مجاهدین در اشرف ۳ ـ حمایت از خیزش اصفهان و پایداری بر جنبش دادخواهی
مجاهدین در اشرف ۳ ـ حمایت از خیزش اصفهان و پایداری بر جنبش دادخواهی ـ ۵آذر۱۴۰۰
بهمن بخشی:
به راستی سرنوشت آزادی در یک میهن با چه کلماتی از یک فتوا رقم زده شده است که در صفات درنده خوترین حیوانات هم یافت نمیشود.
جنبش دادخواهی تا روز سرنگونی این رژیم ادامه دارد و در آن روز است که خون سی هزار سربهدار قتلعام شده در سال۶۷ و بیش از ۱۵۰۰ جوان شورشگر در قیام آبان ۹۸ و سایر شهدای راه آزادی ایران به نتیجه خواهد رسید.
حمیرا واضحان:
بنام خدا و بهنام خلق قهرمان ایران
بنام شهیدان راه آزادی
و بهنام قیامآفرینان و مردم آزاده اصفهان و شهرکرد و چهار محال بختیاری و کشاورزان غیرتمند که برای حق آب و حیات به اعتراض برخاستهاند.
جنبش دادخواهی در پیوند با جنبش مردم ایران به پیش میرود. و رژیم آخوندی را در داخل و خارج ایران در محاصره قرار داده است.
در اینروزها که شاهدان قتلعام از جنایات رژیم و حماسه باشکوه قهرمانان سال۶۷ گفتند لحظاتی از آنچه بر زندانیان مجاهد و مبارز در زندانهای رژیم گذشت، پدیدار شد.
اما فکر میکنم در صحبتهای دژخیم نوری در دادگاه استکهلم، همگان، چهره کریه، دجال، فاسد و جنایتکار این رژیم و البته حقیقت انکارنشدنی نسلکشی را به روشنترین وجه دیدند.
شکنجهگر و دژخیمی که حتی از بکار بردن نام مجاهدین میهراسد و اذعان میکند که نام مجاهد و مجاهدین، این سرخترین نام، مرز سرخ رژیم ولایت فقیه است.
آن مجاهدان قهرمان در سال۶۷، با نام مجاهد در مقابل این رژیم قدعلم کردند. بر موضع مجاهدیشان ایستادند و آنها را ذلیل و شکستخورده بر جا گذاشتند. آنقدر که این دژخیم جز انکار آن جنایت بزرگ راهی ندارد.
به آخوندها و پاسداران و مزدورانشان میگوییم: منتظر باشید:
روز حسابرسی و پاسخگویی تکتک شما فرا میرسد. به عیان روزی را میبینیم که در دادگاه مردمی در ایران آزاد فردا در برابر عدالت قرار میگیرید و پاسخ همه خونهای بهناحق ریخته را باید بدهید، از قهرمانان ۶۷ تا جوانان شورشگر آبان ۹۸ که سر و سینه آنها را هدف گلولههایتان قرار دادید.
نفرین و لعنت خدا و خلق نثار خامنهای و رژیم تبهکار آخوندی و همه قاتلان فرزندان مردم ایران مثل رئیسی جنایتکار و دژخیم نوری که هر کدام جرثومه فساد و جنایت این رژیم هستند.
از طرف دیگر امروز خون شهیدان راه آزادی جوشانتر از هر زمان و یاد و خاطره آنها حاضرتر از همیشه است.
همانها که در سخنان زیبا و پر از شور برادر مسعود چنین توصیف شدند
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست
داوود زراعی:
آخرین پیام و آخرین کلام مجاهدین سرموضع سربداران ۶۷:
من مجاهدم من مجاهد خلقم در غزل حصار صحنه بردار من بلند سرو بر جراثقال
هر قطره خون اوین روی دیوار من مجاهدم مجاهد خلقم
من آه دل و کینه زندانی در وصل و خروش و شوق اعدامم
من به پای سر روان ره جنگم من مجاهدم مجاهد خلقم
دکتر عباس شاکری:
سلام به اصفهان تشنه کام سلام به مردم بپاخاسته استان چهارمحال و بختیاری درود و هزار درود به کشاورزان مظلوم و زحمتکش اصفهانی
سلام برخاک حاصلخیز و قهرمان پرور ایرانزمین که سالهاست در چنگال دزدان آب و آزادی اسیر است. خروش امروز مردم بپاخاسته اصفهانی نه حادثه ای یکباره است نه واقعه ای ناگهانی
فریادهای اصفهان و شهرکرد ریشه در خشمی دیرینه دارد در پس این خروش مردمی بغض فرو خوردهای هست که از دردی ۴۳ساله حکایت میکند.
حمید طاهری
شب پرستان تیغ در کف با شتاب
آمدند از بهر حبس آفتاب
هان چه خواهی کرد با فرزند مهر
مرگ بادا بر شما بیچارگان
شعری از مسئول قهرمانم حسن برکنین بود که همراه با دو یار سرفرازش هادی برهانی و حسین دهقان در تابستان سال۶۰ تیرباران شدند.
من حمید طاهری هستم در فاز سیاسی ۳بار دستگیر شدم. آخرین دستگیریم اول خرداد ۶۰ بود که تا روزهای آخر ۶۷ به مدت جمعاً ۸سال در زندان تبریز بودم.
سخن گفتن از شهیدان راه آزادی میهن اسیرمان برایم سخت است شهدایی که در مسیر سرور و مقتدایمان امام حسین بر آستان فرشته آزادی سر ساییدند
اما آنچه توان و قدرت میدهد تا به گوشهیی از آنها بپردازم تعهدیست به تداوم مسیر شکوهمند و آرمانی آنها یعنی آوردن آزادی و خوشبختی برای مردم با سرنگونی رژیم جهل و جنایت ولایت فقیه به هر قیمت
ساعت ۸شب یکی از شبهای تابستان سال۶۰ در زیر هشت با مسئولم فرج ارغوانی قدم می زدم لحظه وداع و خدا حافظی نزدیک و نزدیکتر میشد منتظر خواندن اسمش همرا با تعداد دیگر اسامی بودیم یهو فرج برگشت و گفت حمید اگر صدای تپش قلبم را میشنوی این بهخاطر عشق فروزانم به مسعود است این را به سازمان و خانوادهام بگو منهم این کار را کردم
با چشم خودم دیدم یحیی و محسن پورعامر را با وجود اینکه هر دو دست و پایشان شکسته بود برای اعدام بردند. آنها در شرایط معمولی بند قادر به حرکت نبودند ولی وقتی اسامی آنها از بلندگو خوانده شد روی پاهای شکسته بر اثر شکنجههای دژخیمان میدویدند و از سایرین که در صف اعدام بودند سبقت میگرفتند.
درود میفرستم به روانهای پاک تمامی شهیدان راه آزادی بهویژه شهدای سرفراز مجاهد خلق در قتلعام سال۶۷ و شهیدان قیام آبان ۹۸ و هزار درود به قیامآفرینان در خیزشهای مردم در خوزستان تشنه و بلوچستان قهرمان و اصفهان دلاور و چهارمحال و بختیاری شورشی و تمامی ایران عزیز
متعهد میشویم که جنبش دادخواهی را تا سرنگونی رژیم ادامه دهیم و همراه با کانونهای شورشی و ارگان رهبری جمعی قیام خلق تمامی آمران و عاملان کشتار و سرکوب بهویژه خامنهای جنایتکار و رئیسی جلاد و اژهای قاتل را بهدست عدالت بسپاریم.
نه میبخشیم نه فراموش میکنیم و بهقول برادر سر نگونی سر نگونی سر نگونی
حاضر حاضر حاضر پیروز باشد
مهدی عبدالرحیمی
با سلام به شما خواهران و برادران مجاهد و همچنین با درود به اشرفنشانانی که هفتههاست برای دادخواهی قیام کردهاند همچنین به مردممان در جای جای میهنمان و بهویژه در اصفهان و چهار محال و بختیاری
مهدی عبدالرحیمی هستم از اهر که نزدیک به هشت سال در شکنجهگاه زندان مرکزی تبریز بودهام.
... .
مطالب مرتبط
مجاهدین در اشرف۳ و تظاهرات ایرانیان آزاده در استکهلم همزمان با دادگاه دژخیم حمید نوری