای، رئیسی، روحانی، ظریف و دیگر ظالمان را به‌خاطر نقض حقوق‌بشر و جنایت علیه بشریت تحت پیگرد قرار دهند. زمان ضعف و مماشات به‌پایان رسیده است. ما باید سفرای خود را از تهران فرا بخوانیم و کارکنان دیپلماتیک و کارگزاران آنها را از قلمرو خود اخراج کنیم. فقط سرنگونی این رژیم ظالم است که از یک فاجعه اتمی جلوگیری می‌کند و صلح، عدالت و دموکراسی را به‌مردم ایران و خاورمیانه باز می‌گرداند.

 

لطفا به اشتراک بگذارید: