کودکان کار ـ روی خط ایران
روی خط ایران ـ کودکان کار ـ ۱۰تیر۱۴۰۱
کودک کار، واژهای که ذهن و ضمیر مردم و تاریخ ایران را آزرده کرده، همیشه دیدن صحنههای دستفروشی و زبالهگردی کودکان کار سختی است، اما متأسفانه کودکان کار هر نه هر سال که هر هفته و هر روز بر تعدادشان اضافه میشود! قصد داریم این موضوع را بررسی کنیم.
رحمت، کودکی ۶ ساله، اهل یکی از روستاهای شهرضا، حین زبالهگردی در اثر تصادف با یک خودرو جان باخت. سؤال این است که چرا یک کودک ۶ ساله که حتی هنوز به سن مدرسه رفتن نرسیده، باید زبالهگردی کند و در اثر چنین سانحهی دلخراشی متأسفانه جان خودش را از دست بدهد!؟
تنها پدیدهی کودک کار در ایران نشاندهندهی وجود حکومتی ضد مردمی است!! چرا؟ اجازه بدهید به جزئیات موضوع کودکان کار بپردازیم بعد پایان دوباره به این سؤال برمیگردیم.
در حکومت آخوندی ۱۷ نهاد و ارگان حکومتی در رابطه با کودکان کار هستند که بهظاهر مسئولیت دارن؛ اما حتی ۱آمار رسمی از آمار کودکان کار وجود نداره!!!
فقط در خراسان رضوی ۹۵ مؤسسه مرتبط با کودکان کار به ثبت رسیده،
وقتی به آمار کودکان کار مراجعه کنید با رقمهای ۲، ۳، ۴، ۵ و ۷ میلیون کودک کار مواجه میشوید که البته کارشناسای حکومتی بارها اعتراف کردن که رقم واقعی ۷ میلیون کودک کار است.
اما این کودکان کار به چه اعمالی مشغولند؟ زبالهگردی، دستفروشی، شاگردی، کار در کورههای آجرپزی ازجمله خشتزنی، باربری، کولبری، سوختبری و انواع کارهای سخت دیگر که فراتر از توان جسمی آنهاست، این کودکان کار هم باید سختیهای کار را تحمل کنند، هم وحشیگری و سوءاستفادههای مأمورین جنایتکار حکومتی را.
این تصاویر هم در فضای مجازی بازتاب گستردهای داشت، کودکان کاری که با گاریهای جمعآوری زباله به مدرسه میروند، چون بعد از مدرسه بلافاصله باید راهی خیابانها بشوند و به جمعآوری ضایعات بپردازند.
این ویدیو را نگاه کنید. کودک سوختبری که تنها چند لیتر سوخت رو حمل میکرد، هدف گلولهی پاسداران جنایتکار خامنهای قرارگرفته و زخمی شده، گناه این کودک چه بود؟ این پاسداران جنایتکار چطور به یک کودک شلیک میکنند؟!!!
هفتهی پیش از آن هم کودک ۱۳ سالهی سوختبری هدف شلیک پاسداران جنایتکار قرار گرفت و متأسفانه جان باخت.
این تصویر متعلق به دو نوجوان کولبر است، آنها بهخاطر شرایط فقر و محرومیت مجبور شدن روانهی کورهراههای سخت کوهستانی بشوند تا در تأمین لقمهنانی برای خانواده سهیم و شریک باشند؛ اما هدف گلولههای پاسداران جنایتکار قرار گرفتند و هر دو به قتل رسیدند. تشییع پیکر این دو جوان به صحنهی نفرت مردم از حکومت آخوندی تبدیل شد.
متأسفانه این تنها نمونه نیست. در اواخر خرداد پاسدارهای جنایتکار به یک کودک سوختبر دیگر شلیک کردن و اون رو به قتل رسوندن.
بپردازیم به سؤال اول این گزارش که چرا تنها پدیدهی کودک کار در ایران نشاندهندهی وجود حکومتی ضد مردمی است!!
ایران کشوری است که تنها ۱ درصد جمعیت جهان را در خودش جا داده؛ اما ۷ تا ۸ درصد منابع طبیعی جهان در ایران وجود دارد. چرا در کشوری که سرشار از منابع طبیعیه و گاز و نفت فراوان دارد، کودکان محروم باید مشغول کار باشند و خیلی فراتر از این هرروز مورد اذیت و آزار مأمورین وحشی شهرداریهای رژیم قرار بگیرند یا با گلولهی پاسداران جنایتکار به قتل برسند یا مجروح بشوند؟ کدام حکومت مردمی هست که با آیندهسازان کشور چنین کاری انجام بدهد؟ شما قضاوت کنید و به این سؤال فکر کنید که برای خاتمه دادن به این وضعیت چه باید کرد؟
مطالب مرتبط
چرا مذاکرات اتمی به قطر منتقل شد و علت بینتیجه بودن آن چه بود؟ ـ روی خط ایران