گزارش روزنامهٔ حکومتی: گرانی سرسامآور و نبود دارو؛ «این روزها بیماری یعنی بیچارگی!»
روزنامة حکومتی تعادل در شمارة ۹بهمن۱۴۰۱ در گزارشی بهگوشهای از بحران نبود و گرانی سرسامآور دارو اذعان کرد.
تعادل نوشت: اکنون «هر بیماری حتی سرماخوردگی هم به معضلی تبدیل میشود. باید مریض شوی تا بدانی در به در دنبال دارو بودن از این داروخانه به آن داروخانه چه بلایی به سرت میآورد. باید مریض باشی تا بدانی تهیه یک نسخه وقتی نیاز به مبلغی نجومی دارد یعنی چه؟».
این روزنامة حکومتی با اشاره بهموج هشتم کرونا در کشور نوشت: «اینکه پزشکان اورژانس بیمارستانها مدام به افراد توصیه میکنند که از بیمار شدن اجتناب کنید چون کمبود دارو میتواند یک بار دیگر فاجعه مرگهای چند صد نفره مبتلایان به کرونا در روز را برایمان تکرار کند. آن وقت است که زنگ خطر درست بیخ گوش مان به صدا در میآید و تازه میفهمیم برای پیدا کردن یک اسپری تنفسی از 8 داروخانه جواب منفی شنیدن یعنی چه».
تعادل با اشاره بهادعای سال گذشتة رئیسی که با طرح موسوم به «دارویار» مشکل گرانی دارو را حل خواهد کرد افزود: «حتی بودجه سال آینده هم با این وضعیت نمیتواند مشکلات دارویی کشور را حل و فصل کند و طرح «دارویار» هم با آن همه تبلیغات و وعدهها برای از بین رفتن کمبود دارو و کاهش هزینه تهیه دارو مطرح شد هم نتوانست این گره کور را باز کند. تا جایی که رییس سازمان غذا و دارو در مصاحبهای با ایلنا از بدهی 30 هزار میلیارد تومانی سازمان برنامه و بودجه به طرح دارویار خبر داده است. مساله اینجاست که این طرح چه مدت اجرایی شده که حالا این میزان بدهی دارد. وقتی در همین ماههای نخستین به چنین رقم بدهی میرسد قرار است چگونه اجرای آن ادامه پیدا کند... در واقع با اجرایی شدن طرح دارویار نه تنها دارو ارزان نشد که کمیاب هم شد و همین بر مشکلات عدیده بیمارانی که نیازمند دارو بودند افزود».
روزنامة حکومتی تعادل بحران نبود و گرانی دارو در ایران آخوندزده را اینگونه بازتاب داد: «اینکه قرار است یک بیمار برای پیدا کردن داروهایی که همیشه در داروخانهها به وفور یافت میشدند و حالا به سختی میتوان آنها را پیدا کرد نشان میدهد که وضعیت دارویی کشور هر روز بدتر میشود. چرا هنوز در داروخانهها سرم پیدا نمیشود، چرا بیماری که باید سرم تزریق کند برای خرید آن باید به چندین و چند داروخانه سر بزند تا بالاخره بتواند یک سرم تهیه کند؟ چرا پیدا کردن اسپریهای تنفسی که برای برخی از بیماران حکم مرگ و زندگی را دارد آن هم در هوای آلوده این روزهای پایتخت، نایاب شده یا اگر هم پیدا شود با ۳ تا ۴ برابر قیمت واقعی فروخته میشود. خلاصه کلام اینکه این روزها بیماری یعنی بیچارگی».
تعادل گفتههای یک خانم پزشک را بازتاب میدهد که میگوید: «مساله دیگر فقط داروهای خاص نیست، حتی قرصهای سرماخوردگی هم کمیاب شدهاند، قرصهای شب و روز سرماخوردگی نیست و نسخههایی که مینویسیم باید حتما داروی سرماخوردگی معمولی باشد. شربت دیفن هیدرامین، استامینوفن و حتی سرم نمکی شستشویی حلق وبینی کودکان هم پیدا نمیشود. بارها و بارها نسخههایی که مینویسیم برگشت میخورد. ما میدانیم که یک سرماخوردگی ساده اگر درمان نشود به خصوص در کودکان ممکن است به مشکلات بزرگتری تبدیل شود، اما حالا پیدا کردن همین داروهای دم دستی هم برای خیلیها مشکل شده است. در بیمارستان سرم به مقدار کافی وجود ندارد، بسیاری از بیمارانی که به دلیل آنفلوآنزا به اینجا مراجعه میکنند، به دلیل کاهش فشار خون نیازمند تزریق سرم هم هستند، اما ما باید بیمار را به بیرون از بیمارستان بفرستیم تا سرم مورد نیاز خود تهیه کند، چرا که میزان سرمهای بیمارستان بسیار کم است و برای بیماران بستری و ... استفاده میشود».
این روزنامة حکومتی گفتههای یک کارشناس حوزة غذا و دارو را هم بازتاب میدهد که با اشاره بهنقش مافیای حکومتی در پدید آمدن این وضعیت میگوید: «وقتی مالیات بر ارزش افزوده داروها افزایش پیدا میکند، وقتی تولیدکنندگان دارویی دیگر به دلیل بالا رفتن قیمت ارز توان تولید دارو به میزان لازم را ندارند، وقتی قیمت داروها سیر صعودی دارد و بسیاری از بیماران دیگر توان تامین این هزینههای درمانی را ندارند، داروخانهها هم دیگر آن کارایی اولیه خود را از دست میدهند و به فکر سودآوری خود هستند. (اکنون) یک بسته قرص ژلوفن، 6 ماه پیش بین 24 تا 30 هزار تومان به فروش میرسید و الان قیمت آن به 94 هزار تومان رسیده. یک بسته فلوکستین در همین بازه زمانی از 6 ماه پیش تاکنون سه برابر شده و الان به قیمت 76 هزار تومان رسیده است و البته خیلی هم سخت پیدا میشود».
روزنامة حکومتی تعادل مینویسد: «این داروهایی که گفته شده ابتداییترین داروهایی هستند که این روزها با کمبود مواجهند و البته افزایش قیمت. مطمئنا وقتی به بحث داروهای بیماران خاص میرسیم اوضاع بسیار بغرنجتر از وضعیتی است که امروز شاهد آن هستیم».