پیام خانم مریم رجوی به تظاهرات پاریس به‌مناسبت سالگرد انقلاب ضدسلطنتی

از سرنگونی دیکتاتوری شاه تا قیام برای جمهوری دموکراتیک

سلام به شما یاران شورشگر که در این هوای سرد ایستاده‌اید.
البته شما بیش از چهل سال است در هر شرایطی در همه‌جا حاضرید تا «نه» بزرگ مردم و مقاومت ایران به استبداد مذهبی را به گوش همه برسانید.
و با تشکر از شخصیت‌های اروپایی و فرانسوی که همواره از مقاومت ایران برای آزادی و دموکراسی دفاع می‌کنند.
درود بر همه شما

هم‌وطنان عزیز!
در سالگرد انقلاب ضد سلطنتی، در پرتو قیام پرشکوه ماه‌های اخیر و خون‌هایی که هم‌چنان از پیکر مردم ایران جاری است، کلمه‌‌ حقه انقلاب از اسارت شاه و شیخ رها شده و بر صدر نشسته است.
بله این انقلاب است که می‌درخشد، می‌رزمد و بر آن است که آرمان آزادی را به ‌پیروزی برساند.
به پیشتازان و راه‌گشایان و راهبران راستین آن انقلاب درود!
از پدر طالقانی تا حنیف و محسن و بدیع‌زادگان و جزنی و احمدزاده و پویان و پاک‌نژاد.
و زنان پیشتاز و قهرمانی مثل اعظم روحی آهنگران، مرضیه اسکویی،‌ فاطمه امینی و اشرف.
راستی که مجاهدین و چریک‌های فدایی با بذر خون، ایده‌ انقلاب و فکر تغییر و دگرگونی را درجامعه ایران رسوخ دادند و رایج کردند.
ولی در غیاب راهبران حقیقی که یا کشته در میدان و یا در زندان بودند، خمینی که هرگز حاضر نبود در برابر دیکتاتوری شاه حکم جهاد بدهد، انقلاب را مصادره کرد.
همان کسی که حکم قتل‌عام مجاهدین سرموضع را داد.

بله، ولیعهد و ولایت ‌عهد شاه، در اصل خمینی دجال بود که میراث جنایت و کشتار شاه و پدرش را جهش داد.
پس به قول مسعود رجوی: «هر چه بر سر ما آمده از ارتجاع است، نه از انقلاب. مسأله از روز اول، به کرسی نشستن ارتجاع در قبای انقلاب است» و شاخص انقلاب «آزادی و حاکمیت و رأی جمهور مردم است».
از طنز‌های تاریخ این است که وقتی شاه حاکم بود، بسیاری از آخوندها با او و ساواک جهنمی‌اش همدستی می‌کردند.
و حالا که شیخ حاکم است، بقایای شاه، جانب سپاه جهنمی شیخ را گرفته‌اند و علناً می‌گویند سپاه و بسیج «اولین نیروی تضمین‌کننده امنیت و ثبات آینده ایران هستند».
و انتخاب و تمایل خودشان به رژیم ولایت‌فقیه را هم، این‌طور ابراز می‌کنند که «اگر انتخابی بین این رژیم و مجاهدین باشد، مردم به‌احتمال قریب‌به‌یقین خواهند گفت، آخوندها».
ازاینجا خوب می‌شود فهمید که منشأ و خاستگاه این ادعا که مجاهدین و مقاومت ایران به‌رغم ۱۲۰هزار شهید، پایگاه و جایگاه اجتماعی ندارند، در کجا و در چیست؟
دشمنی تاریخی شاه و شیخ با مجاهدین و همه نیروها و افراد ملی و میهنی و ترقی‌خواه و هم‌چنین ملیت‌های تحت ستم، وحدت ماهوی آن‌ها را نشان می‌دهد و بیانگر خط قرمز همیشگی شاه و شیخ در برابر جبهه خلق است.

دیکتاتوری، دیکتاتوری است؛ چه با عمامه باشد، چه با تاج

از طنزهای تاریخ است که همان‌ها که روز شوم ۲۸ مرداد و کودتای استعماری علیه دولت ملی و دموکراتیک مصدق بزرگ را جشن می‌گرفتند، حالا روزی را که توسط مردم ایران از کاخ‌های سلطنتی بیرون انداخته شدند، روز شوم توصیف می‌کنند.
اما صدالبته آنچه شوم است، انقلاب نیست، بلکه ارتجاع پلیدی است که برای سپاه و بسیج‌اش مجیزگویی می‌کنند.
از طنز‌های روزگار یکی هم این است که حتی آخوند خاتمی رئیس‌جمهور ولایت‌فقیه به این نتیجه رسیده‌ که اصلاح‌طلبی به‌بن‌بست خورده است؛ و موسوی نخست ‌وزیر خمینی می‌گوید، قانون اساسی رژیم دیگر کارساز نیست.
خوب، اگر راست می‌گویید بر ام‌الفساد یعنی غصب حاکمیت مردم توسط خمینی و ربودن انقلاب توسط ارتجاع و اصل ولایت ‌فقیه و شعار چهل‌ساله‌تان یعنی مرگ بر مجاهدین به‌عنوان ضد ولایت‌فقیه خط بطلان بکشید.
و قتل‌عام آن‌ها در سال ۶۷ را افشا و محکوم کنید و سهم خودتان را در آنچه بر سر مردم ایران و فرزندانش آمده مشخص کنید.

اما اصل داستان چیست؟ بعد از مرگ خمینی دیدیم که ارتجاع و استعمار حداکثر تلاش خود را انجام دادند تا برای حفظ وضع موجود و حفظ همین رژیم، رفسنجانی را میانه‌رو جلوه بدهند؛ اما مقاومت ایران می‌گفت رژیم همان رژیم است، با همان هویت و همان ماهیت.
بعد در ماجرای اصلاح‌طلبی قلابی، دژخیمان و جلادان وزارت اطلاعات هم، یک‌شبه اصلاح‌طلب و مدافع جامعه مدنی و تمدن و گفتگوی تمدن‌ها شدند.
بازهم مقاومت ایران بود که گفت این رژیم رفرم‌ناپذیر است. واقعیت این است که اصلاح‌طلبی به‌عنوان سوپاپ اطمینان برای حفظ همین رژیم عمل می‌کرد.
حالا ببینیم امروز، مد روز چیست؟ راستی متولی و موتور اصلی آن شعار روحت شاد کدام طرف بود؟ این را دیگر همه می‌دانند که سوپاپ اطمینان، برای تفرقه و تخریب و به انحراف کشاندن قیام و حفظ نظام بود.
بگذریم که از شهریور امسال در اثر پیشرفت و رادیکالیسم قیام، مثل برف آب شد و شعارهای مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر، توسط جوانان انقلابی و توده مردم جایگزین شد.

هم‌وطنان!
ما در کشاکش یک انقلاب دموکراتیک نوین هستیم. آنچه مردم ما می‌خواهند یک جمهوری دموکراتیک است؛ یک جمهوری، عاری از شکنجه و کشتار و عاری از استبداد و وابستگی؛ و الا؛ دیکتاتوری، دیکتاتوری است؛ چه با عمامه باشد، چه با تاج.
غارتگری، غارتگری است؛‌ چه توسط ستاد اجرایی یا بنیاد برکت خامنه‌ای باشد، چه توسط رضا‌شاه که بخش اعظم زمین‌ها و روستاهای آباد کشور را بازور غصب کرد و چه توسط پسر او باشد که ده‌ها میلیارد دلار از دارایی ایران را همراه با خانواده‌اش به خارج کشور منتقل کرد و هنوز هم حساب آن را پس نداده‌اند.
بله، اجبار، اجبار است چه کشف اجباری حجاب، چه تحمیل اجباری حجاب.
حالا کسی که ارث پدرش را از ملت ایران می‌خواهد مدعی است که چرا زنان مجاهد روسری دارند و چرا از مردان جدا می‌نشینند. فرهنگ سرکوبگرانه رضاخانی و رویکرد قیم‌مآبی خمینی را می‌بینید؟
پس احترام به افکار و عقاید و آیین و حقوق و آزادی انتخاب دیگران چه شد؟ آ‌ن‌هم در مورد زنان قهرمانی که ده‌ها هزار نفرشان در مبارزه با خمینی شکنجه یا شهید شدند و حالا در مواضع رهبری یک سازمان پیشتاز، جنبش آزادی را پیش می‌برند.
آیا تصویر فرمانده سارا با خنجری در قلبش آویخته از پا با طناب بر صخره، در گردنه حسن‌آباد به‌اندازه کافی گویا نیست؟
در اینجا ناگزیر می‌پرسم آیا خواهر خود من را بازجویان ساواک شما به‌صورت فجیع نکشتند؟
بله، این فصل مشترک شاه و شیخ در زن‌ستیزی است؛ و در تقدیر شیخ همچون شاه، سرنگونی قطعی و حتمی است.

دوستان گرامی!
حالا بگذارید به دنیای واقعی روی زمین بپردازیم:
حرف ما و مردم ما این است: سپاه پاسداران باید در لیست تروریستی اتحادیه اروپا قرار بگیرد.
درواقع سپاه و اطلاعات آخوندها که از بمب‌گذاری آن در پوشش دیپلوماتیک خبردارید، باید منحل شوند. این خواست مردم ایران و لازمه صلح و آرامش در منطقه و جهان است.
دیگر زمان دادن بسته‌های مشوق به آخوندها گذشته است.
زمان مراودات سازنده با رژیم اعدام و قتل‌عام نیست.
بلکه زمان عذرخواهی از مردم ایران به‌خاطر حمایت‌ از استبداد مذهبی است.
مردم ایران حق‌دارند کشور خود را از اسارت فاشیسم دینی آزاد کنند.
جوانان شورشگر حق‌دارند در برابر وحوش پاسدار و لباس شخصی و رگبار گلوله‌هایی که چشم‌ها، سرها و قلب‌هایشان را می‌شکافد، از خود دفاع کنند.
جهان باید این حق را برای مردم ایران به‌رسمیت بشناسد.
و شما جوانان شورشگر، کانون‌های شورشی، زنان شجاع و دانشجویان آزاده که سرنگونی رژیم آخوندی را هدف قرار داده‌اید.
یقین کنید که با عزم و اراده راسخ برای آزادی، دموکراسی، برابری و مشارکت فعال‌ زنان در رهبری سیاسی
و شکوفایی استعداد جوانان برای ساختن یک ایران آباد و پیشرفته پیش روی ماست.
این آرزوی من و همه ماست که برای تحقق آن سر به‌پای آزادی نهاده‌ایم.
بهاران خجسته ایران با پیکار زنان و مردان شورشگر درراه است.

سلام بر شهیدان، سلام بر آزادی
پیروز باد انقلاب دموکراتیک مردم ایران.

برگرفته از سایت مریم رجوی

لطفا به اشتراک بگذارید: