خانم مریم رجوی ـ انقلاب بهمن برای آزادی و دموکراسی بود اما خمینی دجال رهبری آن را دزدید ـ۲۲بهمن۱۳۹۶

سخنرانی خانم مریم رجوی در ۲۲ بهمن ۱۳۹۶:  انقلاب بهمن برای آزادی و دموکراسی در ایران بود اما خمینی دجال رهبری آن را دزدید ـ۲۴بهمن۱۴۰۰

بیلان حکومت خمینی و خامنه‌ای را می‌توان در پنج کلمه خلاصه کرد: کشتار، چپاول، ویرانی، صدور ارتجاع و تروریسم و زن ستیزی. تمام ولایت فقیه همین پنج کلمه است 

هموطنان،

جوانان قیام‌آفرین،

در سالگرد انقلاب ۵۷ به‌مردم و جوانانی که دیکتاتوری شاه را سرنگون کردند هم‌چنین به‌جوانانی که امروز برای براندازی دیکتاتوری شیخ به‌پا خاسته‌اند، درود می‌فرستیم.

انقلاب بهمن برای آزادی و دمکراسی در ایران بود. اما خمینی دجال رهبری آن را دزدید و آن را به‌گرداب خون کشاند. پس سلام بر دلیران و شجاعانی که امروز برای رهایی انقلاب اسیر شده از چنگال ولایت فقیه به‌قیام برخاسته‌اند. و زبان حال آنها این است که«می کشیم از دهن گرگ برون، انقلابی که به سرقت رفته است».

یاد زنان و مردان پیشتازی گرامی باد که از بینش و عزم و فداکاری‌شان، آن بهمن بزرگ به‌وجود آمد.

به حنیف‌نژاد و سعید محسن و اصغر بدیع‌زادگان و احمدزاده و پویان و جزنی، هزاران هزار درود 

شاه و دیکتاتوری سلطنتی و حامیان استعماری اون علیه دکتر مصدق، پیشوای تاریخی ما، کودتا کردند دیکتاتوری شاه جنبش‌های آزادیخواه را قلع و قمع کرد. و مجاهدین و فدایی‌ها را دسته‌دسته اعدام کرد یا به‌زندان انداخت.

من به یاد می‌آورم سالهای دهه۵۰ را چیزی که شما یادتان نیست که زندانهای شاه پر از زندانی سیاسی بود. در شهرهای سراسر ایران خانواده‌ها چند روز در هفته پشت در زندانها در شهرهای مختلف برای دیدار فرزندان و بستگانشان جمع می‌شدند. و من هم برای دیدار برادرم محمود، در جمع آنها بودم. زندانیان سیاسی تحت شکنجه‌های ساواک بودند و این خشم مردم را هر روز بیشتر می‌کرد. جامعه تحت سرکوب، تشنه آزادی بود و با پیشتازی سازمانهای فدایی و مجاهدین فضای رعب و وحشت شکست و دیوار اختناق فرو ریخت. آن روزها دانشگاهها در شور و التهاب بود. و اعتراضها و اعتصابها هر روز بیشتر می‌شد. نهایتاً دیکتاتوری سلطنتی زیر فشار قیام‌ها و تظاهرات عمومی ناچار شد زندانیان سیاسی را هم آزاد کند. آخرین دسته در ۳۰دی ۵۷ آزاد شدند. مسعود همراه موسی و اشرف، با تعدادی دیگری از مجاهدین و فدایی‌ها آزاد شدند.

آن لحظه را هیچ‌کس فراموش نمی‌کند، وقتی که مسعود روی بالکن زندان قصر ظاهر شد و خطاب به مردم گفت: این شما هستید که ما را آزاد کردید. این قیام شماست...

و باز یادم می‌آید اون روزها درست ۳روز بعد از آزادی زندانیان، یعنی در ۴بهمن مسعود به دانشگاه تهران رفت و در یک سخنرانی بسیار معروفش رودروی خمینی، به جای چیزی به نام انقلاب اسلامی که بویی از اسلام نبرده بود اما بوی دیکتاتوری تحت نام اسلام می‌داد، با صراحت تمام از انقلاب دمکراتیک مردم ایران دفاع کرد. و این اولین بار بود که ما و مردم‌مان در آنجاکلمه انقلاب دمکراتیک را می‌شنیدیم. واقعاً مطرح کردن انقلاب دمکراتیک تو اون آن زمان، شجاعت و جسارت بسیار زیادی می‌خواست. چون اون موقع یعنی در خرافه‌های ۴۰سال پیش ادعا می‌کردند که تصویر خمینی را در ماه دیده‌اند!

در همان سخنرانی اول، مسعود باز هم به صراحت گفت انقلاب تازه آغاز شده و من این‌جا نیامده‌ام تا روند خودبخودی قضایا را تایید کنم. نیامده‌ام فقط آنچه را که هست و فقط هست ستایش کنم. بلکه باید لختی هم باید به آنچه باید باشد اندیشید و همان جا گفت آن چه که باید به آن اندیشید آزادی است

و باز همان جا بود که گفت، ای برادران و خواهران ما مجاهدین سر نداده‌ایم که به جایش زر بگیریم مگر جانمان را برای این داده بودیم که به جایش جاه بگیریم. و باز او تأکید کرد که حرمت کلمه آزادی باید حفظ شود. آری تأکید کرد که حرمت کلمه آزادی باید حفظ شود.

و باز در همان سخنرانی مسعود درباره طلوع صبح آزادی گفت: مگر می‌شود خورشید را کشت مگر می‌شود باد را از وزیدن بازداشت و باران را از باریدن؟ مگر می‌شود مانع روییدن لاله‌ها شد. و مگر می‌شود ملتی را تا به ابد اسیر نگه داشت؟ نه هرگز نمی‌توان خلقی را تا به ابد در زنجیر نگه داشت.

اینها روزها و لحظات فراموشی‌ناپذیر آن انقلاب است  و البته شرح حال امروز مردم ایران هم هست.

خمینی که به‌دلیل دیکتاتوری شاه و اعدام مجاهدین و فداییها شرایط برایش فراهم شده بود رهبری انقلاب را به سرقت برد و مسیر ارتجاع و استبداد را در پیش گرفت.

یک سال بعد خمینی قانون اساسی ولایت فقیه یعنی حاکمیت ملاها رو به جای حاکمیت مردم را به کرسی نشاند و چند سال بعد به‌قول خودش سلطنت مطلقه فقیه، یعنی حاکمیت مطلق و بی‌قید و شرط آخوندی را برقرار کرد. در حالی که مردم ما در قیام‌هایشان هیچ‌وقت چنین نظام منحوسی را نخواسته بودند.

خمینی بیشتر فعالان قیامهای سال۵۶ و ۵۷ را از دم تیغ گذراند. جوانان و نوجوانان مجاهد و مبارز که در دهه۶۰ و در قتل‌عام‌ها اعدام شده بودند، کسانی بودند که یادتون باشه برپادارندگان همان انقلاب بودند.

خمینی دشمن آرمانهای مردم ایران و انقلاب‌شان بود. خمینی دشمن مصدق بود. دشمن انقلاب مشروطه بود. وارث شیخ فضل‌الله و آخوند کاشانی یعنی مرتجعان آن روز و همدست او در کودتای ۲۸مرداد بود.

بیلان حکومت خمینی و خامنه‌ای را می‌توان در پنج کلمه خلاصه کرد: کشتار، چپاول، ویرانی، صدور ارتجاع و تروریسم تحت نام انقلاب و ویژگی بسیار بسیار بارز زن ستیزی. تمام ولایت فقیه همین پنج کلمه است.

با این همه، مردم ایران هیچ‌‌گاه به‌این رژیم رضایت نداده‌اند. هیچ‌گاه به‌این رژیم تسلیم نشده‌اند و هیچ‌گاه از رؤیای خود برای آزادی و حاکمیت مردم دست برنداشته‌اند.

مطالب مرتبط

مریم رجوی در اجلاس گروههای پارلمانی ـ مقاومت مردم ایران علیه دیکتاتوری دینی ادامه و تکامل انقلاب ضدسلطنتی است

پیام به جلسه در کنگره آمریکا در سالگرد انقلاب ضدسلطنتی

 

لطفا به اشتراک بگذارید: