مسکن برای کارگران ایران و مقایسه آن با سایر کشورها ـ روی خط ایران
گفتگو با علی بهروزیان
سال قبل در چنین ایامی آخوند جلاد ابراهیم رئیسی در اثنای نمایش انتخابات و در یک فرافکنی، از ساخت یکمیلیون مسکن در سال خبر داده بود.
حال با نیمنگاهی به دادههای آماری و بهویژه بحران روبه رشد مسکن در دیکتاتوری ولیفقیه بهخوبی میتوان به پوشالی بودن وعدهووعیدهای رژیم آخوندی که صرفاً با هدف بزرگنمایی و گزافهگویی ساختهوپرداخته شدهاند، رسید.
ابعاد این بحران که زندگی میلیونها هموطن ضربه خورده را به خطر انداخته، به حدی است که برای نمونه قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در بزرگ شهرهایی مانند تهران به مرز «45 میلیون» تومان رسیده است.
این وضعیت در حالی است که حقوق یک کارگر ساده از مرز «۲ و نیم میلیون» تومان در ماه تجاوز نمیکند. بدینسان خرید و یا اجاره هر واحد مسکونی اکنون به رؤیایی غیرقابل دستیافتنی برای میلیونها خانوار تبدیل گردیده است.
همچنین این روند ضد انسانی نیز در منطق خود به بروز فقر و حاشیهنشینی راه برده، بطوریکه بسیاری از اقشار کم و یا بیدرآمد ناچار به حاشیهنشینی رویآورند. ظهور پدیدههای شومی مانند «گور خوابی، ماشین خوابی، کارتنخوابی، لوله خوابی، پشتبام خوابی و خیایان خوابی» تماماً از دست آوردهای شوم از سوی دیکتاتوری فاسد و غارتگر آخوندی میباشند.
ابعاد این وضعیت به حدی است که خبرگزاری حکومتی ایلنا (۱۳ مرداد ۱۴۰۱) در گزارشی به گوشههایی از این واقعیات اینگونه اعتراف کرده است: «تو فکر یک سقفم!»، این مهمترین دغدغههای این روزهای اجارهنشینهاست، مخصوصاً اجارهنشینهای کمدرآمد و متعلق به دهکهای فرودست؛ آنهایی که کارگر و مزدبگیر هستند و با حداقل حقوق یا فقط کمی بیشتر زندگی میکنند».