22بهمن، نمایش شکست و شکاف
22بهمن، نمایش شکست و شکاف
سخنرانی روحانی در نمایش 22بهمن بهرغم ادعای وحدت و پیروزی، واکنشهای شدید و گستردهیی در باند خامنهای و حتی بعضاً در داخل باند خودش برانگیخته است.
روحانی در حرفهایش بهدو موضوع جدید و بحثانگیز اشاره کرد؛ یکی توسل بهرفراندوم برای خروج از بنبستها و بحرانهای کنونی و دیگر این که گفت «برخیها خودشان خواستند از قطار انقلاب پیاده شوند و برخی را هم از قطار انقلاب پیاده کردیم که میتوانستیم پیاده نکنیم و امروز باید همه را مجددا بهسوار شدن قطار موفقیت و پیروزی انقلاب دعوت کنیم».
کیهان خامنهای (23بهمن) .
ضمن اعتراف بهحجم بالای غایبین و کسادی بیمانند نمایش 22بهمن، حرفهای قابل توجهی در پاسخ بهروحانی در مورد پیاده شدگان از «قطار انقلاب» روحانی مطرح کرد و با برگرداند توپ بهزمین خود او نوشت:
«نمیتوان همه غائبین مراسم بسیار باشکوه دیروز را دلزدگان از نظام و روند آن دانست اما بدون شک عدهای از متن مردم که دیروز غایب بودند و البته تعدادشان زیاد نبود، از روند کشور و آنچه در ذیل واژه «نظام سیاسی» میشناسند، رضایت ندارند». وسپس از آن نتیجه گرفت که «انقلاب و نهادهای آن و هر کسی که در نظام، کار و مسئولیتی در دست دارد باید تلاش گستردهای کند تا این بخش از مردم را بهقطار انقلاب باز گرداند».
در مورد کسانی که با میل خود یا بهزور از «قطار انقلاب» پیاده شدند، که معلوم نیست منظور روحانی دقیقاً کدام افراد و جریانات سیاسی است کیهان خامنهای ضمن اشاره به«فهرست بسیار طولانی از گروههای کمشمار و مخالف شعارهای اصلی انقلاب» از جمله سازمان (مجاهدین) خلق، خاطرنشان کرد «طبعاً اینها را نمیتوان بهقطار انقلاب سوار کرد چون خود آنان اساساً انقلاب اسلامی و نظامی دینی را برنمیتابند».
کیهان سپس میافزاید: «عدهای از کسانی که با ظاهری دلسوزانه از لزوم سوار کردن دوباره پیاده شدگان بهقطار انقلاب سخن میگویند دقیقاً منظورشان همین گروهها و افراد است و شاید در توهم استفاده از ظرفیت آنان برای جلب رضایت دشمنان بیرونی را دارند!».
علاوه بر کیهان، همزمان با سخنرانی روحانی دو سخنرانی و اظهار نظر در همان روز 22بهمن، در ارتباط با همین موضوع مطرح شده که اگر چه مانند کیهان در پاسخ مستقیم بهحرفهای روحانی بیان نشده، اما بهنظر میرسد که در ارتباط با همین بحث است که در درون رژیم از قبل جریان داشته است.
یکی از این اظهارات مربوط است بهسخنرانی آخوند حسینی بوشهری؛ امام جمعة موقت قم که در سخنرانی خود در رشت با اشاره بهمجاهدین گفته: «من تعجب میکنم تعداد کمی احساس میکنند کسانی که در خیابانهای تهران بهمغازهدار رحم نمیکردند و ترور میکردند اینها برای ما منجی باشند».
اظهارات پاسدار قاسم سلیمانی در کرمان هم وجه دیگری از این بحث را روشن میکند: «این شدتی که امام آن روز در مقابل لیبرالها, تودهایها, مارکسیستها, منافقین انجام داد حرکت عظیمی بود که اجازةاین که هر باطلی بخواهد سر برآورد و در این کشور و در درون این مزرعه اسلام ریشه بدواند نداد».
موضوع بحثانگیز دیگر روحانی در نمایش کساد 22بهمن بحث رفراندوم بود؛ بحثی که بیان بنبست و دردهای لاعلاج نظام است که بهقول روحانی در قانون اساسی ظرفیت حل آن وجود دارد. این موضوع هم موجب بروز دعوا و کشمکش فراوان در داخل باندها شد.
کیهان خامنهای نوشت:
«روحانی با طرح مباحث انحرافی نظیر بخشی از سخنان دیروز، مایل است پاسخگوی عملکرد خود نباشد و همچنان مردم را سرگرم حواشی سازد»
گنجی مدیر مسئول روزنامه جوان گفت: «[روحانی] در سالروز انقلاب، رفراندوم اصل59 را توصیه کرد اما نگفت برای چه کاری؟
برای یک برجام دیگر؟ این که یک مقام عالی کشور در روز پیروزی انقلابش، بن بست نمایی برای رفراندوم کند دارای کفایت سیاسی است؟ این حماسه حضور بود یا شکاف نمایی و رفراندوم 40 سالگی؟».
رضا سراج مهرةاطلاعاتی هم گفت:
آقای روحانی از کدام بن بست صحبت میکند که برای برداشتن آن، نیاز بههمه پرسی باشد؟ باید از ایشان پرسید؛ نظام بهبن بست رسیده یا ایده مرکزی دولت شما در اعتماد و تعامل با آمریکا؟».
در این میان پاسدار قاسم سلیمانی بهطور صریحی بهمضمون پیشنهاد رفراندوم روحانی اشاره کرده و گفت:
«بعضی میگویند و بر زبان جاری میکنند و من شنیدهام, دلسوزانه هم ممکن است بگویند این حرف را که همانطوری که امام در قصهها قطعنامه و آتشبس جام زهر را نوشید امام امروز هم باید در مقابل آمریکا هم این کار را انجام بدهد. این چه غفلت بزرگی است این چه سفسطه خطرناکی است... این چه قیاسی است. این جام زهر و این زهر جان اسلام را میگیرد. جان ایران را کامل میگیرد جان تشیع را میگیرد».
در ورای قال و مقالها و حرفهای موافق و مخالف در مورد رفراندوم، این بحثها نشان میدهد که اولاً بحرانی درونی رژیم، نه با رفراندوم و نه با هیچ شیوة دیگری قابل حل نیست و هیچ شیوهای که باندها و دستجات رقیب بر اساس آن بتوانند با هم وحدت کنند وجود ندارد.
همچنین هیچ راه حلی در درون رژیم برای مقابله با بحرانهای گریبانگیر رژیم وجود ندارد. عباس عبدی از مهرههای جماعت بهاصطلاح اصلاح طلب چندی پیش اذعان کرد که: «جامعه ایران راهحلهای فنی و جزیی یا اصطلاحا تکنیکال ندارد. در گذشته چنین راهحلهایی بود، ولی اکنون هیچ راهحلی از این نوع وجود ندارد».
به عبارت دیگر تنها راه حل تغییر بنیادین و انقلابی ساختار فاسد و فرسودة نظام کنونی و پی افکندن نظامی بر اساس ارادة دموکراتیک مردم ایران است.