اینستکس روزنه امید یا کلاه گشاد_قیام ایران
اینستکس کلاه گشاد یا روزنة امید؟
گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی
خبر و نظر:
ظریف وزیر خارجة رژیم امروز (دوشنبه ۱۰تیر) طی سخنانی، ضمن ضد و نقیضگویی آشکاری گفت: فشارهایی که امروز آمریکا به نظام وارد کرده ناشی از قدرت آمریکا و یا ضعف ما نیست. این فشارها به دلیل شکستهای مستمر ایالات متحده در حوزه منطقه و در حوزه بین المللی در برابر جمهوری اسلامی است.
ظریف در همین سخنرانی به دفاع از برجام و اینستکس پرداخت و ادعا کرد: آمریکاییها متوجه این هستند که جمهوری اسلامی با تفاهم نامه برجام از زنجیرهایی که به دستش بسته بودند آزاد شده در منطقه پیشروی می کند و حضورش افزایش پیدا کرده. این در حالی است که آمریکا هر روز در صحنه بین المللی منزوی تر می شود.
«همین اینستکس که اروپاییها تصمیم گرفتند از اون استفاده بکنند، گرچه پاسخی به خواستهای جمهوری اسلامی و پاسخی به تعهدات اروپاییها نیست اما یک ارزش استراتژیک و راهبردی داره و اون این است که نزدیکترین متحدین آمریکا دارند فاصله می گیرند از امریکا در روابط اقتصادیشون؛ این در دراز مدت حتماً تاثیر خواهد داشت، اما در کوتاه مدت ما ناگزیریم که این حربه رو از طریق تولید داخلی از طریق اتکا به توانمندی ملی این حربه رو ناکارآمد کنیم».
قواعد تحریمی
اما یک عضو دیگر دولت روحانی، یعنی همتی رئیس کل بانک مرکزی رژیم، اینستکس را تنها در صورتی پایدار و کارآمد میداند که دارای سه شرط باشد. گوینده: به عقیده رئیس کل بانک مرکزی اول از همه اینکه اینستکس نباید در چارچوب قواعد تحریمی آمریکا فعالیت کند بلکه باید مبتنی بر توافق هستهیی برجام باشه و همه معاملاتی که در این چارچوب مجاز است از طریق اون انجام پذیر باشد.
دوم اینکه محدوده این کانال مالی باید همه کالاها را در بر بگیرد. و سوم اینکه منابع اش از محل صادرات نفت ایران به اروپا تأمین بشود. رئیس کل بانک مرکزی در همین حال تأکید کرده که کانال مالی اروپا سهم محدودی در راهبرد این بانک در قبال بازار ارز دارد.
رو در روی ظریف که اینستکس را دارای ارزش استراتژیک و راهبردی خواند، یکی از مهرههای رژیم به نام غفاری که با عنوان کارشناس مسائل بینالمللی معرفی شده طی گفتگویی که شب گذشته (۹تیر) از تلویزیون رژیم پخش شد، با بیان اینکه بین خواستههای ایران و ساختار اینستکس توازنی وجود ندارد و ما اینستکس را به عنوان یک نقطه ثقل نباید در نظر بگیریم
گفت: ۸۰ درصد اقتصاد اروپا در دست بخش خصوصی است و ۲۰ درصد آن در بخش دولتی است. عملاً چیزی که رصد شده اینه که در همون ۲۰درصد هم اروپاییها حاضر نیستند این رو به گردش دربیارن در اینستکس، شاید یک درصد از کل صد در صد ظرفیت اقتصادی اروپا در این ساختار بخواد به گردش در بیاد».
نفت در برابر غذا
در همین حال احمد توکلی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام طی گفتگویی که در رسانههای حکومتی (۱۰تیر ماه) منعکس شده، گفت: اینستکس از نفت در برابر غذا و داروی صدام هم بدتر است. چطور به خودشان اجازه میدهند از ما بخواهند پول صادرات خود را به حساب شرکت وابسته به اینستکس بریزیم؟
توکلی در پاسخ به این گفته که وقتی مناسبات کشور با جهان بههمریخته است، باید به کوچکترین موردی که نشان از تعامل دارد، چراغ سبز نشان داد. گفت: هر اوضاع نابسامانی چارهای دارد. کشور اگر بخواهد اینستکس را اینطور که قرار گذاشته شده اجرایی کند، نتیجهاش میشود اینکه... اروپا گفته است اگر دیگران هم بخواهند با ایران معامله کنند، باید از اینستکس اجازه بگیرند».
توکلی همچنین در پاسخ به این سؤال که پس چطور هم دولت و هم مجلس نظرشان در مورد اینستکس مثبت است؟ گفت: «دولت و مجلس که اینستکس را خوب میدانند بیایند به اعتراض من جواب بدهند و مرا قانع کنند. نمیشود که امور مربوط به مملکت را با جوسازی و آرزومندی پیش برد».
گفتگوی سیاسی
این گزارش رو دیدیم و مشاهده کردیم که ارزیابی دو باند از اینستکس یا ساز و کار اروپایی برای حمایت از تبادلات تجاری چقدر با همدیگه فاصله داره. در حالی که ظریفبهنمایندگی از باند روحانی اینستکس رو یک دستاورد استراتژیک و راهبردی میداند، باند دیگر مانند کیهان خامنهای و امثالهم از آن با تعابیری مانند کلاه گشاد، بدتر از برجام، تحقیرآمیز و خفت بار و امثالهم توصیف میکنند. اما واقعیت چیه؟ گفتگوی امروز ما با خسرو شکراللهی دربارة همین موضوع است. با ما در این گفتگو همراه باشید.
س: قضاوتها در مورد اینستکس و آنچه که در نشست وین حاصل شد، در رژیم (همون طور که گفتم) در دو سر طیف قرار دارد. چرا این همه اختلاف نظر و فاصله وجود دارد؟
ج: اینستکس در واقع اسم مستعار برجام اروپایی است و آنچه بعد از خروج آمریکا از برجام باقی مانده است. واقعیت این است که بعد از خروج آمریکا از برجام، برجام تنها یک کالبد بیجان یا یک پوسته است، چون برجام بدون آمریکا یک شوخی است، آن چنان که خود خامنهای هم در سخنرانی نوروزی خود (در اول فررودین ۹۸) برجام اروپایی را یک شوخی تلخ نامید؛
اما ببینید که رژیم تا کجا مفلوک و بیچاره است که ۴ماه بعد از این حرف خامنهایبههمین پوسته توخالی آویخته و ظریف هم آن رابهعنوان یک دستاورد استراتژیک حلوا حلوا میکند. توصیف حمیدرضا آصفی، سفیر سابق رژیم در فرانسه دربارة اینستکس مقرونبهواقعیت است.
او درباره بیانیه پایانی کمیسیون مشترک برجام گفت: «با توجهبهخروجی مذاکرات مشخص است که دستاورد ملموسی برای جمهوری اسلامی نداشته است. اروپاییها اعلام کردند تنها یک یا دو مورد محورهای سازوکار مالی در حال اجرایی شدن است.بهنظر میرسد حجم (کالاهای قابل تبادل) بسیار کم باشد و کالاها، مواد خوراکی و کشاورزی باشند و مواد استراتژیکی نیستند... اروپا برای خرید نفت و تبادلات مهم تجاری جدی نیست... میخواهند با دلخوشی ما را سرگرم کنند».
س: چرا میگویید اینستکس اسم مستعار برجام است؟ در حالی که اینستکس قرار بود راهکاری برای دور زدن تحریمها باشد تا رژیم در برجام بماند.
ج: موضوع اینستکس یا برجام بر خلاف آنچه میخواهند جلوه بدهند، اقتصادی نیست، سیاسی است. چون واقعیت همان طور که در این گزارش هم شنیدیم این است که دولتهای اروپایی با کمتر از یک درصد ظرفیت اقتصادی خود، که این تازه ۲۰درصد ظرفیت و توان اقتصادی اروپا در مقایسه با شرکتهای اروپایی است، وارد اینستکس میشوند و امروز همه میدانند که اینستکس صرفا یک شرکت واسط برای تبادل نفت در برابر غذاست.
با وجود تحریمها اصلاً قادر نیست نفت خود رابهفروش برساند. که تازه هر قدر که بتواند نفت بفروشد، در ازای آن تنها مجازبهخرید و تهیه غذا و دارو و امکانات پزشکی و درمانی است. تنها شرکتهای کوچک که از قبل در منطقه حضور داشتهاند با میزان توان محدود میتوانند وارد تجارت شوند که مجموع آنها بخش بسیار ناچیزی از نیازهای رژیم را پوشش میدهند که فاصلة پرنشدنی با نیازهای چندین میلیاردی رژیم دارد.
فلاحتپیشه عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس همبهرغم این که همسو با روحانی و طرفدار برجام است، میگوید: « این سازوکار فروش نفت در برابر غذا هم نیست و اروپا فقط خطهایی اعتباری برای خریداری نیازمندیهای کشور ایجاد کرده است که جمهوری اسلامی باید تلاش کند تا سایر ملزومات تجاری مانند فروش نفت و... را در سازوکار بگنجاند».
حتی ظریف هم که اینستکس را حلوا حلوا میکند، از دستاورد سیاسی آن، آن هم در دراز مدت حرف میزند؛ بگذریم که منزوی شدن آمریکا را کهبهعنوان دستاورد سیاسی نقل میکند، جوک و پرت و پلاست. اما ظریف چرا آن را این طور حلوا حلوا میکند چونبههمین پوسته نیازمند است و آن را تضمینی برای بقای رژیم میداند در غیر این صورت باید برجام رابهکلی نفی کند و آن چنان که دلواپسان میگویند از آن خارج شوند. و معنی خروج از برجام و نقض برجام هم روشن است.
قرار گرفتن در ذیل بند ۷ منشور ملل متحد. کمااین که خود خامنهای هم که برجام اروپایی را شوخی تلخ مینامد، نمیتواند و تابهحال جرأت نکرده صراحتاً از خروج از برجام حرف بزند و روشن است که شرکت رژیم در نشست برجام و متعهد شدنبهرعایت تعهدات برجامی بدون موافقت خامنهای امکان پذیر نبود. این همان بنبست مرگباری است که رژیم گرفتار آن است؛ نه پای رفتن از برجام را دارد و نه تاب ماندگاری در آن را!
س: اگر رژیم آن طور که گفتید محتاج اینستکس است و منافع اقتصادی سیاسی و امنیتی اروپا هم همین را، یعنی ماندن رژیم در برجام را، اقتضا میکند؛ پس دیگر چه پیچی و چه تضادی هست که این موضوع یک سال در حالت تعلیق بود و الان هم وضعیت مبهم و بسیار ناپایداری دارد؟
ج: این یک توهم است که گویا بدون حل مسألة بنیادین سیاسی بتوان با ساز و کارهای اقتصادی و مکانیسمهایی از قبیل اینستکس بتوان مسألهیی حل کرد. مسألة بنیادین سیاسی هم یعنی این که میخواهد از اتمی و موشکی و دخالتهای تروریستی که خودش اینها را مؤلفههای قدرت خود تلقی می کند، دست بردارد یا نه؟
خامنهای در یکی از سخنرانیهای اخیر خودبههمین مسأله اشاره کرد و گفت آنها در مذاکره با ما میخواهند ما از مؤلفههای قدرت و از عمق استراتژیک خود دست برداریم و ما هم دست برنمی داریم و مذاکره از نظر ما تسلیم و ذلت است. با این همه نمیتواند همین را عملی کند و زیر میز مذاکره بزند و تلاش میکند با کجدار و مریز و از این ستونبهآن ستون برای خود زمان بخرد.
اما واقعیت جامعة ایران و صورت مسألة اصلی ایران که همة مسائل و بحرانهای دیگر زاییدة آن هستند، وضعیت انفجاری و وضعیت انقلابی جامعه است. جنگی است که بین مردم و مقاومت ایران با تمامیت رژیم جریان دارد. ریشة بنبست رژیم و بحرانهایش اینجاست.
صرفنظر از آن که این مقاومت ایران است که این بحرانها را گریبانگیر رژیم کرده،بهفرض محال اگر در همین نقطة کنونی هم عنصر مقاومت را از معادله حذف کنیم، مسأله اساساً فرق خواهد کرد و در آن صورت هم رژیم امکان انتخاب دارد و هم مماشاتگران بینالمللی میتوانندبهامداد رژیم بشتابند.
اما واقعیت همچنان که احمد خرم از وزیران دولت آخوند خاتمی میگوید این است که در جدل با مخالفان برجام که بر طبل خروج از برجام میکوبند،بهطور سربسته خطر قیام رابهآنها گوشزد کرده و هشدار میدهد: «بخش زیادی از مردم زیرخط فقر مطلق و همچنین عده کثیری هم روی خط فقر روزگار سپری میکنند تا بتوانیم از مخالفان سیاست خارجی کشور بپرسیم، چطور میتوانند با وجود این آمار و ارقام همچنان ساز مخالف را کوک کنند؟...بههرحال مردم وقتی مشکلاتشان روزبهروز بیشتر میشود، امکان دارد تحتتاثیر قرار بگیرند».
مطالب مرتبط
بیم و امید و دعوا بر سر اینستکس
اینستکس، روزنه امید یا کلاه گشاد!