سلام بر علی اکبر حسین الگوی فدا و دلاوری و شهیدان ۵مهر که بر آستان او سر سائیدند
مکالمه امام حسین با علیاکبر الگوی فدا و دلاوری -دقایقی قبل از شهادت پدر و پسر -نوحه حضرت علی اکبرـ ۵مهر۱۴۰۰
امام حسین: خیمه را ترک میکنی و آماده شهادت میشوی و برایم سخت است که بروی و دیگر برنگردی
علی اکبر: شهادت در راه تو ای پدر تنها آرزوی من است و من بالاترین الگوی فدا و دلاوری خواهم بود
لبیک گفتن به ندای تو با ارزش ترین عمل است
شهادت در بین دستان تو به خدا مثل عسل شیرین است
من سرشار از رشادت و مسئولیت هستم، چرا که دینم به حسین را ادا میکنم
امام حسین: ای علی من منتظر شدم تا از میدان نبرد برگردی و میدانی که از دست دادن تو برایم دشوار است. حال در حالیکه به خاک افتادهای، مادرت تنها مانده
علی اکبر: من از شدت جراحت روی اسبم خم شدهام، و چشمان اسبم از خون من پر شده. من با دشمنان درگیر شدم، و دست آنها به خیمهها نرسید
دنبال پدرم و علمدار میگشتم
به تنهایی در مقابل خیل دشمنان ایستادم، پیکرم حتی سالم نماند
امام حسین: نفس های سینهام و اشکهایم نثارت باد
امام حسین: عزیزم، دست هایت را به سمتم دراز کن تا روی سینهام تو را حمل کنم
ای علی مادرت در خیمه در انتظار توست
اگر از تو بپرسد، نمیدانم چه جوابی بدهم چطور به او بگویم که اکبر به خاک افتاده؟
علی اکبر: بگذار بر خاک بیفتم، و خون از پیکرم جاری است
و بگذار سم اسب دشمنان سینهام را خرد کند
بگذار تشنه روی خاک بیفتم و صدایم به آسمان بلند شود
بهزودی جدم (پیامبر) مرا سیراب خواهد کرد و من تشنگی را فراموش خواهم کرد
پدر کجایی، عباس کجاست؟ ای پدر به من رحم نکردند
امام حسین: من همان یعقوب هستم، که یوسفش نزد او باز نگشت
ای ماه زندگی ام، که نورش خاموش شد
تو میروی و من چگونه اندوهم را بعد از تو بازگو کنم
علی اکبر: ای پدر جراحت تو در ظهر کربلا بسیار سختتر است
سر من روی زانوی تو قرار گرفت و پیکرم را بردی
در حالیکه پیکر تو همانجا رها میشود
سر بریده هر دوی ما خون چکان در صحرا باقی میماند
امام حسین: آری با اسب سینه هر دوی ما را لگدکوب خواهند کرد و پس از تو، مرا سر میبرند.
مطالب مرتبط