درهمشکستگی و درماندگی همه جانبه در پایان سال
درهمشکستگی و درماندگی همه جانبه در پایان سال
گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی
در پایان سال۹۷، آخوند روحانی اقدام به یک سفر دیگر استانی کرد تا به بهانة آن هر چه میتواند سخنرانی کند و با حرف درمانی، همة بحرانها و معضلات رژیم را حل شده یا رو به حل جلوه دهد. اما از بخت بدش، مجبور شد بخش زیادی از این گفتار درمانیها را هم به پاسخ به حملات و طعنه و تعریضهای باند رقیب که دولت او را عامل و علت اصلی وضعیت وحشتناک کنونی نظام میدانند، اختصاص دهد. در این گزارش نگاهی داریم به تک و پاتکهای دو باند نظام به یکدیگر که از خلال آنها تا حدودی میتوانیم تصویری از وضعیت کنونی نظام را هم به دست بیاوریم:
آخوند روحانی در سفر خود به استان بوشهر و در جلسة شورای اداری استان در پاسخ به حملات تند روز قبل پاسدار جعفری سرکردة کل سپاه پاسداران که دولت روحانی را به عنوان مسبب شرایط فاجعهبار کنونی نظام مورد حمله قرار داده بود، جواب داد.
روحانی با لحن بسیار ضعیفی در جواب پاسدار جعفری با بیان این که: «اگر مشکلی داریم به فرد، مدیر و دولتی خاص مربوط نمیشود و در شرایط تحریم و فشار اداره و مدیریت کشور سختتر میشود». افزود: «اگر مدیریت ضعیف بود، چطور توانستیم در طول این مدت ۱۵ فاز پارس جنوبی را به بهرهبرداری رسانده و تولید بنزین را ۲ برابر کرده و کمکهای شایانی به حفظ محیط زیست کنیم».
آخوند روحانی البته به این طعنة باند رقیب جواب نداد که همة طرحهایی را که او در این سفر افتتاح کرد، قبلاً چند بار دیگر افتتاح شده است! روحانی در برابر حملات باند رقیب که او را به کرنش و ذلت در برابر غرب متهم میکنند، یک ژست خندهدار استکبار ستیزانه گرفت و از قوة قضاییه خواست که «سران آمریکا و طراحان تحریم را به خاطر جنایت علیه بشریت، در داخل و خارج تحت پیگرد قرار دهد».
روحانی در ادامة این قبیل فیگورها و اظهاراتی از قبیل این که «هر جا مشکلی میبینیم، باید دشمنان این ملت از جمله آمریکا و صهیونیستها را لعنت کنیم». اما بار دیگر از برجام به عنوان «یک توافق بسیار مهم یک خدمت بینظیر و تاریخی» دفاع کرد و تأکید نمود که همچنان این راه را ادامه خواهد داد و در مورد نتایج برجام هم آن را با جنگ مقایسه کرد و گفت: « جنگ بدون زخمی و کشته و آسیب دیدن نداریم. یا اینکه شما قبول ندارید که اصلاً در شرایط جنگی هستید که اگر اینگونه است، بگویید». این جنگ در مدارهای پایینتر رژیم عریانتر و شدیدتر جریان دارد.
در همین رابطه فریدون مجلسی از دیپلوماتهای سابق رژیم از باند اصلاح طلب نسبت به عواقب رد لوایح FATF توسط مجمع تشخیص هشدار داد و گفت: «اگر مجمع تشخیص مصلحت نظام که بخشی از اعضای آن با FATF مخالف هستند، FATF را تصویب کند که نشان میدهد عقلانیت بر شعار پیروز شده است. اگر FATF به تصویب نرسد، جایی برای ادامه کار دولت نخواهد ماند».
این کارشناس سیاسی باند روحانی با اشاره به این که اختیارات دولت روحانی در حال حاضر هم تکهپاره و شقه شده افزود: «دولتی که رییس آن جایش را به یک تروییکا داده است و ریاست فردی تبدیل به یک ریاست مشترک با قوای دیگر شده است. من فکر میکنم که باید بعد از به تصویب نرسیدن FATF پایان یک خط و یک دوران را در ایران متصور باشیم».
اما باند رقیب به این هم قانع نیست و صفار هرندی یکی از مهرههای این باند که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، خواستار تغییر ساختار رژیم و جایگزینی رئیس جمهور با نخستوزیر شد تا نظام ناچار از تحمل یک رئیس جمهور فشل و ناکارآمد، به مدت ۴سال یا ۸سال دیگر نباشد.
«در حقیقت اسمش برای ما خیلی مطرح نیست، مثلا ممکنه ما بگیم یه رئیس جمهوری باید داشته باشیم جانب یک دستگاهی مثل مجلس باشه هر روز ازش حساب بکشن و باید پاسخگو باشه و اگر هم یک روز دیدند پاسخگو نیست بگذارندش کنار یکی دیگر را بیاورند. مشکل ما این است که الان وقتی یک رئیس انتخاب میکنیم فکر میکنیم که حداقل ۴سال و غالبا ۸سال باید تحمل بشود، حتی اگر به این نتیجه برسیم که کارکردش خیلی ناچیز شده. حتی اگر مثلا در مقام حالا نظر سنجیها و اینها زیر ۱۰درصد رسیده، آیا باید این طور باشه؟».
گزارشی که دیدیم به رویدادها و تحولات رژیم در همین یکی دو روز اخیر و به آخرین روزهای سال اختصاص داشت؛ اما الان میخواهیم دامنة دید و نگاه خودمون رو گسترش بدیم به کل سال۹۷ تا در حدی که وقت محدود گفتگومون اجازه میده ببینیم که سال گذشته چگونه بود و چگونه طی شد؟ این سؤالی است که با مهمان برنامة امروز، خسرو شکراللهی در میان میگذاریم:
ج: من سال۹۷ رو اگر بخواهم در کوتاهترین عبارات توصیف کنم، میگم سال۹۷، سال قیامها، پیشروی خیرهکنندة مقاومت و سال شکست و بن بست همهجانبة رژیم بود. حرف خود خامنهای در ۱۲مهرماه گذشته که گفت: « «ما البته مشکل اقتصادی داریم؛ اقتصاد نفتی داریم که این خودش عیب بزرگ است.
فرهنگ صرفهجویی نداریم؛ بسیار ضعیف است. اسراف عیب است. این عیوب را ما داریم ولی عیب واقعی اینها نیست. عیب واقعی بنبست است که بحمدالله نداریم. ما بنبست نداریم.». و بعد تاکید کرد که ترویج وجود بنبست، بزرگترین خیانت است.
و همین بیان معکوس خودش گویای این است که رژیم در همة زمینهها در بنبست و قفل کامل است که در همة زمینهها خودش را نشان می دهد؛ مثلاً در مورد لوایح افایتی اف این بنبست خیلی واضح است و بنبست واژهای است که خود مهرهها و رسانههای رژیم هم به وفور آن را به کار میبرند و به آن اعتراف میکنند.
در مورد پیشروی مقاومت هم خیلی شاخصها وجود دارد از رشد و گسترش کمی و کیفی کانونهای شورشی تا حرکتهای اعتراضی که در واقع به صحنة ثابت خیابانهای شهرهای سراسر کشور تبدیل شده و از عقبنشینی رژیم در برابر خواستههای بخشی از غارت شدگان توسط مؤسسات اعتباری رژیم که ایادی رژیم اعتراف کردند از ترس پیوند و جوش خوردن آنها با مجاهدین و مقاومت سازمان یافته مجبور شدند ۳۰هزار میلیارد تومان به آنها پرداخت کنند.
ج: بله اگر چه ما در سال۹۷ با قیامی در ابعاد قیام دی ماه مواجه نبودیم، اما واقعیت این است که قیام دی ماه امتدار پیدا کرد به سال ۹۷ و همان قیام با همان کاراکتر یعنی با خواست سرنگونی تمامیت رژیم خود را در ۴قیام در مناطق و استانهای مختلف کشور خود را نشان داد. در کازرون، در اهواز، در قیام مرداد در شهرهای مختلف کشور و در قیام بازاریان کسبة تهران که هر کدام اینها چند روز ادامه داشت.
علاوه بر اینها ما با چندین رشته حرکتهای اعتراضی سراسری اقشار مختلف مواجه بودیم که کیفیتی جدید در حرکتهای اعتراضی را به نمایش میگذاشت بخصوص به لحاظ سازمانیافتگی و سراسری بودن، از جمله اعتصاب کامیونداران، معلمان، اعتصاب کارگران هفتتپه و فولاد اهواز و غیره...
ج: بنا به تجربه این سالها، وقتی خامنهای سالی را با عبارات تبلیغاتی نامگذاری میکند باید یقین کرد که آن سال در همان زمینه وضعیت زارتر از همیشه خواهد بود. در زمینة تولید هم همین طور شد. تعطیلی سلسلهوار پرشتاب کارخانهها و صنایع ادامه پیدا کرد و دامنة آن حتی به اصناف مانند رستورانها هم کشیده شد.
در حال حاضر کارگران ایران سیاهترین دوران تاریخ خود را در همة دهههای اخیر دارند میگذرانند، شاخص این که کارگران شاغل اگر حقوق و دستمزد خود را دریافت کنند، دریافتی ماه آنها تنها هزینههای یک هفتة آنها را جواب میدهد. بنا به آمار ارائه شده توسط خود رژیم و مقامهای حکومتی، ۷۰درصد کارگران و تقریباً تمام بازنشستگان زیر خط فقر روزگار میگذرانند. و این تازه مربوط به کارگران شاغل است.
کشاورزان وضعیتی بدتر از کارگران دارند و هزاران روستا با فرار روستاییان گرسنه و پناه آوردنشان به حاشیةشهرها متروکه و خالی اس سکنه شدهاند. شکست و بنبست رژیم در زمینة اقتصادی بارزتر و نمایانتر از سایر عرصههاست، رژیم با هر اندازه دجالیت و پروپاگاند و به قول خامنهای در سفید جلوه دادن سیاهیها که واقعاً در آن تبحر دارد چون با عدد و رقم سر و کار دارد، در این رابطه دستش خیلی بسته است. رژیم که قبلاً آثار تحریمها را انکار میکند، الان آه و فغانش به آسمان برخاسته و از تحریمهای خفه کننده به آسمان بلند است.
تنها یک مقایسة سرانگشتی بین شرایط امروز و شرایط سال قبل گویای واقعیت است. سال گذشته نرخ ارز ۳۸۰۰ تومان بود و امسال حدود ۱۴، ۱۵هزار تومان یعنی حدود ۴ برابر، نرخ سایر کالاها هم به همین ترتیب افزایش یافته است. در حال حاضر بنا به آمارهای رسمی که البته از آمارهای واقعی فاصلة زیاد دارند، نرخ تورم بیش از 42درصد تورم در ارزاق و کالاهای اساسی بیش از ۶۰ درصد است. نرخ رشد اقتصادی منهای ۴ است.
بودجه ۹۸ با کسر بودجه وحشتناک ۵۰ درصدی مواجه است. در گزارشها داشتیم که پرداخت حقوق پاسدارها و بسیجیها به تأخیر افتاده است. حسن نصرالله رئیس حزبالله لبنان که قبلاً در یک سخنرانی گفته بود که همه چیز ما را رژیم ایران تأمین میکند و تا وقتی ایران پول داشته باشد ما هم داریم. مزدوران و مواجب بگیران خود را جمع کرده بود و گفته بود اوضاع مالی خراب است و باید صرفه جویی پیشه کنند.
ج: بسیار مشکل است که آدم بتواند بگوید وضعیت اقتصادی رژیم خرابتر و داغانتر است یا وضعیت سیاسی؟ در سیاست خارجی سال۹۷ سال تحریمها، سال انزوای فزاینده، سال افشای طرحها و توطئه های تروریستی رژیم هم در فضای حقیقی و هم در فضای مجازی، سال دستگیری و اخراج سلسلهوار دیپلوماتها و عوامل تروریستی رژیم در کشورهای مختلف و سال محکومیتهای پی در پی بینالمللی در مجامع بینالمللی بود.
یکی از شاخصهای این طرد و انزوا اجلاس ورشو و ائتلاف و اجماعی بود که آنجا علیه رژیم شکل گرفت و بعداً این جریان در کنفرانس مونیخ هم ادامه پیدا کرد و البته در تمام این موارد، در کفة دیگراین ترازو موقعیت و اعتبار مجاهدین و مقاومت ایران بودکه به هر اندازه که رژیم در سراشیب طرد و انزوا پایین میغلتید.
به همان نسبت موقعیت مجاهدین اوج و اعتلا پیدا میکرد، که سوز و گداز و ناله و فریاد بالاترین سردمداران رژیم و در رأس همه خود خامنهای را در پی داشت که در قبال تبلیغات و اظهار خوشحالی ایادی خود در سالگرد انقلاب بهمن که آی دیدید سرنگون نشدیم به آنها هشدار داد که طرح دشمن فریب است که برای سال۹۷ جنجال کنند و نقشة اصلی آنها برای سال۹۸ باشد و به این ترتیب به تمام اجزای رژیمش آماده باش داد.
ج: شاید بتوان این برآیند را در وضعیت رژیم نشان داد که قفل و درماندگی همه جانبة رژیم چنان است که از یک طرف هر دو باند به آن اذعان میکنند. از قفل و بلاتکلیفی در مورد مبرمترین مسائل رژیم مثل تصویب لوایح اف ای تی اف تا رابطه با اروپا، تا مسائل اقتصادی و بحرانهای مختلفی که رژیم با آنها دست به گریبان است.
این قفل خود را در شکست پروژة روحانی نشان میدهد که یکی از مهمترین پروژههای سیاسی امنیتی رژیم بود و رژیم میخواست از طریق او و برجام و رابطه با غرب برای خودش فرجة بقا بخرد. اما هم باند خامنهای که علنا مثل همین حرفهای صفار هرندی که در گزارشی که پخش شد دیدیم اعتراف میکند که روحانی جنازهای است که روی دست نظام مانده تا آنجا که پیشنهاد تغییر ساختار حکومتی را میدهد که البته خیال خامی بیش نیست.
و در باند خود روحانی هم میگویند که با بیانها و تعابیر مختلف به همین واقعیت اذعان میکنند و روحانی را تمام شده مینامند، باز هم برای کوتاه شدن صحبت به حرفهای فریدون مجلسی که در همین گزارش پخش شد اشاره میکنم که اگر FATF تصویب نشود، پایان یک خط و یک دوران خواهد بود.
اما شاخص خیلی روشنتر و ملموستر از اینها باز هم حرفهای خود ولی فقیه ارتجاع است که در هفتههای اخیر هر بار به میدان آمده یک ترجیع بند را خطاب به نیروها و بالاترین مقامهای رژیمش تکرار کرده است: نترسید! نترسید! و مأیوس و ناامید نباشید!
۱- روز ۱۹ بهمن به رغم این که خامنهای برای نمایش چهل سالگی به صحنه آمده بود، خطاب به نظامیان رژیم که با آنها دیدار میکرد چند بار تکرار کرد« از دشمن نترسید».
۲- روز ۶ اسفند هم دو باره و این بار خطاب به مسئولان سه قوه نظام از آنها خواست که « افسردگی و ملالت و بی حوصلگی را از خودشان دور کنند. ناامیدی را ازخودشان دور کنند».
۳- روز ۹اسفند هم در حالی که نیروها و کارگزاران نظام را ملت ایران می نامید گفت «هدف دشمن اینه که ملت ایران از ورود در میدان بترسد و مایوس باشد».
۴- ۲۳ اسفند در دیدار با خبرگان: «نباید در مقابل حوادث دچار ترس و دلهره شد». و «چرا انسان باید مأیوس باشد؟».
یکی از تحلیلگران معروف روزنامة لوموند در جریان قیام دی ماه نوشته بود که در ایران ترس از اردوی مردم به اردوی حاکمان نقل مکان کرده است و فریادهای نترسید نترسید! خامنهای بهترین گواه این حقیقت و پیروزی مقاومت مردم ایران است.
مطالب مرتبط:
سال نو با کابوس سرنگونی
شقه و شکاف درونی و «تعارض افکار عمومی» با نظام!
گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی
در پایان سال۹۷، آخوند روحانی اقدام به یک سفر دیگر استانی کرد تا به بهانة آن هر چه میتواند سخنرانی کند و با حرف درمانی، همة بحرانها و معضلات رژیم را حل شده یا رو به حل جلوه دهد. اما از بخت بدش، مجبور شد بخش زیادی از این گفتار درمانیها را هم به پاسخ به حملات و طعنه و تعریضهای باند رقیب که دولت او را عامل و علت اصلی وضعیت وحشتناک کنونی نظام میدانند، اختصاص دهد. در این گزارش نگاهی داریم به تک و پاتکهای دو باند نظام به یکدیگر که از خلال آنها تا حدودی میتوانیم تصویری از وضعیت کنونی نظام را هم به دست بیاوریم:
خبر و نظر
آخوند روحانی در سفر خود به استان بوشهر و در جلسة شورای اداری استان در پاسخ به حملات تند روز قبل پاسدار جعفری سرکردة کل سپاه پاسداران که دولت روحانی را به عنوان مسبب شرایط فاجعهبار کنونی نظام مورد حمله قرار داده بود، جواب داد.
روحانی با لحن بسیار ضعیفی در جواب پاسدار جعفری با بیان این که: «اگر مشکلی داریم به فرد، مدیر و دولتی خاص مربوط نمیشود و در شرایط تحریم و فشار اداره و مدیریت کشور سختتر میشود». افزود: «اگر مدیریت ضعیف بود، چطور توانستیم در طول این مدت ۱۵ فاز پارس جنوبی را به بهرهبرداری رسانده و تولید بنزین را ۲ برابر کرده و کمکهای شایانی به حفظ محیط زیست کنیم».
آخوند روحانی البته به این طعنة باند رقیب جواب نداد که همة طرحهایی را که او در این سفر افتتاح کرد، قبلاً چند بار دیگر افتتاح شده است! روحانی در برابر حملات باند رقیب که او را به کرنش و ذلت در برابر غرب متهم میکنند، یک ژست خندهدار استکبار ستیزانه گرفت و از قوة قضاییه خواست که «سران آمریکا و طراحان تحریم را به خاطر جنایت علیه بشریت، در داخل و خارج تحت پیگرد قرار دهد».
روحانی در ادامة این قبیل فیگورها و اظهاراتی از قبیل این که «هر جا مشکلی میبینیم، باید دشمنان این ملت از جمله آمریکا و صهیونیستها را لعنت کنیم». اما بار دیگر از برجام به عنوان «یک توافق بسیار مهم یک خدمت بینظیر و تاریخی» دفاع کرد و تأکید نمود که همچنان این راه را ادامه خواهد داد و در مورد نتایج برجام هم آن را با جنگ مقایسه کرد و گفت: « جنگ بدون زخمی و کشته و آسیب دیدن نداریم. یا اینکه شما قبول ندارید که اصلاً در شرایط جنگی هستید که اگر اینگونه است، بگویید». این جنگ در مدارهای پایینتر رژیم عریانتر و شدیدتر جریان دارد.
جنگ عریان
در همین رابطه فریدون مجلسی از دیپلوماتهای سابق رژیم از باند اصلاح طلب نسبت به عواقب رد لوایح FATF توسط مجمع تشخیص هشدار داد و گفت: «اگر مجمع تشخیص مصلحت نظام که بخشی از اعضای آن با FATF مخالف هستند، FATF را تصویب کند که نشان میدهد عقلانیت بر شعار پیروز شده است. اگر FATF به تصویب نرسد، جایی برای ادامه کار دولت نخواهد ماند».
این کارشناس سیاسی باند روحانی با اشاره به این که اختیارات دولت روحانی در حال حاضر هم تکهپاره و شقه شده افزود: «دولتی که رییس آن جایش را به یک تروییکا داده است و ریاست فردی تبدیل به یک ریاست مشترک با قوای دیگر شده است. من فکر میکنم که باید بعد از به تصویب نرسیدن FATF پایان یک خط و یک دوران را در ایران متصور باشیم».
اما باند رقیب به این هم قانع نیست و صفار هرندی یکی از مهرههای این باند که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، خواستار تغییر ساختار رژیم و جایگزینی رئیس جمهور با نخستوزیر شد تا نظام ناچار از تحمل یک رئیس جمهور فشل و ناکارآمد، به مدت ۴سال یا ۸سال دیگر نباشد.
«در حقیقت اسمش برای ما خیلی مطرح نیست، مثلا ممکنه ما بگیم یه رئیس جمهوری باید داشته باشیم جانب یک دستگاهی مثل مجلس باشه هر روز ازش حساب بکشن و باید پاسخگو باشه و اگر هم یک روز دیدند پاسخگو نیست بگذارندش کنار یکی دیگر را بیاورند. مشکل ما این است که الان وقتی یک رئیس انتخاب میکنیم فکر میکنیم که حداقل ۴سال و غالبا ۸سال باید تحمل بشود، حتی اگر به این نتیجه برسیم که کارکردش خیلی ناچیز شده. حتی اگر مثلا در مقام حالا نظر سنجیها و اینها زیر ۱۰درصد رسیده، آیا باید این طور باشه؟».
گفتگوی سیاسی
گزارشی که دیدیم به رویدادها و تحولات رژیم در همین یکی دو روز اخیر و به آخرین روزهای سال اختصاص داشت؛ اما الان میخواهیم دامنة دید و نگاه خودمون رو گسترش بدیم به کل سال۹۷ تا در حدی که وقت محدود گفتگومون اجازه میده ببینیم که سال گذشته چگونه بود و چگونه طی شد؟ این سؤالی است که با مهمان برنامة امروز، خسرو شکراللهی در میان میگذاریم:
س: به عنوان اولین سؤال، شما سال۹۷ رو در کوتاهترین عبارات چطور توصیف میکنید؟
ج: من سال۹۷ رو اگر بخواهم در کوتاهترین عبارات توصیف کنم، میگم سال۹۷، سال قیامها، پیشروی خیرهکنندة مقاومت و سال شکست و بن بست همهجانبة رژیم بود. حرف خود خامنهای در ۱۲مهرماه گذشته که گفت: « «ما البته مشکل اقتصادی داریم؛ اقتصاد نفتی داریم که این خودش عیب بزرگ است.
فرهنگ صرفهجویی نداریم؛ بسیار ضعیف است. اسراف عیب است. این عیوب را ما داریم ولی عیب واقعی اینها نیست. عیب واقعی بنبست است که بحمدالله نداریم. ما بنبست نداریم.». و بعد تاکید کرد که ترویج وجود بنبست، بزرگترین خیانت است.
و همین بیان معکوس خودش گویای این است که رژیم در همة زمینهها در بنبست و قفل کامل است که در همة زمینهها خودش را نشان می دهد؛ مثلاً در مورد لوایح افایتی اف این بنبست خیلی واضح است و بنبست واژهای است که خود مهرهها و رسانههای رژیم هم به وفور آن را به کار میبرند و به آن اعتراف میکنند.
در مورد پیشروی مقاومت هم خیلی شاخصها وجود دارد از رشد و گسترش کمی و کیفی کانونهای شورشی تا حرکتهای اعتراضی که در واقع به صحنة ثابت خیابانهای شهرهای سراسر کشور تبدیل شده و از عقبنشینی رژیم در برابر خواستههای بخشی از غارت شدگان توسط مؤسسات اعتباری رژیم که ایادی رژیم اعتراف کردند از ترس پیوند و جوش خوردن آنها با مجاهدین و مقاومت سازمان یافته مجبور شدند ۳۰هزار میلیارد تومان به آنها پرداخت کنند.
س: قیام که در دی ماه ۹۶ بود و ما در سال ۹۷ دیگه با قیامی در ابعاد اون مواجه نبودیم؛ اما چرا شما سال ۹۷ رو سال قیام و پیشروی قیام توصیف میکنید؟
ج: بله اگر چه ما در سال۹۷ با قیامی در ابعاد قیام دی ماه مواجه نبودیم، اما واقعیت این است که قیام دی ماه امتدار پیدا کرد به سال ۹۷ و همان قیام با همان کاراکتر یعنی با خواست سرنگونی تمامیت رژیم خود را در ۴قیام در مناطق و استانهای مختلف کشور خود را نشان داد. در کازرون، در اهواز، در قیام مرداد در شهرهای مختلف کشور و در قیام بازاریان کسبة تهران که هر کدام اینها چند روز ادامه داشت.
علاوه بر اینها ما با چندین رشته حرکتهای اعتراضی سراسری اقشار مختلف مواجه بودیم که کیفیتی جدید در حرکتهای اعتراضی را به نمایش میگذاشت بخصوص به لحاظ سازمانیافتگی و سراسری بودن، از جمله اعتصاب کامیونداران، معلمان، اعتصاب کارگران هفتتپه و فولاد اهواز و غیره...
س: اجازه بدیم بریم سراغ سایر مؤلفهها، خامنهای در ابتدای سال۹۷، این سال را سال «حمایت از کالای ایرانی» نامگذاری کرد، در زمینة اقتصادی و تولید وضعیت رژیم از چه قرار بود؟
ج: بنا به تجربه این سالها، وقتی خامنهای سالی را با عبارات تبلیغاتی نامگذاری میکند باید یقین کرد که آن سال در همان زمینه وضعیت زارتر از همیشه خواهد بود. در زمینة تولید هم همین طور شد. تعطیلی سلسلهوار پرشتاب کارخانهها و صنایع ادامه پیدا کرد و دامنة آن حتی به اصناف مانند رستورانها هم کشیده شد.
در حال حاضر کارگران ایران سیاهترین دوران تاریخ خود را در همة دهههای اخیر دارند میگذرانند، شاخص این که کارگران شاغل اگر حقوق و دستمزد خود را دریافت کنند، دریافتی ماه آنها تنها هزینههای یک هفتة آنها را جواب میدهد. بنا به آمار ارائه شده توسط خود رژیم و مقامهای حکومتی، ۷۰درصد کارگران و تقریباً تمام بازنشستگان زیر خط فقر روزگار میگذرانند. و این تازه مربوط به کارگران شاغل است.
کشاورزان وضعیتی بدتر از کارگران دارند و هزاران روستا با فرار روستاییان گرسنه و پناه آوردنشان به حاشیةشهرها متروکه و خالی اس سکنه شدهاند. شکست و بنبست رژیم در زمینة اقتصادی بارزتر و نمایانتر از سایر عرصههاست، رژیم با هر اندازه دجالیت و پروپاگاند و به قول خامنهای در سفید جلوه دادن سیاهیها که واقعاً در آن تبحر دارد چون با عدد و رقم سر و کار دارد، در این رابطه دستش خیلی بسته است. رژیم که قبلاً آثار تحریمها را انکار میکند، الان آه و فغانش به آسمان برخاسته و از تحریمهای خفه کننده به آسمان بلند است.
نرخ ارز
تنها یک مقایسة سرانگشتی بین شرایط امروز و شرایط سال قبل گویای واقعیت است. سال گذشته نرخ ارز ۳۸۰۰ تومان بود و امسال حدود ۱۴، ۱۵هزار تومان یعنی حدود ۴ برابر، نرخ سایر کالاها هم به همین ترتیب افزایش یافته است. در حال حاضر بنا به آمارهای رسمی که البته از آمارهای واقعی فاصلة زیاد دارند، نرخ تورم بیش از 42درصد تورم در ارزاق و کالاهای اساسی بیش از ۶۰ درصد است. نرخ رشد اقتصادی منهای ۴ است.
بودجه ۹۸ با کسر بودجه وحشتناک ۵۰ درصدی مواجه است. در گزارشها داشتیم که پرداخت حقوق پاسدارها و بسیجیها به تأخیر افتاده است. حسن نصرالله رئیس حزبالله لبنان که قبلاً در یک سخنرانی گفته بود که همه چیز ما را رژیم ایران تأمین میکند و تا وقتی ایران پول داشته باشد ما هم داریم. مزدوران و مواجب بگیران خود را جمع کرده بود و گفته بود اوضاع مالی خراب است و باید صرفه جویی پیشه کنند.
س: در زمینة سیاسی و سیاست خارجی چی؟ لطفا خیلی به اختصار بفرمایید که موقعیت بینالمللی رژیم در سال۹۷ رو چطور ارزیابی میکنید؟
ج: بسیار مشکل است که آدم بتواند بگوید وضعیت اقتصادی رژیم خرابتر و داغانتر است یا وضعیت سیاسی؟ در سیاست خارجی سال۹۷ سال تحریمها، سال انزوای فزاینده، سال افشای طرحها و توطئه های تروریستی رژیم هم در فضای حقیقی و هم در فضای مجازی، سال دستگیری و اخراج سلسلهوار دیپلوماتها و عوامل تروریستی رژیم در کشورهای مختلف و سال محکومیتهای پی در پی بینالمللی در مجامع بینالمللی بود.
یکی از شاخصهای این طرد و انزوا اجلاس ورشو و ائتلاف و اجماعی بود که آنجا علیه رژیم شکل گرفت و بعداً این جریان در کنفرانس مونیخ هم ادامه پیدا کرد و البته در تمام این موارد، در کفة دیگراین ترازو موقعیت و اعتبار مجاهدین و مقاومت ایران بودکه به هر اندازه که رژیم در سراشیب طرد و انزوا پایین میغلتید.
به همان نسبت موقعیت مجاهدین اوج و اعتلا پیدا میکرد، که سوز و گداز و ناله و فریاد بالاترین سردمداران رژیم و در رأس همه خود خامنهای را در پی داشت که در قبال تبلیغات و اظهار خوشحالی ایادی خود در سالگرد انقلاب بهمن که آی دیدید سرنگون نشدیم به آنها هشدار داد که طرح دشمن فریب است که برای سال۹۷ جنجال کنند و نقشة اصلی آنها برای سال۹۸ باشد و به این ترتیب به تمام اجزای رژیمش آماده باش داد.
س: خب برآیند همة اینهایی که گفتید چطوری و کجاها خودش رو نشون میده؟
ج: شاید بتوان این برآیند را در وضعیت رژیم نشان داد که قفل و درماندگی همه جانبة رژیم چنان است که از یک طرف هر دو باند به آن اذعان میکنند. از قفل و بلاتکلیفی در مورد مبرمترین مسائل رژیم مثل تصویب لوایح اف ای تی اف تا رابطه با اروپا، تا مسائل اقتصادی و بحرانهای مختلفی که رژیم با آنها دست به گریبان است.
این قفل خود را در شکست پروژة روحانی نشان میدهد که یکی از مهمترین پروژههای سیاسی امنیتی رژیم بود و رژیم میخواست از طریق او و برجام و رابطه با غرب برای خودش فرجة بقا بخرد. اما هم باند خامنهای که علنا مثل همین حرفهای صفار هرندی که در گزارشی که پخش شد دیدیم اعتراف میکند که روحانی جنازهای است که روی دست نظام مانده تا آنجا که پیشنهاد تغییر ساختار حکومتی را میدهد که البته خیال خامی بیش نیست.
و در باند خود روحانی هم میگویند که با بیانها و تعابیر مختلف به همین واقعیت اذعان میکنند و روحانی را تمام شده مینامند، باز هم برای کوتاه شدن صحبت به حرفهای فریدون مجلسی که در همین گزارش پخش شد اشاره میکنم که اگر FATF تصویب نشود، پایان یک خط و یک دوران خواهد بود.
اما شاخص خیلی روشنتر و ملموستر از اینها باز هم حرفهای خود ولی فقیه ارتجاع است که در هفتههای اخیر هر بار به میدان آمده یک ترجیع بند را خطاب به نیروها و بالاترین مقامهای رژیمش تکرار کرده است: نترسید! نترسید! و مأیوس و ناامید نباشید!
از جمله:
۱- روز ۱۹ بهمن به رغم این که خامنهای برای نمایش چهل سالگی به صحنه آمده بود، خطاب به نظامیان رژیم که با آنها دیدار میکرد چند بار تکرار کرد« از دشمن نترسید».
۲- روز ۶ اسفند هم دو باره و این بار خطاب به مسئولان سه قوه نظام از آنها خواست که « افسردگی و ملالت و بی حوصلگی را از خودشان دور کنند. ناامیدی را ازخودشان دور کنند».
۳- روز ۹اسفند هم در حالی که نیروها و کارگزاران نظام را ملت ایران می نامید گفت «هدف دشمن اینه که ملت ایران از ورود در میدان بترسد و مایوس باشد».
۴- ۲۳ اسفند در دیدار با خبرگان: «نباید در مقابل حوادث دچار ترس و دلهره شد». و «چرا انسان باید مأیوس باشد؟».
یکی از تحلیلگران معروف روزنامة لوموند در جریان قیام دی ماه نوشته بود که در ایران ترس از اردوی مردم به اردوی حاکمان نقل مکان کرده است و فریادهای نترسید نترسید! خامنهای بهترین گواه این حقیقت و پیروزی مقاومت مردم ایران است.
مطالب مرتبط:
سال نو با کابوس سرنگونی
شقه و شکاف درونی و «تعارض افکار عمومی» با نظام!