وحشت رژیم از بالا گرفتن شعله‌های اعتراض غارت‌شدگان

اعتراضات و فریادهای خشمگینانهٴ هموطنان غارت شده روز به روز بالا و بالاتر می‌گیرد و رژیم نه می‌خواهد و نه می‌تواند به فریادهای حق‌طلبانهٴ میلیونها نفری که زندگی و هستی‌شان به باد رفته پاسخ مثبت بدهد. چرا که غارتگران یا مؤسسات به‌اصطلاح اقتصادی و اعتباری تماماً سرنخشان در دست ارگانها و نهادها و سردمداران رژیم و نهایتاً بیت خامنه‌ای است و آنها بدون مجوز و حمایت حکومتی هرگز نمی‌توانستند روز روشن ۱۵۰هزار میلیارد تومان اموال مردم را به یغما ببرند. اما اکنون فریادها و خروش خشمگینانهٴ مردم، به‌وضوح رژیم و ایادی و سردمداران آن را وحشت‌زده کرده است:

[caption id="attachment_44801" align="aligncenter" width="300"] و آنها بدون مجوز و حمایت حکومتی هرگز نمی‌توانستند روز روشن ۱۵۰هزار میلیارد تومان اموال مردم را به یغما ببرند. اما اکنون فریادها و خروش خشمگینانهٴ مردم، به‌وضوح رژیم و ایادی و سردمداران آن را وحشت‌زده کرده است:[/caption]

این فریادها که از دلهای سوختة مردمی بر‌می‌آید که تمامی سرمایه و اندوخته‌هایشان توسط رژیم غارت شده، آن هم در جلو مجلس ارتجاع، روشن است که تا چه حد رژیم و ایادی آن را وحشت‌زده کرده است. در همین رابطه یکی از زنان عضو مجلس ارتجاع به میان تظاهرکنندگان آمده تا مثل همیشه با وعده‌های پوچ سر آنها را شیره بمالد، ببینیم نتیجه این تلاشهای فریبکارانه چه خواهد بود؟

‌اما عمق هراس و وحشت را بایستی در رسانه‌های رژیم و از زبان و قلم مهره‌ها و ایادی رژیم دید و خواند. یکی از آنها به نام ابراهیم اصغرزاده از مهره‌های باند روحانی و شرکا می‌نویسد

[caption id="attachment_44798" align="aligncenter" width="300"] ابراهیم اصغرزاده از مهره‌های باند روحانی و شرکا می‌نویسد
وای به روزی که اکثریت جامعه خود را قربانی سیاستهای اقلیت غارتگر ببیند آنگاه جامعه به دو پاره «غارتگر - قربانی» تقسیم می‌شود و کسی از انتقام قربانیان در امان نخواهد ماند. کسی دیگر نه به محافظه‌کار، نه به اصلاح‌طلب و نه به میانه‌رو رحم نخواهد کرد.[/caption]

وای به روزی که اکثریت جامعه خود را قربانی سیاستهای اقلیت غارتگر ببیند آنگاه جامعه به دو پاره «غارتگر - قربانی» تقسیم می‌شود و کسی از انتقام قربانیان در امان نخواهد ماند. کسی دیگر نه به محافظه‌کار، نه به اصلاح‌طلب و نه به میانه‌رو رحم نخواهد کرد.

شهروندی که احساس می‌کند مقامات مدام دروغ می‌گویند، چگونه می‌تواند به بقای صداقت و راستی در جامعه امیدوار باشد. در جامعه‌ای که شوقِ غارت، اختلاس و حیف و میل ثروت ملی فراگیر شود و قبح دزدی، بی‌عدالتی، تحقیر و توهین به غیرخودی، دروغ‌گویی علنی و بی‌عفتی در زبان آنهم از سوی اشخاصی که باید الگوی جامعه باشند، از بین برود

شهروند مال‌باخته‌ای را در نظر بگیرید که تمام هستی و اندک سرمایه مادی زندگی‌اش را به صندوق و مؤسسه مالی سپرده که تحت نظارت همین مسئولان تابلو و عنوان و مجوز داشته است. حال درمانده و بی‌پناه به هر ریسمانی چنگ می‌زند. خب حق دارند اعتمادشان را به همه چیز از دست بدهند

چرا سطح تاثیرپذیری مردم ما از رسانه‌های معاند داخلی و خارجی روز به روز افزایش پیدا می‌کند به‌نحوی که یک رسانه معاند تبدیل به یکی از مهمترین رسانه‌های مؤثردر رویدادهای کشور می‌شود؟

گویا همگان درباره تزویر، دروغگویی و ریاکاری به‌عنوان یک استراتژی بقا باهم تفاهم کرده‌ایم

شنیده‌اید فلان عالم دینی وجوهات می‌گیرد و دستش در کار صادرات و واردات است، یا فلان نهاد نظامی بنگاه‌داری می‌کند و فلان بنیاد واردکننده انحصاری فلان اجناس است و تازه برخی هم مالیات نمی‌پردازند. وقتی حجم اقتصاد زیرزمینی کشور یا به‌عبارتی اقتصاد پنهان به رقمی معادل سی میلیارد دلار در سال می‌رسد، چه انتظاری از اصلاحات جزیی و روبنایی دارید؟



و اما در برابر این بحران و این وضعیت انفجاری، اظهارات سیف رئیس بانک مرکزی رژیم که از مسئولان اصلی تیره روزی بیش از ۲۰میلیون تن از هموطنان ماست شنیدنی است؛ او می‌گوید:

برای هموطنانمان که پول‌های خود را در مؤسسات سپرده‌اند و مدیران و مسئولان بدون تعهد مؤسسات مالی با دارایی‌های مردم به نحو درستی رفتار نکرده‌اند و بخشی از آن را از بین برده‌اند، متاسفیم.»

بله! متأسفیم! فقط همین!

بیشتر بخوانید

وای به روزی که همین امروز است


درگیری غارت‌شدگان اهواز با مأموران سرکوبگر انتظامی


لطفا به اشتراک بگذارید: