۱۸تیر سالروز قیام دانشجویان و مردم تهران در سال۱۳۷۸ قیامی که زمین را زیر پای آخوندها لرزاند
قیامی که بر آخوند خاتمی و افسانههای ارتجاعی و استعماری درباره اصلاحپذیری رژیم ولایت فقیه مهر ابطال زد ـ۱۷تیر۱۴۰۰
از سخنان برادر مجاهد مسعود رجوی در ۱۵شهریور۷۸
به این وسیله میخواهیم به اون جوونها، به اون جوانان مجاهد و مبارز و دانشجویان و مردمی که با تمام توان در نخستین فرصت همه مظاهر حاکمیت آخوندی روکه در دسترشون بود در هم کوبیدند آتش زدند و متلاشی کردند. بچههایی که توی عکسها چهرهها رو پوشوندهاند و کوکتل دستشون هست و آتش روشن کردهاند، با درود در هرکجا که هستند تهران، تبریز، رشت، شیراز، ارومیه و همه جا از قلب آتشکده آزادی و ارتش آزادی با درود بگوییم ایناها صدای گامهای استوار ارتش آزادیبخش رو بشنوید (دست زدن حاضرین، کوبیدن روی میزها و مارش پیروزی،
ارتش آزادیبخش از آن شما مال شما و جای شماست
اون جوونها اون بچهها خودشون جوشش همین خونها هستند. پس آهای پسرها و دخترهجوی).ا و جوانهای تهران و تبریز و سراسر ایران، ارتش آزادی به عهدش با شما به هرقیمت وفا خواهد کرد
پس آهای بچههای تهران و تبریز و رشت و مازندران و بندرعباس و مشهد و زاهدان و کرمان و اصفهان و سراسر ایران، خیزش و قیامهای شما خود راهگشای حرکت و تضمین پیروزی محتوم ارتش آزادیبخش ملی است
آهای بچهها این بار اما تا اونجایی که میتوانید مسلح بشوید و مسلحانه با دشمن خدا و خلق برخورد کنید.
جای تبریک داره برای قیام و قیامها، چرا؟ چون خواست مقاومت و راهحل دمکراتیک انقلابی رو بازتاب میده.
چون ناقوس بسیار پرمعنایی رو در مورد رژیم و در مورد مقاومت در سراسر جهان بصدا درآورده. چون همه افسانههای ارتجاعی و استعماری رو درباره اصلاحپذیری رژیم مهر ابطال زده.
و خوشا مقاومتی که در بغرنجترین شرایط، شرایطی که همه مدعیها مقهورش شده بودند تنها طرفیه، تنها طرف که پا میفشرد بر سرنگونی رژیم آخوندی. بر بطلان مانورهای آخوند خاتمی. خاتمیچیها تو نوشتههاشون تصریح میکنند که: ”مردم ایران بخوبی میدانند در حال حاضر فقط همین مقاومت در ایران به آشوب دل بسته است“و اینکه به دو دلیل با نفوذ در صفوف دانشجویان و رادیکالیزه شدن وضع پای میفشردند. بر رادیکالیزه شدن وضع پای میفشردند. یا با خیابانی شدن تظاهرات و پیوست مردم بهزعم آنها به تظاهرات اعتراضات عمومیت یافته و پایههای نظام متزلزل شده و زمینه برای گسترش فعالیت آنها فراهم میشود و یا تظاهرات خیابانی با خشونت سرکوب میشود و منجر به توقف روند اصلاحات میگردد که در آینده نه چندان دور نظام را به بنبست میکشاند ”.
همینکه تظاهرات از چارچوب مورد نظر اونها خارج شد و بعد درهم کوبیدن مظاهر حاکمیت رژیم شروع شد و بعد شعارهای سرنگونی و بعد حکومت آخوندی سرنگون سرنگون، لحظه به لحظه گویم زیر شکنجه گویم یا مرگ یا آزادی. خاتمی پرید جلو، جلوتر از خامنهای دستور سرکوب با شدت و جدیت داد.
بعد با تأکید بر خطر جانشین و جایگزین برای حکومت هشدارشون این است: ”افرادی که مستعد مشارکت در چنین بلواهایی هستند اکنون نیز در جامعه حضور دارند و اگر نمیتوانند بلوا و آشوب بپا کنند مطمئن باشید که بلوا و آشوب خود را در خانه، مدرسه، محل کار و حتی خیابان، بهنحو دیگری به پا میکنند. در واقع سرکوب آن واقعه به منزله پوشاندن حرارت با خاکستر است و نه چیز دیگر ”.
در آنجا آتشی است زیر خاکستر، در اینجا آتشی است بدون خاکستر خب سرانجام سرانجام آتش زیر خاکستر لاجرم به آتش شعلهور تبدیل خواهد شد، نظرتون چیه؟
مطالب مرتبط
قیام دانشجویی و ویژگیهای آن
۱۸تیر ۷۸ ـ قیام دانشجویان و مردم تهران علیه حکومت آخوندی