جنایتهای ساواک مخوف شاه از زبان زندانیان سیاسی ـ گفتگو با مجید معینی

بچه‌هایی که بودیم با آنها و تعریف می‌کردند. خود برادر بعد از شکنجه در سال ۵۰ که آورده بودند و انداخته بودند در اتاق بازجویی. با پتو می‌آوردند که فلسفه پتو را می‌گویم.

در همان اتاق بازجویی عزیز مادر رضایی‌ها هم در همان اتاق بازجویی بود. وقتی چشم بازجو را دور می‌بینند، پتو را کنار زده و با عزیز صحبت می‌کند.

علت پتو هم چی بود. وقتی می‌زدند و لت و پار می‌شدیم که توان راه رفتن نداشتیم وقتی نمی‌توانستیم راه برویم بعضی وقتها می‌توانستیم سینه خیز برویم ولی شکنجه‌گر کار داشت و نفر را می‌انداختند توی پتو و دو نفر سر پتو را می‌گرفتند و نفر را می‌آوردند می‌آوردند می‌انداخت داخل سلول.  

لطفا به اشتراک بگذارید: