ریشههای بحران آبی در ایران ـ روی خط ایران
کلانشهرهای ایران یکی بعد از دیگری، تشنهکام به دام بیآبی و تنشهای آبی گرفتار میشن. سالهاست که مردم خوزستان، اصفهان، سیستان و بلوچستان، کرمان، هرمزگان و یزد و شهرهای زیادی درگیر تنشهای آبی هستن. کافی بود که برنامهای برای حل مشکلات اونها در دستور قرار بگیره تا حداقل تنشها کاهش پیدا کنه؛ اما هرسال دریغ از پارسال!!! نهتنها دردی درمان نشد؛ بلکه استانهایی که هرگز تصور نمیشد با بحران بیآبی مواجه بشن، با بحران قطع یا کمبود آب دستبهگریباناند و این موضوعی غیرقابلپیشبینی نبود.
روز ۲۸ دیماه ۱۴۰۰ خبرگزاری میزان که متعلق به قضائیهی خامنهای هم هست نوشت: «۱۰ استان کشور با تنش آبی شدید درگیر میشوند» و از استانهای مازندران، فارس، اصفهان، خوزستان، همدان، کرمان، سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، هرمزگان و یزد نامبرده. این درحالی بود که در همون سال تنشهای آبی شدیدی وجود داشت.
تیر ۱۴۰۰ قیام تشنگان خوزستان جریان داشت، قیامی که با فریاد العطش شروع شد و فریاد میزدن «کارون عطشان» اما پاسخ مردم خوزستان رو با گلوله دادن
آذرماه سال گذشته پاسخ اعتراض کشاورزان اصفهان رو هم با گلولههای ساچمهای دادن، حقابهی اونها رو غصب کردن، به کام فولاد مبارکهای ریختن که الآن با این ۹۲هزار میلیارد تومن دزدی و رشوه و هدیه و ... واضحه که چرا یک قطره از آب این کارخانهها و شرکتها کم نمیشه؛ اما کشاورزی اصفهان باید در آتش تشنگی بسوزه.
تنشهای آبی درراه بود، حتی دستگاههای حکومتی هم هشدار میدادن؛ اما خامنهای و رئیسی هیچ اقدامی برای حل بحران در دستور کار قرار ندادن. رودخانهها لایروبی نشدن، کشاورزی هیچ گامی بهسوی صنعتی و مکانیزه شدن برنداشت، طرحهای آبخیزداری اجرا نشد. حوضچههای ذخیرهی آب احداث نشد و خلاصه هیچ کاری برای ذخیرهی آب انجام نشد و نتیجهی اون رو در سیلابهای تابستان امسال دیدیم که بعد از ویرانیهای زیاد به بحران آب منتهی شد.
این حکومت حتی توان استفاده از آب باران رو هم نداره و اینطور بود که بعد از سیل و مصیبتهای اون، مردم شهرکرد با قطعی آب مواجهشدن. کوهرنگ سرچشمهی زلال با مناظر طبیعی بینظیر به آب گلآلودی تبدیل شد که امکان تصفیه شدن هم نداشت. علتش این بود که اونقدر آب این سرچشمه رو غارت کرده بودن و میزان خروجی آب بهاندازهای پایین اومده بود که اینچنین گلآلود شد، آب کوهرنگ کجا رفته؟ به صنایع فولاد مبارکه
هنوز فریاد و اعتراض مردم شهرکرد جریان داشت که شهر همدان در ورطهی تشنگی فرورفت. همدانی که از صدها سال پیش و شاید بیش از هزار سال پیش شبکهی آبرسانی داشته و هرگز تشنهکام نبوده؛ الآن با سد خشکشدهی اکباتان مواجه شده. البته از سال گذشته هشدارهای کمآبی در همدان مستمر شنیده میشد. رسانهها و کارشناسان حکومتی میگفتن که «نیروگاه برق مفتح، آب همدان را بلعیده»
این نقشهی هشدار تنش آبی هست که استانهای کرمانشاه و آذربایجان غربی هم در یکقدمی چنین وضعیتی قرار دارن. وضعیت آب در زنجان هم حالوروز خوشی نداره، مهرهها و کارگزاران حکومتی کاهش بارندگی رو مطرح میکنن؛ اما میزان باران نسبت به سال گذشته کاهش نداشته! اما اگر کاهش هم داشته سؤال اینه که پس این دستگاهها و ارگانهای حکومتی به چه دردی میخورن؟!! مگه نباید مدیریت بحران داشته باشن؟ البته مدیریت دارن؛ اما نه برای ایران
به این عکس نگاه کنید. این تصفیهخانهی فاضلاب شهر کربلا در عراق هست با ظرفیت ۱۰۰هزار مترمکعب در روز. چطوره که برای این پروژهها برنامهریزی و پیشبینی و سرمایهگذاری هست؛ اما برای مردم تشنهکام ایران نه؟!! چطوره که هزینهی جنگ در سوریه باید تأمین بشه؛ اما هزینهی لولهکشی از سد شالوار تا همدان نه؟!! و هزاران نمونه و چرایی دیگه.
ریشهی مشکل و تنشهای آبی در ایران نه کاهش بارندگیه و نه مصرف کشاورزان، بلکه ریشه در حکومتیه که ریلگذاری سیاستهاش کاملاً برخلاف منافع و مصالح مردمی و ملی در ایران هست. راستی برای حل مشکلاتی که مردم ایران با اون دستبهگریبان هستند، چه راهحلی وجود داره؟ وقتی به راهحل فکر میکنید، آیا در درون این حاکمیت هیچ بارقهای از راهحل در چشمانداز قرار میگیره؟!!