جامعهشناس حکومتی: بیاعتمادی مردم به اسلامپناهی نظام «از همه شعارهای ساختارشکنانه بدتر» است؛ دیر یا زود با موج دیگری از قیام روبهرو میشویم
محمد حاضری، جامعهشناس حکومتی ۶اسفند بهسران رژیم هشدار داد که «جامعه از اوضاع اقتصادی و نابسامانیهای اقتصادی رنج دیدهاند و ناراحت و عصبانی هستند» و «بر درد این افراد بهشدت رنجدیده، عصبی و ناراحت، «تحقیر» نیز اضافه شد» و «موج نا آرامیهای اخیر به این دلیل بود که این مردم آسیب دیده از شرایط نابسامان اقتصادی، از نظر فرهنگی و هویتی نیز تحقیر شده بودند».
این جامعهشناس حکومتی که با سایت حکومتی شفقنا گفتگو کرده، وعدهها و ادعاهای سران رژیم را «بزرگترین بحران» نظام نامیده و میگوید «مدام گفته میشود که مشکلی نداریم و مشکل اصلی این است که دیگران نمیخواهند پیشرفتهای ما را بهرسمیت بشناسند یا به عبارتی مشکل ما، وجود پیشرفتهای ماست! چطور میشود به جامعهیی که صبح تا شب درگیر مشکلات است، بگویید اشتباه میکند و مشکلی نداریم! و چون در همه حوزه در حال پیشرفت هستیم، ما را با مشکل مواجه میکنند؟! جامعه چنین رویکردی را نمیپذیرد!» و بدانیم که «وعدههای امید واهی دادن اثر تخریبی دارد» و برای نظام «خسارات فراوان و گستردهیی بار میآورد».
محمد حاضری، رسوایی اسلامپناهی رژیم و افشای جنایتها و غارتها تحت نام اسلام را «از همه شعارهای تند و تیز و ساختارشکنانه بدتر» نامیده و هشدار میدهد: «در سالهای اخیر اعتراضات بسیاری داشتیم، ولی متأسفانه یکی از بدترین تلقیهای اعتراضات اخیر، این است که برای اولین بار، بخشی از جامعه که با توجه به برخی از قرائتها و سوء استفادهها از اسلام، نسبت به اصل نظام واکنش نشان میدهد و از سوی نسل جوان یک نوع سرخوردگی و وازدگی راجع به این نگاه که مدعی رویکرد اسلام گرایانه برای اداره جامعه است، شکل میگیرد و به نظرم این پیام از همه شعارهای تند و تیز و ساختارشکنانه بدتر است».
این جامعهشناس حکومتی با اذعان به «بدترین نوع فساد و نابرابری» در نظام ولایت فقیه «ذیل قرائت از حکومت اسلامی» اعتراف میکند: «آنچه امروز ذیل این قرائت از حکومت اسلامی ارایه میشود، در بسیاری از اصول دچار نقصهای جدی است، چرا که برای مردم حق آزادی و حق برابری شهروندی قائل نیستیم؛ نه تنها عدالت را نمیتوانیم تأمین و تضمین کنیم بلکه بدترین نوع فسادها و نابرابری اقتصادی را در ذیل عنوان ساختار اقتصادی اسلامی بهوجود آوردیم».
حاضری در ادامه گفتگوی خود با سایت حکومتی شفقنا اذعان میکند که جامعة امروز ایران سراپا در برابر رژیم ولایت فقیه ایستاده و با ذکر نمونههای سرکوب میگوید: «همه این نمونهها نشاندهنده این است که یک سبک دیگری از زندگی شکل گرفته و تمام قدرت حاکمیت برای مقابله با آن به میدان آمده و قائلین آن را سرکوب، منکوب و تحقیر میکند... رسانه بیطرف و معتبری باقی نمانده و حزب فعالی وجود ندارد و همچنین عموماً به حزب و رسانهیی اجازه داده نمیشود که از زبان مردم حرف بزنند. این مسایل روی هم تلنبار میشود و اعتراضات و نا آرامیها را بهوجود میآورد».
حاضری، جامعهشناس حکومتی بهسران سپاه و سایر کارگزاران رژیم که مدعی میشوند قیام و اعتراضات گسترده نبوده با طعنه میگوید: «نرخ و میزان نارضایتی و اعتراض در کشور قاعدتاً برای چشم و گوشهای بسته بیشتر نشان داده شد و کسانی که اهل تحلیل و اطلاعات بودند، میتوانستند از کانالهای تحلیلی میزان نارضایتی مردم را به دست بیاورند».
این جامعهشناس حکومتی تنها راه رژیم برای مهار اوضاع را سرکوب نامیده و اذعان میکند که سرکوب هم ریشهٔ بحران وضعیت انفجاری را حل نمیکند و میگوید: «در این میان از همه بدتر اینکه به جای همه چیز، راهحل مسأله در استراتژی مهار و سرکوب دیده میشود؛ گمان میکنند که اگر توانستند نا آرامی را جمع کنند، مسأله حل میشود در صورتی که ریشه و زمینههای اصلی اعتراضات برطرف نشده است» و برخی گمان میکنند «اگر اعتراضات ادامه نیافت بدین معناست که سرنخ ها را خفه کردیم و دیگر مشکلی نداریم. این نگاه و تلقی حکایت از این میکند که ما چشماندازی برای حل مسأله نداریم و وقتی چشماندازی برای حل مسأله نداشته باشیم، منطقاً باید انتظار داشته باشیم که چه بسا دیر یا زود با موج دیگری از این اعتراضات بهدلیل موضوعات دیگری مواجه شویم و این امر اصلاً چشمانداز مناسبی برای نظام نیست».