کنفرانس بین المللی آنلاین با حضور بیش از ۱۰۰۰ زندانی از بندرسته ـ سخنرانی خانم مریم رجوی
مشروح سخنرانی رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی ـ۶شهریور۱۴۰۰
۵ شهریور ۱۴۰۰ – ۲۷اوت ۲۰۲۱
خانم مریم رجوی:
دادخواهی مترادف پایداری بر سر موضع و مقاومت برای سرنگونی و آزادی است
نسل کشی و قتلعام سال۱۳۶۷ در ایران نه به مصونیت مسئولان جنایت، آری به حسابرسی سران رژیم
خانم مریم رجوی:
این اجتماع فوقالعاده، نوک هرم بزرگی در جامعه ایران است که صدها هزار زندانی و شکنجهشده و خانوادههای
۱۲۰هزار شهید راه آزادی آن را تشکیل میدهند.
آنها با همرزمانشان در همین اشرف۳ جمعاً بیش از ۱۰۰هزار سال سابقهٔ حرفهیی مبارزاتی و تشکیلاتی دارند و قلب تپنده مقاومت سازمانیافته سراسری مردم ایران را تشکیل میدهند که از یکسو مهمترین عامل بیثباتی رژیم در این دههها و از سوی دیگر تضمین سرنگونی و آینده ایران آزاد و دموکراتیک است.
سخنرانیهای برجستهترین حقوقدانان بینالمللی، وکلا و شخصیتهای سیاسی:
دومینیک آتیاس - رئیس فدراسیون کانون وکلای اروپا با بیش از ۱میلیون عضو
کومی نایدو - دبیرکل عفو بینالملل تا دسامبر ۲۰۲۰
گی ورهوفستاد – نخستوزیر بلژیک (۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸)
جان برد - وزیر خارجهٔ کانادا (۲۰۱۵)
فرانکو فراتینی - وزیر خارجهٔ ایتالیا (۲۰۱۱)
جولیو ترتزی – وزیر خارجهٔ ایتالیا (۲۰۱۳)
او درونیوس آزوبالیس- وزیر خارجهٔ لیتوانی (۲۰۱۲)
جفری رابرتسون - قاضی دادگاه ویژة مللمتحد برای سیرالئون
پرفسور تئو ون بوون – گزارشگر ویژهٔ مللمتحد در زمینهٴ شکنجه (۲۰۰۴)
والریوس چوکا – قاضی دادگاه عدالت اتحادیهٔ اروپا (۲۰۱۰)
گولنارا شاهینیان – گزارشگر ویژه مللمتحد علیه بردهداری (۲۰۱۴)
پروفسور اریک داوید- از برجستهترین حقوقدانان بین اللملی، وکیل مجاهدین در اشرف و لیبرتی و دیوان عدالت اروپا
و ایدی لاش - خبرنگار، مدیر روابط عمومی
ایدی لاش – خبرنگار، مدیر روابط عمومی
سلام بههمگی. اسم من ایدی لاش است و افتخار آنرا دارم که مدیر برنامهٔ امروز باشم. کنفرانس «ایران: نسلکشی و قتلعام سال۱۳۶۷، نه بهمصونیت، آری بهحسابرسی»؛ امروز یک برنامهٔ منحصر بهفرد داریم که با حضور ۱۰۰۰ زندانی سیاسی سابق برگزار میشود. این زندانیان سالها شکنجه را در زندانها تحمل کردهاند. بسیاری از آنها همانطور که خواهید شنید از زنان هستند. آنها در معرض سالهای طولانی شکنجههای سخت در زندانهای رژیم قرار گرفتهاند. برخی در دوران نوجوانی دستگیر شدهاند. این کنفرانس در سالگرد قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در تابستان۶۷ برگزار میشود. بیش از ۹۰درصد قربانیان، اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند. تعداد بسیاری از زندانیان سیاسی که امروز در کنفرانس شرکت دارند، از شاهدان این قتلعام بودهاند. از اینرو ما امروز در یک جلسهٔ سیاسی نیستیم، بلکه یک گردهمایی بزرگ شاهدان جنایت علیه بشریت و نسلکشی است که بهمدت بیش از ۴۰سال ادامه یافته است. سازمان مجاهدین خلق بخش اصلی این شاهدان را تشکیل میدهد. امری ضروری نه فقط برای مردم ایران، بلکه برای همهٔ بشریت.
حال اجازه بدهید کنفرانس را با سخنرانی معمار جنبش دادخواهی شروع کنم که در پی عدالت برای این جنایت علیه بشریت است. او و جنبشی که هدایت میکند بیشترین تعداد قربانیان را متحمل شدهاند. امروز او منبع امید مردم ایران است. او امید برای آزادی است. او امید همهٔ مادران و پدران داغدیده و زنان و مردان جوانی است که والدینشان را ندیدهاند. او با برنامهٔ ۱۰مادهیی و فعالیتهایش طی چند دههٔ گذشته، امید بهبرقراری نظامی است که بهصورت دموکراتیک انتخاب شده باشد، آنهم بر مبنای جدایی دین و دولت. اکنون سخنرانی رئیسجمهور برگزیدهٴ شورای ملی مقاومت ایران را میشنویم. لطفاً بهخانم مریم رجوی خوشامد بگویید.
مشروح سخنان خانم مریم رجوی
دوستان گرامی!
خواهران و برادران عزیزم!
به شما و به شخصیتهای سیاسی، نمایندگان محترم، حقوقدانان و مدافعان حقوقبشر که در این کنفرانس حضور یافتهاید، خوشامد میگویم و درود میفرستم.
۳۳ سال قبل در تابستان سال۶۷ بهدنبال فتوای خمینی برای اعدام کلیه مجاهدین سرموضع، ۳۰هزار زندانی سیاسی، که ۹۰درصد آنها را هواداران مجاهدین تشکیل میدادند، پیاپی اعدام شدند.
موج خونریزی سریعاً به سایر زندانیان هم گسترش یافت.
امروز، ۵شهریور یادآور روزی است که ۳۳سال پیش، طبق بسیاری اسناد و گزارشها، سربهدار کردن مبارزان مارکسیست و کرد شامل اعضاء حزب دموکرات کردستان ایران و کومله و سازمان خبات کردستان ایران شروع شده است. به همهٔ شهیدان آزادی ایران که انبوهی از آنها هنوز هم ناشناختهاند، ادای احترام میکنیم.
ما امروز شاهد اجتماع فوقالعادهیی هستیم که در تاریخ مبارزات خلقها در دفاع از حقوقبشر و دادخواهی خونهای بهناحق ریخته شده، بیسابقه است.
در گردهمایی امروز هزار زندانی سیاسی شکنجهشده در رژیمهای شیخ و شاه از اشرف۳ حضور دارند که نزدیک به یک چهارم آنها را خواهران مجاهد ما تشکیل میدهند.
همچنانکه شمار زیادی از زندانیان سیاسی از بندرسته در کشورهای مختلف با ما همراه هستند.
بسیاری از این خواهران و برادران شاهدان مستقیم اعدامهای بیشمار دهه... ۶۰ و قتلعام زندانیان سیاسی در سال۶۷ بودهاند. آنها بازمانده از دل یک سرکوب خونین و فراگیر با ۱۲۰هزار شهید هستند.
رژیم آخوندی با داغ و درفش و شکنجه میخواست هر عضو و هوادار مجاهدین را منکوب و مغلوب کند. همهٔ حربههای شیطانی، رذیلانه و ضدبشری را آزمایش کرد.
در بهاصطلاح «واحدهای مسکونی» شنیعترین شکنجهها را بر زنان مجاهد اعمال کردند. و هفتهها و ماهها آنها را در قفس بهصورت نشسته حبس کردند تا بلکه بتوانند روحیه مقاوم آنها را در هم بشکنند.
و نهایتاً در تابستان سال۶۷ آنها را در مقابل یک انتخاب قرار دادند: تسلیم شدن با نفی وفاداری به مجاهدین یا اعدام.
اما نسلی که با نام مسعود و سودای آزادی پا در این راه گذاشته، در زندان و زیر شکنجه و در سختترین شرایط و حتی زمانیکه در برابر انتخاب بین تسلیم و اعدام قرار گرفت بر مواضعش که همانا سرنگونی رژیم و آزادی مردم بود قهرمانانه ایستاد.
زندانیان دلیر مجاهد و مبارز، اثبات کردند که مقاومتشان ولو با دستهای بسته و در کنج زندانها عین نبرد و کارزار سرنگونی است. مبارزهیی که در آن، جلاد در مقابل عزم زندانی به زانو در میآید.
برخی از همان زندانیان از بندرسته بعدها در عملیات ارتش آزادیبخش یا در حملات و موشک باران اشرف و لیبرتی توسط رژیم بهشهادت رسیدند.
از جمله فرمانده زهره قائمی خواهر عزیزم که پنج سال در زندان بود تا پوران نجفی که خاطرات دوره اسارت پنج ساله را در کتابی بهنام «پرواز همزنجیران» مدون کرد و حسین سرو آزاد که در شمار شاهدان قتلعام بود و علیرضا طاهرلو که هر کدام نزدیک به ده سال در اسارت بودند. جرم آنها پایداری بر ادامهٔ همان آرمان آزادی و تعهدشان به مسعود بود.
یاران گرامی!
برای سالیان، مقاومت ایران در شرایط اختناق مطلق، اسناد شکنجههای وحشیانه در زندانهای رژیم را در اختیار مجامع جهانی قرار داد. زندانیان از بندرسته با پاهای سیاه شده در اثر ضربات کشنده و مستمر کابل بارها و بارها در برابر مجامع بینالمللی شهادت دادند.
در قتلعام سال۶۷ هم مقاومت ایران از همان اوایل اطلاعات اعدامهای دستهجمعی را در اختیار سازمان ملل قرار داد. اما متأسفانه آنها انتخاب کردند که چشم خودشان را بر این جنایات ببندند.
چند ماه قبل هفت گزارشگر سازمان ملل اعلام کردند که بیعملی سازمان ملل در قبال کشتار دستهجمعی در سال۶۷ موجب جری شدن رژیم ایران و وخیمتر شدن وضعیت حقوقبشر در ایران شد.
دوستان عزیز!
قتلعام سال۶۷ مصداق بارز نسلکشی است. فتوای خمینی به صراحت میگوید همهٔ مجاهدین سرموضع را اعدام کنید.
قبل از آن در سال۵۹ حاکم ضد شرع خمینی در شهر بم در حکم خود نوشت: مجاهدین به فرمان خمینی «هیچگونه احترام مالی ندارند، بلکه جانی هم ندارند»
آخوند رئیسی، رئیسجمهور کنونی رژیم هم در دیماه سال۸۸ گفت: همهٔ مجاهدین محارب و محکوم به اعدام هستند.
آخوند جنتی رئیس شورای نگهبان رژیم به صراحت گفت: «[مجاهدین] باید ریشهکن شوند تا ریشههای نظام برپا شود».
و باز... آخوند پورمحمدی عضو هیأت مرگ، دو سال پیش در مرداد ۹۸ گفت: «ما هنوز با مجاهدین تصفیه حساب نکردهایم. وقت تصفیهحساب است. امروز هم منافقین خائنترینِ دشمنان... هستند و باید جواب بدهند، باید پای میز محاکمه بیایند و به حساب تکتک آنها باید برسیم».
بنابراین هدف رژیم بسا فراتر از اعدام چندین هزار نفر، نابودی یک نسل، نابودی یک تفکر و نابودی زنان و مردانی است که ارتجاع آخوندی تحت نام اسلام را نفی کرده و برای آزادی و کرامت انسانی بهپا خاستهاند.
زنان و مردانی البته معتقد به اسلام اما پایبند به جدایی دین و دولت، که با اعتقاد به آزادی و برابری همهٔ آحاد مردم با هر ملیت و مرام و مذهب، همه چیز خودشون را فدا میکنند.
بله، این سیما و عملکرد آزمایش شدهٔ مجاهدین در ۵۶سال گذشته است.
دوستان!
مقاومت مجاهدان سر موضع و شجاعت شگفتانگیز آنها در مقابل جلادان کمیسیونهای مرگ، داستانهای ناگفتهٴ بسیاری دارد.
از این نظر، اجتماع هزار زندانی مجاهد سرمایهٔ بینظیر جنبش دادخواهی و جنبش مقاومت برای سرنگونی این رژیم است.
این واقعیت که چنین گروه بزرگ و ارزشمندی از شاهدان جنایتهای رژیم توانستهاند در قلب یک جنبش انقلابی گردهم بیایند از واقعیت اجتماعی عظیمی حکایت میکند.
آنها در ۳۳سال گذشته با حضور رزمنده و مؤثر و فعال خود در مبارزه علیه رژیم ولایت فقیه، پیشبرد جنبش دادخواهی را استمرار دادهاند.
این اجتماع فوقالعاده نوک هرم بزرگی در جامعه ایران است که صدها هزار زندانی و شکنجه شده و خانوادههای ۱۲۰هزار شهید راه آزادی آن را تشکیل میدهند.
این هزار زندانی با همرزمانشان در همین اشرف۳ جمعاً بیش از ۱۰۰هزار سال سابقهٔ حرفهای مبارزاتی و تشکیلاتی دارند و قلب تپنده مقاومت سازمانیافته سراسری مردم ایران را تشکیل میدهند که از یک طرف مهمترین عامل بی ثباتی رژیم در این دههها بوده و از طرف دیگر تضمین سرنگونی و آینده ایران آزاد و دموکراتیک است.
... . این گروه سیاسی و اجتماعی بزرگ، همواره گوشزد میکند که میان جامعه ایران و رژیم حاکم، دریایی از خون قرار دارد و مهمترین عامل از بین بردن مشروعیت رژیم است.
حالا میتوان صورت مسأله و جبههبندی سیاسی امروز ایران و طرفین آنرا که دریای خون آنها را جدا و مرزبندی میکند، به چشم دید.
بهقول مسعود، از ۳۰خرداد سال۱۳۶۰ دو قطب بیشتر وجود ندارد: جبهه خلق و مقاومت و آزادی در برابر جبهه ارتجاع و دیکتاتوری و رژیم قتلعام با جلاد ۶۷ در مقام رئیسجمهور این رژیم.
این علامت اعلام جنگ آشکار و مضاعف با خلق و مجاهدین خلق در کانون ارتش بزرگ آزادی مردم ایران است.
دوستان گرامی!
جنبش دادخواهی با صف بی انتهای رزمندگان و شهیدانش یک پدیده خلقالساعه نیست.
در شهریور سال۶۷ رهبر مقاومت ایران به دبیرکل مللمتحد نوشت «بر طبق اطلاعات موثق، خمینی چند هفته پیش طی حکمی به خط خودش دستور اعدام زندانیان سیاسی مجاهد خلق را صادر کرده است».
این جنبش پرتوان، در سه دهه اخیر، با هزاران افشاگری، انتشار کتابها و جزوات متعدد، برگزاری هزاران تظاهرات، گردهمایی، نمایشگاه، تحصن، تحقیق و پژوهش حقوقی و همچنین برگزاری دادگاههای مردمی برای شهادت شاهدان قتلعامها به پیش رفته است.
گردهماییها و تظاهرات ایرانیان آزاده و یاران شورشگر در این ایام مقابل دادگاه استکهلم پرتو باشکوه دیگری از جنبش دادخواهی است.
با چنین ارادهٴ رزمندهای، جامزهر حقوقبشر در انتظار خامنهای است و هیچ راه برون رفتی از آن ندارد.
بهیکایک شما خواهران و برادران حاضر در این اجتماع و بههمهٔ هواداران مجاهدین، یاران و زحمتکشان جنبش دادخواهی در داخل و خارج ایران درود، درود، درود!
خواهران و برادران گرامی!
... . دادخواهی برای ما مترادف پایداری و ایستادن بر سر موضع و مقاومت تمامعیار برای سرنگونی و آزادیست. دقیقاً به همین دلیل، انکار قتلعام یا مینیمیزه کردن آمار شهیدان و هویتزدایی از آنها، خواست رژیم و در خدمت رژیم و بالمآل برای بقاء همین رژیم است.
پنهان کردن نامها و تخریب مزارهای شهیدان هم به همین منظور است.
خمینی در نامهاش بهمنتظری عتاب و خطاب میکرد که تعداد اعدامشدگان را «منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند» [۱].
وقتی از هویتزدایی قتلعامشدگان صحبت میکنیم، بههیچوجه یک دعوای گروهی و حزبی در میان نیست. اصل موضوع این است که هویت زدایی از مجاهدان قتلعام شده مهمترین گام برای بهمحاق بردن و استحالهٔ ارتجاعی همان موضع و مرزبندی است که این شهیدان بهخاطر وفاداری بهآن سربهدار شدند.
راستی چه کسی نمیداند که موضع استوار آنها مرگ بر خمینی، زنده باد آزادی و درود بر مسعود بود؟
همان راه و مسیری که امروز هم مجاهدان سر موضع بر آن پا میفشارند.
چگونه میتوان، هم خواهان انهدام مجاهدین و درهم شکستن مواضع و ارزشها و مرزهای سرخ آنها و از میانبرداشتن رهبر مقاومت بود و هم خود را دادخواه و دلسوز شهیدان خواند؟
این یاوه و ترفند اطلاعات آخوندها و پاسداران آنهاست تا جنبش دادخواهی را مخدوش و منحرف یا تحریف و بیاثر کنند. بیش از ۱۰۰زندانی سیاسی زمان شاه که از بالاترین سرمایه های مبارزاتی ملت ایران هستند با ۱۵۰۰ زندانی از بندرسته در زمان شیخ این قبیل ترفندهای ساواکی و اطلاعاتی را آزموده و فاش کردهاند. و دیگر کسی گول نمیخورد.
بخصوص که مردم ما همچنان داغدار شهادت دست کم ۱۵۰۰ جوان دلیرند که در قیام آبان ۹۸ توسط پاسداران و اطلاعاتی های رژیم بهشهادت رسیدند.
بهخصوص که جامعهٔ ما از پرپر شدن جانهای حدود ۴۰۰هزار هموطن بر اثر کرونا بهشدت خشمگین و جریحهدار است. نقش جنایتکارانهٴ خامنهای در مخالفت با خرید واکسن بر کسی پوشیده نیست.
از طرف دیگر همه میدانند که این مقاومت ایران بود که از آغاز اعلام کرد که، استراتژی رژیم کلان تلفات و سپر انسانی و فرستادن مردم به کورهها و میدانهای مین کرونا برای حفظ رژیم از خطر قیام و سرنگونی است. مانند استراتژی کلان تلفات در جنگ ضدمیهنی و مانند قتلعام زندانیان سیاسی برای حفظ رژیم زهرخورده.
یاران مقاومت و رادمردان و شیرزنانی که به مقاومت به هرقیمت و به مؤسسان پنجم ارتش آزادی حاضر گفتید!
آیا یادتان میآید که وقتی که شاه در حال شکنجه و کشتار زندانیان در پشت دیوارهای بلند زندانها یا تپههای اوین بود، گمان نمیکرد که طوفان قیامهایی در راه است که با شعار آزادی زندانی سیاسی، بساط حکومتاش را برخواهد چید.
خمینی و خامنهای و همدستان آنها هم که بهوسیله جلادانی مثل رئیسی، زندانیان را هزار هزار بدار میکشیدند گمان نمیکردند که روزی یک جنبش نیرومند دادخواهی از ۶۷ تا آبان ۹۸، در برابر رژیم ولایتفقیه برمیخیزد.
در همینجا به همهٔ شخصیتها و مدافعان حقوقبشر در سطح بینالمللی که به دفاع از قتلعامشدگان برخاستهاند، بهخصوص به برادرم طاهر بومدرا مدیر حقوقبشر مللمتحد در عراق و مدیر کنونی بنیاد عدالت برای قربانیان قتلعام سال۶۷ و همچنین حقوقدانان برجسته که در این گردهمایی حضور دارند، درود میفرستم.
تلاشها و ابتکارات این انسانهای والا، خدمت ارزندهیی به بشریت و آینده آنست. درود بر همه شما
امروز، یک اجماع ارزشمند بینالمللی خواهان آن است که کمیسرعالی و شورایحقوقبشر مللمتحد یک هیات بینالمللی برای بررسی و تحقیق در مورد قتلعام سال۶۷ تشکیل بدهند.
این خواست گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوقبشر در ایران، عفو بینالملل و بیش از ۱۵۰شخصیت برجستهٔ مدافع حقوقبشر است.
بار دیگر از دولتهای آمریکا و اروپا میخواهم قتلعامسال۶۷ در ایران را نسلکشی و جنایت علیه بشریت بشناسند. آنها نباید رئیسی را بپذیرند. او باید مورد حسابرسی و محاکمه قرار بگیرد.
همچنین بار دیگر از دبیرکل ملل متحد، کمیسر عالی و شورای حقوقبشر و گزارشگران مللمتحد و سازمانهای بینالمللی مدافع حقوقبشر میخواهم به فوریت برای بازدید از زندانهای رژیم ایران و ملاقات با زندانیان بهویژه زندانیان سیاسی اقدام کنند.
-پرونده نقض حقوقبشر در ایران بهخصوص پرونده رفتار رژیم در زندانها باید به شورای امنیت مللمتحد ارجاع شود.
هموطنان! و دوستان عزیز!
پنج روز دیگر، دهم شهریور، هشتمین سالگرد قتلعام اشرف است که در آن نیروی تروریستی قدس بهسردمداری قاسم سلیمانی بهاعدام جمعی ۵۲مجاهد خلق دست زد و هفت تن را هم بهگروگان گرفت که هنوز از سرنوشت آنها خبری نمیدهد.
مجاهدین در اشرف و لیبرتی بهشهادت رسیدند؛ اما بذر هزار اشرف و کانونهای شورشی را در سراسر ایران افشاندند. آنها مشعل های آزادی مردم و میهن ما هستند.
آفتاب تابان آزادی ایران از پس ابرهای تیره و تار بیرون میآید.
این تعهد بزرگ مقاومت ایران است که قطره قطرة این خونهای پاک را به نیروی آزادی ایران مبدل کند و آرمان آنها را به پیروزی برساند و چنین خواهد شد.
سلام بر شهیدان
سلام بر آزادی - درود بر همه شما
گواهی شاهدان قتلعام در داخل میهن
تهران – خاوران
اینجا خاوران است سلام بر خواهر مریم عزیز که در قلب همه ما جا دارید و سلام به اشرفیان قهرمان و کانونهای شورشی. من یکی از خانوادههای شهیدان قتلعام سال۶۷ هستم ابعاد جنایت صورت گرفته در سال۶۷ هنوز هم بهصورت کامل روشن نشده است و ما بعد از ۳۳سال هنوز هم از محل دفن عضو خانواده خود بیخبر هستیم و فقط میدانیم که آنها را در گروههای جمعی و بینام دفن کردهاند من و خانوادهام دادخواه هستیم. دادخواه آن ۳۰هزار سر بدار هستیم و دادخواه خون آن شهیدان آبان ۹۸ هستیم حاضر حاضر حاضر
تهران – بهشت زهرا
سلام میکنم به خواهر مریم عزیز. تنها حامی و پشتیبان خانوادههای شهدای ۶۷. من خواهر یکی از شهدای قتلعام ۶۷ هستم که خودم به مدت ۵سال در زندان بودم. شاهد شهادت بسیاری از دوستانم بودم که در کنارم برای جوخههای اعدام برده شدند. مانند سوسن صالحی، ملیحه عوامی، مژگان سربی و خیلی از دوستان دیگر فرحناز مصلحی. قبل از هر صحبتی میخواستم از شما خواهر مریم عزیزم بهخاطر تلاشهای خستگیناپذیرتان برای دادخواهی قتلعام شدگان ۶۷ قدردانی و سپاسگزاری کنم.
من امروز اینجا در بهشت زهرا محل دفن بسیاری از شهدای مجاهدین هستم. اینجا مزار و گور دستهجمعی شهدای ۶۷ است که خاک برداری کردند. اعدامیها را در گودالی دفن کردند، بعد از چند سال روی آن را قبرهای جدید ساختند و به مردم فروختند. اینجا و در این خاک شهدایی خفتهاند که بر سر موضع بودن یا نبودن خود را با انتخاب نام رجوی و خونهایشان مهر کردند. تا آخر در کنار شما هستیم. تا آخر در کنار شما هستیم. تا آخر در کنار شما هستیم. حاضر حاضر حاضر
فردیس کرج- مقابل زندان کچویی
با سلام به خواهر مریم عزیز و مجاهدان اشرفی در اشرف۳. من یکی از زندانیانی هستم که سالهای زیادی را در زندانهای رژیم آخوندی زندانی بودهام اینک در حوالی یکی از زندانهایی که مدتها در آنجا زندان بودهام با شما صحبت میکنم. به یاد میآورم شهدای مجاهدی همچون محسن وزین، شهریار، مهران، برادران امامی، علی اوسطی و بسیاری دیگر از جوانان و نوجوانان مجاهدی که بر آرمان آزادی ایران ایستادند و با فریادهای مرگ بر خمینی، درود بر رجوی و زنده باد آزادی سر بدار شدند. یا غرق خون به خاک افتادند. امثال من زنده ماندهایم تا همراه مجاهدین و خانوادههای داغدار شهیدان و خلقی بهپاخاسته از ۶۷ تا آبان را به دادخواهی و گواهی برخیزیم و خواهان محاکمه رئیسی جلاد و دیگر آمران و عاملان جنایت صورت گرفته در سال۶۷ باشیم. ما همراه و همگام با خواهر مریم دست از دادخواهی برنمیداریم و تا روزی که خامنهای جنایتکار و رئیسی جلاد و همدستانشان را به پای میز محاکمه نکشانیم و به دست عدالت نسپریم از پا نمینشینیم. حاضر حاضر حاضر
تبریز – وادی رحمت
سلام به خواهر مریم عزیزم و مجاهدین اشرف۳. من از خانوادههای قتلعام شدگان ۶۷ هستم و یکی از اقوامم از مجاهدین خلق بود که در مرداد ۶۷ در زندان توسط جلادان سر بدار شد. من دادخواه خون به ناحق ریخته شده او هستم و همچنین بقیه آن ۳۰هزار زندانی اعدام شده که بیشترینشان از مجاهدین خلق بودند، هستم. رئیسی جلاد که حالا رئیسجمهور خامنهای شده کور خوانده اگر تصور میکند با گذشت زمان این جنایت به فراموشی سپرده میشود و تا آخر ایستادهایم و خواهیم ایستاد. حاضر حاضر حاضر
مشهد – بهشت رضا
به نام خدا و با درود و سلام به خواهر مجاهد مریم رجوی اشرف۳. من برادرم از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بود که در سال۶۷ در حالی که محکومیتش تمام شده بود سر بدار شد. لازم به ذکر است که بدانید محلی را که در آخر این بولوار میبینید خاک عزیزانی است که با تلی از خاک پوشاندهاند و در بالای آن دوربین محافظتی گذاشتهاند.
لذا من از تمامی جوامع بینالمللی درخواست دارم که عاملان این جنایت هولناک را که دژخیمانی چون رئیسی در هیأت مرگ شناخته شدند از طریق جنبش دادخواهی در یک محاکمه بینالمللی محاکمه و به اشد مجازاتشان برسند. روح ۳۰هزار شهید یادشان گرامی و نامشان پاینده باد.
شهادت یک زندانی از زندان مشهد و آمل
با سلام خدمت خواهر مریم عزیز و مجاهدان اشرف۳. من یکی از زندانیان سیاسی دهه۶۰ تا ۶۳ بودم. من در زندان وکیلآباد شاهد فریادها و شکنجههایی از طرف رژیم جمهوری اسلامی به زندانیان بودم. من در آن زندان دیدم قرنطینه، اتاقهایی هست بهعنوان قرنطینه که زندانیها را شبانه، زندانیانی که سر موضع خودشان بودند و برای آزادی و آزادگی دفاع میکردند، آنها را شبانه میبردند هم برای شکنجه و برای اعدام. در سال۶۱ من، یک حاکم شرعی بود به نام محمدی خرمآبادی در آمل که شبی ۱۷نفر را اعدام میکرد من خودم شاهد این صحنه بودم آن شب. همچنین زندانیان مجاهد خلق را سراغ دارم که زیر شکنجه جان دادند مثل پرویز جعفریان، محمد معراج، نعمت رمضانی و رمضان قربانی. همچنین بسیاری مثل مجاهد شهید جعفر هاشمی که در زندان مشهد حکم داشت، در قتلعام ۶۷ در تهران توسط همین رئیسی و دیگر جنایتکاران دار زده شدند. ما خواهان محاکمه جلاد ۶۷ رئیسی و خامنهای و همه دستاندرکاران شکنجه و قتلعام مردم هستیم.
سخنان خانم مریم رجوی بعد از گواهی شاهدان قتل عام در داخل میهن
درود به همه شما خانوادههای دلیر قهرمانان سربدار ۶۷ و شما زندانیان از بند رسته و شاهدان قتلعامها. شما شورشگرانی که امروز پرچم اون شهیدان را به دوش گرفتید و دادخواه خون شهیدان هستید و حاضر می گویید درود بر همه شما
راستی که سراسر دشت خاوران سنگی نیست که از خون دل و دیده بر او رنگی نیست و در سراسر ایران شهری نیست که در اون نشانی از شهیدان قتلعام نباشد. مزارهای بینام و نشان و گورهای جمعی که میخواهند اونها را تخریب و نابود کنند اما نام و نشان شهیدان قتلعام در قلب مردم ایران حک شده.
گفتید که این جنایت هرگز فراموش نمیشه و شما شورشگران دادخواه اون خونها هستید گفتید که تا محاکمه و مجازات خامنهای و رئیسی و همه عاملان و آمران قتلعام از پای نخواهید نشست. بله خیلی درست گفتید و حالا یک خلق هست که دادخواه خون شهیدان قتلعام است و ما برای دادخواهی خون اونها سوگند خوردهایم و بر این سوگند استواریم و پرچم دادخواهی را در سراسر ایران و جهان به اهتزاز در میآوریم
درود بر همه شما صحبتهای بسیار انگیزاننده تون در این جلسه که برای همه در واقع بسیار بسیار تعهد برانگیزه که بتونند بهسرعت پاسخگوی همه اون خونهای بهناحق ریخته شده باشند
درود بر همهتون
ادامه دارد
مطالب مرتبط
کنفرانس بین المللی آنلاین با حضور ۱۰۰۰ زندانی از بند رسته و منتخب سخنرانی شخصیت ها
[۱] ـ نامه خمینی درباره عزل منتظری، بهنقل از خاطرات منتظری