حماسه ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ ـ فدا و بهای حداکثر در عاشورای مجاهدین ـ قسمت سوم

پیام رادیویی مسعود رجوی ـ ۱۹بهمن ۱۳۶‍‍۱

خمینی و دژخیمانش می‌پنداشتند که با شهادت سردار همه‌چیز به‌زودی پایان خواهد گرفت.

در دنیای لئامت بارها عجولانه جار زدند که دیگر از مجاهدین جز درصدی اندک به‌جای نمانده است.

‌بیچاره شب‌پرستان هنوز نسل وحدت و ایمان و زنان و مردان گردن‌فراز رزم میدان را نشناخته‌اند که حتی با چنگ و ناخن و دندان نیز تا آخرین خشت بنای تزویر و ستم را از بن برخواهند کند.

اندرآیید ای همه پروانه‌وار اندرین بهره که دارد صد بهار

جانفشان ای آفتاب معنوی مرجهان کهنه را بنما نوین

بوی لطف او بیابانها گرفت ذره‌های ریگ هم جانها گرفت

ما بها و خونبها را یافتیم جانب جان باختن بشتافتیم

ای دریغا صبح ظلمت سوز من ای دریغا نور روزافروز من

ای دریغا مرغ خوش پرواز من زانتها پریده تا آغاز من

این سخن پایان ندارد هین بتاز سوی آن دو یار پاک پاکباز

 

لطفا به اشتراک بگذارید: