سخنرانی خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت در دومین روز گردهمایی جهانی ایران آزاد۲۰۲۱
دومین روز گردهمایی جهانی ایران آزاد ۲۰ تیر ۱۴۰۰ (۱۰ ژوئیه ۲۰۲۱) ـ سخنرانی خانم مریم رجوی ـ ۲۴نیر۱۴۰۰
ارتباط زنده از ۵۰هزار نقطه در ۱۰۵کشور با مجاهدین در اشرف۳
استراتژی بمب، موشک و جلاد محکوم به شکست است
هموطنان، دوستان گرامی!
به همهٔ شما که در دومین روز گردهمآیی ایران آزاد حضور دارید، یک بار دیگر از صمیم دل درود میفرستم.
این گردهمآیی برای رساندن پیام مردم ایران به جامعهٔ جهانی و برای یادآوری تعهد ماست.
ارادهٴ مردم ایران این است که دیکتاتوری دینی ولایت فقیه، چه با اتمی، چه بیاتمی در هر حال سرنگون شود و سرنگون خواهد شد.
بله دیکتاتوری دینی ولایت فقیه، چه با اتمی، چه بیاتمی در هر حال سرنگون میشود و سرنگون خواهد شد.
پیام ما بهجامعه جهانی، مخصوصاً بعد از یکپایه شدن رژیم و قرار گرفتن یک سر جلاد در موضع رئیسجمهور، این است که به جلاد اتمی امتیاز ندهید! و به آخوندها که به لبه پرتگاه سرنگونی رسیدهاند، امداد نرسانید.
اما تعهد ما، برپایی یک ایران آزاد است
و یک جمهوری دمکراتیک، با جدایی دین از دولت، برابری زن و مرد، خودمختاری ملیتهای تحت ستم، و یک ایران غیراتمی.
با تقدیر، با تقدیر از همهٔ شما دوستان ارجمند مردم و مقاومت ایران از اروپا و جهان عرب که در گردهمایی امروز حضوردارید.
شما که برای صلح و دوستی و آزادی و دمکراسی در کنار مردم ایران علیه فاشیسم دینی ایستادهاید بله درود به همهٔ شما و تلاشهای شما
دوستان عزیز،
خامنهای در اثناء مذاکرات اتمی، خطوط دیگری را هم بهطور موازی دنبال کرده است:
از جمله: انواع تلاشها با انواع بهانهها برای رسیدن به بمب اتمی و هر چه کمتر کردن فاصله زمانی برای رسیدن به سلاح هستهای
حملههای پیدر پی با موشک و پهپاد بهکشورهای همسایه و کشتیها، نفتکشها، تأسیسات و پایگاههای آمریکا در منطقه و در عین حال تست واکنش و ارادهٴ طرف مقابل.
حملات موشکی و پهپادی به عین الاسد و سفارت آمریکا در بغداد و کنسولگری آن در اربیل حالا دیگر به یک روش جاری و تکراری برای این رژیم تبدیل شده است.
و این در حالی است که مردم ایران آب و نان و برق ندارند. بحران برق در حالیست که مردم ایران روی دریای نفت زندگی میکنند و میتوان به سادگی برق مورد نیاز را تولید کرد.
دهها میلیون نفر از این وضعیت، کلافه و خشمگین هستند. و هر روز در سراسر ایران، اعتراضهای آنها علیه این رژیم میبینید که شعار میدهند، مرگ بر خامنهای -مرگ بر دیکتاتور.
خامنهای برای هزینههای برنامه اتمی به سفره مردم تهاجم کرده و میلیونها ایرانی را بهگرسنگی کشانده است. مگر بخش بزرگی از صنعت نفت و گاز و پتروشیمی که از سه هفته پیش اعتصاب کردهاند، حرفشان چیست؟ واقعیت اینه که آنها دیگر آه در بساط ندارند. آنها دیگر نمیخواهند ستم و سرکوب ادامه پیدا کند.
و خامنهای هزینههای هنگفت سپاه پاسداران و ارگانهای امنیتی، اطلاعاتی و نیروهای نیابتی در عراق و سوریه و لبنان و یمن را از جیب مردم ایران میپردازد و با این غارتگری هاست که در طی ۸سال ریاست جمهوری آخوند روحانی ارزش پول ایران در برابر دلار که شاخص قدرت خرید واقعی مردم است، نزدیک به ۸برابر تنزل کرده است.
و اما در مورد شعبدهٔ انتخابات رژیم باید بگویم که نشاندن یک سرجلاد قتلعام ۶۷ بر صندلی ریاستجمهوری و تکپایه کردن رژیم کاری تصادفی و حساب نشده نیست. این جبر خامنهای بود و از دو سال پیش برای آن زمینسازی میکرد.
این یک آرایش جنگی و سرکوبگرانه در مقابل قیامهاست.
این دست بازداشتن در برنامه های اتمی و موشکی است.
و این پر کردن جای قاسم سلیمانی در جنگافروزی در منطقه و ماجراجوییهای بینالمللی است.
واقعیت این است که رئیسی مطیعترین و سر به راهترینه، چون جلادترینه.
هیچ میدانی برای مانور و زاویه گرفتن از خامنهای در مقام پدرخوانده داعش چه شیعه و چه سنی و اصلیترین حامی تروریسم در جهان امروز ندارد. یک قلم دست اون به خون ۳۰هزار زندانی سیاسی در ایران در سال۶۷ آغشته است که بیش از ۹۰درصد آنها از مجاهدین بودند. البته این غیر از هزاران اعدام قبلی و بعدی درطی این ۴۰سال است.
مردم ایران شعبده انتخابات این رژیم را تحریم کردند و حالا حرفشان این است که بایدآخوند رئیسی بهجرم ارتکاب جنایت علیه بشریت حسابرسی و محاکمه شود.
حالا سؤال این است که در برابر رژیم حاکم بر ایران و استراتژی شرورانه این رژیم مسئولیت مبرم جامعه جهانی چیست؟
آیا اصولاً جامعه جهانی مسئولیتی دارد یا میتواند با «باری به هر جهت» و یا محکومیتهای صوری و بیانیههای سیاسی بیمحتوا و تکراری از کنار آن بگذرد؟
اجازه بدهید یادآوری کنم که مقاومت ایران در سال۱۳۶۹بهمذاکرات سری سران رژیم دست یافت که در آن رفسنجانی میگفت برای بقای نظام باید بهبمب اتمی دست پیدا کنیم.
در ۲۰مرداد ۱۳۸۱ هنگامی که مقاومت ما برای اولین بار پروژه اتمی این رژیم را در نطنز و اراک افشا کرد ما مجدداً اعلام کردیم که رفسنجانی یعنی رئیسجمهور وقت رژیم، در جلسهٔ شورایعالی امنیت رژیم تصریح کرده است: «دستیابی بهسلاح اتمی مهمترین تضمین برای بقای ماست و در اینصورت کشورهای غربی نخواهند توانست جلو نفوذ و پیشروی انقلاب اسلامی را بگیرند».
بعد از مرگ خمینی هم، خامنهای سرنوشت خودش و نظامش را به برنامه اتمی گره زده است. همانطور که قبل از آن خمینی سرنوشت خودش را به جنگ با عراق گره زده بود.
از طرف دیگر، مقاومت ایران از سال۱۳۷۰ با افشاگریهای پی در پی، برهم زدن طرح رژیم را در دستور کار خودش قرار داد و در سال۱۳۸۱ سریترین و مهمترین سایتهای اتمی رژیم را در معرض آگاهی تمام جهان قرار داد.
سران رژیم بارها اقرار کردهاند، که این افشاگریها تأثیر تعیینکننده در دور کردن رژیم از بمب داشته است.
و باید باز بگویم این افتخاری برای مقاومت ایران است که به یمن فداکاری اعضا و هوادارانش در داخل ایران بیش از تمام دولتها و نهادهای بینالمللی اثرگذار بوده و مانع دستیابی این رژیم به بمب اتمی شده است.
دوستان و هموطنان!
در دو دههٔ گذشته کنش و واکنش کشورهای غرب با رژیم آخوندها در دور تسلسلی از فریبکاری و مماشات خلاصه شده است.
یعنی در حالیکه رژیم فریبکارانه برنامه اتمیش را پنهان میکرد، جامعه جهانی در مقابل میخواست با امتیاز دادن و مماشات پروژه اتمی رژیم را متوقف یا مهار کند.
بعد از افشاء سایتهای سری نطنز و اراک، دولتهای غربی نه تنها اقدام قاطع متقابلی نکردند بلکه مدتی بعد مذاکراتی همراه با دادن امتیازهای سیاسی و اقتصادی بسیار مهم به رژیم را شروع کردند. پاسخ ما هم با بمباران و خلعسلاح و یک لشکرکشی در فرانسه و دستگیری ۱۸۵نفر از اعضای مقاومت در ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ داده شد، که دویلپن و خرازی بر سر این معامله در تهران توافق کرده بودند. همچنانکه جک استرا و روحانی هم در مورد بمباران مجاهدین در عراق گفتگو و معامله کرده بودند. .
در مورد مذاکرات آن زمان، بعداً آخوند روحانی در کتاب خودش نوشت: «در همان زمانی که در تهران با اروپاییها در حال گفتگو بودیم، داشتیم تجهیزات را در اصفهان نصب میکردیم. و با ایجاد یک فضای آرام، ما توانستیم کار در مورد اصفهان را به اتمام برسانیم».
بله دغلکاری این رژیم را میبینید.
در عوض دولتهای اروپا از دادن بستههای تشویقی گوناگون بهرژیم خسته نمیشدند. و البته هر چه بهاین رژیم میدادند، میگفت کم است.
برای مثال تروئیکای اروپا در رویکرد شرمآوری در سال۱۳۸۳پذیرفت که بهنامگذاری ظالمانه مجاهدین در لیست تروریستی ادامه دهد تا شاید آخوند خاتمی یعنی رئیسجمهور بهاصطلاح اصلاحطلب رژیم بتواند جاهطلبیهای اتمی ولیفقیه رژیم را مهار کند.
اما پاسخ خامنهای به آنها روی کار آوردن احمدینژاد و شکستن لاک و مهر سایتهای اتمی و جهش دادن به برنامه بمبسازی در سال بعد بود.
اما بهرغم همهٔ این معاملات و توطئهها، مقاومت ایران با صدها افشاگری بساط بمبسازی این رژیم را برهم زد.
در سال۱۳۹۲آخوندها در وضعیتی بودند که بهخاطر تحریم بهقول رفسنجانی و روحانی با بالاترین تورم در منطقه آن هم با نرخ ۴۲درصد روبهرو بودند، و در این وضعیت بود که به توافق نیمبند اتمی تن دادند.
بهدنبال آن، دستکم ۱۰۰میلیارد دلار از پولهای توقیف شده به رژیم برگردانده شد. در مقابل هم آخوندها، از بازارهای اروپا و آمریکا وسیعاً برای تهیه تجهیزات اتمی استفاده کردند.
و مثل همیشه رژیم دست باز پیدا کرد و قیمت داد و ستد با غرب را از جیب مجاهدین گرفت و با قتلعام در اشرف توسط مزدوران سپاه قدس و سردژخیم قاسم سلیمانی، ۵۲ قهرمان اشرفی را آن هم با دستهای بسته اعدام کرد و ۷نفر را نیز به گروگان گرفت که هنوز از سرنوشت آنها خبری نیست.
ولی با همهٔ این جنایتها و رذالتها، مردم و مقاومت ایران اراده کردهاند که دیکتاتوری دینی ولایت فقیه را با اتمی یا بدون اتمی سرنگون کنند و چنین خواهد شد.
یادتان هست که در توافق سال۱۳۹۴ کشورهای ۵+۱ مشوقها و امتیازهای بسیاری بهرژیم دادند، از حفظ برنامه غنیسازی تا کنار گذاشتن ۶ قطعنامه شورای امنیت تا ارسال پول نقد.
با این امتیازها، رژیم وارد عملیات پنهانی تکمیل برنامه اتمی خودش شد. و تیم اصلی محققان تسلیحاتی خودش را فعال و دست نخورده نگه داشت. صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم اعتراف کرد که در همان حال که در رأکتور آب سنگین اراک که لولههای مخزن سوخت آن با بتون پر میشد، همزمان لولههای مشابهی را بهصورت مخفیانه خریداری و حفظ کرده بودند و از این عملیات فقط خود او و خامنهای مطلع بودند. [۱]
وقایع و شواهد متعدد تأیید میکند که رژیم پیش از خروج آمریکا از برجام تکمیل شتابان برنامه اتمی خودش را شروع کرده بود.
و در همان سالی که توافق اتمی امضا شد، سازمان امنیت داخلی ایالت نورد راین وستفالن آلمان اعلام کرد ۱۴۱ "مورد تلاش برای خرید تجهیزات برنامه اتمی از جانب رژیم ایران را ثبت کرده است. سرویسهای اطلاعاتی این کشور در گزارشهای مستند دیگری فاش کردند که در هر یک از سالهای بعد از امضای برجام رژیم تلاش کرده بود از شرکتهای آلمانی مواد و فناوری مورد نیاز در ساخت جنگافزارهای کشتار جمعی را خریداری کند.
در واقع رژیم از معاملهٔ اتمی مثل آتشبس در یک جنگ در شرف شکست استفاده کرد تا بتواند گسترش برنامهٔ اتمیش را بهش بپردازد. در اردیبهشت ۹۶ آخوند روحانی رئیسجمهور رژیم با انتشار کتابی نوشت:
اگر شرایط قبل از برجام ادامه مییافت «دیگر نیازی به حملهٔ نظامی گسترده از سوی دشمن وجود نداشت بلکه کشور از درون به مرحله فروپاشی میرسید». [۲]
با آنچه بهطور خلاصه توضیح دادم، روشن میشود که در هر دوره چطور رژیم با فریبکاری و گرفتن امتیاز مسیر رسیدن به بمب را همچنان ادامه داده است.
نتیجه اینکه خامنهای در حال ساختن بمب است و از آن دست برنخواهد داشت.
هر توافقی هم که برای کاهش این فعالیتها امضا کند و هر قولی که بدهد، دروغ محض است.
فراموش نکنیم که در ۲۰سال گذشته هیچیک از سایتهای اتمی یا هیچیک از فعالیتهای مخفی مربوط بهاین برنامه را رژیم خودش اعلام نکرده است، مگر آن که پیشاپیش توسط مقاومت ایران و یا سایر منابع افشا شده باشد. یک نمونه بسیار مهم این است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رد اورانیوم غنی شده را حداقل در سه سایت اتمی افشا کرد. در حالی که رژیم تا پیش از اعلام آژانس، آن را گزارش نکرده بود. و مجوز بازدید از این سایتها را هم زمانی صادر کرد که آنها را تخریب کرد و بعد پاکسازی نمود.
بنابراین از جانب مردم و مقاومت ایران اعلام میکنم هر توافقی که بساط بمبسازی و غنی سازی و سایتهای اتمی رژیم را بهطور کامل جمع نکند، پذیرفته نیست. و مردم ایران آن را نمیپذیرند.
هر توافقی که ولایت فقیه را به خارج کردن پاسداران از عراق و سوریه و یمن و لبنان وادار نکند، پذیرفته نیست. زیرا باز هم صلح و آرامش در منطقه و جهان به گروگانگرفته شده و قربانی میشود.
از جمله هرگز مشکل مردم فلسطین حل نخواهد شد، زیرا رژیم آخوندی مانع آن است. باید از رژیم آخوندی و مزدورانش در منطقه خلع ید شود. چه در عراق و سوریه و لبنان و یمن و چه در افغانستان.
آری باید از این رژیم خلع ید شود.
از یاد نمیبریم که پاسداران خامنهای، برادران افغان ما را بعد از شکنجه چطور با بیرحمی تمام در رودخانه هریرود انداختند. این فاجعه به همه یادآوری کرد که مردم افغانستان و مردم منطقه، دشمن مشترکی دارند که رژیم حاکم بر ایران است.
در مورد مذاکرات اتمی باید بگویم که هر توافقی که نقض وحشیانه حقوقبشر در ایران را در نظر نگیرد و آخوندها را وادار به توقف شکنجه و اعدام جوانان ایران نکند، ذرهیی مشروعیت ندارد و مردم ایران چنین توافقهایی را نمیپذیرند و نخواهند پذیرفت.
هر چیز کمتر از این در هر لفافهیی هم پیچیده بشود قبول کردن فاجعه آخوندهای اتمی است.
بنابه تجربه ۴۰ساله با خلافت دینی حاکم بر ایران، آخوندها فقط زبان قاطعیت و قدرت را میفهمند. لازمهٔ جلوگیری از دستیابی به بمب اتمی، اعمال مجدد ۶ قطعنامه شورای امنیت، توقف کامل غنیسازی، تعطیل سایتهای اتمی، بازرسیهای هر زمان و هر مکان و توقف برنامه موشکی رژیم آخوندی است.
شورای امنیت باید رژیم آخوندی را ذیل فصل هفتم منشور مللمتحد قرار دهد.
دوستان عزیز
واقعیت بسیار مهم این است که برنامه بمبسازی اتمی برای خامنهای بخش مهمی از استراتژی فرار از سرنگونی است. او صدها میلیارد دلار هزینه و ضررهای سنگین ناشی از این برنامه را به مردم ایران تحمیل کرده و از سفرههای آنها دریغ کرده است.
راستی چرا کرونا در ایران تا امروز جان بیش از ۳۲۰هزار تن از هموطنان ما را گرفته؟ در حالی که بسیاری از آنها قابل نجات دادن بودند.
چرا بالاترین قربانیان کرونا در جهان به نسبت جمعیت در ایران واقع شده است؟
چرا در کشور نفت و گاز و پتروشیمی، مردم میلیون میلیون از گرسنگی بهخود میپیچند؟
در روز اول آذر ماه سال قبل، انتشار فیلم خودسوزی یک مادر ۳۵ساله در کنار فرزندش جامعه ایران را شوکه کرد. این خودسوزی بعد از آن رخ داد که مأموران رژیم در بندرعباس تنها سرپناه کوچک این مادر سرپرست خانوار را تخریب کردند. دختربچه معصومی در کنار پیکر آتش گرفته مادرش فریاد میزد و کمک میخواست.
در ۱۳بهمن وقتی محمد یکی از کودکان کار در بندر ماهشهر خودش را بدار آویخت. بسیاری از مردم بهخاطرش اشک ریختند. این کودک نانآور خانواده فقط ۱۴سال داشت. و سال گذشته درس و کلاسش را کنار گذاشت و آبفروشی میکرد. اما با شیوع کرونا دیگر کسی از محمد آب نخرید و او جان خردسالش را که تحمل درد جانکاه فقر و بیپناهی را نداشت، به باد فنا داد.
این وقایع تلخ و فاجعهبار که هر روز جان و روان ما و مردم ما را به آتش میکشد، وقایع عصر گرسنگی و بیماری است که آخوندها بر سرنوشت مردم ایران حاکم کردهاند.
اما با همهٔ این درد و رنجها، ارادهٴ مردم و مقاومت ایران این است که دیکتاتوری مذهبی، را چه با اتمی، چه بیاتمی سرنگون کنند و سرنگون خواهند کرد.
دوستان
گرانی، فقر و گرسنگی میلیونی در ایران بیداد میکند. در دورهٴ هشت ساله آخوند روحانی، قیمت مواد غذایی بیش از پنج برابر شده است. زیرا آخوندها عمده دارایی کشور را صرف برنامه اتمی و موشکی خودشان میکنند تا قدرت پوسیدهیی را حفظ کنند که تاریخ مصرف آن تمام شده است.
همچنانکه مسعود گفته: «کدام ایرانی وطنپرست، کدام نیروی ملی و آزادیخواه، و کدام نیروی پیشرو و ترقیخواهی است که تیغ را در کف زنگی و بمب اتم را در دست شحنه مست ولایت ببیند و طاقت بیاورد؟
و راستی آیا قبل از انرژی هستهیی، این آزادی و حاکمیت و کار و نان و مسکن نیست که حق مسلم ملت ایران است؟»
بله آزادی و دمکراسی حق مسلم مردم ایران است.
دوستان عزیز!
تحریم سراسری و بیسابقه نمایش انتخابات اخیر، فقط بهمعنی رویگردانی از رژیم نیست، بلکه پشتوانه اجتماعی خیزشهای گستردهیی است که در سالهای اخیر علیه رژیم آخوندی جریان پیدا کرده است. تحریم شعبدهٔ انتخابات رژیم، آن روی سکه قیام آبان ۹۸ است، که رژیم هنوز از آن هراسان و وحشتزده است.
استراتژی خامنهای بهتعویق انداختن سرنگونی محتوم خودش است.
خوبه در اینجا یادآوری کنم که شاه، دیکتاتور سرنگون شده پیشین نیز رژیم خودش را بهانواع تسلیحات پیشرفته گران قیمت، از جمله مدرنترین جنگندههای ساخت آمریکا مجهز کرده بود. اما زمانی که قیامها بالا گرفت آن همه ساز و برگ نظامی و آن جنگندههای پیشرفته هیچکدام بهداد شاه نرسید.
خامنهای سقوط حکومتهای عراق و لیبی را اینطور جمعبندی کرده است که دستیابی به بمب اتمی تضمین بقای رژیم ولایت فقیه است. اما وقتی قیامهایی مانند قیام آبان فوران میکند، سانتریفوژهای نطنز یا فردو هر کیفیت و کمیتی که داشته باشند، خامنهای را نجات نخواهند داد.
کانون شورشی، ارتش آزادی و ارتش بزرگ گرسنگان و بیکاران و تهیدستان استراتژی بمب و موشک و جلاد را درهم خواهد شکست.
رژیم ولایت فقیه چه با اتمی، چه بیاتمی، با قیام مردم ایران و ارتش بزرگ آزادی سرنگون میشود.
ما با هم به استقبال ایران آزاد میرویم.
درود بر همهٔ شما
مطالب مرتبط
سخنرانی خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت در اولین روز گردهمایی جهانی ایران آزاد
مریم رجوی: این آزمایش جامعه جهانی است که با نظام قتلعام معامله میکند یا کنار مردم ایران میایستد