درگذشت شاعر نامدار دکتر اسماعیل خویی

درگذشت شاعر نامدار دکتر اسماعیل خویی- ۴خرداد۱۴۰۰

شاعر نامدار دکتر اسماعیل خویی روز سه‌شنبه چهارم خرداد در سن ۸۳سالگی در لندن درگذشت.

هفته همبستگی با اشرف و جوانانبه‌پاخاسته در میهن اسیر- انگلستان لندن- مهر۱۳۸۸

اسماعیل خویی شاعر نامدار ایران

خواهی وطن آباد و دل مردم شاد برخیز بیا داد بزن؛ آزادی

ما زین شب زشت رو گریزان هستیم پیشآهنگان راه فردا هستیم

فردایی از آزادی ایران بزرگ که رهبرش آخوند نه؛ خود ما هستیم درود بر شما

 بگو آزادی آزادی آزادی

-خویی: آزادی آزادی آزادی- درود بر توشاعر مبارز

خانم مریم رجوی با یادآوری حمایتهای خویی از مجاهدین اشرفی در سال‌های ۱۳۸۵ و۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ و ۱۳۹۴ فقدان او را به همهٔ شاعران ملی و میهن‌پرست که خواهان یک جمهوری دموکراتیک و مستقل بر اساس جدایی دین از دولت در ایران اسیر هستند تسلیت گفت.

هفته همبستگی با اشرف و جوانان به‌پاخاسته در میهن اسیر- انگلستان لندن- مهر۱۳۸۸

اسماعیل خویی شاعر نامدار ایران-هم میهنان ارجمندم آه یاران نازنینم درود بر شما و درود بر اشرف و مرگ بر فرما نفرمای آخوندی: هم از آغاز

-آری از همان روزی که فرمان فرمای آخونی دکتر رجوی را کشت نشان داد به جهان که براستی کوچکترین فهمی از حقوق‌بشر ندارد و هرگز سر آشتی با حقوق‌بشر در معنای جهانی آن نخواهد داشت

پیروزی آز آن ماست بی‌هیچ گمان شرط آن که در این نبرد پیگیر آیید

نزدیک شد آزادی ایران مردم (۲) خیزید و شتابید به میدان مردم

وز آن که نیازتان به رهبر باشد آنک پسران و دخترانتان مردم

سی سال به روز شب ستیزش کردید و امروز بر این نظام خیزش کردید

درهم کوبید بی‌امانش اکنون کان را ز درون دچار ریزش کردید

خویی برجسته‌ترین شاعر نامداری بود که در سال۱۳۹۰ برخلاف عوامل شیخ و شاه برای خروج مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا فراخوان داد و تیز کردن تیغ علیه مجاهدین در اشرف را به‌عنوان یک عمل تبهکارانه و جنایتکارانه محکوم کرد و خواستار پایان دادن به این لیست گذاری ناموجه وغیرقانونی شد.

در سالهای بعد عوامل شاه و شیخ حداکثر تلاش خود را برای تخریب سابقه درخشان او در انقلاب ضد سلطنتی به‌عمل آوردند

دکتر اسماعیل خویی- ارتباط مستقیم ۲۶آذر ۱۳۸۸ به‌دنبال لغو لیست‌گذاری تروریستی اتحادیه اروپا

تماس تلفنی خویی با ارتباط مستقیم صحبت با مهدی ابریشمچی:

یکی از دردناکترین خاطرهای زندگانی من خاطره به خون تپیدن سردار نازنین همه ما موسی خیابانی است. آنگاه که آن جانور می‌گفت که ما مطمئن شدیم که این موسی خیابانی است. چرا که جورابهایش را از پایش درآوردیم و دیدیم که جای شلاقهای ساواک هنوز بر پای او هنوز هست و خدای من این هراس انگیز بود برای من و هرگز فراموش نکردم

از سوی دیگه بسیاری از تحلیل‌های آقای مسعود رجوی در طول سالیان پیش از انقلاب و سالهای آغازین پس از انقلاب برای من به گمانم می‌رسه که بهترین تحلیل‌های سیاسی بود که من می خواندم و در این چند روز گذشته

یعنی. . (نامهفوم). . نامه دادگاه بین‌المللی و بیرن آوردن سازمان مجاهدین از لیست تروریست جهانی. یکی از موفقیتهایی است که یک -مردم ایران بدان دست یابند و دو -و به‌ویژه از آن مهمتر در راستای حقوق‌بشر ما همه افراد انسان در سراسر جهان بدان دست می‌یابیم. خواستم بهتون تلفن زده باشم و بگم که و به ملت ایران و به تمام برادران خودم و خواهران خودم در سازمان مجاهدین و به تمام هم میهنانم در ایران و در هرکجای جهان هستند این پیروزی را شاد باش بگویم -درود بر شما و پیروز باشید

پیام خویی به رزمندگان در لیبرتی که در کنسرت جشن ۳۰دی ۱۳۹۰

 دکتر اسماعیل خویی – ۳۰دی ۱۳۹۰

هم میهنان دلیر، پیگیر و خستگی‌ناپذیرم در شهر اشرف. درود بر همه شما. شادم از این‌که سالگرد ۳۰دی رو جشن می‌گیرید. و خجسته باد این روز بر شما و بر همه هم‌میهنان من. این روز روزی است که واپسین گروه زندانیان سیاسی از جمله رهبران خود شما از زندانهای سیاسی در ایران آزاد شدند و می‌شد که این روز سرآغازی باشد برای برخوردار شدن ما از همه حقوق شهروندی. و از همه حقوق‌بشر از جمله و به ویژه از آزادی که برآیندهایش آبادی و شادی خواهند بود...

یک قطعه از خویی با خواندن شعر شاهین بچگان چو پر درآرند

شاهین بچگان چو پر درآرند زآن سوی ستاره سر برآرند

داد دل کارگر ستانند کام دل کشتگر برآرند

هر آرزوی کهن که دارد این ملت رنجبر برآرند

آزادی و داد را به شادی پرچم به فراز خود برآرند

رایت‌مان ز ایت تو شویند آنرا به شکوه و فر برآرند

صحبت خویی در جمع اعتصاب‌غذا کنندگان در لندن سال۱۳۸۸ به‌مناسبت کشتار اشرفیها و شهادت مجاهدین

دکتر اسماعیل خویی – لندن – ۱۷مرداد ۱۳۸۸

هم میهنان ارجمندم هم میهنان مبارز و نستوه من درود بر همتون

من وظیفه خودم دونستم که چون یک ایرانی و چون شاعری که دلش با مردم می‌طپد و بدون مردم هیچ است؛ بیایم اینجا و از فرزندان مردم، از این نازنینانیی که اعتصاب غذا کردند، دلجویی کنم. امید خودم رو به امید ایشان بیافزایم و بگم که مطمئن باشید، تردید نداشته باشید که پیروزی نزدیکه. چگونه بگم؟ البته من سخنانم را در پیوند با آنچه برای فرزندان ایران در شهر اشرف پیش آمده در یک بیانیه گفته‌ام ولی هر بار که تصویرهایی از آنچه حکومت مالکی در عراق با فرزندان ما می‌کرده و می‌کنه رو می‌بینم. درست یاد کارهایی می‌افتم که فرمانفرمای آخوندی، به سر گردگی آخوندی با فرزندان ما در ایران می‌کنه. شگفت انگیزه، همانندی شیوه‌های سرکوب در این دو موقعیت به راستی که شگفت انگیزه. انگار که یک ارتش است که بخش بر دو شده، یا بگیم یک ارتش است که کار اصلیش رو در شهرهای ایران می‌کنه و یک گروهانش بگیم مثلاً، مأموریت یافته که به شهر اشرف بره و اون ۳هزار و ۵۰۰ فرزند دیگر از ایرانیان رو که اونجا هستند با این شیوه‌های پیشاقرون وسطایی، با این شیوه‌های وحشیانه و دردانگیز و نفرت‌آور سرکوب کنه.

ولایت شه شیخ:

ای مرگ بر ولایت شه شیخ جان ستیز

ایران ستیز بلکه همانا جهان ستیز

با منجنیق و یوزی و با دار، تن شکن

با تهمت و شکنجه و زندان روان ستیز ...

نزدیک می‌شود سحر رزم واپسین

تا هم‌چو مرگ بر تو بتازیم جان ستیز

تا بشکنیم سلطه جهل و خرافه را

پیروزمند هم‌چو یقینی گمان ستیز

روز مرز آنچه هست فراتر نهیم پای

پیگیر و ناستوه چو موجی کران ستیز

وانگه من و پیاله گرفتن ز دست دوست

و آن هر چه‌ها دگر که بود اندوهان ستیز.

پیام شاملو و اسماعیل خویی و شمار دیگری از شعرا و نویسندگان در ۴ خرداد ۱۳۶۰به برادر مجاهد مسعود رجوی۱۳۶۰

مطالب مرتبط