گزارش وزارت کار رژیم دربارهٴ خط فقر؛ از «کوچک شدن تا له شدن طبقهٔ متوسط»
وزارت کار رژیم آخوندی گزارشی دربارهٔ خط فقر در سال۱۴۰۰ منتشر کرد. این گزارش از افزایش حدود ۵۰درصدی خط فقر مطلق نسبت بهسال ۱۳۹۹ خبر داده و میگوید برای یک خانوار شهرستانی چهار نفره خط فقر مطلق در سال۱۴۰۰ به۴میلیون و ۵۴۱هزار تومان و خط فقر مطلق برای خانوار چهار نفرهٴ تهرانی ۷میلیون و ۴۰۰هزار تومان برآورد شده است.
بر اساس این آمار، خط فقر در سال۱۴۰۱ بسا فراتر هم رفته است. با توجه به نرخ بالای ۴۰درصدی تورم در ایران (گزارشهای صندوق بینالمللی پول)، «خط فقر برای سال۱۴۰۱ برای یک خانوار چهار نفره ۷میلیون و ۷۰۰هزار تومان» در شهرستانها و «برای یک خانوار چهار نفره در تهران ۱۴میلیون و ۷۰۰هزار تومان برآورد میشود» (ایلنا-۱۴دی۱۴۰۱). مرتضی افقه، اقتصاددان حکومتی میگوید «بیش از ۶۵ میلیون نفر زیر خط فقر هستند» (۲ آبان۱۴۰۱).
کارشناسان رژیم خط فقر را بسا فراتر میدانند
پیش از انتشار آمار خط فقر در ایران توسط وزارت کار رژیم، اقتصاددانان و کارگزاران رژیم نیز آمارهای فاجعهبار خط فقر را منتشر کرده بودند. روزنامهٔ حکومتی همدلی هم در آبان۱۴۰۱ از این آمارها نتیجه گرفته بود «تقریباً هشت دهک، معادل ۶۶میلیون نفر از ۸۴میلیون ایرانی زیر خط فقر هستند».
اما کارشناسان و کارگزاران رژیم همین آمار فاجعهبار وزارت کار دربارهٔ خط فقر را کمتر از میزان واقعی میدانند. فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون شوراهای حکومتی کار میگوید «خط فقر نسبی خانوارها در ایران به ۱۸ میلیون و ۲۹۰ هزار تومان رسیده» و بهخاطر آن «بدنه جامعه کارگری ایران از منظر معیشت مانند بیماری است که با ۱۰درصد قلبش زندگی میکند»؛ چرا که «دستمزد یک کارگر با تمام حقوق و اضافه کاری، عائلهمندی، حق مسکن و بسیاری از انواع مزایای دیگر به ۹ میلیون تومان هم نمیرسد» (مهر۱۴۰۱). آلبرت بغوزیان، دیگر اقتصاددان رژیم هم با اشاره به «رقم ۱۸میلیون تومان خط فقر» نتیجه میگیرد تنها «محدودی از افراد جامعه زیر خط فقر نیستند و آنهم شامل نمایندگان مجلس و مسئولان دولتی» میشوند و در نتیجه زندگی سایر مردم «بهمعنی فاجعه است» (۲۷مهر۱۴۰۱).
مرتضی افقه البته بر این باور است که با توجه بهتورم بیدنده و ترمز، حتی خط فقر ۱۸میلیون تومانی هم برآوردی خوشخیالانه است و استدلال میکند «با توجه به جهش شدید قیمت مسکن در سالها اخیر، خط فقر از ۱۸میلیون تومان هم بالاتر خواهد بود» (۲ آبان۱۴۰۱)؛ و روزنامهٔ حکومتی همدلی هم مینویسد «هر چه تلاش میکنی تا از خط فقر قبلی فاصله بگیری، دوباره خط فقر دیگری روی کار میآید و به این ترتیب بازی فقر همیشه ادامه دارد» (۳ آبان۱۴۰۱).
دستهای دیگر از اقتصاددانان رژیم با ارائهٔ آمارهای اقتصادی میگویند خط فقر از ۱۸میلیون تومان هم فراتر است. حمید حاج اسماعیلی با اشاره به اینکه «هزینهٔ اجاره در پایتخت ایران در هیچ نقطهای کمتر از ۷میلیون تومان نیست» میگوید «خط فقر ۲۰میلیون تومان است» و یک قلم «۶۵درصد بازنشستگان» با حقوق کمتر از «۹میلیون تومان در دایرهٴ فقر مطلق جای میگیرند».
وحید محمودی، اقتصاددان رژیم «بر مبنای تورم سالانهٔ حدود ۴۵درصدی سال۱۴۰۱» میزان «خط فقر مطلق برای یک خانوار دو نفرهٴ ساکن شهر تهران» را «۳۲میلیون تومان» برآورد میکند. محمودی میگوید «تورم در حال افزایش است و خط فقر متناسب با آن بالا میرود و از سوی دیگر، کاهش درآمد حقیقی خانوار بهطور مداوم افزایش پیدا میکند و در نتیجه تعداد خانوارهای که بتوانند به خط فقر برسند، هر سال کمتر میشود»؛ وضعیتی که باعث شده «طبقهٔ متوسط نابود» شود. این اقتصاددان رژیم میگوید مردم ایران «در یک مارپیچ فقر» قرار گرفتهاند «که ماحصل آن بدتر شدن وضعیت (اقشار) متوسط و فقیر است» (۷ آذر۱۴۰۱). سایت حکومتی تجارت نیوز هم بر همین اساس از «کوچک شدن تا له شدن طبقهٔ متوسط» بهخاطر بالارفتن شتابان خط فقر و خط فقر مطلق مینویسد (۷مهر۱۴۰۱).