ترانه سرود ـ ای سرود آوران سپیده

ای سرود آوران سپیده ـ ترانه سرود


ای سرود آوران سپیده
ای شهیدان در خون تپیده
مژده مژده شد ستم گم
خشم مردمترانه سرود ـ ای سرود آوران سپیده
باز علم کرد پرچم کاوه از دادخواهی
تا رباید از سر بد کنش تاج شاهی
ای فتاده به زنجیر
یک هش مانده تا برکنی دام
یک قدم مانده یک خیز یک گام
بشکنی این قفس
تا بر آری نفس
چون درای جرس
بانگ برداری از دل به هر بام
روز سرکوبی استبداد - روز جمهوری و آزادی
ای سرود آوران سپیده
ای شهیدان در خون تپیده
درود، درود، درود درود درود

انسان‌ها وقتی استعارهٔ بهار و نوروز را جامه حیات اجتماعی‌شان می‌کنند، سمبل‌هایی چون بنفشه و لاله و شقایق و سرو و توفان و برف و...پا به زندگی بشری می‌نهند تا گردش فصل‌های آن را معنا و ترجمه کنند. از این روی در تاریخ پرکشاکش میان جبر و اختیار، اسارت و رهایی، خودکامه‌گی و آزادی، فاصله طبقاتی و عدالت اجتماعی همواره شاهد ورود و بروز تمثیل‌ها و نمادهای گردش طبیعت هستیم. این تمثیل‌ها و نمادها بوده و هستند که تکاپو و نبرد بشری را در این نبرد پرکشاکش به شایسته‌ترین وجوه توصیف و ماندگار نموده‌اند. از این روی قرن‌هاست که هر نوروز یا عید، بازگشت پیوندهای آدمی با سمبلهای معنادهنده به هستی‌اش هستند: لاله، شقایق، بنفشه، گل سرخ. این معنایابی آن‌قدر عمق یافته است که حتی بارآوری و بیداری طبیعت را مدیون عشق آدمی به رها شدن از قید بندگی می‌انگارد

گردش فصل‌های طبیعت که بهار سرآمد و اوج آن‌هاست، پیوندی مداوم با تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران دارد. این پیوند را وقتی ناگسستنی می‌یابیم که کلمهٔ «آزادی» پا به عرصهٔ زندگی اجتماعی و فرهنگی در ایران گذاشت و نیاز مبرم سلسلهٔ نسل‌ها از مشروطیت به این سو شد

بهار با تمام نمادهای استعاره‌گونش، هاله‌ای بر گرد کلمهٔ «آزادی» شد

مطالب مرتبط


​​​​​​​ترانه سرود سرخ

۱۶آذر؛ گرامی‌داشت بیداری ایران‌زمین

لطفا به اشتراک بگذارید: