خودزنی نظام آخوندی در تله اتمی – قیام ایران
قیام ایران - خودزنی نظام آخوندی در تله اتمی
گزارش و گفتگو با علیرضا معدنچی
حرفهای دیروز روحانی ملقمهیی از التماس و درخواست از اروپا برای کمک به رژیم برای مقابله با تحریمها و در عین حال تهدید آشکار به از سر گیری پروژة بمبسازی بود. «از ۱۶ تیر سطح غنی سازی ما دیگر سه ممیز شصت و هفت نخواهد بود . ما این تعهد را کنار میگذاریم . به هر مقداری که دلمان خواست . به هر میزانی که خواست ما بود. این را ما میبریم بالا .
از ۱۶ تیر به بعد در زمینه راکتور اراک اگر به همه تعهداتی که به ما کردید طبق برنامه و زمانبندی عمل نکنید ما راکتور اراک را برمیگردانیم به شرایط سابق . به شرایطی که به قول شماها میگفتین خطرناکه و پلوتونیوم میتونه تولید کنه» . چنان که پیشبینی میشد و خود روحانی هم پیشاپیش گفت، این اظهارات واکنش شدید بینالمللی را در پی داشت:
رئیس جمهور آمریکا با اشاره به اظهارات روحانی، روز چهارشنبه طی پیامی توییتری نسبت به افزایش غنی سازی اورانیوم به رژیم هشدار داد و نوشت که (رژیم) ایران باید نسبت به این تهدیدات مواظب باشد چرا که [عواقب این تهدیدات] بر می گردند و شما را طوری نیش می زنند که تا قبل از این کسی را نزده اند.
کشورهای اروپایی هم در همین رابطه به رژیم هشدار دادند. فرانسه به رژیم گوشزد کرد که با خروج از برجام هیچ چیزی عایدش نخواهد شد و به چالش گرفتن برجام تنها بر تنشها در خاورمیانه می افزاید. به گزارش خبرگزاری بلومبرگ روسای دیپلوماتیک بریتانیا، فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا گفتند از کار (رژیم) ایران بینهایت نگرانند و مصرانه از (رژیم) خواستند از تصمیم خود برگردد».
از سوی دیگر، مقامات جبل الطارق اعلام کردند که نیروی دریایی سلطنتی انگلستان یک نفتکش حامل نفت ایران به مقصد سوریه را در نزدیکی جبل الطارق توقیف کرده است. سوریه توسط اتحادیه اروپا تحریم شده است. دولت جبل الطارق در بیانیهای اعلام کرد که براساس شواهد، نفتکش گریس-١ حامل نفت ایران برای تحویل به یک پالایشگاه در سوریه بوده است. جبل الطارق از سرزمینهای تحت قیمومیت انگلستان است.
از سوی دیگر، سه سناتور جمهوریخواه تام کاتن، مارکو روبیو و تد کروز طی نامهای به رئیس جمهور آمریکا از وی خواستند با توجه به اعلام نقض محدودیتهای انباشت غنیسازی اورانیوم از سوی (رژیم) ایران، ایالات متحده واکنش نشان داده و تمامی معافیتهای مرتبط با برنامه هستهای در قالب برجام را لغو کند.
این معافیتها اجازه میدهد دیگر کشورهایی که هنوز به برجام متعهد هستند، در سه سایت هستهای فردو، اراک و نیروگاه اتمی بوشهر، به همکاری خود با حکومت آخوندی ادامه دهند تا اطمینان حاصل شود رژیم غنیسازی اورانیوم را در همان حد پایین نگه دارد.
در مورد اهمیت این معافیتهای هستهیی مقالة تحلیلی روزنامة وال استریت (۲ژوییه)گویاست. این مقاله این نکته را باز کرده که خامنهای در حال دامن زدن عمدی به بحران است تا رهبران اروپایی را که از جنگ و پیامدهای اقتصادی آن میترسند وادارد به آمریکا فشار بیاورند تا آنچه را که رژیم خواهان آن است به او بدهند.
وال استریت با بیان این که خواستة خامنهای نه برداشتن یا کاهش تحریمهای اقتصادی بلکه شراکت بینالمللی با ایران در سایتهای اتمی آن است؛ خاطرنشان میکند: «وزارتخارجه آمریکا ۲ معافیت از معافیتهای ۷ گانه را لغو کرد که مربوط به صدور اورانیوم غنیشده به روسیه و آب سنگین به عمان بود. این اقدام و نه تشدید تحریمهای اقتصادی در ماه آوریل بود که منجر به اتخاذ استراتژی تهاجمی توسط ایران شد.
برای خامنهای، این معافیتها به مثابه یک قلعه برای حفاظت بینالمللی از پروژههایی است که نه “صلحآمیز” و نه “غیرنظامی” هستند. اگر بخواهیم به سادگی بیان کنیم، جنگ بر سر این معافیتها، جنگ بر سر برنامه تسلیحات اتمی (رژیم) ایران است که برای خامنهای همواره مهمتر از هر پارامتر اقتصادی بوده است». اما این امر ریسکها و خطرات خود را دارد که در درون خود رژیم منجر به وحشت ایادی رژیم شده است.
از گزارشی که دیدیم به خوبی برمیآمد که اظهارات دیروز روحانی، موجب واکنشهای بینالمللی زیادی شد و انزوا و محکومیت رژیم رو شدیدتر کرد. در این زمینه سؤالات زیادی مطرح میشه؛ از جمله این که آیا این واکنشها برای رژیم قابل پیشبینی بود؟ اگر آری، پس چرا باز هم چنین اقدامی کرد؟ قدم بعدی رژیم و طرفهای مقابل چه خواهد بود؟ و هر کدام چه گزینههایی دارند؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با علیرضا معدنچی در میان میگذاریم. با ما همراه باشید.
ج: اگر چه روحانی در حرفهای دیروزش به نوعی اشاره کرد که انتظار واکنشهای زیادی دارد؛ ولی شاید این همه واکنش قابل پیشبینی نبود، علاوه بر آنچه در گزارش آمده بود،بوریس جانسون، وزیر خارجه پیشین و نامزد نخستوزیری بریتانیا، در مصاحبهای با خبرگزاری رویترز گفت: «بار دیگر از دولت ایران میخواهم درباره [پیامدهای] نابودی برجام و نقض تعهداتش در چارچوب این توافق با دقت بسیار زیاد فکر کند.
و افزود: اشتباه بزرگ ایران خواهد بود اگر در شرایط کنونی از رویکرد خویشتندارانه دست بکشد و به غنیسازی مواد رادیواکتیو روی آورد. معتقدم این خطایی جدی خواهد بود.». اقدام انگلستان در توقیف کشتی نفتکش ایران که به سوریه می رفت هم گویای قاطعیت انگلستان است و بیش از پیش نشان میدهد که انگلستان به طور کامل و عملاً در جبهة امریکا و رو در روی رژیم قرار گرفته.
ماکرون رئیس جمهور فرانسه هم از رژیم خواست «فورا» ذخایر اورانیوم خود را کاهش دهد. حتی روسیه هم که رژیم آن را متحد خود به حساب میآورد هم از زبان وزیر خارجهاش از رژیم خواست که تسلیم احساسات نشود و از مرز تعیین شده ذخیره اورانیوم تجاوز نکند. لاووف تصریح کرد: مسکو خواهان آن است که تهران به اصول کلیدی توافق هستهای و بهعلاوه پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایبند باشد.
من به هیچ موردی برخورد نکردم که حتی تلویحی و ضمنی از رژیم حمایت کرده باشد، چون تهدید اتمی که روحانی در حرفهای خود اشاره کرد، برای همه جدی است. اما به نظر من این که رژیم انتظار چنین واکنشهایی را داشت یا نداشت، چندان فرقی نمی کند، چون رژیم بجز همین تهدیدها راه دیگری ندارد و در ریلی افتاده که ناچار است گامهای بعدی را بردارد و دست خودش نیست.
ج: بله غیرعاقلانه است، اما بجز این راهی ندارد. رژیم لابد با خودش این حساب را کرده که با این شاخ و شانه کشیدنها و در واقع با این خودزنیها و تحریک به جنگ اروپاییها را که هنوز رشتة پیوندشان را با مماشات بهکلی قطع نکردهاند و هنوز امیدکی به این رژیم دارند میتواند آنها را از جنگ بترساند و انها را وادارد که از آمریکا بخواهند که در رابطه با رژیم قدری نرمش و انعطاف از خود نشان دهد.
تحلیل روزنامه وال استریت که در گزارش هم آمده بود، براین تحلیل استوار بود؛ به علاوه این نکتة مهم که هدف خامنهای از فشار به اروپا که اروپا هم این فشار را به آمریکا منتقل کند، نه کاهش تحریمهای اقتصادی ، بلکه شراکت بینالمللی با ایران در سایتهای اتمی آن است؛
و در اثبات این نکته میگوید خامنهای زمانی شروع به لگدپرانی کرد که «در ماه مه امسال وزارتخارجه آمریکا ۲ معافیت از معافیتهای ۷گانه هستهیی را لغو کرد که مربوط به صدور اورانیوم غنیشده به روسیه و آب سنگین به عمان بود». وال استریت با بیان این که برای خامنهای تسلیحات اتمی همواره مهمتر از هر پارامتر اقتصادی بوده» مینویسد: «بزرگترین دستآورد رژیم ایران در برجام نه کاهش تحریمهای اقتصادی، بلکه بدست آوردن مشروعیت بینالمللی برای برنامههای تسلیحات اتمیاش بود».
ج: اگر آمریکا و اروپا راه قاطعیت را در پیش بگیرند، قطعاً رژیم شکست میخورد و به جایی نمیرسد و در این باتلاق فرو میرود. مهم درک این واقعیت است که سیاستها و لگداندازیهای رژیم نه ناشی از قدرت و اعتماد به نفس بلکه دقیقاً ناشی از نهایت استیصال و ناامیدی است. این که سیاستها و اقدامات رژیم انتخابی نیست، بلکه اجباری و تحمیلی است را کارشناسان خود رژیم خیلی روشن بیان میکنند.
مثلاً یکی از کارشناسان رژیم به نام یوسف مولایی در شمارة امروز روزنامة آلمان مینویسد: «ایران خودش را در موقعیتی قرار داده که اگر تعهدات خود را کاهش دهد، آمریکا از فرصت برای ایجاد اجماع جهانی و تشدید تحریمها استفاده خواهد کرد. اگر هیچ کاری هم انجام ندهد آنهم یک نوع تسلیم شدن به شرایط است. این نشان میدهد بازیای که در گذشته و قبل از برجام انجام دادیم به گونهای بود که نتوانستیم خروجی مطلوب را دریافت کنیم.
تحولات جهانی و موازنه قدرت را درست ندیدیم و خیلی اشتباهاتی که الان ما را بر سر دوراهی قرار داده که هر حرکتی بکنیم به هدفمان نمیرسیم را انجام دادیم و حالا دیگر ضرر را بیشتر نکنیم. وقتی اروپاییها را اینطوری به صف آمریکاییها اضافه کنیم و درحقیقت قدرت تخریبی آمریکا را در ایجاد اجماع جهانی بیشتر کنیم، نمیدانم چه منفعتی برای ما ایجاد میکند».
همین فرد (مولایی) سپس خیلی صریح بنبست رژیم را چنین بیان میکند: «اگر از برجام کلا خارج شویم، آمریکا زودتر به هدفش میرسد. اگر در برجام بمانیم، باز هم از ایستادن نتیجهای نمیگیریم چون تحریمها همچنان ادامه دارد». یکی دیگر از کارشناسان رژیم به نام مطهرنیا در سایت دیپلوماسی ایرانی۱۱تیر میگوید: «ایران میان آنچه باید انجام دهد و آنچه مجبور به انجام آن است، گرفتار شده است.
یعنی ایران باید راهبرد گام به گام و پله ای خود در کاهش تعهدات هستهای را تا رسیدن به منافع خود ادامه دهد. اگرچه در این راه امکان دارد این راهبرد و سیاست نتیجه عکس را به دنبال داشته باشد و در نهایت مرگ برجام و همسویی اروپا، آمریکا، برخی کشورهای عربی منطقه، اسرائیل و جامعه جهانی را با خود به همراه داشته باشد. چرا که به هر حال ایران جز مسیری که در پیش رو دارد، نمی تواند گام دیگری را اتخاذ کند. پس فقط باید منتظر ماند و دید که آثار و تبعات این اقدامات چه خواهد بود؟!».
ج: البته این فعل و انفعالها در خلأ اتفاق نمیافتد، اینها در بستر جامعهیی است که در آستانة انفجار و در وضعیت و شرایط انقلابی است. همین وضعیت داخلی است که موقعیت رژیم در صحنة بینالمللی را به این نقطه رسانده و پس از این هم باز همین عامل است که نهایتاً شرایط را تعیین تکلیف میکند؛ روشن است که سیاست و عملکرد طرفهای خارجی در نهایت تابع منافع آنهاست،
اگر مثل گذشته سیاست مماشات حاکم باشد، این منافع اگر ایجاب کند. اگر تحولات تا این نقطه رسیده ، به خاطر اتکای به خود و خلق خود و توانمندیهای داخلی است. البته این مقاومت هوشیارانه و با نهایت اعتماد به نفس، شرایط بینالمللی را رصد میکند و از معادلات منطقهیی و بینالمللی که خود نقش اصلی را در شکل دادن آن داشته، در جهت نیل به آرمان مقدس مردم ایران آزادی و دموکراسی استفاده میکند،
ولی با پایبندی به اصل «کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من» مطلقاً معطل و چشم به راه تغییر و تحولات بینالمللی نمانده و نخواهد ماند؛ اما پیوسته به طرفهای مربوطه گوشزد میکند که تنها و تنها قاطعیت است که با این رژیم جواب دارد، این متکی به یک تجربةخونبار این مقاومت در رویارویی چنگ در چنگ با رژیم است و به نظر میرسد که جامعة بینالمللی نیز به درک این معنا از همیشه نزدیکتر شده است.
مطالب مرتبط
خودزنی هستهیی، بازتابها و پیامدها_قیام ایران
خودزنی آخوند روحانی: سطح غنیسازی را افزایش میدهیم و رآکتور اراک را به شرایط سابق برمیگردانیم
گزارش و گفتگو با علیرضا معدنچی
خبر و نظر:
حرفهای دیروز روحانی ملقمهیی از التماس و درخواست از اروپا برای کمک به رژیم برای مقابله با تحریمها و در عین حال تهدید آشکار به از سر گیری پروژة بمبسازی بود. «از ۱۶ تیر سطح غنی سازی ما دیگر سه ممیز شصت و هفت نخواهد بود . ما این تعهد را کنار میگذاریم . به هر مقداری که دلمان خواست . به هر میزانی که خواست ما بود. این را ما میبریم بالا .
از ۱۶ تیر به بعد در زمینه راکتور اراک اگر به همه تعهداتی که به ما کردید طبق برنامه و زمانبندی عمل نکنید ما راکتور اراک را برمیگردانیم به شرایط سابق . به شرایطی که به قول شماها میگفتین خطرناکه و پلوتونیوم میتونه تولید کنه» . چنان که پیشبینی میشد و خود روحانی هم پیشاپیش گفت، این اظهارات واکنش شدید بینالمللی را در پی داشت:
رئیس جمهور آمریکا با اشاره به اظهارات روحانی، روز چهارشنبه طی پیامی توییتری نسبت به افزایش غنی سازی اورانیوم به رژیم هشدار داد و نوشت که (رژیم) ایران باید نسبت به این تهدیدات مواظب باشد چرا که [عواقب این تهدیدات] بر می گردند و شما را طوری نیش می زنند که تا قبل از این کسی را نزده اند.
خروج از برجام
کشورهای اروپایی هم در همین رابطه به رژیم هشدار دادند. فرانسه به رژیم گوشزد کرد که با خروج از برجام هیچ چیزی عایدش نخواهد شد و به چالش گرفتن برجام تنها بر تنشها در خاورمیانه می افزاید. به گزارش خبرگزاری بلومبرگ روسای دیپلوماتیک بریتانیا، فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا گفتند از کار (رژیم) ایران بینهایت نگرانند و مصرانه از (رژیم) خواستند از تصمیم خود برگردد».
از سوی دیگر، مقامات جبل الطارق اعلام کردند که نیروی دریایی سلطنتی انگلستان یک نفتکش حامل نفت ایران به مقصد سوریه را در نزدیکی جبل الطارق توقیف کرده است. سوریه توسط اتحادیه اروپا تحریم شده است. دولت جبل الطارق در بیانیهای اعلام کرد که براساس شواهد، نفتکش گریس-١ حامل نفت ایران برای تحویل به یک پالایشگاه در سوریه بوده است. جبل الطارق از سرزمینهای تحت قیمومیت انگلستان است.
از سوی دیگر، سه سناتور جمهوریخواه تام کاتن، مارکو روبیو و تد کروز طی نامهای به رئیس جمهور آمریکا از وی خواستند با توجه به اعلام نقض محدودیتهای انباشت غنیسازی اورانیوم از سوی (رژیم) ایران، ایالات متحده واکنش نشان داده و تمامی معافیتهای مرتبط با برنامه هستهای در قالب برجام را لغو کند.
این معافیتها اجازه میدهد دیگر کشورهایی که هنوز به برجام متعهد هستند، در سه سایت هستهای فردو، اراک و نیروگاه اتمی بوشهر، به همکاری خود با حکومت آخوندی ادامه دهند تا اطمینان حاصل شود رژیم غنیسازی اورانیوم را در همان حد پایین نگه دارد.
معافیتهای هستهیی
در مورد اهمیت این معافیتهای هستهیی مقالة تحلیلی روزنامة وال استریت (۲ژوییه)گویاست. این مقاله این نکته را باز کرده که خامنهای در حال دامن زدن عمدی به بحران است تا رهبران اروپایی را که از جنگ و پیامدهای اقتصادی آن میترسند وادارد به آمریکا فشار بیاورند تا آنچه را که رژیم خواهان آن است به او بدهند.
وال استریت با بیان این که خواستة خامنهای نه برداشتن یا کاهش تحریمهای اقتصادی بلکه شراکت بینالمللی با ایران در سایتهای اتمی آن است؛ خاطرنشان میکند: «وزارتخارجه آمریکا ۲ معافیت از معافیتهای ۷ گانه را لغو کرد که مربوط به صدور اورانیوم غنیشده به روسیه و آب سنگین به عمان بود. این اقدام و نه تشدید تحریمهای اقتصادی در ماه آوریل بود که منجر به اتخاذ استراتژی تهاجمی توسط ایران شد.
برای خامنهای، این معافیتها به مثابه یک قلعه برای حفاظت بینالمللی از پروژههایی است که نه “صلحآمیز” و نه “غیرنظامی” هستند. اگر بخواهیم به سادگی بیان کنیم، جنگ بر سر این معافیتها، جنگ بر سر برنامه تسلیحات اتمی (رژیم) ایران است که برای خامنهای همواره مهمتر از هر پارامتر اقتصادی بوده است». اما این امر ریسکها و خطرات خود را دارد که در درون خود رژیم منجر به وحشت ایادی رژیم شده است.
گفتگوی سیاسی
از گزارشی که دیدیم به خوبی برمیآمد که اظهارات دیروز روحانی، موجب واکنشهای بینالمللی زیادی شد و انزوا و محکومیت رژیم رو شدیدتر کرد. در این زمینه سؤالات زیادی مطرح میشه؛ از جمله این که آیا این واکنشها برای رژیم قابل پیشبینی بود؟ اگر آری، پس چرا باز هم چنین اقدامی کرد؟ قدم بعدی رژیم و طرفهای مقابل چه خواهد بود؟ و هر کدام چه گزینههایی دارند؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با علیرضا معدنچی در میان میگذاریم. با ما همراه باشید.
س: سؤال اولم همونه که الان مطرح کردم، آیا رژیم انتظار چنین واکنشهایی را داشت؟
ج: اگر چه روحانی در حرفهای دیروزش به نوعی اشاره کرد که انتظار واکنشهای زیادی دارد؛ ولی شاید این همه واکنش قابل پیشبینی نبود، علاوه بر آنچه در گزارش آمده بود،بوریس جانسون، وزیر خارجه پیشین و نامزد نخستوزیری بریتانیا، در مصاحبهای با خبرگزاری رویترز گفت: «بار دیگر از دولت ایران میخواهم درباره [پیامدهای] نابودی برجام و نقض تعهداتش در چارچوب این توافق با دقت بسیار زیاد فکر کند.
و افزود: اشتباه بزرگ ایران خواهد بود اگر در شرایط کنونی از رویکرد خویشتندارانه دست بکشد و به غنیسازی مواد رادیواکتیو روی آورد. معتقدم این خطایی جدی خواهد بود.». اقدام انگلستان در توقیف کشتی نفتکش ایران که به سوریه می رفت هم گویای قاطعیت انگلستان است و بیش از پیش نشان میدهد که انگلستان به طور کامل و عملاً در جبهة امریکا و رو در روی رژیم قرار گرفته.
ماکرون رئیس جمهور فرانسه هم از رژیم خواست «فورا» ذخایر اورانیوم خود را کاهش دهد. حتی روسیه هم که رژیم آن را متحد خود به حساب میآورد هم از زبان وزیر خارجهاش از رژیم خواست که تسلیم احساسات نشود و از مرز تعیین شده ذخیره اورانیوم تجاوز نکند. لاووف تصریح کرد: مسکو خواهان آن است که تهران به اصول کلیدی توافق هستهای و بهعلاوه پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایبند باشد.
من به هیچ موردی برخورد نکردم که حتی تلویحی و ضمنی از رژیم حمایت کرده باشد، چون تهدید اتمی که روحانی در حرفهای خود اشاره کرد، برای همه جدی است. اما به نظر من این که رژیم انتظار چنین واکنشهایی را داشت یا نداشت، چندان فرقی نمی کند، چون رژیم بجز همین تهدیدها راه دیگری ندارد و در ریلی افتاده که ناچار است گامهای بعدی را بردارد و دست خودش نیست.
س: این که فرض کنیم رژیم با آگاهی از این که اروپا هم دارد علیه رژیم میچرخد، دست به این موضعگیری و اقدام زده، خیلی غیرمنطقی به نظر میرسد چون اروپا تنها نقطه امید رژیم برای ایجاد شکاف در تحریمهای آمریکا بوده و هست.
ج: بله غیرعاقلانه است، اما بجز این راهی ندارد. رژیم لابد با خودش این حساب را کرده که با این شاخ و شانه کشیدنها و در واقع با این خودزنیها و تحریک به جنگ اروپاییها را که هنوز رشتة پیوندشان را با مماشات بهکلی قطع نکردهاند و هنوز امیدکی به این رژیم دارند میتواند آنها را از جنگ بترساند و انها را وادارد که از آمریکا بخواهند که در رابطه با رژیم قدری نرمش و انعطاف از خود نشان دهد.
تحلیل روزنامه وال استریت که در گزارش هم آمده بود، براین تحلیل استوار بود؛ به علاوه این نکتة مهم که هدف خامنهای از فشار به اروپا که اروپا هم این فشار را به آمریکا منتقل کند، نه کاهش تحریمهای اقتصادی ، بلکه شراکت بینالمللی با ایران در سایتهای اتمی آن است؛
و در اثبات این نکته میگوید خامنهای زمانی شروع به لگدپرانی کرد که «در ماه مه امسال وزارتخارجه آمریکا ۲ معافیت از معافیتهای ۷گانه هستهیی را لغو کرد که مربوط به صدور اورانیوم غنیشده به روسیه و آب سنگین به عمان بود». وال استریت با بیان این که برای خامنهای تسلیحات اتمی همواره مهمتر از هر پارامتر اقتصادی بوده» مینویسد: «بزرگترین دستآورد رژیم ایران در برجام نه کاهش تحریمهای اقتصادی، بلکه بدست آوردن مشروعیت بینالمللی برای برنامههای تسلیحات اتمیاش بود».
س: آیا رژیم با این شیوهها به منظور خودش میرسد؟
ج: اگر آمریکا و اروپا راه قاطعیت را در پیش بگیرند، قطعاً رژیم شکست میخورد و به جایی نمیرسد و در این باتلاق فرو میرود. مهم درک این واقعیت است که سیاستها و لگداندازیهای رژیم نه ناشی از قدرت و اعتماد به نفس بلکه دقیقاً ناشی از نهایت استیصال و ناامیدی است. این که سیاستها و اقدامات رژیم انتخابی نیست، بلکه اجباری و تحمیلی است را کارشناسان خود رژیم خیلی روشن بیان میکنند.
مثلاً یکی از کارشناسان رژیم به نام یوسف مولایی در شمارة امروز روزنامة آلمان مینویسد: «ایران خودش را در موقعیتی قرار داده که اگر تعهدات خود را کاهش دهد، آمریکا از فرصت برای ایجاد اجماع جهانی و تشدید تحریمها استفاده خواهد کرد. اگر هیچ کاری هم انجام ندهد آنهم یک نوع تسلیم شدن به شرایط است. این نشان میدهد بازیای که در گذشته و قبل از برجام انجام دادیم به گونهای بود که نتوانستیم خروجی مطلوب را دریافت کنیم.
تحولات جهانی و موازنه قدرت را درست ندیدیم و خیلی اشتباهاتی که الان ما را بر سر دوراهی قرار داده که هر حرکتی بکنیم به هدفمان نمیرسیم را انجام دادیم و حالا دیگر ضرر را بیشتر نکنیم. وقتی اروپاییها را اینطوری به صف آمریکاییها اضافه کنیم و درحقیقت قدرت تخریبی آمریکا را در ایجاد اجماع جهانی بیشتر کنیم، نمیدانم چه منفعتی برای ما ایجاد میکند».
همین فرد (مولایی) سپس خیلی صریح بنبست رژیم را چنین بیان میکند: «اگر از برجام کلا خارج شویم، آمریکا زودتر به هدفش میرسد. اگر در برجام بمانیم، باز هم از ایستادن نتیجهای نمیگیریم چون تحریمها همچنان ادامه دارد». یکی دیگر از کارشناسان رژیم به نام مطهرنیا در سایت دیپلوماسی ایرانی۱۱تیر میگوید: «ایران میان آنچه باید انجام دهد و آنچه مجبور به انجام آن است، گرفتار شده است.
یعنی ایران باید راهبرد گام به گام و پله ای خود در کاهش تعهدات هستهای را تا رسیدن به منافع خود ادامه دهد. اگرچه در این راه امکان دارد این راهبرد و سیاست نتیجه عکس را به دنبال داشته باشد و در نهایت مرگ برجام و همسویی اروپا، آمریکا، برخی کشورهای عربی منطقه، اسرائیل و جامعه جهانی را با خود به همراه داشته باشد. چرا که به هر حال ایران جز مسیری که در پیش رو دارد، نمی تواند گام دیگری را اتخاذ کند. پس فقط باید منتظر ماند و دید که آثار و تبعات این اقدامات چه خواهد بود؟!».
س: به این ترتیب و با شرایطی که شما ترسیم کردید، به نظر میرسه وضعیت تا آیندهیی نامعلوم در وضعیت تعلیق قرار داره و تصمیم گیری و عمل هرکدام از طرفهای این ماجرا به نوعی مشروط و موکول شده به تصمیم و اقدام طرف مقابل، این وضعیت تا کی میتواند ادامه پیدا کند؟
ج: البته این فعل و انفعالها در خلأ اتفاق نمیافتد، اینها در بستر جامعهیی است که در آستانة انفجار و در وضعیت و شرایط انقلابی است. همین وضعیت داخلی است که موقعیت رژیم در صحنة بینالمللی را به این نقطه رسانده و پس از این هم باز همین عامل است که نهایتاً شرایط را تعیین تکلیف میکند؛ روشن است که سیاست و عملکرد طرفهای خارجی در نهایت تابع منافع آنهاست،
اگر مثل گذشته سیاست مماشات حاکم باشد، این منافع اگر ایجاب کند. اگر تحولات تا این نقطه رسیده ، به خاطر اتکای به خود و خلق خود و توانمندیهای داخلی است. البته این مقاومت هوشیارانه و با نهایت اعتماد به نفس، شرایط بینالمللی را رصد میکند و از معادلات منطقهیی و بینالمللی که خود نقش اصلی را در شکل دادن آن داشته، در جهت نیل به آرمان مقدس مردم ایران آزادی و دموکراسی استفاده میکند،
ولی با پایبندی به اصل «کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من» مطلقاً معطل و چشم به راه تغییر و تحولات بینالمللی نمانده و نخواهد ماند؛ اما پیوسته به طرفهای مربوطه گوشزد میکند که تنها و تنها قاطعیت است که با این رژیم جواب دارد، این متکی به یک تجربةخونبار این مقاومت در رویارویی چنگ در چنگ با رژیم است و به نظر میرسد که جامعة بینالمللی نیز به درک این معنا از همیشه نزدیکتر شده است.
مطالب مرتبط
خودزنی هستهیی، بازتابها و پیامدها_قیام ایران
خودزنی آخوند روحانی: سطح غنیسازی را افزایش میدهیم و رآکتور اراک را به شرایط سابق برمیگردانیم