سخنرانی خانم مریم رجوی در کنفرانس عربی ـ اسلامی در بروکسل
همبستگی با انقلاب دمکراتیک مردم ایران ـ بشارت صلح و برادری خلقهای منطقه
شورای ملی مقاومت، مجاهدین و کانونهایشورشی خط قرمز و کابوس پایانناپذیر رژیم در جریان قیام
در جریان قیام عدد ۱۷هزار بهعنوان یک کد و کابوس به ورد زبان تمام مهرهها و مقامات رژیم تبدیل شد.
رژیم به مخاطبانش در منطقه و در اروپا و آمریکا این خط قرمز را بهطور همهجانبه تفهیم کرده. این سرچشمهٔ انواع سانسور و هویت زدایی های بیدریغ است.
رژیم البته از هیچ پروپاگاند و تبلیغات و جار و جنجالی علیه خودش راضی و خوشحال نیست ولی آنرا صد بار بر یک آلترناتیو جدی ترجیح میدهد.
حرف رژیم به هزار زبان با مخاطبانش اینست که هر کاری که میکنید فقط این را بدانید مجاهدین خط قرمز است. نزدیک نشوید! والا موضوع جدی و غیرقابل تحمل میشود.
اگر هم علیه رژیم خطا کرده و حرفی زدهاید یا کاری کردهاید، سریعا با ناسزا و دشنام به مقاومت ایران و مجاهدین تلافی کنید. کمترین چیز اینست که بگویید پایگاه ندارند!
اما مردم ایران با شعار مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر و شعارهای مشابه بر هر دو رژیم سابق و کنونی خط بطلان کشیدند و بیزاری خود از هر نوع دیکتاتوری را اعلام کردند.
از جانب مقاومت ایران و از طریق شما کشورهای منطقه را فرا میخوانم به اخراج رژیم از کنفرانس همکاری اسلامی و قطع روابط با این رژیم
بهرسمیت شناختن مقاومت مردم ایران برای سرنگونی رژیم
به اعلام سپاه پاسداران بهعنوان یک موجودیت تروریستی
به اعلام حقانیت نبرد جوانان شورشگر با سپاه پاسداران
به محکوم کردن کشتار و شکنجه و سرکوب قیامکنندگان در ایران
نمایندگان محترم،
خواهران و برادران گرامی!
از توجه شما به قیام سراسری مردم ایران و شرایط سرنوشتساز کنونی سپاسگزارم. این قیام که با خونهای دست کم ۷۵۰ جوان و نوجوان و اسارت و شکنجهٔ ۳۰هزار نفر تداوم پیدا کرده، لحظه خطیری نه فقط در سرنوشت ایران، بلکه در سرنوشت تمام خاورمیانه است و بیشک جهان را تحت تأثیر قرار میدهد.
شاه با سرکوب گسترده و طولانی مخالفان، برای خمینی راه باز کرد و او با استفاده از این شرایط بهویژه زندانی بودن مجاهدین و سایر مبارزین توانست رهبری انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران در سال۵۷ را سرقت کند.
خمینی از اولین روزهای حاکمیت، تحمیل یک استبداد دینی به مردم ایران را شروع کرد. جهتگیری ارتجاعی و جنگافروزانه او، بخش اعظم منطقه را به کام ناامنی، عقبگرد و جنگ و خونریزی کشاند که همچنان هنوز ادامه دارد. حالا روند معکوسی در کار است. انقلاب دمکراتیک مردم ایران علیه رژیم ولایت فقیه که تاریخچهیی۴۰ساله دارد، این بار آزادی و صلح و امنیت را قطعاً به ارمغان خواهد آورد.
قیامی که از ۲۵شهریور آغاز شد بهسرعت در سراسر ایران گسترش پیدا کرد. در این مدت در ۲۸۲شهر ایران قیام جریان داشت. دانشگاهها را رژیم با نهادهایِ متعدد کنترل و جاسوسی به بند کشیده بود. اما در همین مدت در ۲۰۴ دانشگاه، دانشجویان بهپا خاستند. دانشآموزانِ حدود ۱۷۰۰ دبیرستان و بیش از صد مدرسه ابتدایی بهقیامها پیوستند. این گسترش آنقدر برای رژیم وحشتناک است که یک بار سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران وضعیت رژیم را به شهرهای هیروشیما و ناکازاکی آن هم هنگام بمباران اتمی تشبیه کرد. [۱]
با وجود فقر و گرسنگی فراگیر در ایران و با وجود بیکاری و بیخانمانی که میلیونها نفر از آن در عذاب هستند قیامکنندگان در شعارها و اعتراضهایشان بهندرت به مصائب اقتصادی و اجتماعی اشاره کردند. طینت، هدف، خواست و جهتگیری قیام، کاملاً سیاسی است. این یک شکست عظیم برای رژیم ولایت فقیه است که شعار مرگ بر خامنهای و شعار سرنگونی رژیم، الآن دیگه همه جا تودهگیر شده است.
بله، رژیم از این کابوس نمیتواند خلاص شود. زیرا قیام یک تخاصم شدید بین جامعهٔ ایران با رژیم را بارز کرده است. بهطوری که بهگفته مقامهای خود رژیم تعداد مأموران امنیتی که مورد تهاجم قیامکنندگان قرار گرفتند، به هفت هزار نفر میرسد. [۲]
این در حالی است که رژیم نیروهای سرکوب و اختناق را در حداکثر ممکن برای مقابله با قیام به کار گرفت. ۳۲ سپاه متعلق به سپاه پاسداران در کلیهٴ استانهای کشور، مزدوران بسیج، لباس شخصیها، سازمان اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی و یگان ویژهٔ آن.
دوستان!
مثل همیشه شورای ملی مقاومت ایران، مجاهدین و کانونهایشورشی خط قرمز و کابوس پایانناپذیر رژیم در جریان قیام بودند و هستند. بی جهت نیست که در جریان قیام عدد ۱۷هزار بهعنوان یک کد و کابوس به ورد زبان تمام مهرهها و مقامات رژیم تبدیل شده است.
رژیم به مخاطبانش در منطقه و در اروپا و آمریکا خط قرمز مجاهدین و مقاومت ایران را بهطور همهجانبه تفهیم کرده و این سرچشمهٔ انواع سانسور و هویت زدایی های بیدریغ است. چون ۴۰سال است که رژیم در میدان عمل هماورد دیگری برای سرنگونی و برای جایگزینی نیافته. رژیم البته از پروپاگاند و تبلیغات و هیچ جار و جنجالی علیه خودش راضی و خوشحال نیست ولی آنرا صد بار بر یک آلترناتیو جدی ترجیح میدهد. حرفش به هزار زبان با مخاطبانش در منطقه و اروپا و آمریکا که خیلی خوب هم دریافت و اطاعت کردهاند این است که هر کاری که میکنید فقط این را بدانید مجاهدین خط قرمز است نزدیک نشوید! والا موضوع جدی میشود. غیرقابل تحمل میشود. اگر هم علیه رژیم خطا کرده و حرفی زدهاید یا کاری کردهاید سریعا با ناسزا و دشنام به مقاومت ایران و مجاهدین تلافی کنید.
کمترین چیز این است که بگویید پایگاه ندارند!
این روش و زبان و فرهنگ و رویکرد آزموده شده رژیم آخوندها در ۴۰سال گذشته است. یکبار وزیر خارجه رژیم در زمان خاتمی بهطور صریح در ایتالیا اعلام کرد که معیار جدی ارزیابی ما از میزان صداقت کشورهای اروپایی برخورد با مجاهدین است و این در مناسبات آتی ما تعیینکننده خواهد بود.
دوستان گرامی
تداوم قیام، گستردگی جغرافیاییاش، ترکیب متنوع شرکتکنندگان و نقاط عطف آن، وضعیتی را شکل داده که بهقول مسعود «تعادل پیشین بازگشتناپذیر است و زمان به عقب باز نمیگردد. رژیم در تلهٔ سرنگونی افتاده و از هر سو که بچرخد خلاصی ندارد».
همچنین از نتایج سیاسی این قیام، بارز کردن این واقعیت است که دعاوی و نمایشها... دربارهٔ موقعیت خانوادهٴ شاه سرنگونشده چقدر بیپایه است و تا کجا با خواست جامعهٔ ایران بیگانه است.
در دو قرن گذشته، قدرت شاه در ایران مستقیماً تابع قدرتهای خارجی بوده است. پدرشاه در یک کودتای هدایتشده آن هم توسط انگلیسیها سرکار آمد. و خودش با کودتای سازمانیافته... . علیه دکتر مصدق قدرتاش را تثبیت کرد.
قدرتی استبدادی و وابسته که هیچگاه پشتوانهیی در جامعهٔ ایران نداشته. در خلال همین قیام، مردم... با... . شعار مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر و... ... با شعارهای مشابه بر هر دو رژیم سابق و کنونی خط بطلان کشیدند. و اینچنین خواسته خود را علیه هر نوعی از دیکتاتوری اعلام کردند.
حضار گرامی
نقش پیشتاز و رهبریکنندهیی که زنان در قیام ایران دارند، جهان را شگفتزده کرده است. جهان که به ایران از دریچه تبلیغات آخوندها و دولتهای مماشاتگر غرب نگاه میکرد، یکباره دید که جامعهٔ ایران در مقاومت علیه این رژیم قرونوسطایی به چه درجهیی از پیشرفت نائل شده و زن ایرانی از چه جایگاهی برخوردار است. همه دیدند که زنان و دختران جوان در بسیاری صحنهها در خط مقدم رویارویی با پاسداران هستند. و اعتراضها را سازمان میدهند.
آنها خواستار سرنگونی تمامیت این رژیم بوده و هستند آنها بر اجبارات دینی و حجاب اجباری شورش کردند، اما تأکید کردند که مرزبندی، میان با حجاب و بیحجاب نیست بلکه میان مردم و استبداد دینی است و همهٔ تلاشها باید روی سرنگونی این رژیم متمرکز شود.
شعارهای زنان و مردان ایران علیه تمامیت رژیم مصداق حقیقتی است که از سالها پیش گفتهایم: نه به حکومت اجباری، نه به دین اجباری و نه به حجاب اجباری
آخوندهای حاکم منافع اساسی خودشان را در ایجاد جبهه بندیهای تصنعی و انحرافی میبینند. در کشوری که اختناق، زنستیزی، محرومیت و ظلم و ستم به ملیتها و فقر و گرسنگی دهها میلیون نفر از حاکمیت ولایت فقیه ناشی شده، تضاد اصلی، همین حاکمیت ارتجاعی است. مرزبندی اصلی میان مردم سرکوبشده و استبداد خونریز حاکم است. آخوندها مسائل انحرافی را موضوع دعوا قرار میدهند تا نابودی آزادی و غصب حاکمیت مردم را بپوشانند. مهمترین جبههبندی انحرافی که آخوندها سردمدار آن هستند، بین دیندار و بیدین است. و خوشبختانه مجاهدین با اعتقاد به اسلام دمکراتیک نقش تعیینکنندهیی در کنار زدن این مرزبندی کاذب ایفا کردهاند.
قیام جاری نشان میدهد که پشتوانه و تکیهگاه ایدئولوژیکی رژیم یعنی فریبکاری دینی ضربه کمرشکنی دریافت کرده است. بله، رژیم آخوندی هنوز سقوط نکرده. اما الگوی استبداد دینی شکستخورده است.
دوستان عزیز!
مجاهدین خلق در نبرد با دو دیکتاتوری، اسلام دمکراتیک را به دست آوردهاند. این نبرد، مجاهدین را از این توانمندی و صلاحیت برخوردار کرده که پردههای نیرنگ و جعل و تحریف را... ... ... کنار بزنند. و مانع آن شوند که مدعیانی مثل آخوندهای حاکم از آن برای توجیه استبداد ضدبشری خودشون سود ببرند.
مجاهدین از روز بنیانگذاری و تأسیس گفتهاند و مخصوصاً در برابر خمینی هم با صراحت اعلام کردند که اسلامی را قبول دارند که
آئین رها کنندهٴ انسان از زنجیرهای استبداد و بهرهکشی است. آزادکنندهٴ انسان از باورها و ذهنیتهای اسارتآور است. انرژی و قوای خلاقه انسان را آزاد میکند. و شخصیت او را به کمال میرساند.
آمده است که مناسبات اجتماعی را عاری از ستم و اجبار کند؛ تا هیچ جنس، نژاد، ملیت یا پیروان هر مذهب و عقیدهیی یا گروهی از انسانها حقوقشان ضایع نشود، هیچ انسانی نادیده گرفته نشود. هیچکس کوچک و ناچیز بهشمار نیاید.
هر چه بر اساس اجبار و تحمیل باشد اسلام نیست. [۳] لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ
دیانت و اعتقاد داشتن یا نداشتن بر اساس اجبار و اکراه، ضداسلام است. [۴]
تحمیل نابرابری به زنان و نادیدهگرفتن آزادی و نفی حقوق برابر آنها ضداسلام است. برقراری حکومتی که بنابه تجویز و گفته خمینی رأی صد میلیون نفر مردم را هم میتواند نادیده بگیرد، ضد اسلام است.
علی بنابیطالب بعد از انتصاب مالک اشتر به حکمرانی مصر به او نوشت: «مردم دو دستهاند یا با تو برادر دینیاند یا در آفرینش مانند تو هستند». [۵] و تأکید کرد که «حکومت باید با رضایت و موافقت مردم باشد».
دوستان گرامی!
سالهای سال است که مقاومت ایران بر خلع ید کامل از رژیم آخوندها در کشورهای عربی تأکید میکند.
از روز اول، حاکمیت آخوندها و بقای آنها بر دو پایه استوار بوده؛ آزادی کشی و سرکوب در داخل ایران و تروریسم و قتل و جنگافروزی در کشورهای منطقه و جهان.
آخوندها، این جنگ کثیف در خارج و سرکوب و کشتار و زنستیزی در داخل را با دجالیت تمام، به نام اسلام و در لفافهٔ دفاع از اسلام پیش بردهاند.
خمینی با کشتن مجاهدین و مبارزین و سرکوب ملیتهای کرد و ترکمن و بلوچ در داخل و با یک جنگ خانمانسوز با میلیونها کشته در طرف ایران و عراق ولایت مطلقهاش را حاکم کرد.
با گسترش سپاه پاسداران به شاخههای برونمرزی، سپاه آدمکش قدس را با تکیه بر گروههای نیابتیاش به ایجاد تفرقه و ترور و جنایت در لبنان و فلسطین و یمن و عراق و سوریه گمارد و به این ترتیب پایهگذار اغلب جنایتها و پلیدیهایی شد که گروههای بنیادگرا با تقلید از الگوی حکومت آخوندها، به آن دست زدند.
خامنهای، همانطور که هموطنان بلوچ اهل تسنن ما را در زاهدان قتلعام میکند، به ترور برادران اهل تسنن در کشورهای منطقه دست میزند
و همانطور که زنان و مردان شیعه را در زندانهایش هزار هزار سربدار کرده، شیعیان رو در عراق و سایر کشورها ترور و کشتار میکند.
خمینی برای حفظ رژیم قرونوسطایی خودش به صدور ارتجاع و تروریسم و سلطهجویی در منطقه رو آورد. نتیجهٔ این استراتژی شوم در چهار دههٔ گذشته برافروختن مکرر آتش جنگ در خاورمیانه ـ از جمله بین ایران و عراق، ویرانی سوریه و آوارگی میلیونها نفر مردم مظلوم این کشور و وارد کردن ضربات عظیم به حیات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی لبنان و عراق و یمن است. محصول ناب ارتجاع خمینی جرثومههای ترور و آدمکشی همچون حزبالشیطان در لبنان و حشدالشعبی در عراق است. اما این، نه به ایران و مردم ایران مربوط است نه به اسلام؛ بلکه سراپا ضدایرانی و ضداسلامی است.
تقابل تمامعیار دو اسلام را در همین جا میشود دید: یکی مظهر خونریزی و ویرانی و عقبگرد و زنستیزی است؛ دیگری آئین آزادی و رهایی انسان، پرچمدار برابری زن و مرد و مدافع حاکمیت مردم.
مسعود رهبر این مقاومت، جرمش از روز اول این بوده که دیکتاتوری دینی خمینی تحت عنوان ولایت فقیه را رد کرد و با صدای بلند آن را علیه اسلام و تعالیم رهاییبخش آن معرفی کرد.
او درباره تقابل با اسلام ارتجاعی خمینی و خامنهای گفته است؛ یک اسلام «پیامآور ظلمات است و آنیکی پرچمدار آزادی و یگانگی و رهایی. اما نبرد بین ایندو، که درعینحال جنگ سرنوشت برای مردم و تاریخ ایران هم هست، یکی از مهمترین حلقههای قدر انسانیت معاصر است»
این واضح است که خامنهای و دار و دسته او هیچگاه بهاندازه امروز در ضعف و درماندگی نبودهاند. اما این رژیم بهرغم همه ضربات دریافتی از قیام، نه از سرکوب دست بر میدارد، نه از تروریسم، نه برنامه اتمی را تعطیل میکند، نه دخالت و جنایت در سوریه و عراق و یمن و لبنان و نه ابزار اصلی همهٔ این سیاستها یعنی سپاه پاسداران.
این سیاستها بخشهای گوناگون موجودیت رژیم است و تا روز سقوطاش از آن کوتاه نخواهد آمد.
از این نظر مبارزه مردم ایران برای بهزیر کشیدن این رژیم، مصالح عالی کشورهای منطقه و بخشهای زیادی از جهان را نیز در بر دارد.
ما از سالها پیش کشورهای منطقه را به برپایی جبهه مشترکی علیه رژیم ولایت فقیه فراخواندهایم که مردم و مقاومت ایران بخش ضروری و تعیینکننده آن هستند. این لازمه خلاصی سریعتر ایران و منطقه از شر افراطیگری دینی و تروریسم و جنگافروزیهای رژیم آخوندها است.
بنابراین همچنانکه مردم ایران به آزادی و دمکراسی نمیرسند مگر با سرنگونی رژیم آخوندها.
منطقه و جهان هم به صلح و آرامش نمیرسند مگر اینکه کانون بنیادگرایی یعنی رژیم آخوندها را هدف قرار بدهند.
آلترناتیو شورای ملی مقاومت ایران برای یک ایران آزاد مبارزه میکند که مبشر دوستی و برادری و صلح در منطقه و جهان است.
مردم و مقاومت ایران، چنین آینده تابناکی را اراده کردهاند، بر زنان و مردان آزاده در منطقه است که در کنار قیامآفرینان بایستند و در تحقق روز بزرگ آزادی برای ایران و برادری و رهایی برای منطقه سهیم باشند.
بر این اساس از جانب مقاومت ایران و از طریق شما کشورهای منطقه را به در پیش گرفتن این تدابیر فرا میخوانم:
۱. اعلام سپاه پاسداران بهعنوان یک موجودیت تروریستی و ممنوع کردن هر گونه مراوده سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و اقتصادی با آن
۲. محکومیت کشتار و شکنجه و سرکوب قیامکنندگان در ایران
۳. اخراج رژیم آخوندی از کنفرانس همکاری اسلامی و قطع روابط کشورهای عربی و اسلامی با این رژیم،
۴. بهرسمیت شناختن مبارزه مردم ایران برای سرنگونی رژیم آخوندی و
۵. تأیید حقانیت و مشروعیت نبرد جوانان شورشگر با سپاه پاسداران و حق دفاع از خود
از همه شما متشکرم.
[۱] ـ تلویزیون افق ۲۵/۸/۱۴۰۱
[۲] ـ الهیان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، خبرگزاری مهر، ۲۱ آذر۱۴۰۱
[۳] ـ لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی. [بقره / ۲۵۶]
[۴] ـ خدا خطاب به پیامبر: «اگر خدایت میخواست همه آنها که در زمین زندگی میکنند ایمان میآوردند، آیا تو میخواهی مردم را اکراه کنی تا مؤمن شوند؟» [یونس / ۹۹]
[۵] ـ نهجالبلاغه، نامه ۵۳