ناامیدی از امید درمانی
ناامیدی از امید درمانی
گزارش و گفتگو با مهدی عقبایی
در برنامة تیک تاک امروز، میپردازیم به پیامدها و واکنشهای رژیم در قبال اعلام سازوکارمالی ویژه جدید اروپا جهت تبادلات تجاری با رژیم یا اینستکس؛ اگر چه ظریف و سخنگوی وزارت خارجه در ظاهر از آن استقبال کردند اما لحن هردو گلایهآمیز و نومیدانه بود. بهرام قاسمی از اینکه بستة اروپا تا به حال در عمل چیزی برای رژیم نداشته سوز و گداز کرد. در باند خامنهای واکنشها ابتدا با سردی و ابراز نگرانی همراه بود اما به فاصله کمی جنگ باندی و ابراز وحشت از پیامدهای این ساز و کار بالا گرفت، گزارشی را از جدیدترین واکنشها ببینیم:
برخی رسانههای همسو با باند روحانی تلاش کردند با تبلیغات و پروپاگاند فضای مثبت از اعلام سازوکار منعکس کنند. عصر اقتصاد تیتر زد: تاثیر مثیت اینستکس بر اقتصاد ایران، ارز ارزان می شود و روزنامه حکومتی امتیاز زیر تیتر «راه اندازی کانال ویژه مالی اروپا با ایران» خبر داده: «موج جدید کاهش قیمت ارز در راه است». اما اظهارات مهرههای هر دو باند حاکم چیز دیگری است. محمد سلامی وزیر راه دولت روحانی اذعان کرد: «سازوکار جدید مالی(INSTEX) که توسط اروپاییها اعمال شده تنها ایجاد مصونیت است تا شرکتها توسط آمریکا تحریم نشوند».
قاسم محبعلی مدیرکل پیشین بخش خاورمیانه وزارت خارجه رژیم همسو با باند روحانی هم گفت: «هنوز این سوال وجود دارد که این نهاد، نهاد اتحادیه اروپاست یا ۳ کشوری که در برجام حضور دارند. موضوع دیگر اینکه آیا این نهاد می تواند کشور های خارج از اتحادیه اروپا را هم در بر بگیرد یا خیر، این ها مسایلی هست که هنوز مبهم است».
علی بیگدلی کارشناس همسو با باند روحانی گفت: « الان شرایط به گونهاست که به عقیده برخی کارشناسان، سیاست خارجی ایران در حالتی بحرانی قرار گرفته است. حتی برخی از شرکا و کشورهای دوست هم حاضر به خرید نفت از ایران نیستند. با وجود اینکه اروپاییها تمایل بسیاری به حفظ برجام دارند، اما در برخی مسائل مانند حقق بشر و مسائل موشکی، اختلافات جدی با جمهور اسلامی دارند و حتی اخیرا مسئله تحریمهای جدید علیه ایران را مطرح کرده اند. همین اجلاس ورشو که در اواخر بهمن ماه برگزار میشود،اگر بخواهیم واقع بینانه به این مسئله نگاه کنیم باید قبول کنیم که کاخ سفید تا حدودی هم در مورد اینکه مسئله ایران را تبدیل به یک موضع جهانی کند، موفق عمل کرده است».
احمد زید آبادی هم نوشت: «این نوع سازوکارها شاید دل برخی از مسئولان ایرانی را نسبت به "اختلاف بین دو سوی آتلانتیک" و "انزوای بینالمللی آمریکا" و افسانههایی از این قبیل خوش کند، اما درد جامعهای ۸۰ میلیونی که گرفتار رشد فزاینده تورم و رکود و بیکاری و گرانی ناشی از بیکفایتی مدیریت داخلی و تحریمهای بیسابقه ایالات متحده شده است، چاره نخواهد کرد. این کشور بیهیچ تعارفی نیازمند تصمیمهای استراتژیک برای برونرفت از این وضعیت است».
مهدی محمدی مهرة تیم مذاکره کننده هستهیی باند خامنه ای نوشت: «من از INSTEX بوی مذاکرات منطقهیی و برجام۲ می شنوم. مبادا به اروپا امید ببندیم و شش ماه دیگر حسرت فرصتهای امروز را بخوریم». عبدالرضا فرجی راد مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی رژیم با ابراز نومیدی از اینستکس گفت: « سازوکار ویژه مالی که قرار بود راه اندازی شود، سازوکاری بود که از طرف اتحادیه اروپا و با حمایت ۲۸ عضوش قرار بود شکل بگیرد، اما سازوکار جدیدی که مطرح شده تنها با حمایت و پشتیبانی سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان ثبت شده و بیشتر حرکتی است که با محوریت این سه بازیگر یا تروئیکای قدرت سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا بوده است. یعنی سازوکار جدید از ساختار اتحادیه اروپا خارج است».
این کارشناس رژیم در ادامه گفت: «برای مسئله فروش نفت و نیز مسائل پولی و بانکی ... آن را منوط به امتیازگیری از تهران در خصوص دیگر مسائلی مانند توان موشکی و دفاعی و نیز دیپلماسی منطقهای ایران کرده است... حسین شریعتمداری هم نوشت: « چرا جسد متعفن برجام را دفن نمیکنند تا مردم از خطر عفونی میکروبهای برخاسته از آن نظیر FATF و CFT و SPV و پالرمو و اخیرا INSTEX در امان باشند». رسالت ارگان باند موتلفه در صفحه اول خود با تیتری بزرگ از به صحنه آمدن دلواپسان خبر داد با عنوان: «تکرار تقریبا هیچ - یاسر جبرائیلی: مشت اروپا باز شد در INSTEX چیزی نیست، FATF باید از دستور کار خارج شود».
روزنامه های باند خامنهای هم با تیترهای مخالف به صحنه آمدند: کیهان نوشت: کوه کانال مالی اروپا موش زائید!... نکته قابل توجه اینجاست که اروپا در اقدامی گستاخانه و طلبکارانه، همین وعده نسیه و اجرای کاریکاتوری تعهدات خود را نیز به اجرای کامل دستورات FATF از سوی ایران منوط کرده است! جوان: «کوه اروپا موش زایید»، «شوخی مضحک»، «وعده سرخرمن»، «برجام یک طرفه» و کانالی برای «نفت در برابر غذا» این عبارات بخشی از تعابیر طعنهآمیزی است که ... از سوی کاربران فضای مجازی به کار برده شد».
این گزارش رو دیدیم که فضای رژیم رو بعد از اعلام «سازوکار جدید مالی اروپا موسوم به اینستکس (INSTEX) رو تا حدودی منعکس میکنه؛ با مشاهدة این واکنشهای رژیم سؤالات و ابهامات زیادی مطرح میشه، از جمله این که محتوای این ساز و کار چیه که موجب چنین واکنشهای سرد و ناامیدانه و هراسانی از جانب رژیم شده؟ چه تفاوتی در واکنشهای دو باند نسبت به این ساز و کار وجود داره؟ علت این همه نگرانی و اضطراب چیه؟ و این که بالاخره رژیم چه موضعی در قبال این ساز و کار و کلاً مسائل عمیقتر و پایهیی تر مربوط به این ساز و کار مثل FATF و برجام و رابطه با اروپا خواهد گرفت؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با مهدی عقبایی امیدواریم بتونیم به اونها جواب بدیم.
ج: البته حجم و ابعاد واکنشها خیلی بیش از آن چیزی است که در این گزارش آمده بود و طبعاً وقت محدود گزارش اجازة موارد بیشتر رو نمیداد به هر حال صرفنظر از حجم و تعداد واکنشها، واکنشهای باند روحانی، کسانی مثل ظریف و عراقچی و قاسمی سرد و گلایهآمیز و حتی میشود گفت ناامیدانه بوده؛ مثلاً ظریف با نشان دادن نارضایتی خودش از این ساز و کار اعلام شده گفته: «اروپاییها هم نشان دادند واقعاً در برابر آمریکا این جرأت را ندارند درست بایستند... امیدواریم این جرأت راپیدا کنند ».
عراقچی هم با اشاره ضمنی به این که این ساز و کار فقط شامل اقلام بشردوستانه مثل غذا و دارو و تجهیزات پزشکی می شود گفت «امیدواریم این کانال مالی به طور کامل اجرایی شده و همه کالاها را دربر بگیرد» و قاسمی سخنگوی وزارت خارجه هم ابراز تأسف کرد از این که «تاکنون نتیجه ملموس و اقدام عملی در راستای انتفاع ایران را شاهد نبودهایم. اقدام اتحادیه اروپا در تاسیس سازوکار ویژه مالی بسیار دیر صورت گرفت».
اما باند خامنهای کلاً این سازوکار را رد میکنند و ان را به عنوان نمونهیی از همدستی اروپا با آمریکا در دشمنی با رژیم تلقی میکنند. و با عباراتی مانند «کوه کانال مالی اروپا موش زایید» یا «تکرار تقریبا هیچ» و «مشت اروپا باز شد» و در INSTEX چیزی نیست» آن را تخطئه کردهاند و خبرگزاری صداوسیمای رژیم هم آن را «یک جفای دیگر که نوعی هم آوایی با تحریم های تحمیلی امریکا محسوب می شود» توصیف کرد.
ج: واقعیت هم این است که این یک شیرینی کوچک و تحقیرآمیز و زهرآلود است که تازه چیز مختصری که تحت عنوان تحقیرآمیز نفت در برابر غدا قرار است به رژیم بدهند بسیار ناچیز است و اصلا دردی از رژیم دوا نمی کند. در آن شرکتهای بزرگ وارد نمیشوند و تنها شرکتهای کوچک که با امریکا مراودات اقتصادی ندارند میتوانند وارد شوند. کیهان در شمارة امروز خود نوشته است: «یک دیپلمات ارشد لهستانی درباره ساز و کار مالی ویژه اتحادیه اروپا با ایران گفت: به اعتقاد من، این اقدام نوعی ژست نمادین برای حفظ چهره اتحادیه اروپا بوده اما در واقع هیچ اهمیتی ندارد».
کیهان در ادامة همین مطلب نوشته است: « بر اساس INSTEX، ایران خواهد توانست اقلام غیرتحریمی- توجه کنید غیرتحریمی- (غذا و دارو) را از شرکتهای اروپایی خریداری نماید اما چون در اروپا پولی ندارد و اروپاییها نفت ایران را نمیخرند، برای استفاده از این کانال مالی باید پول نفت از خریداران آسیایی به این کانال مالی منتقل شود تا خرید اقلام غیرتحریمی از اروپا ممکن باشد. این در حالی است که این مبادلات پیش از راهاندازی این کانال نیز جاری بوده است!»
علاوه بر این جنبه اقتصادی به لحاظ سیاسی هم که قبلاً باند روحانی میگفتند کارکرد اصلی سازوکار اروپا سیاسی است، به لحاظ سیاسی هم این سازوکار زهر به کام رژیم است. چرا که در قبال این چیزهای ناچیز و نسیهیی که به رژیم میدهند، میخواهند امتیازات کلان از رژیم بگیرند و به قول خود رژیم در واقع مؤلفههای قدرتش مانند موشکی و سیاست منطقهیی و تروریسمش را هدف قرار دادهاند.
علاوه بر این در ازای آن از رژیم میخواهند که لوایح FATF را امضا و تصویب کند که در حال حاضر همین مسأله به بحران لاینحلی برای رژیم تبدیل شده و در مجمع تشخیص گیر کرده، چرا که باند خامنهای و پاسداران میگویند این به مثابه خود تحریمی است و شرایطی را به ما تحمیل میکند که ما دیگر حتی نمیتوانیم حقوق پاسدارانمان را هم پرداخت کنیم چون مثلا نیروی تروریستی قدس در لیست گروههای تروریستی نامگداری شده است.
علاوه بر اینها، قرار بود این سازوکار از طرف اتحادیه اروپا و با حمایت ۲۸ عضوش شکل بگیرد، اما سازوکار جدیدی که مطرح شده تنها با حمایت و پشتیبانی سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان ثبت شده یعنی سازوکار جدید از ساختار اتحادیه اروپا خارج است و کشورهای دیگر اروپایی در آن شرکت ندارند. بنابراین تا همین جا این سازوکار به بحران درونی رژیم حسابی دامن زده است.
ج: رژیم مثل همیشه در اینجا هم درگیر یک بنبست و دو راهی است که هر راهی برود برایش مرگبار است. از طرفی اگر این را نفی کند، باید FATF را نفی کند، باید برجام را نفی کند و نفی برجام یعنی رو در رویی با جامعة بینالمللی و مهر تأیید زدن به ائتلافی که آمریکا علیه رژیم تدارک دیده و ۱۰روز بعد در ورشو پایتخت لهستان به منصة ظهور میرسد.
اگر هم بخواهد بپذیرد، باید به شروط اروپا که در واقع بخشی از ۱۲شرط آمریکاست گردن بگذارد و از موشکی و سیاست منطقهیی و از تروریسم خود دست بردارد که معنی آن چنان که خامنهای گفته، عقبنشینیهای ناگزیر و گام به گام تا نفی کامل نظام ولایت فقیه است.
البته رژیم تلاش میکند با مانورهای قدرتنمایانهیی مانند مصاحبههای اخیر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم بر این ضعف و بیچارگی خود سرپوش بگذارد و آن را وارونه جلوه دهد که البته آن هم برایش ریسک و بهای خیلی زیادی دارد و اثبات حرف مجاهدین و مقاومت ایران است که این رژیم از سودای دستیابی به بمب اتمی دست برنداشته و اگر کمترین فرصتی پیدا کند به سمت آن خواهد رفت.
بعضی از کارشناسان رژیم بخصوص در باند روحانی به بیانهای مختلف به این که رژیم یا در واقع خامنهای هیچ چارهیی به غیر از تصمیم گیری بزرگ و خطرناک ندارد. از جمله پاسدار حسین علای رئیس سابق ستاد مشترک سپاه پاسداران اخیراً در مصاحبهیی تأکید کرد که مسئولان کشور باید تصمیمات بزرگ بگیرند.
یا ظریف چند روز پیش که در مجلس حاضر شده بود در برابر حملات مخالفان به برجام گفت: «خیال میکنید برای بنده مشکلی دارد که از برجام خارج شوم؟ تصمیم با نظام است؛ نه من!» که روشن است منظورش از نظام، خامنهای است. که یا باید مثل خمینی جرأت کند و جام زهر برجام۲ را با همة تبعاتش سر بکشد یا آن طور که خودش وعده داده و تهدید کرده بود که اگر آنها برجام را پاره کند، ما آتش خواهیم زد، آن را عملی کند.
اما ظاهراً تا الان کبریت پیدا نکرده باید منتظر ماند و دید که بالاخره جرأت چنین کاری را دارد یا نه؟ که البته در حاصل و نتیجه هیچ تغییری نمیدهد و هر دو راه به یک مقصد میانجامد و آن سرنگونی است.
امید درمانی آخوند روحانی – برنامه آنلاین
رونمایی بسته اروپا، گل یا پوچ
گزارش و گفتگو با مهدی عقبایی
در برنامة تیک تاک امروز، میپردازیم به پیامدها و واکنشهای رژیم در قبال اعلام سازوکارمالی ویژه جدید اروپا جهت تبادلات تجاری با رژیم یا اینستکس؛ اگر چه ظریف و سخنگوی وزارت خارجه در ظاهر از آن استقبال کردند اما لحن هردو گلایهآمیز و نومیدانه بود. بهرام قاسمی از اینکه بستة اروپا تا به حال در عمل چیزی برای رژیم نداشته سوز و گداز کرد. در باند خامنهای واکنشها ابتدا با سردی و ابراز نگرانی همراه بود اما به فاصله کمی جنگ باندی و ابراز وحشت از پیامدهای این ساز و کار بالا گرفت، گزارشی را از جدیدترین واکنشها ببینیم:
خبر و نظر
برخی رسانههای همسو با باند روحانی تلاش کردند با تبلیغات و پروپاگاند فضای مثبت از اعلام سازوکار منعکس کنند. عصر اقتصاد تیتر زد: تاثیر مثیت اینستکس بر اقتصاد ایران، ارز ارزان می شود و روزنامه حکومتی امتیاز زیر تیتر «راه اندازی کانال ویژه مالی اروپا با ایران» خبر داده: «موج جدید کاهش قیمت ارز در راه است». اما اظهارات مهرههای هر دو باند حاکم چیز دیگری است. محمد سلامی وزیر راه دولت روحانی اذعان کرد: «سازوکار جدید مالی(INSTEX) که توسط اروپاییها اعمال شده تنها ایجاد مصونیت است تا شرکتها توسط آمریکا تحریم نشوند».
قاسم محبعلی مدیرکل پیشین بخش خاورمیانه وزارت خارجه رژیم همسو با باند روحانی هم گفت: «هنوز این سوال وجود دارد که این نهاد، نهاد اتحادیه اروپاست یا ۳ کشوری که در برجام حضور دارند. موضوع دیگر اینکه آیا این نهاد می تواند کشور های خارج از اتحادیه اروپا را هم در بر بگیرد یا خیر، این ها مسایلی هست که هنوز مبهم است».
علی بیگدلی کارشناس همسو با باند روحانی گفت: « الان شرایط به گونهاست که به عقیده برخی کارشناسان، سیاست خارجی ایران در حالتی بحرانی قرار گرفته است. حتی برخی از شرکا و کشورهای دوست هم حاضر به خرید نفت از ایران نیستند. با وجود اینکه اروپاییها تمایل بسیاری به حفظ برجام دارند، اما در برخی مسائل مانند حقق بشر و مسائل موشکی، اختلافات جدی با جمهور اسلامی دارند و حتی اخیرا مسئله تحریمهای جدید علیه ایران را مطرح کرده اند. همین اجلاس ورشو که در اواخر بهمن ماه برگزار میشود،اگر بخواهیم واقع بینانه به این مسئله نگاه کنیم باید قبول کنیم که کاخ سفید تا حدودی هم در مورد اینکه مسئله ایران را تبدیل به یک موضع جهانی کند، موفق عمل کرده است».
احمد زید آبادی هم نوشت: «این نوع سازوکارها شاید دل برخی از مسئولان ایرانی را نسبت به "اختلاف بین دو سوی آتلانتیک" و "انزوای بینالمللی آمریکا" و افسانههایی از این قبیل خوش کند، اما درد جامعهای ۸۰ میلیونی که گرفتار رشد فزاینده تورم و رکود و بیکاری و گرانی ناشی از بیکفایتی مدیریت داخلی و تحریمهای بیسابقه ایالات متحده شده است، چاره نخواهد کرد. این کشور بیهیچ تعارفی نیازمند تصمیمهای استراتژیک برای برونرفت از این وضعیت است».
مهدی محمدی مهرة تیم مذاکره کننده هستهیی باند خامنه ای نوشت: «من از INSTEX بوی مذاکرات منطقهیی و برجام۲ می شنوم. مبادا به اروپا امید ببندیم و شش ماه دیگر حسرت فرصتهای امروز را بخوریم». عبدالرضا فرجی راد مدیرکل شورای راهبردی روابط خارجی رژیم با ابراز نومیدی از اینستکس گفت: « سازوکار ویژه مالی که قرار بود راه اندازی شود، سازوکاری بود که از طرف اتحادیه اروپا و با حمایت ۲۸ عضوش قرار بود شکل بگیرد، اما سازوکار جدیدی که مطرح شده تنها با حمایت و پشتیبانی سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان ثبت شده و بیشتر حرکتی است که با محوریت این سه بازیگر یا تروئیکای قدرت سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا بوده است. یعنی سازوکار جدید از ساختار اتحادیه اروپا خارج است».
این کارشناس رژیم در ادامه گفت: «برای مسئله فروش نفت و نیز مسائل پولی و بانکی ... آن را منوط به امتیازگیری از تهران در خصوص دیگر مسائلی مانند توان موشکی و دفاعی و نیز دیپلماسی منطقهای ایران کرده است... حسین شریعتمداری هم نوشت: « چرا جسد متعفن برجام را دفن نمیکنند تا مردم از خطر عفونی میکروبهای برخاسته از آن نظیر FATF و CFT و SPV و پالرمو و اخیرا INSTEX در امان باشند». رسالت ارگان باند موتلفه در صفحه اول خود با تیتری بزرگ از به صحنه آمدن دلواپسان خبر داد با عنوان: «تکرار تقریبا هیچ - یاسر جبرائیلی: مشت اروپا باز شد در INSTEX چیزی نیست، FATF باید از دستور کار خارج شود».
روزنامه های باند خامنهای هم با تیترهای مخالف به صحنه آمدند: کیهان نوشت: کوه کانال مالی اروپا موش زائید!... نکته قابل توجه اینجاست که اروپا در اقدامی گستاخانه و طلبکارانه، همین وعده نسیه و اجرای کاریکاتوری تعهدات خود را نیز به اجرای کامل دستورات FATF از سوی ایران منوط کرده است! جوان: «کوه اروپا موش زایید»، «شوخی مضحک»، «وعده سرخرمن»، «برجام یک طرفه» و کانالی برای «نفت در برابر غذا» این عبارات بخشی از تعابیر طعنهآمیزی است که ... از سوی کاربران فضای مجازی به کار برده شد».
گفتگوی سیاسی
این گزارش رو دیدیم که فضای رژیم رو بعد از اعلام «سازوکار جدید مالی اروپا موسوم به اینستکس (INSTEX) رو تا حدودی منعکس میکنه؛ با مشاهدة این واکنشهای رژیم سؤالات و ابهامات زیادی مطرح میشه، از جمله این که محتوای این ساز و کار چیه که موجب چنین واکنشهای سرد و ناامیدانه و هراسانی از جانب رژیم شده؟ چه تفاوتی در واکنشهای دو باند نسبت به این ساز و کار وجود داره؟ علت این همه نگرانی و اضطراب چیه؟ و این که بالاخره رژیم چه موضعی در قبال این ساز و کار و کلاً مسائل عمیقتر و پایهیی تر مربوط به این ساز و کار مثل FATF و برجام و رابطه با اروپا خواهد گرفت؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با مهدی عقبایی امیدواریم بتونیم به اونها جواب بدیم.
س: همون طور که اشاره کردم، شاهد واکنشهای گستردهیی از جانب مهرهها و رسانههای رژیم در مورد ساز و کار جدید اروپا که روز پنجشنبه اعلام شد بودیم. میخواستم بفرمایید که مضمون این واکنشها چیه؟
ج: البته حجم و ابعاد واکنشها خیلی بیش از آن چیزی است که در این گزارش آمده بود و طبعاً وقت محدود گزارش اجازة موارد بیشتر رو نمیداد به هر حال صرفنظر از حجم و تعداد واکنشها، واکنشهای باند روحانی، کسانی مثل ظریف و عراقچی و قاسمی سرد و گلایهآمیز و حتی میشود گفت ناامیدانه بوده؛ مثلاً ظریف با نشان دادن نارضایتی خودش از این ساز و کار اعلام شده گفته: «اروپاییها هم نشان دادند واقعاً در برابر آمریکا این جرأت را ندارند درست بایستند... امیدواریم این جرأت راپیدا کنند ».
عراقچی هم با اشاره ضمنی به این که این ساز و کار فقط شامل اقلام بشردوستانه مثل غذا و دارو و تجهیزات پزشکی می شود گفت «امیدواریم این کانال مالی به طور کامل اجرایی شده و همه کالاها را دربر بگیرد» و قاسمی سخنگوی وزارت خارجه هم ابراز تأسف کرد از این که «تاکنون نتیجه ملموس و اقدام عملی در راستای انتفاع ایران را شاهد نبودهایم. اقدام اتحادیه اروپا در تاسیس سازوکار ویژه مالی بسیار دیر صورت گرفت».
اما باند خامنهای کلاً این سازوکار را رد میکنند و ان را به عنوان نمونهیی از همدستی اروپا با آمریکا در دشمنی با رژیم تلقی میکنند. و با عباراتی مانند «کوه کانال مالی اروپا موش زایید» یا «تکرار تقریبا هیچ» و «مشت اروپا باز شد» و در INSTEX چیزی نیست» آن را تخطئه کردهاند و خبرگزاری صداوسیمای رژیم هم آن را «یک جفای دیگر که نوعی هم آوایی با تحریم های تحمیلی امریکا محسوب می شود» توصیف کرد.
س: این که باند خامنهای با این ساز و کار مخالفت کنند، تا حدود زیادی طبیعی و قابل فهمه؛ اما واکنشهای مهرهها و رسانههای باند روحانی چرا این قدر سرد و مأیوسانه است؟
ج: واقعیت هم این است که این یک شیرینی کوچک و تحقیرآمیز و زهرآلود است که تازه چیز مختصری که تحت عنوان تحقیرآمیز نفت در برابر غدا قرار است به رژیم بدهند بسیار ناچیز است و اصلا دردی از رژیم دوا نمی کند. در آن شرکتهای بزرگ وارد نمیشوند و تنها شرکتهای کوچک که با امریکا مراودات اقتصادی ندارند میتوانند وارد شوند. کیهان در شمارة امروز خود نوشته است: «یک دیپلمات ارشد لهستانی درباره ساز و کار مالی ویژه اتحادیه اروپا با ایران گفت: به اعتقاد من، این اقدام نوعی ژست نمادین برای حفظ چهره اتحادیه اروپا بوده اما در واقع هیچ اهمیتی ندارد».
کیهان در ادامة همین مطلب نوشته است: « بر اساس INSTEX، ایران خواهد توانست اقلام غیرتحریمی- توجه کنید غیرتحریمی- (غذا و دارو) را از شرکتهای اروپایی خریداری نماید اما چون در اروپا پولی ندارد و اروپاییها نفت ایران را نمیخرند، برای استفاده از این کانال مالی باید پول نفت از خریداران آسیایی به این کانال مالی منتقل شود تا خرید اقلام غیرتحریمی از اروپا ممکن باشد. این در حالی است که این مبادلات پیش از راهاندازی این کانال نیز جاری بوده است!»
علاوه بر این جنبه اقتصادی به لحاظ سیاسی هم که قبلاً باند روحانی میگفتند کارکرد اصلی سازوکار اروپا سیاسی است، به لحاظ سیاسی هم این سازوکار زهر به کام رژیم است. چرا که در قبال این چیزهای ناچیز و نسیهیی که به رژیم میدهند، میخواهند امتیازات کلان از رژیم بگیرند و به قول خود رژیم در واقع مؤلفههای قدرتش مانند موشکی و سیاست منطقهیی و تروریسمش را هدف قرار دادهاند.
علاوه بر این در ازای آن از رژیم میخواهند که لوایح FATF را امضا و تصویب کند که در حال حاضر همین مسأله به بحران لاینحلی برای رژیم تبدیل شده و در مجمع تشخیص گیر کرده، چرا که باند خامنهای و پاسداران میگویند این به مثابه خود تحریمی است و شرایطی را به ما تحمیل میکند که ما دیگر حتی نمیتوانیم حقوق پاسدارانمان را هم پرداخت کنیم چون مثلا نیروی تروریستی قدس در لیست گروههای تروریستی نامگداری شده است.
علاوه بر اینها، قرار بود این سازوکار از طرف اتحادیه اروپا و با حمایت ۲۸ عضوش شکل بگیرد، اما سازوکار جدیدی که مطرح شده تنها با حمایت و پشتیبانی سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان ثبت شده یعنی سازوکار جدید از ساختار اتحادیه اروپا خارج است و کشورهای دیگر اروپایی در آن شرکت ندارند. بنابراین تا همین جا این سازوکار به بحران درونی رژیم حسابی دامن زده است.
س: به هر حال پس از ۸ماه که این ساز و کار اعلام شده، به نظر شما رژیم چه واکنشی نشان خواهد داد و چه راهی را در پیش خواهد گرفت؟
ج: رژیم مثل همیشه در اینجا هم درگیر یک بنبست و دو راهی است که هر راهی برود برایش مرگبار است. از طرفی اگر این را نفی کند، باید FATF را نفی کند، باید برجام را نفی کند و نفی برجام یعنی رو در رویی با جامعة بینالمللی و مهر تأیید زدن به ائتلافی که آمریکا علیه رژیم تدارک دیده و ۱۰روز بعد در ورشو پایتخت لهستان به منصة ظهور میرسد.
اگر هم بخواهد بپذیرد، باید به شروط اروپا که در واقع بخشی از ۱۲شرط آمریکاست گردن بگذارد و از موشکی و سیاست منطقهیی و از تروریسم خود دست بردارد که معنی آن چنان که خامنهای گفته، عقبنشینیهای ناگزیر و گام به گام تا نفی کامل نظام ولایت فقیه است.
البته رژیم تلاش میکند با مانورهای قدرتنمایانهیی مانند مصاحبههای اخیر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم بر این ضعف و بیچارگی خود سرپوش بگذارد و آن را وارونه جلوه دهد که البته آن هم برایش ریسک و بهای خیلی زیادی دارد و اثبات حرف مجاهدین و مقاومت ایران است که این رژیم از سودای دستیابی به بمب اتمی دست برنداشته و اگر کمترین فرصتی پیدا کند به سمت آن خواهد رفت.
بعضی از کارشناسان رژیم بخصوص در باند روحانی به بیانهای مختلف به این که رژیم یا در واقع خامنهای هیچ چارهیی به غیر از تصمیم گیری بزرگ و خطرناک ندارد. از جمله پاسدار حسین علای رئیس سابق ستاد مشترک سپاه پاسداران اخیراً در مصاحبهیی تأکید کرد که مسئولان کشور باید تصمیمات بزرگ بگیرند.
یا ظریف چند روز پیش که در مجلس حاضر شده بود در برابر حملات مخالفان به برجام گفت: «خیال میکنید برای بنده مشکلی دارد که از برجام خارج شوم؟ تصمیم با نظام است؛ نه من!» که روشن است منظورش از نظام، خامنهای است. که یا باید مثل خمینی جرأت کند و جام زهر برجام۲ را با همة تبعاتش سر بکشد یا آن طور که خودش وعده داده و تهدید کرده بود که اگر آنها برجام را پاره کند، ما آتش خواهیم زد، آن را عملی کند.
اما ظاهراً تا الان کبریت پیدا نکرده باید منتظر ماند و دید که بالاخره جرأت چنین کاری را دارد یا نه؟ که البته در حاصل و نتیجه هیچ تغییری نمیدهد و هر دو راه به یک مقصد میانجامد و آن سرنگونی است.
امید درمانی آخوند روحانی – برنامه آنلاین
رونمایی بسته اروپا، گل یا پوچ