کنفرانس در پارلمان انگلستان- با حضور اعضای مجلس اعیان و عوام -ایران در آستانه انقلاب نوین برای جمهوری دموکراتیک ـ قسمت آخر
کنفرانس در پارلمان انگلستان- با حضور اعضای مجلس اعیان و عوام -ایران در آستانه انقلاب نوین برای جمهوری دموکراتیک
چهارشنبه ۳اسفند ۱۴۰۱
سخنرانی های
لرد سینگ -باب بلکمن
جیم شنون- مارتین دی
لرد سینگ عضو مجلس اعیان انگلستان:
مردم رنجدیده ایران علیه رژیم خودکامه شاه قیام نکردند تا ظالمان تنگنظر در لباس مذهبی جایگزین آن شوند
مردم ایران شایسته حمایت همه کشورهای دموکراتیک هستند
لرد سینگ:
می خواهم از نقش خانم رجوی بهخاطر به دوش گرفتن مسئولیت سنگین و ارائه یک پلتفرم دموکراتیک برای یک جمهوری آزاد در ایران و برنامه ده ماده یی او برای آینده ایران دموکراتیک قدر دانی کنم
برنامه یی که کرامت و برابری کامل زنان را بهرسمیت می شناسد
باب بلکمن نماینده پارلمان انگلستان:
برای اکثریت مردم ایران شاه و آخوندها مترادف با دیکتاتوری تمامیتخواه هستند، به همین دلیل است که نسلهای ایرانی بیشترین هزینه را برای تضمین یک ایران آزاد و دموکراتیک تا زمانی که طول بکشد پرداختهاند
جیم شنون نماینده پارلمان انگلستان:
دولت ما باید جنبش مقاومت به رهبری خانم رجوی را بهرسمیت بشناسد.چه بانوی قدرتمندی و چه رهبری مشوقی برای مردمی که برای آزادی خود می جنگند او برای ما الهامبخش است
مارتین دی نماینده پارلمان انگلستان از حزب ملی اسکاتلند:
این نه فقط یک کنفرانس فراحزبی بلکه یک کنفرانس تمام حزبی است. من خشنودم که حمایت خودم را از شورای ملی مقاومت اعلام کنم
معرفی کتاب دیکتاتوری و انقلاب: ایران – تاریخ معاصر
کتاب دیکتاتوری و انقلاب به قلم استرون استیونسون همآهنگکننده کارزار تغییر در ایران و نماینده پیشین پارلمان اروپا مشتمل بر ۲۳ فصل، تلاش میکند تا تاریخچه مختصری از پادشاهان پهلوی را که توسط انقلاب مردمی در سال۱۳۵۷ برکنار شدند و دیکتاتوری مذهبی که پس از غصب رهبری انقلاب ضدسلطنتی توسط خمینی جای آن را گرفت، شرح دهد.
در ابتدای کتاب آمده است:
در حالی که مردم ایران در تلاش برای شکست دیکتاتوری مذهبی قرون وسطایی آخوندها در ایران هستند، بیش از پیش ضروری است که چشمانداز تاریخی بزرگتری را که این مبارزه در آن شکل گرفته است، از دست ندهیم. چشمانداز سیاسی جامعه ایران با خاطرات مبارزه ۱۲۰ساله برای دستیابی به حکومت دموکراتیک و جامعه باز یک قرن مبارزه علیه شاهان مستبد و اکنون علیه آخوندهایی که یک حکومت مطلقه استبدادی را حاکم کردهاند
هم نظام سلطنتی و هم دیکتاتوری مذهبی حقوقبشر جهانی را انکار میکنند، اقتدار را بهعنوان «سایه خدا» (شاهیان) یا «نائب خدا» (آخوندهای مستبد) بر روی زمین ادعا میکنند، مردم را نابالغ و نیازمند به قیم می دانند و مشروعیت خود را از منابعی غیر از صندوق رأی و حاکمیت قانون دموکراتیک می گیرند. هر دو مرتکب نقض فاحش حقوقبشر از قبیل بازداشت های خودسرانه، محاکمه های کوتاه مدت، مجازات های ظالمانه و غیرانسانی، شکنجه و اعدام های سیاسی شدهاند. هر دو عملاً حکومت تک حزبی را ایجاد کردهاند، کثرتگرایی را انکار کردهاند، بسیاری از اقشار جامعه را سرکوب کردهاند، آزادی بیان یا تشکل را انکار کردهاند، مطبوعات آزاد را ممنوع کردهاند، و شهروندان را محروم کردهاند. یکی آمده است در مورد سلطنت، منافع خارجی را بالاتر از منافع ملت قرار دهد، و دیگری از ایمان و دینداری مردم برای غارت ثروت آنها، ایجاد نفرت، خشونت فرقه ای و ماجراجویی خارجی، تحت عنوان شعار سوءاستفاده کرده است. جنگ و گسترش مذهبی، به ضرر ملت.
سه فصل اول کتاب دیکتاتوری و انقلاب به ظهور نامشروع پادشاهان پهلوی از طریق سرکوب وحشیانه می پردازد.
دیکتاتوری و انقلاب
و مداخله خارجی و سالهای قبل از انقلاب ۱۳۵۷.
دو فصل بعدی به این موضوع میپردازد که چگونه آخوندها، با رهبری خمینی، با تحمل و دست نخورده باقی ماندن توسط شاه، برخلاف تخریب نیروهای دموکراتیک، انقلاب را ربوده و معاملات آزادی آن را خنثی کرد.
در این کتاب وضعیت بقایای سلطنتی و موقعیت جنبش مقاومت در برابر رژیم استبداد مذهبی تشریح میشود.
فصلهای ۹ تا ۱۷کتاب «دیکتاتوری و انقلاب، ایران – تاریخ معاصر» به سیاستهای مخرب داخلی و بینالمللی رژیم اختصاص یافته است. پیامدهای جنایات رژیم و مماشات با آن توسط دولتهای غربی در فصلهای ۱۸ و ۱۹مورد بحث قرار گرفته است. بسیج اطلاعات نادرست همآهنگ و شرورانه رژیم علیه مخالفان و استفاده از جنگ سایبری در فصل ۲۰ و ۲۱مورد بررسی قرار گرفته است.
دو فصل آخر به قیام ملی کنونی در ایران و چشمانداز یک نتیجه دموکراتیک میپردازد. انقلاب ۱۳۵۷ علیه شاه پهلوی در دی ماه ۱۳۵۷ با اولین سرکوب خونین تظاهرات آغاز شد و ۱۳ماه به طول انجامید و با فرار شاه و سرنگونی رژیم او به اوج خود رسید. این انقلاب، پس از بیش از چهار دهه مقاومت سازمانیافته، اکنون در پنجمین ماه خود در زمان نگارش با معترضانی است که خواهان «مرگ بر خامنهای» رهبر رژیم و تغییر کامل رژیم، بدون ترس از سطح سرکوب هستند. . این بار، رژیم که نتوانسته جنبش مقاومت ایران را از نظر فیزیکی یا سیاسی از بین ببرد یا از بین ببرد، با سقوط اجتناب ناپذیر خود به دست یک خیزش مردمی با الهام از این مقاومت چند دههای و چشماندازی که برای آزادی و دموکراتیک ارائه میکند مواجه است. ایران کثرتگرا، عاری از سلاح هستهای، با جدایی دین و دولت.