تجمع مجاهدین در اشرف۳همزمان با دادگاه تجدیدنظر دژخیم حمید نوری در استکهلم
اشرف۳ ـ ۲۸دی ۱۴۰۱
عبدالوهاب فرجی
حمید نوری وقیح ترین دژخیم قتلعام زندانیان سیاسی در قتلعام ۶۷ در ادامه شارلاتانیسم و هرزهدراییهای خودش برای انکار واقعیتهای مسلم این بار از دادگاه درخواست استیناف کرده ولی زهی خیال باطل همانطور که برادر مسعود بارها و بارها تکرار کردهاند هر کجا که قطرهای از آزادی و عدالت وجود داشته باشد. مجاهدین پیروز آن میدان هستند. اکنون که جنبش دادخواهی در متن قیام مردم ایران اوج گرفته دشمن تلاش میکند بهزعم خودش با شیطانسازی و بسیج مزدورانش اثر گذاری اصلیترین نیروی همآوردش یعنی مجاهدین در جامعه خدشهدار کند.
زهرا میرسیدی
من زهرا میرسیدی هستم. برادر شهید قهرمانم حمید میرسیدی در سال۶۷ سربدار شد. طی یک نامه کوتاه در سال۶۱ برای من نوشت: امیدوارم غم دوری و ناملایمات روزانه افسردهات نکرده باشد. من که سرشار از امید و رحمت بیپایان خداوندم. برادرم و همه یاران مجاهدش با قلبی آکنده از عشق و امید، رنج زندان را بر خود هموار کرده و در حالی که زمان محکومیتشان تمام شده بود توسط دژخیمان خمینی مظلومانه سربدار شدند.
در این جا دوست دارم از خواهران شهیدم که در زندان گوهردشت کرج سربدار شدند یاد کنم. نسرین کاکایی انگیزه و عشق عجیبی برای پیوستن به ارتش آزادیبخش داشت. در سال۶۶ هنگام پیوستن به سازمان دستگیر و سال۶۷ سربدار شد. هنگام اعدام زن نگهبان گفته بود سنش کم است، اما رئیسی جلاد با شقاوت گفته بود خیر، بعد برایمان دردسر میشود. نسرین به رئیسی قاتل با تهاجم گفت من از خواهران عزیزم جدا نمیشوم و افتخار میکنم با آنها پایه چوبهٔ دار بروم. درود درود بر این انتخاب و اراده.
مژگان زمانی
اجازه بدهید صحبتم را با یک سؤال شروع کنم آیا واقعاً رابطهیی بین جوانهای قتلعام شده ۶۷ بخصوص صدها زن مجاهد در سراسر ایران با آنچه که در چهار ماه گذشته در ۲۸۲شهر ایران در جریانه وجود دارد.
واقعیت این است که هیچ چیز تصادفی نیست. رژیمی که همین الآن تو خیابونها جوانهای ایران را میکشد یا تو زندانها اعدامشون میکنه دقیقاً همان رژیمی است که ۳۴سال پیش ظرف چند هفته بیش از ۳۰هزار جوان مبارز و مجاهد ایرانی را قتلعام کرد.
آری ملت ما به دیکتاتور نه گفتند و نه میگویند اما آنچه دنیا را متحیر و به تحسین واداشته نقش پیشتازی و هدایت زنان و دختران ایرانی در این قیامه.