اوج بحران درونی در پایان سال ۹۷
اوج بحران درونی در پایان سال ۹۷
گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی
در آخرین روزهای سال۹۷ هستیم، خوبه که در پایان سال، نگاهی به وضعیت رژیم و مشخصاً وضعیت درونی رژیم بیندازیم و ببینیم در گرداب بحرانهایی که از همه طرف رژیم رو فرا گرفته، اوضاع داخلی رژیم از چه قراره؛ ابتدا توجهتون رو به گزارشی در این زمینه جلب میکنم:
خلیفة ارتجاع در اظهارات روز پنجشنبه ۲۳اسفند خطاب به خبرگان ارتجاع، اعتراف کرد که به خاطر سختی شرایط رژیم، اجزای نظام او به جان هم افتادهاند و همدیگر را مقصر میدانند و متهم میکنند. یک دوگانهٔ دیگری که حالا این هم آخریاش باشد، این است که ما در مواجههٔ با حوادث دائم به خودمان بپریم، مدام به خودمان انتقاد کنیم.
درون خودمان، من شما را مقصّر بدانم، شما من را مقصّر بدانید؛ این یک جور برخورد است که متأسّفانه در خیلی از مواقع پیش میآید که وقتی مجموعهها با سختی مواجه میشوند -حالا مجموعهها چه یک حزب باشد، چه یک دولت باشد، چه یک ملّت باشد- با سختی که مواجه میشوند، همدیگر را متّهم میکنند، یا اینکه نه، به جای اینکه سر همدیگر داد بکشیم، به تعبیر امام «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید»؛ طرف مقابل، او است.
بنده مکرّر در صحبتهای عمومی گفتهام، ما دچار این اشتباه نمیشویم که دشمن خودمان را نشناسیم؛ دشمن ما معلوم است. کسان دیگری هستند که علیه ما کار میکنند -امّا روی غفلت است یا مانند اینها- اینها اهمّیّتی ندارند؛ آن که دشمن واقعی است «وَ هَلُمَّ الخَطبَ فی ابن اَبی سُفیان»، که امیرالمؤمنین فرمود. [در مورد] آن قضایای این جوری بیخودی سر هم داد نکشیم، بیخودی با همدیگر دعوا نکنیم.
ببینیم واقعاً با چه کسی باید دعوا کرد، با چه کسی باید طرف شد؛ اما روضهخوانی وحدت ولی فقیه ارتجاع حتی به اندازة یک کف دست آب، بر آتش بحران درونی، حتی بر روی نزدیکترین و سرسپردهترین مهرههایش هم اثر نکرد و اکنون شاهد شعلهورتر شدن این آتش هستیم.
پاسدار جعفری سرکردة کل سپاه پاسداران روز گذشته طی مصاحبهیی که در رسانههای حکومتی انتشار یافته، به شدت دولت روحانی و شخص او را مورد حمله قرار داد و صراحتاً تهدید کرد. پاسدار جعفری گفت: «اگر جریانی بخواهد ذهن مردم را از اصول انقلاب اسلامی و خاصیتهای این حرکت و دستآوردهای مثبت آن به سمت سازش هدایت کند و بگوید مردم به نفع شماست که سازش کنید، قطعا سپاه مقابل آن میایستد.
باید بدانند که اگر سازش کنند، ذلت و بدبختی به بار میآید. سپاه با جریانی که با نفاق و دورویی، سازش را طور دیگری تبلیغ میکند، مبارزه همهجانبه کرده و آن را افشا میکند». سرکردة کل سپاه با بیان این که مشکل اصلی این است که «جریان اسلامی واقعی تاکنون در حاکمیت اجرایی کشور نبوده و این جریان بر اجرائیات کشور حاکم نبوده» گفت که دولت روحانی کشاورزی را نابود کرده است.
وی آن گاه شخص روحانی را به عنوان یک حراف که فقط حرف تحویل مردم میدهد به شدت مورد حمله قرار داد و گفت: « مردم حواس خود را جمع کنند. به این نگاه نکنند که در مناظره تلویزیونی، هر کسی رقیب خود را بهتر شکست داد، یا بهتر حرافی کرد و با دو کلمه، رقیب خود را شکست داد، به او رای بدهند. اگر قرار باشد پیروز صحنه انتخاب حرفزن خوبی باشد، همهی انقلاب می شود حرف. امروز هم حرف تحویل مردم میدهند».
آخوند روحانی که در ادامة سفرهای نمایشی و تبلیغاتی خود به استانهای کشور، امروز به استان بوشهر سفر کرده، خیلی زود حرفهای پاسدار جعفری در مورد خودش را اثبات کرد و باز هم به حرافی و گفتار درمانی رو آورد: « ما به حول و قوه الهی و با همه امکانات به کمک مردمی که سختیهای بیشتری را امروز تحمل میکنند، مردمی که دارای درآمد ثابت هستند امروز سختترین مشکلات را خواهند داشت.
آنهایی که درآمدشان متغیر است خودشان را با شرایط تطبیق میدهند برای همین در بودجه سال آینده که تقدیم مجلس کردیم برای آنهایی که درآمد ثابت دارند و برای همه کارمندان چه آنهایی که مشغول کار هستند و چه بازنشستگان که در مجموع حدود ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر هستند و برای همه کارگران که آنها هم حدود ۱۴ ملیون نفر هستند. تلاش کردیم که بتوانیم حقوق و مستمریشان را افزایش دهیم در همین زمینه سعی کردیم برای کارمندان حدود ۲۰ درصد و برای کارگران بیش از ۲۰ درصد برای سال آینده افزایش قائل باشیم.
البته این ۲۰ درصد کارمندان را با فرمول خاصی مجلس تبدیل به قانون کرده که براساس همان قانون عمل خواهیم کرد و در شورای کار این هفته حقوق کارگران نیز تصویب خواهد شد. رئیسجمهور با اشاره به اینکه تورم امسال ما بیش از بیست درصد بوده اما توان ما برای افزایش حقوق و دستمزد بیش از این نبوده و امیدواریم در سال آینده با کمک هم شرایط مطمئنتری برای مردم ایجاد کنیم که خیالشان از لحاظ قیمت ارز و کالا و مطمئن باشد».
به رغم این حرافیها و امید درمانیهای روحانی درماندگی دولت او چنان است که حتی آخوند خاتمی رئیس جمهور اسبق رژیم که سالهاست نقش نعش را در رژیم بازی میکند هم به روحانی پیشنهاد کرده است استعفا بدهد. این موضوع را علی صوفی از وزیران دولت خاتمی برملا کرده و گفته است که او در دیدار با اعضای باند اصلاح طلب مجلس ارتجاع که عنوان فراکسیون امید به خود دادهاند، گفته است: «اگر دولت موانعی در کار خود حس میکند... اگر این موارد به نیروهای بالادستی مربوط است یا قوای دیگر باید رئیسجمهور تعیین تکلیف کند. اگر نمیتواند موانع را برطرف کند کنار بکشد».
این تنها باصطلاح لیدر باند اصلاحات نیست که چنین مأیوس است. پاسدار سعید قاسمی سرکردة لباس شخصیهای خامنهای هم اگر بیش از او از اوضاع ناامید نباشد، کمتر از او نیست. کلیپ: دیشب تو قم نگاه میکردم فرمایشات آقا را که سؤال کردم از جمعیت حزبالله جمعیت حزبالله فرمان گام دوم را تو هزار نفر که برای آنها سخنرانی کردم فرمان گام دوم را چه قدر خوانده اید یک دهم دست بلند کردند. بلند شدم سر پا گفتم قم رهبر آمادگی ندارد برای پیام گام دوم. تو را بخواهد اجرا بکند چون اصلا نخوانده دستورالعمل تو را و انگار بنا نیست اصلا آن اتفاق بیفتد».
پاسدار قاسمی وضعیت رژیم را به یک بیمار سرطانی تشبیه کرده و با ابراز ناامیدی مطلق از این که این بیمار به حیات برگردد در جواب مجری میگوید: مجری: امید چی است راه چی است راه کار چی است؟ سعید قاسمی: شما برایتان امیدی متصور نیست چرا که شما نمیخواهید بر اساس این یعنی که آخرش چی میشود نمیدانم چی میشود
این گزارش رو دیدیم، با این گزارش سؤالهای متعددی به ذهن میرسه، اول این که این وضعیتی که در رژیم شاهد هستیم نسبت به مثلاً اول امسال چه تفاوتی کرده و چه سمت و سویی رو نشون میده؟ حرف سرکردة سپاه چه معنایی داره و آیا بیانگر یک خطه؟ حرفهای پاسدار قاسمی گویای چیه؟ و در این میان خط خود ولی فقیه ارتجاع چیه؟ و میخواد نظام رو به چه سمتی ببرد؟ اینها از جمله سؤالاتی است که امیدواریم در گفتگوی امروزمون با اسدالله مثنی بتونیم به اونها جواب بدیم. با ما همراه باشید.
ج: این گزارش بیانگر دو واقعیت مهم در رژیم است، یکی اوجگیری بحران درونی که مثلاً اگر با ابتدای سال مقایسه کنیم، یک کیفیت جدید است و البته قانونمند هم هست، شما ببینید یک سال پیش همة مؤلفههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تغییرات کیفی کرده، از خروج آمریکا از برجام تا شروع تحریمها که روز به روز شدیدتر شده، از وضعیت داخلی، قیامی که در ابتدای سال شروع شد و رژیم موفق به از بین بردن آن نشد.
و همین طور در طول سال ادامه پیدا کرد و به قول جهانگیری وضعیت جامعه مثل اتاق پر از گازی است که یک جرقه کافیه که به انفجار کشیده بشه. تا وضعیت اقتصادی که چون با عدد و رقم سر و کار داره، خودش به خوبی گویاست از قیمت ارزاق تا نرخ ارز که نسبت به سال گذشته در این موقع قیمتها ۴ تا ۵برابر شده، یعنی این که وضعیت اقتصادی ۴، ۵برابر بدتر و وخیمتر شده.
در این رابطه اجازه بدید به عنوان نمونه به یک قسمت از مقالة روزنامة حکومتی جهان صنعت امروز اشاره کنم که نوشته: «دشواری معیشت، گرانی، بیکاری، فسادهای کلان، کاهش شدید ارزش پول ملی، تضعیف بخش خصوصی و همچنین فضای کسبوکار و همه آن حوادثی که سبب میشوند هر از گاهی اعتصاب و تجمعی مقابل سازمانی و نهادی برپا شود، بحث ناخوشایندی در اجتماع و فضاهای عمومی شکل بگیرد.
یا کمپین و امواجی با هشتگ در شبکههای اجتماعی راه بیفتد، نشانههایی از همین زخم عمیق دارد، زخمی که انتظار میرفت دولت تدبیر و امید پس از اعتراضات دیماه گذشته نگران وخامتش شود و درصدد درمان و اصلاح آن برآید اما برعکس یا نمک بر آن پاشید یا به حال خود رهایش کرد».
روزنامة آرمان هم در شمارة امروزش نوشته است: «گرانیهای افسارگسیخته، کاهش جمعیت خانوارهای متوسط و افزوده شدن به درصد خانوارهای ضعیف و زیرخط فقر و در نتیجه رشد نارضایتی مردم. به گفته اقتصاددانان و متخصصان علوم اجتماعی منشا نارضایتی و اعتراضات مردمی ریشهی به ترتیب اقتصادی، اجتماعی و سپس سیاسی دارد. اگر این رشد نابسامانی اقتصادی در سه ماهه اول سال ۱۳۹۸ بخواهد ادامه داشته باشد، حتما به میزان اعتراضها افزوده و کنترل مشکل خواهد شد».
این وضعیتی که به اختصار تمام گفتم، طبعاً به درون رژیم میریزد و محصول آن همین اوجگیری بیسابقة بحرانی است که میبینیم. اما واقعیت دیگری که میخواستم بگویم همین چیزی است که این مقالة جهان صنعت به آن اشاره کرده بود. این که سررشتة امور، بجز البته سرکوب، انگار از دست رژیم خارج شده و ما این روزها مکرر این حرف را از زبان مهره ها یا در مطالب رسانه ها می شنویم و میخوانیم که همه چیز به امان خدا رها شده.
و دولت کنترلی بر امور ندارد. در همین گزارش که الان دیدیم، حرف پاسدار جعفری سرکردة سپاه هم همین است و میگوید روحانی حراف است و فقط بلد است حرف بزند. کشاورزی نابود شده و همه چیز در حال نابودی است. اما به نظر من مهمتر از حرفهای جعفری، حرفهای پاسدار سعید قاسمی است...
ج: البته حرف جعفری خیلی مهم است، از جمله به همین دلیل که شما میگویید به خاطر این که سرکردة سپاه پاسداران است و وقتی میگوید: «اگر جریانی بخواهد ذهن مردم را از اصول انقلاب اسلامی و خاصیتهای این حرکت و دستآوردهای مثبت آن به سمت سازش هدایت کند و بگوید مردم به نفع شماست که سازش کنید، قطعا سپاه مقابل آن میایستد... و سپاه با جریانی که با نفاق و دورویی، سازش را طور دیگری تبلیغ میکند، مبارزه همهجانبه کرده و آن را افشا میکند ».
طبعاً این حرفها معنی دارد و همچنین آنجا که به زعم خودش به ریشة این وضعیت اشاره کرده و میگوید مشکل اصلی اینجاست که «جریان اسلامی واقعی با مبانی و تفکر اسلامی، تاکنون در حاکمیت اجرایی کشور نبوده و این جریان بر اجرائیات کشور حاکم نبوده». این هم خیلی معنی دارد.
ولی حرف پاسدار قاسمی از این نظر مهم است که چطور خود خامنهای هم که به قول خاتمی عمود خیمة نظام است، در کانونی ترین بخش نظام فرو ریخته است. توجه کنید که پاسدار قاسمی میگوید در جمع حزبالله قم سخنرانی میکرده و آنجا وقتی پرسیده که چه کسانی پیام گام دوم خامنهای را که باصطلاح خودشان مانیفست رژیم یا لااقل حزبالله محسوب میشود، خوانده؟ فقط ۱۰درصد دست بلند میکنند! البته روشن است که اکثر آن ۱۰درصد هم دروغ میگفتند و معلوم است که با چه انگیزههایی دست بلند کرده بودند.
نتیجه گیری را خود پاسدار قاسمی به دنبالش کرده است که خطاب به خامنهای میگوید حزبالله قم آمادگی ندارد به دنبال تو بیاید، اینها حتی پیام تو را نخواندهاند چه رسد که بخواهند اجرا کنند. حالا در آن اباطیل مسخرة خامنهای چی بوده که بخواهند اجرا کنند، بماند. مهم این است که این وضعیت نیروهای خلص نظام است. همانها که آخوند رئیسی در اولین سخنرانی خود پس از قرار گرفتن در مسند ریاست دستگاه قضایی خامنهای گفت میخواهد زمام کارها در قوة قضاییه را به دست حزبالله بسپارد. باز هم نتیجة نهایی را خود پاسدار قاسمی به صریحترین وجهی بیان میکند و میگوید «هیچ امیدی متصور نیست... آخرش چی میشود، نمیدانم!».
ج: این که اگر سپاه کارها را به دست بگیرد، به این معنی که از این به بعد رژیم تماماً در خط انقباض قرار بگیرد، اگر این فیالواقع برون رفت بود که تا حالا خود خامنهای این راه را میرفت. اما خود خلیفة ارتجاع خوب می داند که این راه نجات محسوب نمی شود. تنها میتوانیم بگوییم که حرف جعفری بیانگر یک گرایش قوی در رژیم است که راه حل را در شیوههای انقباضی جستجو می کنند.
وانگهی این حرف جعفری که سپاه «تاکنون در حاکمیت اجرایی کشور نبوده و این جریان بر اجرائیات کشور حاکم نبوده» یک دروغ بزرگ است. همه میدانند که از قضا عمدة امور از اقتصادی و حتی تا حساسترین خطوط سیاست خارجی دست سپاه بوده. صرف نظر از امور اقتصادی که نیازی به بیان ندارد که سپاه همة امور را قبضه کرده و در واقع به قول روحانی دولت با تفنگ بوده که ضمنا هم پول و هم رسانهها را در اختیار داشته و دارد. به قول برایان هوک وزیر خارجه واقعی رژیم، قاسم سلیمانی است و نه جواد ظریف و روحانی و ظریف به گفتة پمپئو تنها ویترین خارجی این دیکتاتوری مذهبی بودهاند.
بنابراین حرف جعفری و تلاش او برای سلب مسئولیت از خودش و از سپاه تنها بیان بنبست رژیم است کما این که حرف خامنه ای که در سخنرانی اخیرش باز هم درباره افایتیاف تعیین تکلیف نکرد و به دفاع از مدافعان آن برخاست و گفت به آنها اتهام نزنید و دعوا نکنید، بیانگر همین بنبست و بیراه حلی است.
مطالب مرتبط:
ارتباط مستقیم: «بنبست اف.ای.تی.اف و بحران حاکمیت آخوندی» – محمدعلی توحیدی
تئوریبافی «۱۱دوگانه» اعتراف خامنهای به بنبست نظام
گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی
در آخرین روزهای سال۹۷ هستیم، خوبه که در پایان سال، نگاهی به وضعیت رژیم و مشخصاً وضعیت درونی رژیم بیندازیم و ببینیم در گرداب بحرانهایی که از همه طرف رژیم رو فرا گرفته، اوضاع داخلی رژیم از چه قراره؛ ابتدا توجهتون رو به گزارشی در این زمینه جلب میکنم:
خبر و نظر
خلیفة ارتجاع در اظهارات روز پنجشنبه ۲۳اسفند خطاب به خبرگان ارتجاع، اعتراف کرد که به خاطر سختی شرایط رژیم، اجزای نظام او به جان هم افتادهاند و همدیگر را مقصر میدانند و متهم میکنند. یک دوگانهٔ دیگری که حالا این هم آخریاش باشد، این است که ما در مواجههٔ با حوادث دائم به خودمان بپریم، مدام به خودمان انتقاد کنیم.
درون خودمان، من شما را مقصّر بدانم، شما من را مقصّر بدانید؛ این یک جور برخورد است که متأسّفانه در خیلی از مواقع پیش میآید که وقتی مجموعهها با سختی مواجه میشوند -حالا مجموعهها چه یک حزب باشد، چه یک دولت باشد، چه یک ملّت باشد- با سختی که مواجه میشوند، همدیگر را متّهم میکنند، یا اینکه نه، به جای اینکه سر همدیگر داد بکشیم، به تعبیر امام «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید»؛ طرف مقابل، او است.
بنده مکرّر در صحبتهای عمومی گفتهام، ما دچار این اشتباه نمیشویم که دشمن خودمان را نشناسیم؛ دشمن ما معلوم است. کسان دیگری هستند که علیه ما کار میکنند -امّا روی غفلت است یا مانند اینها- اینها اهمّیّتی ندارند؛ آن که دشمن واقعی است «وَ هَلُمَّ الخَطبَ فی ابن اَبی سُفیان»، که امیرالمؤمنین فرمود. [در مورد] آن قضایای این جوری بیخودی سر هم داد نکشیم، بیخودی با همدیگر دعوا نکنیم.
ببینیم واقعاً با چه کسی باید دعوا کرد، با چه کسی باید طرف شد؛ اما روضهخوانی وحدت ولی فقیه ارتجاع حتی به اندازة یک کف دست آب، بر آتش بحران درونی، حتی بر روی نزدیکترین و سرسپردهترین مهرههایش هم اثر نکرد و اکنون شاهد شعلهورتر شدن این آتش هستیم.
پاسدار جعفری سرکردة کل سپاه پاسداران روز گذشته طی مصاحبهیی که در رسانههای حکومتی انتشار یافته، به شدت دولت روحانی و شخص او را مورد حمله قرار داد و صراحتاً تهدید کرد. پاسدار جعفری گفت: «اگر جریانی بخواهد ذهن مردم را از اصول انقلاب اسلامی و خاصیتهای این حرکت و دستآوردهای مثبت آن به سمت سازش هدایت کند و بگوید مردم به نفع شماست که سازش کنید، قطعا سپاه مقابل آن میایستد.
ذلت و بدبختی
باید بدانند که اگر سازش کنند، ذلت و بدبختی به بار میآید. سپاه با جریانی که با نفاق و دورویی، سازش را طور دیگری تبلیغ میکند، مبارزه همهجانبه کرده و آن را افشا میکند». سرکردة کل سپاه با بیان این که مشکل اصلی این است که «جریان اسلامی واقعی تاکنون در حاکمیت اجرایی کشور نبوده و این جریان بر اجرائیات کشور حاکم نبوده» گفت که دولت روحانی کشاورزی را نابود کرده است.
وی آن گاه شخص روحانی را به عنوان یک حراف که فقط حرف تحویل مردم میدهد به شدت مورد حمله قرار داد و گفت: « مردم حواس خود را جمع کنند. به این نگاه نکنند که در مناظره تلویزیونی، هر کسی رقیب خود را بهتر شکست داد، یا بهتر حرافی کرد و با دو کلمه، رقیب خود را شکست داد، به او رای بدهند. اگر قرار باشد پیروز صحنه انتخاب حرفزن خوبی باشد، همهی انقلاب می شود حرف. امروز هم حرف تحویل مردم میدهند».
آخوند روحانی که در ادامة سفرهای نمایشی و تبلیغاتی خود به استانهای کشور، امروز به استان بوشهر سفر کرده، خیلی زود حرفهای پاسدار جعفری در مورد خودش را اثبات کرد و باز هم به حرافی و گفتار درمانی رو آورد: « ما به حول و قوه الهی و با همه امکانات به کمک مردمی که سختیهای بیشتری را امروز تحمل میکنند، مردمی که دارای درآمد ثابت هستند امروز سختترین مشکلات را خواهند داشت.
آنهایی که درآمدشان متغیر است خودشان را با شرایط تطبیق میدهند برای همین در بودجه سال آینده که تقدیم مجلس کردیم برای آنهایی که درآمد ثابت دارند و برای همه کارمندان چه آنهایی که مشغول کار هستند و چه بازنشستگان که در مجموع حدود ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر هستند و برای همه کارگران که آنها هم حدود ۱۴ ملیون نفر هستند. تلاش کردیم که بتوانیم حقوق و مستمریشان را افزایش دهیم در همین زمینه سعی کردیم برای کارمندان حدود ۲۰ درصد و برای کارگران بیش از ۲۰ درصد برای سال آینده افزایش قائل باشیم.
تورم بیست درصد
البته این ۲۰ درصد کارمندان را با فرمول خاصی مجلس تبدیل به قانون کرده که براساس همان قانون عمل خواهیم کرد و در شورای کار این هفته حقوق کارگران نیز تصویب خواهد شد. رئیسجمهور با اشاره به اینکه تورم امسال ما بیش از بیست درصد بوده اما توان ما برای افزایش حقوق و دستمزد بیش از این نبوده و امیدواریم در سال آینده با کمک هم شرایط مطمئنتری برای مردم ایجاد کنیم که خیالشان از لحاظ قیمت ارز و کالا و مطمئن باشد».
به رغم این حرافیها و امید درمانیهای روحانی درماندگی دولت او چنان است که حتی آخوند خاتمی رئیس جمهور اسبق رژیم که سالهاست نقش نعش را در رژیم بازی میکند هم به روحانی پیشنهاد کرده است استعفا بدهد. این موضوع را علی صوفی از وزیران دولت خاتمی برملا کرده و گفته است که او در دیدار با اعضای باند اصلاح طلب مجلس ارتجاع که عنوان فراکسیون امید به خود دادهاند، گفته است: «اگر دولت موانعی در کار خود حس میکند... اگر این موارد به نیروهای بالادستی مربوط است یا قوای دیگر باید رئیسجمهور تعیین تکلیف کند. اگر نمیتواند موانع را برطرف کند کنار بکشد».
این تنها باصطلاح لیدر باند اصلاحات نیست که چنین مأیوس است. پاسدار سعید قاسمی سرکردة لباس شخصیهای خامنهای هم اگر بیش از او از اوضاع ناامید نباشد، کمتر از او نیست. کلیپ: دیشب تو قم نگاه میکردم فرمایشات آقا را که سؤال کردم از جمعیت حزبالله جمعیت حزبالله فرمان گام دوم را تو هزار نفر که برای آنها سخنرانی کردم فرمان گام دوم را چه قدر خوانده اید یک دهم دست بلند کردند. بلند شدم سر پا گفتم قم رهبر آمادگی ندارد برای پیام گام دوم. تو را بخواهد اجرا بکند چون اصلا نخوانده دستورالعمل تو را و انگار بنا نیست اصلا آن اتفاق بیفتد».
پاسدار قاسمی وضعیت رژیم را به یک بیمار سرطانی تشبیه کرده و با ابراز ناامیدی مطلق از این که این بیمار به حیات برگردد در جواب مجری میگوید: مجری: امید چی است راه چی است راه کار چی است؟ سعید قاسمی: شما برایتان امیدی متصور نیست چرا که شما نمیخواهید بر اساس این یعنی که آخرش چی میشود نمیدانم چی میشود
گفتگوی سیاسی
این گزارش رو دیدیم، با این گزارش سؤالهای متعددی به ذهن میرسه، اول این که این وضعیتی که در رژیم شاهد هستیم نسبت به مثلاً اول امسال چه تفاوتی کرده و چه سمت و سویی رو نشون میده؟ حرف سرکردة سپاه چه معنایی داره و آیا بیانگر یک خطه؟ حرفهای پاسدار قاسمی گویای چیه؟ و در این میان خط خود ولی فقیه ارتجاع چیه؟ و میخواد نظام رو به چه سمتی ببرد؟ اینها از جمله سؤالاتی است که امیدواریم در گفتگوی امروزمون با اسدالله مثنی بتونیم به اونها جواب بدیم. با ما همراه باشید.
س: جنگ و دعوا در رژیم، یک جریان مستمره و پدیدة جدیدی نیست، آیا با این گزارش ما شاهد تغییری در این جریان هستیم؟ و کلاً سمت و سوی این جریان چیه؟
ج: این گزارش بیانگر دو واقعیت مهم در رژیم است، یکی اوجگیری بحران درونی که مثلاً اگر با ابتدای سال مقایسه کنیم، یک کیفیت جدید است و البته قانونمند هم هست، شما ببینید یک سال پیش همة مؤلفههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تغییرات کیفی کرده، از خروج آمریکا از برجام تا شروع تحریمها که روز به روز شدیدتر شده، از وضعیت داخلی، قیامی که در ابتدای سال شروع شد و رژیم موفق به از بین بردن آن نشد.
و همین طور در طول سال ادامه پیدا کرد و به قول جهانگیری وضعیت جامعه مثل اتاق پر از گازی است که یک جرقه کافیه که به انفجار کشیده بشه. تا وضعیت اقتصادی که چون با عدد و رقم سر و کار داره، خودش به خوبی گویاست از قیمت ارزاق تا نرخ ارز که نسبت به سال گذشته در این موقع قیمتها ۴ تا ۵برابر شده، یعنی این که وضعیت اقتصادی ۴، ۵برابر بدتر و وخیمتر شده.
در این رابطه اجازه بدید به عنوان نمونه به یک قسمت از مقالة روزنامة حکومتی جهان صنعت امروز اشاره کنم که نوشته: «دشواری معیشت، گرانی، بیکاری، فسادهای کلان، کاهش شدید ارزش پول ملی، تضعیف بخش خصوصی و همچنین فضای کسبوکار و همه آن حوادثی که سبب میشوند هر از گاهی اعتصاب و تجمعی مقابل سازمانی و نهادی برپا شود، بحث ناخوشایندی در اجتماع و فضاهای عمومی شکل بگیرد.
زخم عمیق
یا کمپین و امواجی با هشتگ در شبکههای اجتماعی راه بیفتد، نشانههایی از همین زخم عمیق دارد، زخمی که انتظار میرفت دولت تدبیر و امید پس از اعتراضات دیماه گذشته نگران وخامتش شود و درصدد درمان و اصلاح آن برآید اما برعکس یا نمک بر آن پاشید یا به حال خود رهایش کرد».
روزنامة آرمان هم در شمارة امروزش نوشته است: «گرانیهای افسارگسیخته، کاهش جمعیت خانوارهای متوسط و افزوده شدن به درصد خانوارهای ضعیف و زیرخط فقر و در نتیجه رشد نارضایتی مردم. به گفته اقتصاددانان و متخصصان علوم اجتماعی منشا نارضایتی و اعتراضات مردمی ریشهی به ترتیب اقتصادی، اجتماعی و سپس سیاسی دارد. اگر این رشد نابسامانی اقتصادی در سه ماهه اول سال ۱۳۹۸ بخواهد ادامه داشته باشد، حتما به میزان اعتراضها افزوده و کنترل مشکل خواهد شد».
این وضعیتی که به اختصار تمام گفتم، طبعاً به درون رژیم میریزد و محصول آن همین اوجگیری بیسابقة بحرانی است که میبینیم. اما واقعیت دیگری که میخواستم بگویم همین چیزی است که این مقالة جهان صنعت به آن اشاره کرده بود. این که سررشتة امور، بجز البته سرکوب، انگار از دست رژیم خارج شده و ما این روزها مکرر این حرف را از زبان مهره ها یا در مطالب رسانه ها می شنویم و میخوانیم که همه چیز به امان خدا رها شده.
و دولت کنترلی بر امور ندارد. در همین گزارش که الان دیدیم، حرف پاسدار جعفری سرکردة سپاه هم همین است و میگوید روحانی حراف است و فقط بلد است حرف بزند. کشاورزی نابود شده و همه چیز در حال نابودی است. اما به نظر من مهمتر از حرفهای جعفری، حرفهای پاسدار سعید قاسمی است...
س: چرا میگویید حرف سعید قاسمی مهمتر از حرف پاسدار جعفری است؟ چون به هر حال جعفری یک مقام رسمی است، سرکردة کل سپاه است و شاید بشه گفت بعد از خامنهای قدرتمندترین آدم رژیم است.
ج: البته حرف جعفری خیلی مهم است، از جمله به همین دلیل که شما میگویید به خاطر این که سرکردة سپاه پاسداران است و وقتی میگوید: «اگر جریانی بخواهد ذهن مردم را از اصول انقلاب اسلامی و خاصیتهای این حرکت و دستآوردهای مثبت آن به سمت سازش هدایت کند و بگوید مردم به نفع شماست که سازش کنید، قطعا سپاه مقابل آن میایستد... و سپاه با جریانی که با نفاق و دورویی، سازش را طور دیگری تبلیغ میکند، مبارزه همهجانبه کرده و آن را افشا میکند ».
طبعاً این حرفها معنی دارد و همچنین آنجا که به زعم خودش به ریشة این وضعیت اشاره کرده و میگوید مشکل اصلی اینجاست که «جریان اسلامی واقعی با مبانی و تفکر اسلامی، تاکنون در حاکمیت اجرایی کشور نبوده و این جریان بر اجرائیات کشور حاکم نبوده». این هم خیلی معنی دارد.
ولی حرف پاسدار قاسمی از این نظر مهم است که چطور خود خامنهای هم که به قول خاتمی عمود خیمة نظام است، در کانونی ترین بخش نظام فرو ریخته است. توجه کنید که پاسدار قاسمی میگوید در جمع حزبالله قم سخنرانی میکرده و آنجا وقتی پرسیده که چه کسانی پیام گام دوم خامنهای را که باصطلاح خودشان مانیفست رژیم یا لااقل حزبالله محسوب میشود، خوانده؟ فقط ۱۰درصد دست بلند میکنند! البته روشن است که اکثر آن ۱۰درصد هم دروغ میگفتند و معلوم است که با چه انگیزههایی دست بلند کرده بودند.
نتیجه گیری را خود پاسدار قاسمی به دنبالش کرده است که خطاب به خامنهای میگوید حزبالله قم آمادگی ندارد به دنبال تو بیاید، اینها حتی پیام تو را نخواندهاند چه رسد که بخواهند اجرا کنند. حالا در آن اباطیل مسخرة خامنهای چی بوده که بخواهند اجرا کنند، بماند. مهم این است که این وضعیت نیروهای خلص نظام است. همانها که آخوند رئیسی در اولین سخنرانی خود پس از قرار گرفتن در مسند ریاست دستگاه قضایی خامنهای گفت میخواهد زمام کارها در قوة قضاییه را به دست حزبالله بسپارد. باز هم نتیجة نهایی را خود پاسدار قاسمی به صریحترین وجهی بیان میکند و میگوید «هیچ امیدی متصور نیست... آخرش چی میشود، نمیدانم!».
س: آیا حرف پاسدار جعفری به عنوان سرکردة سپاه راه برون رفتی برای رژیم نیست؟ و از این جهت حائز اهمیت نیست؟
ج: این که اگر سپاه کارها را به دست بگیرد، به این معنی که از این به بعد رژیم تماماً در خط انقباض قرار بگیرد، اگر این فیالواقع برون رفت بود که تا حالا خود خامنهای این راه را میرفت. اما خود خلیفة ارتجاع خوب می داند که این راه نجات محسوب نمی شود. تنها میتوانیم بگوییم که حرف جعفری بیانگر یک گرایش قوی در رژیم است که راه حل را در شیوههای انقباضی جستجو می کنند.
وانگهی این حرف جعفری که سپاه «تاکنون در حاکمیت اجرایی کشور نبوده و این جریان بر اجرائیات کشور حاکم نبوده» یک دروغ بزرگ است. همه میدانند که از قضا عمدة امور از اقتصادی و حتی تا حساسترین خطوط سیاست خارجی دست سپاه بوده. صرف نظر از امور اقتصادی که نیازی به بیان ندارد که سپاه همة امور را قبضه کرده و در واقع به قول روحانی دولت با تفنگ بوده که ضمنا هم پول و هم رسانهها را در اختیار داشته و دارد. به قول برایان هوک وزیر خارجه واقعی رژیم، قاسم سلیمانی است و نه جواد ظریف و روحانی و ظریف به گفتة پمپئو تنها ویترین خارجی این دیکتاتوری مذهبی بودهاند.
بنابراین حرف جعفری و تلاش او برای سلب مسئولیت از خودش و از سپاه تنها بیان بنبست رژیم است کما این که حرف خامنه ای که در سخنرانی اخیرش باز هم درباره افایتیاف تعیین تکلیف نکرد و به دفاع از مدافعان آن برخاست و گفت به آنها اتهام نزنید و دعوا نکنید، بیانگر همین بنبست و بیراه حلی است.
مطالب مرتبط:
ارتباط مستقیم: «بنبست اف.ای.تی.اف و بحران حاکمیت آخوندی» – محمدعلی توحیدی
تئوریبافی «۱۱دوگانه» اعتراف خامنهای به بنبست نظام