گلچین ارتباط مستقیم ـ شکست رژیم جلادان در انحراف جنبش دادخواهی
گزیده ارتباط مستقیم ـ شکست رژیم جلادان در انحراف جنبش دادخواهی ـ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
گزیده ارتباط مستقیم ۱۸اردیبهشت ۱۴۰۱
خون شعلهور شهیدان سر بدار و شکست رژیم جلادان در انحراف جنبش دادخواهی
میهمانان برنامه:
ابوالقاسم رضایی ـ حسین داعی الاسلام ـ محمود رویایی ـ رضا شمیرانی ـ بهروز پرتوی ـ پهلوان فیلابی
ابوالقاسم رضایی: ببیند در این دادگاه مسائل مختلفی روشن شد این توطئه چند وجهی رژیم را مقاومت توانست خنثی بکند بسیاری از نکاتی که ما در ابتدا میگفتیم در پروسه این دادگاه اثبات شد و توطئهها و ترفندهایی که صحبت شد کاملاْ روندی که تو دادگاه طی شد و مسائلی که مطرح شد حرف ما را ثابت کرد و نشان داد که اینکه ما میگفتیم این ماجرا؛ ماجرایی که پیش اومده برای تحت شعاع قرار دادن جنبش دادخواهی است و مقابله با آلترناتیو و سفیدسازی مزدوران رژیم این دستگاه چیده شده بعد از دو و نیم سال الآن دیگر تردید برنمیدارد و اگر ما امروز این بحثها را میکنیم تجارب و آن چیزهایی که میتوانیم از آن آموزشهایی میتوانیم از این پروسه داشته باشیم که برای موارد بعدی بکار بگیریم چون واقعیت این است که جنگ بسیار پیچیدهای بوده توطئه توطئه کلان بوده ویکی از دستاوردهای آن دستاوردهای کلانی است و این را اتفاقاْ در همین نقطه که هنوز دادگاه حکمش را صادر نکرده میگویم همانطور که برادر تشبثات وزیر خارجه رژیم در رابطه با سوئد گفتند که توطئه شکست خورد خامنهای اعلام کرد در جمعبندی ۱۴۰۰ که بزرگترین دستاوردش و شیرین ترینش آوردن رئیسی بوده تو این دادگاه که حمید نوری محاکمه شد در واقع محاکمه رئیسی هم بود اون هم جزء هیأت مرگ بود بارها و بارها اسم رئیسی برده بهعنوان یکی از عاملان قتل و عام برده شد.
شما به دو نکته اشاره کردین یکی کم نشاندادن تعداد اعدامها یکی هم عدم وجود مقاومت و اینکه اگر اینها میدانستند بسیاری از آنها ندامت میکردند من یکی دو نکته دیگه هم اشاره کنم بحث هویتزدایی از قتل و عام هاست و از این شهداست این هم توی همین چارچوب است اینکه میگویند مینیمیزه کردند واقعاً یک کار خائنانهای است اونها که می آیند میگویند ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ و اینها و ادعای زندونی بودن هم میکنند و اینجا کاملاً معلومه که خط وزارت اطلاعات و عامل وزارت اطلاعات هستند درست است این از این و هویتزدایی بعد این شهدا هویتشان چی بوده مال کدام دسته و گروه بودند سعی میکنند این هم رویش خاک بپاشند انگار نه انگار اصلاً این فتوای خمینی و یا حکم حکمی که دادند در مورد مجاهدین داده شده مجاهدین سر موضع داده شده
نصرالله مرندی: اولین نکته را بر میگرده در میزنه و خودشو مجدداْ میگه من نمیتونم بدون اون سربداران دیگه زنده بمونم واقعیتش کوه عظمت و مقاومت این بچهها من بهدلیل کمبود وقت سریع میگم حالا اگر نکتهیی هست حتماً در خدمتتون هستم اینه که در هیچ جا نمیشه چیزی به نامه سر موضع چیزی که بچهها تقریباً میشد گفت از روز دستگیری تا حتی همون مقاطع بهاشو میدادند؛ کتک میخوردند شکنجه میرفتند اطلاعات بند و همه را حفظ میکردند بحث سر موضع بود اون یک کلمهای که میخوان اون یک کلمه منافق رو میخواست ولی بچهها میایستادند جلال لایقی را بگم الآن سلسلهای شهدا اتومات تو ذهن من داره میاد جلال یک بار قبل از اعدامها میبرن بهخاطر اتهام مجاهد گفتنش فرعی میبرنش اینقدر جلال رو میزنن این جنایتکارها از جمله خود حمید نوری جلال دیگه صداش در نمیاد آخرین لحظات با لب خونی اون مجاهد را میگه با فریاد مجاهد شروع میکنه تا به اغماء میافته دیگه اطلاعی من ازش ندارم ولی میدونم که ۶۷ در اونجا بهشهادت رسید بهرحال بحث هویتی که شما گفتید بحث مقاومتی که گفتین زندان بدون مقاومت مفهومی نداشت طرف یا به خیانت و بریدگی امثال مصداقیها می پیوستند یا حتی مواردی بود که خود این داوود رحمانی در قزلحصار کم آورده بود گفت شما بعضیها تون میروید زیر فشارهای تابوت؛ قیامت و آنچنانی سال۶۱ و ۶۲ در قزلحصار برمیگشت میگفت حتی بعضیهاتون اگر تعادلتون به هم میدین باز هم به ما فحش نمیدونم از عباس افغان بگم فشارهای سنگین یک مقداری ناراحتی داشت ولی گاهی اوقات که فشار برش می اومد مرگ بر خمینی رو با صدای بلند میگفت اینها هر کدوم اینها داستانهایی هست که امیدوارم بشه در فرصتهای بیشتر گفت.
رضا شمیرانی: اشاره بکنم که در واقع این دادگاهی که برگزار شد در واقع یک دور بوده برای حقانیت صحبت ها و ادعاهای مجاهدین ولی همانطوری که برادرمون نصرالله هم اشاره کرد در زندان ببینید سال۶۵ تا ۶۷ یک مقطعی بود که در واقع مقاومت تو اوج خودش قرار گرفت و همین بچههایی که نصرالله نام میبره یا بچههایی که من می شناسم کسانی بودند که به سمت اینکه ما هواداران سازمان مجاهدین هستیم نام میبردند و به این شکل عمل میکردند من یادمه که قبل از اعدامها همانطور که من تو سلولهای انفرادی بودم افرادی مثل محمدرضا سرادار - علیرضا عیوضی - امیر عبداللهی - مجید عبداللهی که همگی اینها سربدار شدند کسانی بودند که به مدت ۱۰ماه توی انفرادیهای ۲۰۹ زیر بازجویی و شکنجه بودند
محمود رویایی: خب همانطور که میدانید، این تمام، گوهردشت را در واقع ما در این فیلم نشان دادیم. در این فیلم ابعاد دقیق است، صدها ساعت کار شده و این محصول مشترک کار زندانیانی که در این زندان بودند. همینطور که در این فیلم یا ماکت دیده میشود، از بالا زندان گوهردشت، سه تا شاخص اصلی دارد، در سمت راست، آشپزخانه را میبینید، در سمت چپ بهداری را، این ساختمان دوم بهداری است و ساختمان بعدی، ساختمان ملاقات است، این سه تا ساختمان، ساختمانهای غیربند هستند، زندان گوهردشت از ۸ بلوک سه طبقه تشکیل شده است که سه بلوک سمت راست و سه بلوک سمت چپ است. بلوکهای سمت راست، همین تصویر خوب است، بلوکهای سمت راست، به این A، بند یک است که در واقع طبقه سوم این بلوک، بند۱ است. که بند بزرگی است و عمومی است. به همان ترتیب اگر همان تصویر را نشان بدهید، به همان ترتیب، بلوک بعدی، C، بند۳ هست که یک زمانی هم به آن میگفتند۲ که بند ۳ هست که قدیم به آن میگفتند بند۱۹ که ما از همینجا از همین بند، من و بسیاری از بچههایی که در دادگاه سوئد هم بودند، فعال شرکت کردند، توی این بند بودیم، یعنی در این بند به راهروهای مرگ رفتیم.....
مطالب مرتبط
واکنش رژیم به دادگاه حمید نوری ـ سخنگوی مجاهدین: بهتر است دهان کثیف خود را گل بگیرید