حقیقت انقلاب ـ گفتگو با عزیز پاکنژاد درباره انقلاب ضد سلطنتی ـ قسمت اول و دوم

حقیقت انقلاب ـ نگاهی به وقایع قبل و بعد از ۲۲بهمن ۵۷ ـ ۲۳بهمن۱۴۰۰

گفتگو با عزیز پاکنژاد عضو شورای ملی مقاومت ایران

گفتگو را با یک سفر به دهه چهل آغاز می‌کنیم. آن زمان که شما مبارزه با رژیم شاه را شروع کردید. شما چرا سیاسی شدید؟ چه مشکلی بود؟ وضعیت مردم چگونه بود؟

عزیز پاکنژاد: بطور خاص اگر من بخواهم شروع کنم برای گفتن این مسئله و اینکه انگیزه‌های من چه بوده و چطور توانستم خودم را قانع کنم که وارد مبارزه شوم. در زمانیکه هیچ شرایط عینی انقلاب وجود نداشت و به قول ساواکی‌ها یک سکوت گورستانی بر ایران حاکم شده بود.

به قول برادرم شکرالله پاکنژاد که در زمان دانشجوی او را چند بار دستگیر کرده و شکنجه شده بود و ما اینها را می‌شنیدیم و من خیلی کنجکاو بودم ببینم که او چرا وارد این موضوع شده است. من با شکری ۱۲ سال فاصله سنی داشتم.

در آن زمان حدود ۱۵ سال داشتم که به دور بر خود نگاه می‌کردم و آن فقر و نابرابری اجتماعی که در شهر دزفول می‌دیدم و یا چیزهایی که می‌خواندم ولی چیزی که عزم مرا جزم کرد دستگیری گروه فلسطین بود در شهریور ۱۳۴۸ بود.

گروه فلسطین تعدادی از جوانان انقلابی کمونیست و سوسیالیست بودند که فعالیت سیاسی داشتند. عمدتا دانشجو که به این نتیجه رسیده بودند که مبارزه مسالمت آمیز و سیاسی با شاه به جایی نمی‌رسد و فقط زندان و شکنجه و سرکوب در انتظار آنهاست تصمیم گرفتند که وارد مبارزه مسلحانه شوند.

شاخص این گروه فلسطین برادر من بود که در دادگاهی که برایشان تشکیل دادند دفاع قهرمانه و همه جانبه انجام داد که حتی خود شاه را وادار به واکنش کرد. شاه در یک سخنرانی در این رابطه گفته بود که یک کسی آمده که می‌خواهد مردم ایران را بردارد و ببرد در یک صحرایی مانند صحرای سینا بعد بشود فرمانده آنها و بعد بیاورد و ایران را نجات دهد.

او می‌گوید که چقدر پاک است نژادش که اشاره بود به برادر من. بعد هم می‌‌گفت که تو الان در زندانی و هر بلایی ممکن است سرت بیاید و کسی هم نفهمد.

حقیقت انقلاب ـ نگاهی به وقایع قبل و بعد از ۲۲بهمن ۵۷ ـ قسمت دوم

مطالب مرتبط

حقیقت انقلاب ـ گفتگو با مهدی سامع درباره انقلاب ضد سلطنتی ـ قسمت اول و دوم

نه شاه، نه شیخ؛ ارتقاء آلترناتیو دموکراتیک

لطفا به اشتراک بگذارید: