ترانههای منتخب ـ شیخک خونخوار زمان، نبرد آخرین، وقت براندازی و تا خشت آخرین ـ پیشآهنگ
پیشآهنگ ـ ترانههای منتخب ـ شیخک خونخوار زمان، نبرد آخرین، وقت براندازی و تا خشت آخرین ـ ۱۰اسفند۹۹
اثر محمد شمس ـ خواننده گیسو شاکری، گروه کر، زنده یاد مرجان و حبیب غراب
وقت براندازی شده - کاری از خانم مرجان
شب خودشو باخته به روز
آخر این بازی شده
عاشقا رو صدا بزن
وقتبراندازی شده
مصاف اعتصاب و باتومای شکسته
جون به لبش رسیده شهر اسیر و خسته
دوباره پر میگیرن، دخترای شورشی
تن نمیدن بهرسم شوم کبو ترکشی
شب خودشو باخته به روز
آخر این بازی شده
عاشقا رو صدا بزن
وقتبراندازی شده
سپر سپر پلیس و میله به میله زندون
پرندههای زخمی کوچهٔ غرقه در خون
کلاه کاسکتیها ترسشونو پوشوندن
تو چشم این قبیله سرخی خشمو خوندن
شب خودشو باخته به روز
آخر این بازی شده
عاشقا رو صدا بزن
وقتبراندازی شده
دریاچهها می میرن جنگلا بیبهارن
تنها سرای سرسبز، رو چوبههای دارن
روی گلای سوری، بمبای خوشه خوشه
از پول ما و رنج کودک دستفروشه
تا خشت آخرین - حبیب غراب
در خشمگاه موج در هر فرود و اوج
در حبس و در حصاردر تازیانه زار
پیوسته روز و شب فریاد میزنم تا خشت آخرین تو از جای برکنم
بین لحظه لحظه درپیکار تو منم
چیزی ورای خصم انکار تو منم
من میبرم تو را از یاد میهنم تا خشت آخرین تو از جای برکنم
ای ساختار تو از رنج دیگران
ای بافتار تواز نان مردمان
بر تار و پود تو آتش بیفکنم تا خشت آخرین تو از جای برکنم
وگر خواهی برآور دیدگانم
چراغ چشم و آرام دلم اوست
خداوند است یار و دلبر و دوست
چه باشد گر به مهرش جان سپارم
که من خود جان برای مهر دادم
بگفتم راز پیش از آشکارا
تو خواهی خشم کن، خواهی مدارا
اگر خواهی بکش، خواهی برآویز
نکردم، نه کنم از راه پرهیز
مطالب مرتبط
ترانهها و ترانه سرودهای منتخب ـ فرزند من شهید ، توفان شرر و ایرانو ـ پیشآهنگ
وقت براندازی - زندهیاد مرجان