گزارش دادستانها در چهارمین جلسه دادگاه تجدید نظر دژخیم حمید نوری در استکهلم
دادگاه تجدید نظر دژخیم حمید نوری در استکهلم ـ ادامه گزارش دادستانها در چهارمین جلسه ـ ۲۸دی۱۴۰۱
زندانیان مارکسیست از طریق مورس متوجه شدند مجاهدین را به هیأت مرگ می برند و اعدام می کنند.
چهارمین جلسه دادگاه تجدید نظر حمید نوری از دژخیمان قتل عام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در سال ۱۳۶۷ در سوئد برگزار شد.
این جلسه به توضیحات دادستانها اختصاص داشت. دادستان ابتدا به ماکت زندان گوهردشت که در اشرف ۳ تهیه شده استناد کرد و وضعیت بندهای زندان را توضیح داد. وی گفت: زندانیان بند ۱۳ و ۱۴ که از مارکسیستها بودند از طریق مورس متوجه شدند که مجاهدین را به نزد هیأت مرگ می برند و اعدام می کنند.
دادستان گفت: ما کتابها و نوشته های زندانیان مارکسیست را هم مورد بررسی قرار دادیم و با سایر کتابها و نوشته ها مطابقت دادیم و همه آنها نشان می داد که حمید نوری در موج اعدام زندانیان مارکسیست نیز نقض فعال داشته است.
دادستان سپس به اسنادی اشاره کرد که مشخص میکند حمید نوری همان حمید عباسی است. وی اشاره کرد که در ماه فوریه ۱۹۸۸ کسانی که زنده مانده بودند همه را به اوین فرستادند و همه آنها حمید نوری را دیده بودند.
در ادامه جلسه دادگاه تجدید نظر دژخیم حمید نوری، دادستان به خاوران مزار شهیدان قتل عام شده اشاره کرد و نحوه پیدا شدن اجساد دفن شده را با ارائه تصاویر و عکس هایی توضیح داد.
در این جلسه دادستان بار دیگر به نامه های منتظری به خمینی و دیدار منتظری با هیات مرگ در ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ پرداخت و بخشهایی از سخنان وی را پخش کرد. دادستان به نقل از منتظری گفت کشتار مجاهدین باعث ترویج آنها میشود.
دادستان: ما اینجا تو سالن داریم اون ساختمان که با حرف اچ مشخص شده اونجا بند ۷ و ۸ رو داریم که بندهایی هستند که نزدیکترین هستند به حسینیه بند ۸ طبقه وسطی بوده از سه طبقه بالای بند ۸ بند ۷ بوده پس از پایین اگه حساب کنیم اول ۸ بعد ۷ و ساختمان مجاورش بند ۱۴ رو داریم و بند ۱۳ بند ملی کشها که قبلاً ازش صحبت کردیم و همکار من توضیح داد زندانیانی اونجا بودن که اونها حبسشون رو کشیده بودن کامل ولی نمی‌خواستن فاصله بگیرن از مواضع سیاسیشون برای همین با این‌که حبسشون رو کشیده بودن ولشون نمی‌کردن برن. و بند ۱۴ بند اوینی‌ها اونجا زندانیهایی بودن که از اوین آورده بودن به این زندان. و به سیاق مشابه بند ۱۴ طبقه وسط هستش و ۱۳ بالاش هستش و سومین بلوک بند ۵ و ۶ واقع شده و از اونجا میتونن روی حیاط هواخوری دید داشته باشن و همینطوری که قبلاً هم گفتم افرادی که ما بازپرسی کردیم ازشون در دادگاه بدوی تعریف کردن مشاهداتشون را که میتونستن با هم ارتباط برقرار بکنن بین بندها و بین خودشون میتونستن ارتباط برقرار بکنن این از طریق کد مورس با هم تماس می‌گرفتن و امکانش وجود داشت که بین حیاطهای هواخوری پنجره وجود داشت ارتباط وجود داشت و این اطلاعاتی که از بندها به هم رد و بدل می‌کردن در مورد این بوده که کسایی که از بند می‌بردن به هم خبر می‌دادن به راهرو می‌بردن به بیرون می‌بردن خبر می‌دادن به همدیگه.
دادستان: و این مفهومش این بوده که این زندانیها آمادگی داشتن برای چیزهایی که می‌خواست اتفاق بیفته توی کمیته مرگ چون اطلاعات بیشتری داشتن امادگی داشتن برای رفتن به کمیته مرگ و به ترتیب زندانیهای بند ۷ و ۸ برده شدن به کمیته مرگ پیش از زندانیهای بند ۱۳ و ۱۴ و زندانیها برده می‌شدن با بند ۷ و۸ روزهای اول بند ۷ و ۸ رو بردن بعدش ۱۳ و ۱۴ بعدش بهرصورت بند ۶ رو بردن بعداً این چارچوب اصلی این روند بود که بعدش از بندهای دیگه هم بردن به کمیته.
حمید عباسی وقتی بوده که اون معاون دادستان زندان بوده. سازمان عفو بین‌الملل راجع به کسایی که حقوقی داشتن سالهای ۸۸:۹۰ که مقامات ایران در اکتبر و نوامبر ۸۸ به فامیلها خبر میدن که چی شده برزندانیها. که چندین دفعه که خانواده‌ها به زندانها میان که اقوامشون رو ببینن اینها باعث تظاهرات بیرون زندان میشه بعد مقامات تصمیم می‌گیرن که این جریانها رو تلفنی بهشون اطلاع بدن. که فامیل زندانیها بیان به اون کمیته بعد بهشون اطلاع میدن که فامیل شما حالا اعدام شده در این ملاقات به فامیل میگن که مدرکی رو که میخوان بهشون بدن کمه بعداً اجازه دفن یا عزاداری بدن خانواده هیچ اطلاعاتی نمیگیرن که این فامیلشون کجا دفن شده اگر هم داشتن همچی اطلاعاتی رو اجازه نداشتن سنگ قبری براشون بزارن یا یادبودی براشون بزارن تو قبرستون جز این‌که گفتیم خیلی از این کسایی که محکومین توی گوهردشت توی اون دشتی که بهش میگن دشت خاوران گذاشتن بعضی از خانواده‌ها اطلاع پیدا می‌کنن ولی بیشترشون جریان براشون نامشخص بوده.