بیانیه سی و هشتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران_فصل دوم_بخش اول
بیانیه سی و هشتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران_فصل دوم بخش اول
فصل دوم:
فروپاشی برجام، احمدی نژادی شدن روحانی
۵- فروپاشی برجام، که مسئول شورای ملی مقاومت تحریم ظریف را
در سرنوشت رژیم آخوندی اهمیتی بسا فراتر از نافرجامی یک توافق دارد.
همزاد قاسم سلیمانی، کارچاقکن و پاچالدار بینالمللی ولایت در مقام وزیرخارجه دولت اعتدالی،
که به امید استحاله رژیم توسط دولت سابق آمریکا باد شده بود، همچون بادکنک ترکید.
این به مثابه تیر خلاص به برجام و دولت اعتدالی آخوند روحانی است ...
واقعیت این است که دیپلوماسی گریز از سرنگونی در رژیم آخوندی،
به "آکروباسی دریایی" به معنی "بندبازیهای آبکی" در خلیج فارس و دریای عمان راه برده است.
خامنه ای به این دل بسته است که با بمبگذاری و توقیف کشتیها فشار آمریکا کم یا متوقف خواهد شد و الاّ باخت رژیم قطعی است.
از حق نگذریم خامنه ای در این شرایط یعنی تعادل قوای بسیار نابرابر،
از طرف دیگر، رژیم اطمینان دارد که آمریکا سر جنگ ندارد
و خلیفه ارتجاع پیوسته از این بابت به وارفتگان ولایت اطمینان خاطر می دهد.
رژیم از اینرو با تمام قوا میکوشد خود را از این ستون به آن ستون، هر طور شده تا انتخابات آمریکا بکشاند.
از تزریق مصنوعی دلار به بازار تا تزریق افزوده بسیجی و پاسدار برای مهار اوضاع به هر شهر و دیار.
رئیسی و رازینی و پورمحمدی و سایر دژخیمان به همین منظور به صحنه آمدهاند تا به گفته خودشان با مجاهدین تصفیه حساب کنند.
گوش کنید : "در ۱۹۸۸ آمریکا مجاهدین خلق را در لیست تروریستی قرار داد و در ۲۰۱۲ آنها مجاهدین خلق را از لیست خارج کردند.
این یک بازی است. این بازی لازم است متوقف شود.
یک تروریست، یک تروریست است. تروریستها تغییر نمی کنند.
رودی جولیانی روز گذشته برای مجاهدین خلق سخنرانی کرد.
جان بولتون برای مجاهدین خلق سخنرانی کرده است" (کنفرانس مونیخ ـ ۲۸ بهمن ۹۷).
اکنون سؤال این است که
آیا میتواند با زدن و بستن و تصفیه حساب با مجاهدین، جلوِ قیام را بگیرد یا خیر؟
این حرف خلق قهرمان، کانونهای شورشی و ارتش آزادیست. وای اگر از پس امروز بود فردایی»
(اطلاعیه شماره ۱۴ارتش آزادیبخش ملی ایران، ۱۰مرداد۱۳۹۸).
۶ـ در اوج مذاکرات برجام با صحنه گردانی ظریف، خامنه ای برای قاپیدن سیاسی آن از دست روحانی،
در روز ۵تیر۱۳۹۴ خودش را شروع کننده مذاکره با آمریکا از طریق «یکی از محترمین منطقه» معرفی کرد و گفت:
«این مذاکراتی که در واقع فراتر از مذاکرات ما با پنج به¬علاوه یک است، مذاکره با آمریکاییهاست.
متقاضی مذاکرات آمریکاییها بودند، مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد».
خامنه ای که مذاکرات برجام را تحت عنوان «نرمش قهرمانانه» تئوریزه کرده بود آن را در تمامی جزئیات اداره کرد
و پس از نهایی شدن توافق وین، از آن به عنوان یک چتر امنیتی ـ سیاسی و استمرار سیاست مماشات،
تضمین فروش نفت برای مصارف سرکوبگرانه و جنگ افروزانه در خدمت حفظ نظام، بهره برداری کرد.
و حکومت آخوندها در تمامیت آن با وضعیتی مواجه شد
که سعید حجاریان در مرداد ۹۷ آن را «وضعیت استثنا» و «فروپاشی دولت روحانی» تعریف کرد و گفت:
«واقعیت این است که روحانی تنها یک پروژه داشت،
بهنحوی که بعضی وزرا سودای رفتن دارند، بعضی مشاوران جدا شدند و قِس علی هذا... مهمترین وظیفه دولت نرمال کردن بود.
البته دولتیها مهمترین وظیفهشان را برجام تعریف کردند.
ولی به هر ترتیب، دولت اکنون در هر دو مورد ناموفق بوده است، بهنحوی که متأسفانه مجدداً وارد وضعیت استثنا شدهایم ...
اکنون ترامپ همچون بولدوزر در حال حرکت است.
از طرف دیگر میبینیم، مسائلی که ایران در آنها نقشآفرینی کرده بدون حضورش در حال مرتفع شدن است.
یمن، سوریه و عراق همگی مثالهای خوبی هستند که نشان میدهند ایران به میدان وارد شد، هزینه کرد ولی سودی عایدش نشد.
فیالواقع متّحدان اسمی، در حال خارج کردن ایران از معادلات منطقه یی هستند.
خلاصه آن که، آمریکا از ما میخواست در سیاست منطقهیی کمرنگ شویم، ناگزیر شدیم.
پس دعواهای منطقه یی ما تمام شده است و باز هم به مبحث سیاست داخلی بازگشتیم».
که فقط باید از آن خلاص می شد. او می گوید:
«معتقدم حداقل خاصیت برجام این بوده است که ما را از شرّ پروژه هستهیی که هیچ فایدهیی بر آن مترتّب نبود
و فقط هزینه به کشور تحمیل میکرد، رها کرد.
تولید گازهای UF6 و همچنین کیک زرد در داخل ممکن نبود و آنها را
باید از کشورهای دیگر خریداری میکردیم و قطعاً خارجیها به ما روی خوش نشان نمیدادند.
در واقع اگر تمام ظرفیت معادن ساغند و گچین استخراج میشد، نمیتوانست خوراک یک سال نیروگاه بوشهر را تأمین کند.
من نمیخواهم به جزئیات فنی ورود کنم،
اما این که پروژه هستهیی بسته شد و در حدّ آزمایشگاهی باقی ماند، مهمترین دستاورد برجام است» (نشریه «ایران فردا»، شماره ۴۱، مرداد ۱۳۹۷).
مانند شکست خمینی در جنگ هشت ساله، یک شکست استراتژیک در رویارویی با جنبش مقاومت برای سرنگونی این رژیم نامشروع است.
علی لاریجانی، رئیس مجلس رژیم، روز ۱۱تیر ۱۳۹۸ با تأسف و تلخ کامی بسیار از شکست پروژه اتمی و برجام و تحریم خامنه ای گفت:
«شما در کوران پیشرفتهای ایران در مسأله هستهیی یکمرتبه یک ماجرایی را خلق کردید.
و برادعی آمد ایران و سر و صدا آمریکاییها راه اندختند و سر و صدایی در دنیا بهوجود آمده بود
که چرا دارد این کار را میکند، چطور ضوابط آژانس را رعایت نمیکنند و
شروع کردند عملیات روانی علیه ایران در صحنه بینالمللی ایجاد کردند و بعد فشار ایجاد کردند و
ایران که می گوید من سلاح هستهیی نمیخواهم بسازم،
وقتی رهبر انقلاب که مرجع تقلید است، فتوا صادر میکند که این حرام است،
بعید است اینها بفهمند این را، ولی به هر حال این قابل تغییر نیست،
خوب تحریم بکنید، چی دارد ایشون که شما تحریم بکنید»، (تلویزیون رژیم ۱۱ تیر۱۳۹۸).
که مهمترین فرصت سازی حکومت آخوندها پس از جنگ ضدمیهنی را به تهدیدی مرگبار برای فاشیسم مذهبی تبدیل کرده،
ما ۱۳سال پیش (مرداد ۱۳۸۵) در بیانیه سالانه شورا نوشتیم: «طی دودهه گذشته و به ویژه در سه سال اخیر،
در مقابل سیاست فاجعه آفرین مماشات بود که هنوز هم سیاست غالب است.
این نقش هدایتگر و سمت دهنده، نه تنها ادای وظیفه در قبال ملت و دفاع از مصالح عالی کشور،
بلکه همچنین خدمتی به جامعه جهانی در راستای صلح و ثبات منطقه پرآشوب خاورمیانه است.
درست به همین دلیل، این مسیر و این سیاست شورای ملی مقاومت
هم چنین در سطح بین المللی با حمایت وسیع نمایندگان ملتهای مختلف در پارلمانها رو به رو شده است.
سردمداران رژیم بارها خشم و کین خود را از این سیاست پیشرو و صلح دوستانه
و از روشنگریهایی که مرهون فداکاری نیروها و حامیان این مقاومت
در میان دانشمندان و اقشار مختلف جامعه ایران است، ابراز داشتهاند» (بیانیه شورای ملی مقاومت، ۱۴مرداد ۱۳۸۵).
۸-پانزده سال پیش نیز در توضیح مبانی سیاست شورا
و اهمیت تعیین کننده افشای مراکز اتمی نطنز و اراک در مرداد سال ۱۳۸۱ در بیانیه سالانه شورا آمده بود:
«در مقابل سیاست تعرض و تجاوز رژیم و در برابر سیاست استفاده از سلاح اتمی به منظور صدور ترور و بنیادگرایی اسلامی،
سیاستی بر اساس منافع عالی مردم ایران اتّخاذ کرده و تا هر جا که بتواند نقشههای ضد مردمی و ضد ایرانی رژیم را افشا میکند.
به افشای مراکز مخفی، که حکومت آخوندی برای تولید بمب اتمی در شهرهای نظنز و اراک بهوجود آورده بود، پرداختیم تا مراجع مسئول بینالمللی از وقوع این فاجعه جلوگیری کنند.
به گزارش بی.بی.سی در ۱۵آذر۸۲، سخنگوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت:
ایران در حال انجام آزمایشهای متعددی بود.
آنها بهعنوان مثال تنها چیزی کمتر از یک گرم پلوتونیوم را بهدست آورده بودند و از چند دستگاه سانتریفوژ استفاده میکردند.
برای بازرسان، بدون اینکه اطلاعاتی در این مورد داشته باشند,
کشف این آزمایشها ساده نبود، چرا که ایران کشور بسیار بزرگی است و هر قدر هم کار بازرسی دقیق انجام میشد,
لزوماً نمیشد انتظار داشت که این موارد کشف شوند.
ما به اطلاعات نیاز داشتیم و در نهایت از طریق یک گروه مخالف ایرانی، که به عنوان مثال
در مورد تجهیزات نطنز و اراک اطلاعات دادند، این اطلاعات را به دست آوردیم.
از ماه اوت بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی با دنبال کردن این اطلاعات گام به گام پیش رفت
و در مورد یافته ها از ایران توضیح خواست و جزء جزء این معمّا را کشف کرد» (بیانیه شورای ملی مقاومت، مرداد ۱۳۸۳).
۹-مقاومت ایران در قبال توافق اتمی در همان روزی که در وین نهایی شد،
خانم مریم رجوی، این توافق را با وجود «همه کمبودها و امتیازهای ناموجّهی که در آن به رژیم ملایان داده شده،
یک عقب نشینی تحمیلی برای خامنه ای دانست» اما تأکید و تصریح کرد:
«دور زدن شش قطعنامه شورای امنیت و یک توافق بدون امضا، که الزامات یک معاهده رسمی بین المللی را ندارد،
با این همه همین میزان عقب نشینی، هژمونی خامنه ای را همچنان که مقاومت ایران از قبل خاطرنشان کرده است،
اگر کشورهای ۱+۵ قاطعیت به خرج می دادند رژیم ایران هیچ چاره یی جز عقب نشینی کامل
و دست کشیدن دائمی از تلاش برای دستیابی به بمب اتمی و مشخصاً دست برداشتن از هرگونه غنی سازی و تعطیل کامل پروژه های بمب سازی نداشت.
خانم رجوی در مورد پولهای نقدی که به جیب ملاها ریخته می شود نیز گفت:
به ویژه حقوق اندک و پرداخت نشده کارگران و معلمان و پرستاران و تأمین غذا و دارو برای توده مردم شود،
در غیر این صورت خامنه ای پولها را کماکان
در چارچوب سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به عراق و سوریه و یمن و لبنان سرازیر می کند
و قبل از همه، جیب پاسداران نظام را پُرتر از همیشه می کند» (اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت، ۲۳تیر۱۳۹۴).
۱۰ـ چند ماه قبل از امضای برجام نیز، در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ رئیس جمهور برگزیده شورا تصریح کرده بود:
«پروژه های اتمی، تماماً ضد ملی است و مردم ایران عمیقاً با آن مخالفند.
دستیابی به بمب اتمی، نقض حقوق بشر و صدور بنیادگرایی و تروریسم، چهار ستون تئوکراسی حاکم است.
حقوق بشر در داخل ایران و خلع ید از آخوندها در خارج از ایران و مشخصاً در عراق و سوریه و لبنان و یمن و افغانستان،
شاخصهای واقعی هستند که نشان می دهند این رژیم از بمب اتمی دست کشیده است.
هر چیزی کمتر از این در هر لفافه یی هم که پیچیده و عرضه شود، خودفریبی و قبول کردن فاجعه ملایان مجهّز به بمب است...
زمان آن است که قدرتهای بزرگ، دست از مماشات و امتیاز دادن به استبداد خونریز دینی،
با وجود سیاست نه چندان قاطع جامعه جهانی،
شورا به طور قاطع و پیگیر سیاستهای میهن بر بادده هسته یی را یک به یک افشا و تحولات را به سمتی سوق داد
که با تصویب قطعنامه های متعدد و اعمال تحریمهای نه چندان سنگین،
خامنه ای در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵) مجبور به «نرمش قهرمانانه»
و پذیرش یک پیمان چند جانبه با کشورهای ۵+۱ یا ۳+۳ (برجام) شد.
خانم رجوی در شروع مذاکرات هسته یی در ۳ آذر ۱۳۹۲هشدار داده بود:
«اجرای کامل قطعنامه های شورای امنیت، به ویژه توقف کامل غنی سازی،
پذیرش پروتکل الحاقی و دسترسی آزادانه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی
به مراکز و تأسیسات مشکوک این رژیم، لازمه دست کشیدن آن از بمب اتمی است».
به طور خلاصه نه پولی نصیب مردم شد و نه تولیدی رونق گرفت و همزمان دخالت ماجراجویانه در سوریه، عراق، یمن و ...
و نیز ساخت موشکهای بالستیک و ایجاد تشنّج در خاورمیانه افزایش یافت.
شورا در بیانیه سال پیش تأکید کرد:
«استبداد مذهبی حاکم بر ایران با دخالتهای تروریستی در کشورهای خاورمیانه به منظور عریض و طویل کردن عمق استراتژیک و امنیت حاکمیت،
دولتهای این کشورها را علیه خود متّحد کرده است.
حمایت بی چون و چرای ولایت خامنه ای از دیکتاتوری بشار اسد، حمایت و هدایت جنگ علیه دولت قانونی یمن،
خرابکاری در پروسه های سیاسی عراق به سود مزدوران خود، کارشکنی در پروسه صلح فلسطین با اسرائیل،
سازماندهی نیروهای وابسته به ولی فقیه در آفریقا و... خشم و نفرت توده های مردم در کشورهای منطقه را برانگیخته است.
از این رو ما خواستار خلع ید کامل ولایت فقیه در کشورهای منطقه و به ویژه در سوریه و عراق هستیم.
پایان سیاستهای ایران سوز این رژیم البته با براندازی و
خلع ید از این رژیم اشغالگر به دست توانای ملت ایران خواهد بود» (بیانیه شورا، مرداد1397).
۱۲-خامنه ای خُسرانهای پذیرش اجباری برجام را با تولید انبوه موشک و دخالت در کشورهای دیگر به طور نسبی جبران کرد.
اما این سیاست که با مماشات کشورهای بزرگ همراهی می شد به علت افشاگریهای مقاومت،
نارضایتی گسترده مردم و خشم و نارضایتی کشورهای خاورمیانه، شرایط انفجاری ایجاد کرد.
در چنین شرایطی دولت آمریکا پس از چند دور تمدید تعلیق تحریمها، از پیمان وین (برجام) خارج شد
و تعلیق تحریمها را پایان داد و پس از مدتی وزیر امور خارجه آمریکا ۱۲ شرط برای عادی سازی مناسبات با رژیم را اعلام کرد:
«۱-ایران باید کلیه جزئیات ابعاد نظامی برنامه پیشین هسته یی خود را به آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کند؛
۲- ایران باید غنیسازی اورانیوم را متوقف کند و هرگز به دنبال فرآوری تولید پلوتونیم نرود. این شامل بستن رآکتور آب سنگین نیز میشود؛
۳- ایران باید به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه بازرسی بدون محدودیت از همه مراکز و تأسیسات را در سراسر کشور بدهد؛
۴- توسعه برنامه موشکی بالیستیک ایران باید متوقف شود و پرتاب سامانههای موشکی جدید با قابلیت حمل سلاح هسته یی، دیگر انجام نشود؛
۵- همه شهروندان آمریکا و همچنین شهروندان دیگر کشورهای دوست و متحد ما، که به اتّهامات ساختگی در ایران زندانی هستند، باید آزاد شوند؛
۶- ایران باید از حمایت از گروههای تروریستی در منطقه خاور میانه ـ از جمله حزب الله لبنان، حماس و گروه فلسطینی جهاد اسلامی - دست بردارد؛
۷- ایران باید حاکمیت دولت عراق را به رسمیت شناخته و اجازه دهد شبه نظامیان شیعه آن کشور خلع سلاح و منحل شود و دوباره آنها را بسیج نکند؛
۸- ایران باید از حمایت نظامی از شبه نظامیان شیعه حوثی دست بردارد و به سمت دست یافتن به یک راه حل سیاسی مسالمت آمیز در یمن گام بردارد؛
۹- کلیه نیروهای نظامی تحت امر ایران در سراسر سوریه باید از آن کشور خارج شوند؛
۱۰- ایران باید به حمایت از طالبان و دیگر گروههای تروریستی در افغانستان و منطقه و پناه دادن به رهبران ارشد القاعده پایان دهد؛
۱۱- حمایت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از تروریسم و متحدان شبه نظامی اش در سراسر جهان باید متوقف شود؛
۱۲-ایران همچنین باید به رفتار تهدیدآمیز در برابر همسایگانش- که بسیاری از آنها متحدان آمریکا هستند- پایان دهد،
از جمله تهدید اسرائیل به نابودی و پرتاب موشک به عربستان سعودی و امارات متحده عربی.
این شامل تهدید کشتیرانی بین المللی و عملیات خرابکارانه سایبری نیز میشود» (سایت صدای آمریکا، ۱خرداد ۱۳۹۸).
۱۳ـ وقتی که در ۱۸اردیبهشت ۱۳۹۸ رئیس جمهور آمریکا از توافق اتمی با رژیم آخوندی خارج شد،
خانم مریم رجوی از جانب مقاومت ایران که نخستین افشاگر برنامه و تأسیسات مخفی اتمی این رژیم و پرچمدار یک ایران غیراتمی بوده است، اعلام کرد:
پس از چند دهه استمالت از فاشیسم دینی و قربانی کردن مردم و مقاومت ایران،
رئیس جمهور ایالات متحده همزمان با خروج این کشور از معامله اتمی با رژیم آخوندی گفت:
پرداختهای بیدریغ دولت قبلی آمریکا به رژیم آخوندها فاجعه آمیز بوده
و رژیم بسیار مخوف حاکم بر ایران که نخستین حامی تروریسم در دنیای امروز است
«هزینه حکومت طولانی آشوب و ترور خود را از طریق به یغما بردن ثروت مردمش تأمین کرده است».
رژیم ولایت فقیه بدون تروریسم و سرکوب و تسلیحات کشتار جمعی وجود ندارد.
هرگونه سرمایه گذاری بر روی این رژیم در آینده نیز مانند گذشته نافرجام و محکوم به شکست است
و همچنان که مقاومت ایران پیوسته اعلام کرده است،
قرار گرفتن در کنار آخوندهای خونآشام و تقویت آمران و عاملان قتل عام فرزندان رشید مردم ایران،
فاشیسم دینی را در جنگافروزی و صدور بنیادگرایی و تروریسم جریتر میکند.
خانم رجوی افزود: همچنان که قیام سراسری دیماه گذشته نشان داد، خواست عموم مردم ایران آزادی از ستم و استبداد دینی است.
پایان دیکتاتوری و فاشیسم دینی در ایران لازمه صلح و دموکراسی و امنیت و ثبات در منطقه است.
این تنها راه پایان دادن به جنگ و بحران در منطقه و جلوگیری از یک جنگ بزرگتر است.
شورای امنیت ملل متحد باید پرونده سردمداران رژیم ایران را
بهخاطر تروریسم و نقض حقوق بشر و جنایتهای بیشمار آنها علیه مردم ایران،
بهویژه قتل عام زندانیان سیاسی، باز بگشاید و به دادگاه بین المللی ارجاع دهد.
۱۴-پس از خروج آمریکا از برجام،
خامنه ای با نعل وارونه و مواضع فرصت طلبانه به گونه یی صحبت می کند که گویا او در پذیرش برجام نفش تعیین کننده نداشته است.
او به شیوه های گوناگون دولت روحانی را سرزنش می کند، برای آمریکا و اروپا روضه توپ و تَشَر می خواند و همزمان به انسداد جامعه می پردازد.
خامنه ای در سخنرانی خود در اول فروردین ۹۸ در مشهد در اذعان به شکست برجام اروپایی، به تلخی گفت:
«به کلی باید از کمک و همراهی غربیها چشم بپوشیم، منتظر آنها نباید باشیم.
برای خاطر این که غربیها نشان دادند که نمی توان از آنها انتظار کمک داشت، انتظار توطئه می شود داشت...
نمی توانیم به آنها هیچ امیدی داشته باشیم.
در همین قضیه اخیر، در قضیه برجام، وظیفه اروپایی ها چه بود؟.
علاوه بر این که در مقابل آمریکا نایستادند، خودشان هم در عین این که هی به ما تأکید کردند
و می کنند که مبادا از برجام خارج بشوید، خودشان عملاً از برجام خارج شدند.
این کانال مالی هم که اخیراً هی گفته می شود که کانال مالی درست کردند، این به شوخی شبیه تر است،
البته شوخی تلخی است...
در آخرین مسأله بین المللی ما، باز اروپاییها مثل گذشته از پشت خنجر زدند، به ما خیانت کردند، از اینها توقّع نمی شود داشت؛
هیچ توقعی نمی شود داشت».
۱۵-در چنین شرایط بحرانی سه ضربه بزرگ، یعنی قرارگرفتن سپاه پاسداران در لیست تروریستی آمریکا در ۱۹ فروردین،
لغو معافیتهای هشت کشور در خصوص خرید نفت از رژیم در ۸ اردیبهشت
و لغو دو معافیت اتمی (فروش مازاد اورانیوم غنی شده و آب سنگین) در ۱۴ اردیبهشت توسط آمریکا،
خامنه ای، تنها چاره بیچارگی خود را یک خودزنی سیاسی و خروج مرحله به مرحله از برجام جستجو کرد و
در قدم اول اعلام این سیاست را در قالب «بیانیه شورای عالی امنیت ملی» به عهده روحانی گذاشت تا برجام بی فرجامش را به دست خود سرببرد.
روحانی روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ اعلام کرد:
«امروز ما به سران پنج کشور اعلام کردیم که از دو اقدامی که تاکنون انجام میدادیم صرف نظر خواهیم کرد.
این دو اقدام در واقع به یک بیان ساده دو فروش بوده،
یعنی ما هر وقت مواد غنی شده ما به ۳۰۰ کیلوگرم می رسید، ما اضافه بر آن را به کشوری می فروختیم
و در عوض آن کیکزرد میگرفتیم، از امروز این فروش متوقف می شود...
فروش دوم، فروش آب سنگین بود که هر وقت آب سنگین ما از ۱۳۰ تن تجاوز میکرد
ما آن مقدار اضافی را به کشوری میفروختیم. امروز این فروش را هم متوقف میکنیم».
روحانی اضافه کرد: «بعد از ۶۰ روز ما نسبت به اراک هم تصمیم خواهیم گرفت که برنامه قبل از توافق برجام خودمان را ادامه بدهیم
و اراک را تکمیل کنیم و این هم باز، در مرحله دوم هم باز،۶۰ روز فرصت داده می شود و اگر به نتیجه نرسیدیم اقدام بعدی مورد نظر ما هست.
البته در این پیامی که به پنج کشور دادیم به صراحت گفته ایم که اگر بخواهند
از این اقدام ما بهانه جویی بکنند و پرونده ایران را به شورای امنیت برگردانند با یک اقدام بسیار قاطعی روبرو خواهند شد».
از این رو قسم و آیه خورد که «امروز ما نمی خواهیم از برجام خارج بشویم و امروز روز پایان برجام نیست».
او سپس ترس از قیام و مقاومت سازمانیافته را که درد اصلی ولایت است، برملا کرده و می افزاید:
«متأسفانه به تعهدات خودشان عمل نکردند، و گروه تندرویی که در داخل کاخ سفید
امروز بسیاری از امور را در دست دارد، حتی اختیار کار را از شخص رئیس جمهور هم گرفته...
بعد از دی ماه سال ۹۶ برای زیر پا گذاشتن تعهدات برجامی خود امیدوارتر شدند که این در جای خود باید مورد بحث و بررسی قرار بگیرد
و در پایان همان دیماه ۹۶ اعلام کردند که ما از برجام خارج می شویم و در ۱۸ اردیبهشت ۹۷ از برجام خارج شدند».
۱۶ـ روحانی که تمام سرمایه گذاری¬اش روی برجام بود، درقدمهای بعد، جا به جا احمدی نژادی شد.
احمدی نژاد می گفت آن قدر قطعنامه بدهید که قطعنامه دانتان پاره شود، روحانی هم گوید:
«اگر میخواهید اظهار تأسّف بکنید از همین حالا اظهار تأسف بفرمایید.
اگر هم بناست بیانیه بدهید از همین حالا بدهید، ۱۶ تیر سطح غنی سازی ما دیگر ۳ ممیز ۶۷ نخواهد بود،
ما این تعهد را کنار می گذاریم به هر مقداری که دلمان خواست،
به هر مقداری که ضرورت ما بود، نیاز ما بود این را از ۳و ۶ میبریم بالا و بدانید از ۱۶ تیر به بعد در زمینه رآکتور اراک
اگر به تمام تعهداتی که به ما کردید، طبق برنامه و زمانبندی عمل نکنید ما رآکتور اراک را برمیگردانیم به شرایط سابق.
یعنی به شرایطی که به قول شماها میگفتید خطرناک است و پلوتونیوم می تواند تولید بکند، ما برمیگردانیم به آن» (سایت روحانی، ۱۲تیر۱۳۹۸) .
روحانی پس از توقیف کشتی انگلیسی هم با لودگی گفت: «سپاه پاسداران شجاعانه این کشتی متخلّف انگلیسی رو با قدرت توقیف کرد،
چون سرباز می زد از همه دستورات و مقرارت. به نظر من کار بسیار دقیق و درستی انجام گرفته،
همه دنیا هم باید از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکر بکنند!» (سایت روحانی، ۲ مرداد ۱۳۹۸).
روحانی اعتدالی، هنرهای بیشتری از احمدی نژادی هم دارد و می گوید: «اینکه ما یک پهپاد مدرن آمریکایی را بزنیم یک هنر است؛
اینکه ما این پهپاد را با موشک خودمان بزنیم، هنر دوم است؛ اینکه این پهپاد را با سیستم راداری خودمان سرچ کنیم،
هنر سوم است؛ اینکه ما این پهپاد را بتوانیم با سیستم خودمان لاک کنیم و قفل کنیم، هنر چهارم است؛ این هنر است برای ما، خب، این برای ما بسیار ارزشمند است.
آن وقت ما پهپاد آمریکایی را میزنیم، خب، یک لذت دیگری دارد برای ما» ( تلویزیون رژیم، ۱۶ مرداد۱۳۹۸).
۱۷- ضرب الاَجلهای ۶۰ روزه آخوندهای حاکم که پارس خوابیده سگهای ترسیده را تداعی می کند، توسط پنج کشور باقیمانده در برجام به پشیزی گرفته نشد.
به عکس، این کشورها را وارد روندی از اعتراض و انتقاد به رژیم کرد.
در چنین موقعیتی این کشورها هم چنان به آمریکا به خاطر خروج از برجام ایراد می گرفتند، ولی روی اصلی حرفشان به سمت رژیم آخوندها چرخید.
کشورهای ۴ + ۱ (آلمان، انگلستان، فرانسه و همچنین چین و روسیه)
بارها به رژیم گوشزد کردند که اگر میخواهد از فواید برجام برخوردار شود، باید تعهداتش در برجام را به طور کامل رعایت کند.
یک سخنگوی اتحادیه اروپا بلافاصله اعلام کرد:
«کشورهای اروپایی طرف برجام و اتحادیه اروپا با صدور بیانیه یی مشترک
در واکنش به مهلت ۶۰ روزه ایران برای اجرای تعهّدات بانکی و نفتی اعلام کردند
هیچ ضربالاجلی را از سوی تهران نمیپذیرند» (یورونیوز، ۱۹اردیبهشت۹۸).
درهمان روز، فدریکا موگرینی، رئیس سیاست خارجی اتّحادیه اروپا، ژان ایولودریان،
وزیر خارجه فرانسه، جرمی هانت، وزیر خارجه انگلستان و هایکو ماس، وزیرخارجه آلمان
در بیانیه مشترکی، ضمن تکرار مخالفتشان با خروج آمریکا از برجام،
ما به حفظ و اجرای کامل برجام همچنان کاملاً متعهد هستیم
و از رژیم ایران قویاً میخواهیم که به اجرای کامل تعهداتش طبق برجام،
همانطور که تاکنون انجام داده است، ادامه دهد و از هرگونه گامهای تنش آفرین خودداری کند.
ما هرگونه اولتیماتوم را رد میکنیم و پایبندی رژیم ایران را بر مبنای اقدامات اجرایی آن
در تعهدات مرتبط به برنامه هسته مطابق برجام و "ان. پی. تی" (معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته یی) مورد ارزیابی قرار خواهیم داد»
(یوروپین یونیون اکسترنال اکشن، ۱۹اردیبهشت۹۸).
یعنی مجازشمردن غنی سازی سبک برای رژیم ارزیابی کرد.
گرت مارکیس، دستیار ویژه ترامپ، سخنگو و مسئول امور ارتباطی شورای امنیتملی کاخ سفید، روز دوشنبه۱۰تیر۱۳۹۸به رویتر گفت:
«برنامههای غنیسازی اورانیوم رژیم ایران فقط به این دلیل امکانپذیر است که انعقاد آن توافق بد اتمی تواناییهای آنها را محفوظ نگه داشت.
پرزیدنت ترامپ به طور واضح گفته است که اجازه نخواهد داد رژیم ایران به توانایی ساخت سلاح اتمی برسد.
باجخواهی اتمی این رژیم، باید با افزایش فشار بینالمللی روبه رو شود» (صدایآمریکا، ۱۰تیر۱۳۹۸).
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا
نیز روز یکشنبه ۱۶تیر ۱۳۹۸ در واکنش به انتشار خبرهایی پیرامون افزایش میزان غنی سازی توسط حکومت آخوندی، اعلام کرد:
کشورها باید استانداردهای دیرینه مبنی بر وجود هیچگونه فعالیت غنیسازی در برنامه اتمی رژیم ایران را باز گردانند».
درهمان روز (۱۶تیر۹۸) امانوئل ماکرون، رئیسجمهوری فرانسه، اقدام رژیم ایران برای افزایش میزان غنیسازی اورانیوم را محکوم کرد.
سخنگوی وزارت خارجه انگلستان نیز اعلام کرد «جمهوری اسلامی باید به تعهّداتش پایبند بماند
و بلادرنگ همه اقداماتی را که در تضاد با تعهّداتش در برجام است، متوقف کند».
مطالب مرتبط:
بیانیه سی و هشتمین سالگرد تأسیس شورای ملّی مقاومت ایران
بیانیه سی و هشتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران
فصل دوم:
فروپاشی برجام، احمدی نژادی شدن روحانی
۵- فروپاشی برجام، که مسئول شورای ملی مقاومت تحریم ظریف را
«تیر خلاص» آن و «ترکیدن بادکنک دولت اعتدالی» توصیف کرده،
در سرنوشت رژیم آخوندی اهمیتی بسا فراتر از نافرجامی یک توافق دارد.
مسئول شورا در این خصوص می گوید: «طناب تحریم بر گردن ظریف پیچیده شد.
همزاد قاسم سلیمانی، کارچاقکن و پاچالدار بینالمللی ولایت در مقام وزیرخارجه دولت اعتدالی،
که به امید استحاله رژیم توسط دولت سابق آمریکا باد شده بود، همچون بادکنک ترکید.
این به مثابه تیر خلاص به برجام و دولت اعتدالی آخوند روحانی است ...
واقعیت این است که دیپلوماسی گریز از سرنگونی در رژیم آخوندی،
به "آکروباسی دریایی" به معنی "بندبازیهای آبکی" در خلیج فارس و دریای عمان راه برده است.
خامنه ای به این دل بسته است که با بمبگذاری و توقیف کشتیها فشار آمریکا کم یا متوقف خواهد شد و الاّ باخت رژیم قطعی است.
از حق نگذریم خامنه ای در این شرایط یعنی تعادل قوای بسیار نابرابر،
به خوبی دریافته است که مذاکره برای رژیمش "سمّ مضاعف" است.
از طرف دیگر، رژیم اطمینان دارد که آمریکا سر جنگ ندارد
و خلیفه ارتجاع پیوسته از این بابت به وارفتگان ولایت اطمینان خاطر می دهد.
رژیم از اینرو با تمام قوا میکوشد خود را از این ستون به آن ستون، هر طور شده تا انتخابات آمریکا بکشاند.
از تزریق مصنوعی دلار به بازار تا تزریق افزوده بسیجی و پاسدار برای مهار اوضاع به هر شهر و دیار.
رئیسی و رازینی و پورمحمدی و سایر دژخیمان به همین منظور به صحنه آمدهاند تا به گفته خودشان با مجاهدین تصفیه حساب کنند.
ظریف، کف بر دهان، در خصومت جنون آمیز با مجاهدین، هیچ چیز از رئیسی و پورمحمدی کم ندارد.
گوش کنید : "در ۱۹۸۸ آمریکا مجاهدین خلق را در لیست تروریستی قرار داد و در ۲۰۱۲ آنها مجاهدین خلق را از لیست خارج کردند.
این یک بازی است. این بازی لازم است متوقف شود.
یک تروریست، یک تروریست است. تروریستها تغییر نمی کنند.
رودی جولیانی روز گذشته برای مجاهدین خلق سخنرانی کرد.
جان بولتون برای مجاهدین خلق سخنرانی کرده است" (کنفرانس مونیخ ـ ۲۸ بهمن ۹۷).
اکنون سؤال این است که
آیا رژیم ولایت فقیه میتواند وضعیت انفجاری جامعه و قیامهای در تقدیر را
تا سرفصل انتخابات آمریکا، که رژیم به آن چشم دوخته، مهار کند یا خیر؟
آیا میتواند با زدن و بستن و تصفیه حساب با مجاهدین، جلوِ قیام را بگیرد یا خیر؟
جواب بسیار روشن است: هرگز نمیتواند و نباید اجازه داد.
این حرف خلق قهرمان، کانونهای شورشی و ارتش آزادیست. وای اگر از پس امروز بود فردایی»
(اطلاعیه شماره ۱۴ارتش آزادیبخش ملی ایران، ۱۰مرداد۱۳۹۸).
۶ـ در اوج مذاکرات برجام با صحنه گردانی ظریف، خامنه ای برای قاپیدن سیاسی آن از دست روحانی،
در روز ۵تیر۱۳۹۴ خودش را شروع کننده مذاکره با آمریکا از طریق «یکی از محترمین منطقه» معرفی کرد و گفت:
«این مذاکراتی که در واقع فراتر از مذاکرات ما با پنج به¬علاوه یک است، مذاکره با آمریکاییهاست.
متقاضی مذاکرات آمریکاییها بودند، مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد».
خامنه ای که مذاکرات برجام را تحت عنوان «نرمش قهرمانانه» تئوریزه کرده بود آن را در تمامی جزئیات اداره کرد
و پس از نهایی شدن توافق وین، از آن به عنوان یک چتر امنیتی ـ سیاسی و استمرار سیاست مماشات،
تضمین فروش نفت برای مصارف سرکوبگرانه و جنگ افروزانه در خدمت حفظ نظام، بهره برداری کرد.
اما با خروج آمریکا از برجام در ۱۸اردیبهشت۱۳۹۷ دفتر حسابهای رژیم به کلّی درهم ریخت
و حکومت آخوندها در تمامیت آن با وضعیتی مواجه شد
که سعید حجاریان در مرداد ۹۷ آن را «وضعیت استثنا» و «فروپاشی دولت روحانی» تعریف کرد و گفت:
«واقعیت این است که روحانی تنها یک پروژه داشت،
و زمانی که آن پروژه یعنی برجام با دستانداز مواجه شد، گویی کابینه از درون فروریخت.
بهنحوی که بعضی وزرا سودای رفتن دارند، بعضی مشاوران جدا شدند و قِس علی هذا... مهمترین وظیفه دولت نرمال کردن بود.
البته دولتیها مهمترین وظیفهشان را برجام تعریف کردند.
ولی به هر ترتیب، دولت اکنون در هر دو مورد ناموفق بوده است، بهنحوی که متأسفانه مجدداً وارد وضعیت استثنا شدهایم ...
اکنون ترامپ همچون بولدوزر در حال حرکت است.
از طرف دیگر میبینیم، مسائلی که ایران در آنها نقشآفرینی کرده بدون حضورش در حال مرتفع شدن است.
یمن، سوریه و عراق همگی مثالهای خوبی هستند که نشان میدهند ایران به میدان وارد شد، هزینه کرد ولی سودی عایدش نشد.
فیالواقع متّحدان اسمی، در حال خارج کردن ایران از معادلات منطقه یی هستند.
خلاصه آن که، آمریکا از ما میخواست در سیاست منطقهیی کمرنگ شویم، ناگزیر شدیم.
پس دعواهای منطقه یی ما تمام شده است و باز هم به مبحث سیاست داخلی بازگشتیم».
او اذعان می کند پروژه هسته یی رژیم در عمل به یک «شرّ» برای حکومت تبدیل شده بود
که فقط باید از آن خلاص می شد. او می گوید:
«معتقدم حداقل خاصیت برجام این بوده است که ما را از شرّ پروژه هستهیی که هیچ فایدهیی بر آن مترتّب نبود
و فقط هزینه به کشور تحمیل میکرد، رها کرد.
تولید گازهای UF6 و همچنین کیک زرد در داخل ممکن نبود و آنها را
باید از کشورهای دیگر خریداری میکردیم و قطعاً خارجیها به ما روی خوش نشان نمیدادند.
در واقع اگر تمام ظرفیت معادن ساغند و گچین استخراج میشد، نمیتوانست خوراک یک سال نیروگاه بوشهر را تأمین کند.
من نمیخواهم به جزئیات فنی ورود کنم،
اما این که پروژه هستهیی بسته شد و در حدّ آزمایشگاهی باقی ماند، مهمترین دستاورد برجام است» (نشریه «ایران فردا»، شماره ۴۱، مرداد ۱۳۹۷).
۷- شکست مضاعف خامنه ای در پروژه اتمی و سپس در فروپاشی برجام،
مانند شکست خمینی در جنگ هشت ساله، یک شکست استراتژیک در رویارویی با جنبش مقاومت برای سرنگونی این رژیم نامشروع است.
علی لاریجانی، رئیس مجلس رژیم، روز ۱۱تیر ۱۳۹۸ با تأسف و تلخ کامی بسیار از شکست پروژه اتمی و برجام و تحریم خامنه ای گفت:
«شما در کوران پیشرفتهای ایران در مسأله هستهیی یکمرتبه یک ماجرایی را خلق کردید.
حدود ۲۰سال پیش، موقعی که منافقین [سازمان مجاهدین خلق] آمدند و آن ماجرا را ایجاد کردند در مسأله هستهیی
و برادعی آمد ایران و سر و صدا آمریکاییها راه اندختند و سر و صدایی در دنیا بهوجود آمده بود
که چرا دارد این کار را میکند، چطور ضوابط آژانس را رعایت نمیکنند و
شروع کردند عملیات روانی علیه ایران در صحنه بینالمللی ایجاد کردند و بعد فشار ایجاد کردند و
بعد امروز تقریباً ۲۰سالی هست که ما تو این ماجرا هستیم. چرا؟
ایران که می گوید من سلاح هستهیی نمیخواهم بسازم،
وقتی رهبر انقلاب که مرجع تقلید است، فتوا صادر میکند که این حرام است،
بعید است اینها بفهمند این را، ولی به هر حال این قابل تغییر نیست،
خیلی آدم تأسّف میخورد که اخیراً دیدیم آقای ترامپ رهبری را تحریم کردند.
خوب تحریم بکنید، چی دارد ایشون که شما تحریم بکنید»، (تلویزیون رژیم ۱۱ تیر۱۳۹۸).
درباره کارزار شورای ملی مقاومت ایران در مقابله با پروژه شوم اتمی،
که مهمترین فرصت سازی حکومت آخوندها پس از جنگ ضدمیهنی را به تهدیدی مرگبار برای فاشیسم مذهبی تبدیل کرده،
ما ۱۳سال پیش (مرداد ۱۳۸۵) در بیانیه سالانه شورا نوشتیم: «طی دودهه گذشته و به ویژه در سه سال اخیر،
شورای ملی مقاومت نه فقط افشاگر طرحهای اتمی رژیم بلکه پیشگام و مروّج یک سیاست قاطع در برابر طرحهای اتمی رژیم،
در مقابل سیاست فاجعه آفرین مماشات بود که هنوز هم سیاست غالب است.
این نقش هدایتگر و سمت دهنده، نه تنها ادای وظیفه در قبال ملت و دفاع از مصالح عالی کشور،
بلکه همچنین خدمتی به جامعه جهانی در راستای صلح و ثبات منطقه پرآشوب خاورمیانه است.
درست به همین دلیل، این مسیر و این سیاست شورای ملی مقاومت
در داخل و خارج کشور با تظاهرات و شعارهای پرطنین مردم ایران
هم چنین در سطح بین المللی با حمایت وسیع نمایندگان ملتهای مختلف در پارلمانها رو به رو شده است.
سردمداران رژیم بارها خشم و کین خود را از این سیاست پیشرو و صلح دوستانه
و از روشنگریهایی که مرهون فداکاری نیروها و حامیان این مقاومت
در میان دانشمندان و اقشار مختلف جامعه ایران است، ابراز داشتهاند» (بیانیه شورای ملی مقاومت، ۱۴مرداد ۱۳۸۵).
۸-پانزده سال پیش نیز در توضیح مبانی سیاست شورا
و اهمیت تعیین کننده افشای مراکز اتمی نطنز و اراک در مرداد سال ۱۳۸۱ در بیانیه سالانه شورا آمده بود:
«در مقابل سیاست تعرض و تجاوز رژیم و در برابر سیاست استفاده از سلاح اتمی به منظور صدور ترور و بنیادگرایی اسلامی،
سیاستی بر اساس منافع عالی مردم ایران اتّخاذ کرده و تا هر جا که بتواند نقشههای ضد مردمی و ضد ایرانی رژیم را افشا میکند.
ما به حکم احساس مسئولیت انسانی، ملی و میهنی و مواضع صلحطلبانه خود،
به افشای مراکز مخفی، که حکومت آخوندی برای تولید بمب اتمی در شهرهای نظنز و اراک بهوجود آورده بود، پرداختیم تا مراجع مسئول بینالمللی از وقوع این فاجعه جلوگیری کنند.
اگر این روشنگریها وجود نداشت و اگر رژیم در همین حد هم بهلحاظ موضوع پروژه های اتمی زیر نظارت قرار نمیگرفت،
چه بسا تا کنون جهان را با روکردن سلاح اتمی غافلگیر کرده بود.
به گزارش بی.بی.سی در ۱۵آذر۸۲، سخنگوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت:
ایران در حال انجام آزمایشهای متعددی بود.
آنها بهعنوان مثال تنها چیزی کمتر از یک گرم پلوتونیوم را بهدست آورده بودند و از چند دستگاه سانتریفوژ استفاده میکردند.
برای بازرسان، بدون اینکه اطلاعاتی در این مورد داشته باشند,
کشف این آزمایشها ساده نبود، چرا که ایران کشور بسیار بزرگی است و هر قدر هم کار بازرسی دقیق انجام میشد,
لزوماً نمیشد انتظار داشت که این موارد کشف شوند.
ما به اطلاعات نیاز داشتیم و در نهایت از طریق یک گروه مخالف ایرانی، که به عنوان مثال
در مورد تجهیزات نطنز و اراک اطلاعات دادند، این اطلاعات را به دست آوردیم.
از ماه اوت بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی با دنبال کردن این اطلاعات گام به گام پیش رفت
و در مورد یافته ها از ایران توضیح خواست و جزء جزء این معمّا را کشف کرد» (بیانیه شورای ملی مقاومت، مرداد ۱۳۸۳).
۹-مقاومت ایران در قبال توافق اتمی در همان روزی که در وین نهایی شد،
مواضعی اتّخاذ کرد که درستی نکته به نکته آن، امروز به اثبات رسیده است.
خانم مریم رجوی، این توافق را با وجود «همه کمبودها و امتیازهای ناموجّهی که در آن به رژیم ملایان داده شده،
یک عقب نشینی تحمیلی برای خامنه ای دانست» اما تأکید و تصریح کرد:
«دور زدن شش قطعنامه شورای امنیت و یک توافق بدون امضا، که الزامات یک معاهده رسمی بین المللی را ندارد،
البته راه فریبکاری ملایان و دستیابی آنها به بمب اتمی را نمی بندد.
با این همه همین میزان عقب نشینی، هژمونی خامنه ای را همچنان که مقاومت ایران از قبل خاطرنشان کرده است،
در هم می شکند و تمامیت فاشیسم دینی را تضعیف و متزلزل می کند…
اگر کشورهای ۱+۵ قاطعیت به خرج می دادند رژیم ایران هیچ چاره یی جز عقب نشینی کامل
و دست کشیدن دائمی از تلاش برای دستیابی به بمب اتمی و مشخصاً دست برداشتن از هرگونه غنی سازی و تعطیل کامل پروژه های بمب سازی نداشت.
اکنون هم باید با قاطعیت بر روی عدم دخالت و خلع ید از رژیم در سراسر منطقه خاور میانه پافشاری کنند».
خانم رجوی در مورد پولهای نقدی که به جیب ملاها ریخته می شود نیز گفت:
این پولها «باید تحت کنترل شدید سازمان ملل صرف نیازمندیهای مبرم مردم ایران،
به ویژه حقوق اندک و پرداخت نشده کارگران و معلمان و پرستاران و تأمین غذا و دارو برای توده مردم شود،
در غیر این صورت خامنه ای پولها را کماکان
در چارچوب سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به عراق و سوریه و یمن و لبنان سرازیر می کند
و قبل از همه، جیب پاسداران نظام را پُرتر از همیشه می کند» (اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت، ۲۳تیر۱۳۹۴).
۱۰ـ چند ماه قبل از امضای برجام نیز، در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ رئیس جمهور برگزیده شورا تصریح کرده بود:
«پروژه های اتمی، تماماً ضد ملی است و مردم ایران عمیقاً با آن مخالفند.
ما رو در روی این رژیم یک ایران دموکراتیک و غیر اتمی می خواهیم.
دستیابی به بمب اتمی، نقض حقوق بشر و صدور بنیادگرایی و تروریسم، چهار ستون تئوکراسی حاکم است.
حقوق بشر در داخل ایران و خلع ید از آخوندها در خارج از ایران و مشخصاً در عراق و سوریه و لبنان و یمن و افغانستان،
شاخصهای واقعی هستند که نشان می دهند این رژیم از بمب اتمی دست کشیده است.
هر چیزی کمتر از این در هر لفافه یی هم که پیچیده و عرضه شود، خودفریبی و قبول کردن فاجعه ملایان مجهّز به بمب است...
تجربه مقاومت نشان داده است که آخوندها تنها زبان قاطعیت و قدرت را می فهمند.
زمان آن است که قدرتهای بزرگ، دست از مماشات و امتیاز دادن به استبداد خونریز دینی،
بانکدار مرکزی تروریسم و رکوردار جهانی اعدام بردارند و حق مردم ایران برای مقاومت و آزادی را بهرسمیت بشناسند».
با وجود سیاست نه چندان قاطع جامعه جهانی،
شورا به طور قاطع و پیگیر سیاستهای میهن بر بادده هسته یی را یک به یک افشا و تحولات را به سمتی سوق داد
که با تصویب قطعنامه های متعدد و اعمال تحریمهای نه چندان سنگین،
خامنه ای در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵) مجبور به «نرمش قهرمانانه»
و پذیرش یک پیمان چند جانبه با کشورهای ۵+۱ یا ۳+۳ (برجام) شد.
خانم رجوی در شروع مذاکرات هسته یی در ۳ آذر ۱۳۹۲هشدار داده بود:
«اجرای کامل قطعنامه های شورای امنیت، به ویژه توقف کامل غنی سازی،
پذیرش پروتکل الحاقی و دسترسی آزادانه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی
به مراکز و تأسیسات مشکوک این رژیم، لازمه دست کشیدن آن از بمب اتمی است».
۱۱ـ واقعیتهای چهار سال گذشته، صحّت ارزیابیها،
تأکیدها و هشدارهای مقاومت ایران را نشان داد.
به طور خلاصه نه پولی نصیب مردم شد و نه تولیدی رونق گرفت و همزمان دخالت ماجراجویانه در سوریه، عراق، یمن و ...
و نیز ساخت موشکهای بالستیک و ایجاد تشنّج در خاورمیانه افزایش یافت.
شورا در بیانیه سال پیش تأکید کرد:
«استبداد مذهبی حاکم بر ایران با دخالتهای تروریستی در کشورهای خاورمیانه به منظور عریض و طویل کردن عمق استراتژیک و امنیت حاکمیت،
دولتهای این کشورها را علیه خود متّحد کرده است.
حمایت بی چون و چرای ولایت خامنه ای از دیکتاتوری بشار اسد، حمایت و هدایت جنگ علیه دولت قانونی یمن،
خرابکاری در پروسه های سیاسی عراق به سود مزدوران خود، کارشکنی در پروسه صلح فلسطین با اسرائیل،
سازماندهی نیروهای وابسته به ولی فقیه در آفریقا و... خشم و نفرت توده های مردم در کشورهای منطقه را برانگیخته است.
با وجود رژیم ولایت فقیه هیچکدام از مشکلات و بحرانهای موجود در منطقه حل نمی شود.
رژیم ایران نه بخشی از راه حل که بخش اصلی بحران است.
از این رو ما خواستار خلع ید کامل ولایت فقیه در کشورهای منطقه و به ویژه در سوریه و عراق هستیم.
پایان سیاستهای ایران سوز این رژیم البته با براندازی و
خلع ید از این رژیم اشغالگر به دست توانای ملت ایران خواهد بود» (بیانیه شورا، مرداد1397).
۱۲-خامنه ای خُسرانهای پذیرش اجباری برجام را با تولید انبوه موشک و دخالت در کشورهای دیگر به طور نسبی جبران کرد.
اما این سیاست که با مماشات کشورهای بزرگ همراهی می شد به علت افشاگریهای مقاومت،
نارضایتی گسترده مردم و خشم و نارضایتی کشورهای خاورمیانه، شرایط انفجاری ایجاد کرد.
در چنین شرایطی دولت آمریکا پس از چند دور تمدید تعلیق تحریمها، از پیمان وین (برجام) خارج شد
و تعلیق تحریمها را پایان داد و پس از مدتی وزیر امور خارجه آمریکا ۱۲ شرط برای عادی سازی مناسبات با رژیم را اعلام کرد:
«۱-ایران باید کلیه جزئیات ابعاد نظامی برنامه پیشین هسته یی خود را به آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کند؛
۲- ایران باید غنیسازی اورانیوم را متوقف کند و هرگز به دنبال فرآوری تولید پلوتونیم نرود. این شامل بستن رآکتور آب سنگین نیز میشود؛
۳- ایران باید به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه بازرسی بدون محدودیت از همه مراکز و تأسیسات را در سراسر کشور بدهد؛
۴- توسعه برنامه موشکی بالیستیک ایران باید متوقف شود و پرتاب سامانههای موشکی جدید با قابلیت حمل سلاح هسته یی، دیگر انجام نشود؛
۵- همه شهروندان آمریکا و همچنین شهروندان دیگر کشورهای دوست و متحد ما، که به اتّهامات ساختگی در ایران زندانی هستند، باید آزاد شوند؛
۶- ایران باید از حمایت از گروههای تروریستی در منطقه خاور میانه ـ از جمله حزب الله لبنان، حماس و گروه فلسطینی جهاد اسلامی - دست بردارد؛
۷- ایران باید حاکمیت دولت عراق را به رسمیت شناخته و اجازه دهد شبه نظامیان شیعه آن کشور خلع سلاح و منحل شود و دوباره آنها را بسیج نکند؛
۸- ایران باید از حمایت نظامی از شبه نظامیان شیعه حوثی دست بردارد و به سمت دست یافتن به یک راه حل سیاسی مسالمت آمیز در یمن گام بردارد؛
۹- کلیه نیروهای نظامی تحت امر ایران در سراسر سوریه باید از آن کشور خارج شوند؛
۱۰- ایران باید به حمایت از طالبان و دیگر گروههای تروریستی در افغانستان و منطقه و پناه دادن به رهبران ارشد القاعده پایان دهد؛
۱۱- حمایت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از تروریسم و متحدان شبه نظامی اش در سراسر جهان باید متوقف شود؛
۱۲-ایران همچنین باید به رفتار تهدیدآمیز در برابر همسایگانش- که بسیاری از آنها متحدان آمریکا هستند- پایان دهد،
از جمله تهدید اسرائیل به نابودی و پرتاب موشک به عربستان سعودی و امارات متحده عربی.
این شامل تهدید کشتیرانی بین المللی و عملیات خرابکارانه سایبری نیز میشود» (سایت صدای آمریکا، ۱خرداد ۱۳۹۸).
جوهر این خواسته های ۱۲ گانه همان ۳ موردی است که مقاومت ایران طی چندین دهه بر آن تأکید کرده است.
پروژه خطرناک هسته یی، موشک سازی و صدور بنیادگرایی و تروریسم به کشورهای دیگر.
۱۳ـ وقتی که در ۱۸اردیبهشت ۱۳۹۸ رئیس جمهور آمریکا از توافق اتمی با رژیم آخوندی خارج شد،
خانم مریم رجوی از جانب مقاومت ایران که نخستین افشاگر برنامه و تأسیسات مخفی اتمی این رژیم و پرچمدار یک ایران غیراتمی بوده است، اعلام کرد:
پس از چند دهه استمالت از فاشیسم دینی و قربانی کردن مردم و مقاومت ایران،
رئیس جمهور ایالات متحده همزمان با خروج این کشور از معامله اتمی با رژیم آخوندی گفت:
پرداختهای بیدریغ دولت قبلی آمریکا به رژیم آخوندها فاجعه آمیز بوده
و رژیم بسیار مخوف حاکم بر ایران که نخستین حامی تروریسم در دنیای امروز است
«هزینه حکومت طولانی آشوب و ترور خود را از طریق به یغما بردن ثروت مردمش تأمین کرده است».
خانم رجوی تأکید کرد: خلاصی از خطر اتمی و تروریسم این رژیم در خلاصی از تمامیت آن است.
رژیم ولایت فقیه بدون تروریسم و سرکوب و تسلیحات کشتار جمعی وجود ندارد.
هرگونه سرمایه گذاری بر روی این رژیم در آینده نیز مانند گذشته نافرجام و محکوم به شکست است
و همچنان که مقاومت ایران پیوسته اعلام کرده است،
قرار گرفتن در کنار آخوندهای خونآشام و تقویت آمران و عاملان قتل عام فرزندان رشید مردم ایران،
فاشیسم دینی را در جنگافروزی و صدور بنیادگرایی و تروریسم جریتر میکند.
خانم رجوی افزود: همچنان که قیام سراسری دیماه گذشته نشان داد، خواست عموم مردم ایران آزادی از ستم و استبداد دینی است.
تغییر دموکراتیک در ایران اجتناب ناپذیر و ایران آزاد در چشمانداز است.
پایان دیکتاتوری و فاشیسم دینی در ایران لازمه صلح و دموکراسی و امنیت و ثبات در منطقه است.
این تنها راه پایان دادن به جنگ و بحران در منطقه و جلوگیری از یک جنگ بزرگتر است.
شورای امنیت ملل متحد باید پرونده سردمداران رژیم ایران را
بهخاطر تروریسم و نقض حقوق بشر و جنایتهای بیشمار آنها علیه مردم ایران،
بهویژه قتل عام زندانیان سیاسی، باز بگشاید و به دادگاه بین المللی ارجاع دهد.
۱۴-پس از خروج آمریکا از برجام،
خامنه ای با نعل وارونه و مواضع فرصت طلبانه به گونه یی صحبت می کند که گویا او در پذیرش برجام نفش تعیین کننده نداشته است.
او به شیوه های گوناگون دولت روحانی را سرزنش می کند، برای آمریکا و اروپا روضه توپ و تَشَر می خواند و همزمان به انسداد جامعه می پردازد.
خامنه ای در سخنرانی خود در اول فروردین ۹۸ در مشهد در اذعان به شکست برجام اروپایی، به تلخی گفت:
«به کلی باید از کمک و همراهی غربیها چشم بپوشیم، منتظر آنها نباید باشیم.
برای خاطر این که غربیها نشان دادند که نمی توان از آنها انتظار کمک داشت، انتظار توطئه می شود داشت...
نمی توانیم به آنها هیچ امیدی داشته باشیم.
در همین قضیه اخیر، در قضیه برجام، وظیفه اروپایی ها چه بود؟.
علاوه بر این که در مقابل آمریکا نایستادند، خودشان هم در عین این که هی به ما تأکید کردند
و می کنند که مبادا از برجام خارج بشوید، خودشان عملاً از برجام خارج شدند.
این کانال مالی هم که اخیراً هی گفته می شود که کانال مالی درست کردند، این به شوخی شبیه تر است،
البته شوخی تلخی است...
در آخرین مسأله بین المللی ما، باز اروپاییها مثل گذشته از پشت خنجر زدند، به ما خیانت کردند، از اینها توقّع نمی شود داشت؛
هیچ توقعی نمی شود داشت».
۱۵-در چنین شرایط بحرانی سه ضربه بزرگ، یعنی قرارگرفتن سپاه پاسداران در لیست تروریستی آمریکا در ۱۹ فروردین،
لغو معافیتهای هشت کشور در خصوص خرید نفت از رژیم در ۸ اردیبهشت
و لغو دو معافیت اتمی (فروش مازاد اورانیوم غنی شده و آب سنگین) در ۱۴ اردیبهشت توسط آمریکا،
خامنه ای، تنها چاره بیچارگی خود را یک خودزنی سیاسی و خروج مرحله به مرحله از برجام جستجو کرد و
در قدم اول اعلام این سیاست را در قالب «بیانیه شورای عالی امنیت ملی» به عهده روحانی گذاشت تا برجام بی فرجامش را به دست خود سرببرد.
روحانی روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ اعلام کرد:
«امروز ما به سران پنج کشور اعلام کردیم که از دو اقدامی که تاکنون انجام میدادیم صرف نظر خواهیم کرد.
این دو اقدام در واقع به یک بیان ساده دو فروش بوده،
یعنی ما هر وقت مواد غنی شده ما به ۳۰۰ کیلوگرم می رسید، ما اضافه بر آن را به کشوری می فروختیم
و در عوض آن کیکزرد میگرفتیم، از امروز این فروش متوقف می شود...
فروش دوم، فروش آب سنگین بود که هر وقت آب سنگین ما از ۱۳۰ تن تجاوز میکرد
ما آن مقدار اضافی را به کشوری میفروختیم. امروز این فروش را هم متوقف میکنیم».
روحانی اضافه کرد: «بعد از ۶۰ روز ما نسبت به اراک هم تصمیم خواهیم گرفت که برنامه قبل از توافق برجام خودمان را ادامه بدهیم
و اراک را تکمیل کنیم و این هم باز، در مرحله دوم هم باز،۶۰ روز فرصت داده می شود و اگر به نتیجه نرسیدیم اقدام بعدی مورد نظر ما هست.
البته در این پیامی که به پنج کشور دادیم به صراحت گفته ایم که اگر بخواهند
از این اقدام ما بهانه جویی بکنند و پرونده ایران را به شورای امنیت برگردانند با یک اقدام بسیار قاطعی روبرو خواهند شد».
امّا روحانی در وضعیتی سردرگم و متناقض،
خودش بیش از هرکسی از «اقدام بسیار قاطع» که همان خروج کامل از برجام باشد، واهمه دارد.
از این رو قسم و آیه خورد که «امروز ما نمی خواهیم از برجام خارج بشویم و امروز روز پایان برجام نیست».
او سپس ترس از قیام و مقاومت سازمانیافته را که درد اصلی ولایت است، برملا کرده و می افزاید:
«متأسفانه به تعهدات خودشان عمل نکردند، و گروه تندرویی که در داخل کاخ سفید
امروز بسیاری از امور را در دست دارد، حتی اختیار کار را از شخص رئیس جمهور هم گرفته...
بعد از دی ماه سال ۹۶ برای زیر پا گذاشتن تعهدات برجامی خود امیدوارتر شدند که این در جای خود باید مورد بحث و بررسی قرار بگیرد
و در پایان همان دیماه ۹۶ اعلام کردند که ما از برجام خارج می شویم و در ۱۸ اردیبهشت ۹۷ از برجام خارج شدند».
۱۶ـ روحانی که تمام سرمایه گذاری¬اش روی برجام بود، درقدمهای بعد، جا به جا احمدی نژادی شد.
احمدی نژاد می گفت آن قدر قطعنامه بدهید که قطعنامه دانتان پاره شود، روحانی هم گوید:
«اگر میخواهید اظهار تأسّف بکنید از همین حالا اظهار تأسف بفرمایید.
اگر هم بناست بیانیه بدهید از همین حالا بدهید، ۱۶ تیر سطح غنی سازی ما دیگر ۳ ممیز ۶۷ نخواهد بود،
ما این تعهد را کنار می گذاریم به هر مقداری که دلمان خواست،
به هر مقداری که ضرورت ما بود، نیاز ما بود این را از ۳و ۶ میبریم بالا و بدانید از ۱۶ تیر به بعد در زمینه رآکتور اراک
اگر به تمام تعهداتی که به ما کردید، طبق برنامه و زمانبندی عمل نکنید ما رآکتور اراک را برمیگردانیم به شرایط سابق.
یعنی به شرایطی که به قول شماها میگفتید خطرناک است و پلوتونیوم می تواند تولید بکند، ما برمیگردانیم به آن» (سایت روحانی، ۱۲تیر۱۳۹۸) .
روحانی پس از توقیف کشتی انگلیسی هم با لودگی گفت: «سپاه پاسداران شجاعانه این کشتی متخلّف انگلیسی رو با قدرت توقیف کرد،
چون سرباز می زد از همه دستورات و مقرارت. به نظر من کار بسیار دقیق و درستی انجام گرفته،
همه دنیا هم باید از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکر بکنند!» (سایت روحانی، ۲ مرداد ۱۳۹۸).
روحانی اعتدالی، هنرهای بیشتری از احمدی نژادی هم دارد و می گوید: «اینکه ما یک پهپاد مدرن آمریکایی را بزنیم یک هنر است؛
اینکه ما این پهپاد را با موشک خودمان بزنیم، هنر دوم است؛ اینکه این پهپاد را با سیستم راداری خودمان سرچ کنیم،
هنر سوم است؛ اینکه ما این پهپاد را بتوانیم با سیستم خودمان لاک کنیم و قفل کنیم، هنر چهارم است؛ این هنر است برای ما، خب، این برای ما بسیار ارزشمند است.
آن وقت ما پهپاد آمریکایی را میزنیم، خب، یک لذت دیگری دارد برای ما» ( تلویزیون رژیم، ۱۶ مرداد۱۳۹۸).
۱۷- ضرب الاَجلهای ۶۰ روزه آخوندهای حاکم که پارس خوابیده سگهای ترسیده را تداعی می کند، توسط پنج کشور باقیمانده در برجام به پشیزی گرفته نشد.
به عکس، این کشورها را وارد روندی از اعتراض و انتقاد به رژیم کرد.
در چنین موقعیتی این کشورها هم چنان به آمریکا به خاطر خروج از برجام ایراد می گرفتند، ولی روی اصلی حرفشان به سمت رژیم آخوندها چرخید.
کشورهای ۴ + ۱ (آلمان، انگلستان، فرانسه و همچنین چین و روسیه)
بارها به رژیم گوشزد کردند که اگر میخواهد از فواید برجام برخوردار شود، باید تعهداتش در برجام را به طور کامل رعایت کند.
یک سخنگوی اتحادیه اروپا بلافاصله اعلام کرد:
«کشورهای اروپایی طرف برجام و اتحادیه اروپا با صدور بیانیه یی مشترک
در واکنش به مهلت ۶۰ روزه ایران برای اجرای تعهّدات بانکی و نفتی اعلام کردند
هیچ ضربالاجلی را از سوی تهران نمیپذیرند» (یورونیوز، ۱۹اردیبهشت۹۸).
درهمان روز، فدریکا موگرینی، رئیس سیاست خارجی اتّحادیه اروپا، ژان ایولودریان،
وزیر خارجه فرانسه، جرمی هانت، وزیر خارجه انگلستان و هایکو ماس، وزیرخارجه آلمان
در بیانیه مشترکی، ضمن تکرار مخالفتشان با خروج آمریکا از برجام،
اعلام کردند: «ما نسبت به بیانیه داده شده
توسط رژیم ایران در رابطه با تعهداتش در برجام ابراز نگرانی شدید میکنیم.
ما به حفظ و اجرای کامل برجام همچنان کاملاً متعهد هستیم
و از رژیم ایران قویاً میخواهیم که به اجرای کامل تعهداتش طبق برجام،
همانطور که تاکنون انجام داده است، ادامه دهد و از هرگونه گامهای تنش آفرین خودداری کند.
ما هرگونه اولتیماتوم را رد میکنیم و پایبندی رژیم ایران را بر مبنای اقدامات اجرایی آن
در تعهدات مرتبط به برنامه هسته مطابق برجام و "ان. پی. تی" (معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته یی) مورد ارزیابی قرار خواهیم داد»
(یوروپین یونیون اکسترنال اکشن، ۱۹اردیبهشت۹۸).
۱۸- دولت آمریکا کاهش تعهدات رژیم آخوندی در برجام را پیامد مهمترین اشتباه برجام
یعنی مجازشمردن غنی سازی سبک برای رژیم ارزیابی کرد.
گرت مارکیس، دستیار ویژه ترامپ، سخنگو و مسئول امور ارتباطی شورای امنیتملی کاخ سفید، روز دوشنبه۱۰تیر۱۳۹۸به رویتر گفت:
«برنامههای غنیسازی اورانیوم رژیم ایران فقط به این دلیل امکانپذیر است که انعقاد آن توافق بد اتمی تواناییهای آنها را محفوظ نگه داشت.
پرزیدنت ترامپ به طور واضح گفته است که اجازه نخواهد داد رژیم ایران به توانایی ساخت سلاح اتمی برسد.
باجخواهی اتمی این رژیم، باید با افزایش فشار بینالمللی روبه رو شود» (صدایآمریکا، ۱۰تیر۱۳۹۸).
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا
نیز روز یکشنبه ۱۶تیر ۱۳۹۸ در واکنش به انتشار خبرهایی پیرامون افزایش میزان غنی سازی توسط حکومت آخوندی، اعلام کرد:
«توسعه اخیر رژیم ایران در برنامه اتمی اش به تحریم و انزوای بیشتر خواهد انجامید.
کشورها باید استانداردهای دیرینه مبنی بر وجود هیچگونه فعالیت غنیسازی در برنامه اتمی رژیم ایران را باز گردانند».
درهمان روز (۱۶تیر۹۸) امانوئل ماکرون، رئیسجمهوری فرانسه، اقدام رژیم ایران برای افزایش میزان غنیسازی اورانیوم را محکوم کرد.
سخنگوی وزارت خارجه انگلستان نیز اعلام کرد «جمهوری اسلامی باید به تعهّداتش پایبند بماند
و بلادرنگ همه اقداماتی را که در تضاد با تعهّداتش در برجام است، متوقف کند».
مطالب مرتبط:
بیانیه سی و هشتمین سالگرد تأسیس شورای ملّی مقاومت ایران
بیانیه سی و هشتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران