سومین جلسه محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتل عام ۶۷ در دادگاه مرکزی سوئد ـ استکهلم
اسامی و مشخصات ۴۴۴مجاهد خلق که در زندان گوهردشت در جریان قتلعام ۶۷ به شهادت رسیدند در کنفرانس خبری اعلام شد ـ۲۱مرداد۱۴۰۰
سومین روز دادگاه حمید نوری از دژخیمان زندان گوهردشت در جریان قتلعام ۶۷ از ساعت ۹ و سی دقیقه صبح پنجشنبه ۲۱مرداد ۱۴۰۰شروع شد و ساعت ۱۲ ظهر به پایان رسید جلسه بعدی دادگاه سهشنبه ۲۶مرداد برگزار میشود.
همزمان با آغاز سومین روز محاکمه نوری، هواداران مجاهدین، شاکیان و خانوادههای شهیدان مجاهد و سربداران در قتلعام ۶۷ در مقابل دادگاه تجمع کردند
گروه دیگری از هموطنان و خانوادهها و بستگان جانباختگان سایر گروهها به دعوت ایران تریبونال در مقابل دادگاه حضور پیدا کردند.
سومین جلسهٔ دادگاه نیز به قرائت کیفرخواست توسط دادستان اختصاص داشت.
دادستان در جلسه امروز به تشریح چگونگی انتقال زندانیان هوادار مجاهدین به راهرو مرگ و بردن آنها به نزد کمیته مرگ و نهایتاً چگونگی انتقال آنها به محل اعدام بهنقل از عفو بینالملل و سازمان عدالت برای قربانیان قتلعام در ایران و دیگر گزارشهای تحقیقی و همچنین بهنقل از شاهدان و شاکیان پرداخت و نقش حمید نوری و برخی دژخیمان دیگر مانند داوود لشکری و محمد مقیسه ای معروف به ناصریان را توضیح داد
دادستان با استناد به گزارش عفو بینالملل در سی امین سال قتلعام بهنام اسرار آغشته بخون گفت از مجاهدین سؤال میکردند که آیا حاضر است کتبی و شفاهی مجاهدین و رهبر مجاهدین مسعود رجوی را محکوم کنند و آیا حاضر است از فعالیت هایش توبه کند و به رژیم اعلام وفاداری کند. و هر کس که سر موضع بود و به این سؤالات پاسخ مثبت نمیداد اعدام میشد و هر کس که روی موضع نبود از او مصاحبه تلویزیونی می گرفتند که مجاهدین را محکوم کند. کسانی را هم که پاسخ مشخص به سؤالات نمیدادند دوباره به کمیته می بردند. خیلی از کسانی که ما با آنها سؤال و جواب کردیم می گفتند می باید مدتها می نشستند که نوبتشان برسد. در این حالت زندانیان اسامی را می شنیدند که برای اعدام می بردند. حمید نوری و ناصریان و لشگریان اسامی را می خوانند و به محل اعدام می بردند. زندانیان را که باید اعدام می شدند به اتاقهایی می بردند که نزدیک محل اعدام بود. وسایلشان مثل ساعت را نگهبانان می بردند. اسامی آنها را روی بدنشان مینوشتند که بعد از مرگ شناسایی بشوند. زندانیان می باید روی صندلی می ایستادند و حلقهدار را دور گردنشان می انداختند.
سپس دادستان به وقایع راهرو و کمیته مرگ بهصورت روزبهروز بهنقل از شاکیان و شاهدان ادامه داد. یکی از اولین کسانی که حمید نوری را دید حسین فارسی بود. او حمید نوری را دیده بود که در آنروز در اعدام گروهی از زندانیان شرکت کرده است. حسین فارسی در کتابش بهنام کهکشان ستارهها نوشته است
صدای ناصریان را شنیدم که تعدادی اسم خواند که بیایند و بایستند که برخی از بند ما و برخی هم در زیر بند بودم. من به او نگاه میکردم و یک سری پرونده دستش بود. دو پاسدار کنارش بودند یکی حمید عباسی بود که رئیس دفتر او بود. یک صف طولانی بود که ۱۰۰نفر بودند. ساعت ۹شب بود. مسعود میمنت برادر خواهر مجاهد مهناز میمنت در این صف بود که اعدام شد. ناصریان گفت اینها را ببر به بند این یک کد بود و مقصودش این بود که آنها را برای اعدام میبردند.
محمود رویایی کتابی نوشته است به اسم آفتابکاران که در سال۲۰۰۷ چاپ شده است.
رویایی نوشته است که او را به کمیته مرگ در ۳اوت بردند. ناصریان با خنده لیستها را میدهد به حمید نوری که یک نگهبان لاغراندام بود که یک پیراهن به تن داشت و یک شلوار خاکستری و یکسری کاغذ دستش بود و اسامی تعدادی را خواند که بایستند. برگهها را نگاه کرد و دوستان مرا به راهرو برد و بعد اسامی ۱۲نفر دیگر را خواند و حمید نوری به نگهبان میگفت آنها را ببرند.
محمود رویایی و چند نفر دیگر که مصاحبه شدند تشریح کردند که نگهبانها یکی از زندانیان را روی برانکارد به راهرو مرگ بردند و ۱۰دقیقه بعد حمید عباسی او را با ۱۵نفر دیگر برای اعدام برد و همان روز اعدام شدند.
حسین فارسی گفته است که حمید عباسی و پاسداران در راهروی مرگ ایستاده بودند و میگفتند الآن عاشورای مجاهدین است. من شوکه شدم بهخصوص که برای اولین بار از واژه مجاهدین استفاده میکردند و من فهمیدم که آنها میروند برای سلاخی. زیر لب میگفتند عاشورای مجاهدین است. این توسط محمود رویایی و چند زندانی دیگر تکرار شده است.
حسین فارسی هم در کتاب کهکشان ستارگان نوشته که او هم در راهرو مرگ نشسته بوده دیده که ناصریان همراه با پاسدار عباسی اسامی گروه زیادی را خواندند.
وی در جای دیگری می نویسد بعد از ۱۵دقیقه مرا به بند بردند و روی دیوار نوشتم ۲۲ مرداد ۱۳۶۷ نود نفر را بردند برای اعدام.
خیلی از شاهدان و شاکیان گفتهاند که دیدهاند و شنیدهاند که دیروقت اجساد با ماشین یخچالدار به بیرون از زندان منتقل میکنند
محمود رویایی در آفتابکاران نوشته محمد حسین از یک بند دیگر نزدیک سلول او شد و گفت در بندی که او بوده ۱۵۰نفر از ملی کشها بودهاند که همه جز ۷نفر اعدام شدهاند
در گردهمایی هموطنان و هواداران مجاهدین و بستگان شهیدان قتلعام ۶۷ گروهی از شاکیان پرونده که از شاهدان قتلعام ۶۷ هستند در یک کنفرانس خبری اسامی و مشخصات ۴۴۴تن شهیدان مجاهد خلق که در زندان گوهردشت در جریان قتلعام ۶۷ بهشهادت رسیدند را اعلام کردند و توضیحاتی را در اختیار خبرنگاران و حاضران دادند
نصرالله مرندی- زندانی سیاسی در زندانهای رژیم بهمدت ۱۰سال-از شاکیان پرونده
من نصرالله مرندی هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران هستم که مدت ۱۰سال در زندانهای رژیم از جمله گوهردشت زندانی بوده و از شاکیان این پرونده هستم.
من و دوستانم که شاکیان و شاهدان این پرونده هستیم امروز میخواهیم اسامی ۴۴۴تن از مجاهدین شهیدان قتلعام سال۱۳۶۷ در زندان گوهردشت را اعلام کنیم. این لیست توسط ما و دیگر شاکیان و شاهدانی که در آلبانی هستند تهیه شده است.
اینها بخشی از مجاهدینی هستند که در گوهردشت در قتلعام اعدام شدهاند. شمار زیادی اسامی وجود دارد که در دست تحقیق و تکمیل است. مهمتر اینکه برخی از بندها و قسمتهای گوهردشت کاملا جدا از بقیه قسمتها نگه داشته میشدند. بهعنوان مثال گروهی از زندانیان کرج در گوهردشت نگهداری میشدند که ما اطلاع کمتری از آنها داشتیم و همه آنها در اولین سری اعدام شدند. رئیسی که خود قبلاً دادستان کرج بود خصومت ویژه ای با آنها داشت
این ۴۴۴تن کسانی هستند که پس از عبور از کمیته مرگ، حمید نوری جنایتکار تکتک آنها را به سالن بزرگ اعدام در گوهردشت منتقل کرد و آنها را بدار کشید.
در این لیست تنها نام ۱۹زن مجاهد خلق ذکر شده که در زندان گوهردشت اعدام شدهاند. علت این است که زنان زندانی در تهران اساساً در زندان اوین زندانی بودهاند. در زندان اوین صدها زن مجاهد خلق در جریان قتلعام اعدام شدند. . یک گروه از زنان مجاهد را از زندان کرمانشاه به گوهردشت آورده بودند که تقریبا همه آنها را اعدام کردند. ما اسامی فقط ۱۹تن از آنها را تاکنون بهدست آوردهایم، بیشترش را نداریم.
این لیست، سندی غیرقابل انکار از جنایتکاری حمید نوری است اما مهمتر از آن مؤید این واقعیت است که ابعاد قتلعام ۱۳۶۷ که طی آن ۳۰هزار زندانی سیاسی بهقتل رسیدهاند، بهمراتب بیش از آن چیزی است که تاکنون بهطور عام درک شده است، جنایتی که با تار و پود این رژیم گره خورده است و تمامی سران این رژیم مشخصاً خامنهای و رئیسی مستقیماً در آن درگیر بودهاند و میبایست مورد محاکمه قرار گیرند. برگزاری دادگاه برای محاکمه سران این رژیم و یک تحقیقات مستقل بینالمللی از سوی سازمان ملل در مورد قتلعام ۱۳۶۷ بیش از هر زمانی ضروری است.
رضا فلاحی-زندانی سیاسی در زندانهای رژیم بهمدت ۱۰سال-از شاکیان پرونده
خانمها و آقایان، دوستان عزیز، عصر به خیر
اسم من رضا فلاحی است و یک هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران هستم. من ده سال در زندانهای ایران شامل گوهردشت به سر بردم. من یکی از شاکیان این پرونده هستم. دادستان دیروز در بیانیه خود زندان گوهردشت را با جزییات آن بیان کرد. اینکه محل آن کجاست و کمیته مرگ در چه محلی حضور پیدا میکرد و اینکه زندانیان از یک کوریدور به سالن اصلی زندان برای اعدام منتقل میشدند. دادستان در کیفرخواست خود نام ۱۱۰تن از قربانیان گوهردشت را نام برد. این بهمعنی آن است که دهها تن از شاکیان و شاهدان که توسط پلیس و دادستان مصاحبه شدهاند، توانسته بودند نام این تعداد از اعدامها را در زندان گوهردشت بهخاطر بیاورند. من و دوستانم که شاکی و شاهد این پرونده هستیم نام ۴۴۴تن از مجاهدین را که در گوهردشت در خلال قتلعام سال۶۷ اعدام شدند به آن اضافه میکنیم. این لیست اسامی این ۴۴۴نفر است.
این لیست جزییات را درباره هر کدام از این قربانیان توصیف میکند که شامل نام، فامیل و اسم پدر، محل تولد، سن، تحصیلات، شغل، تاریخ اعدام و غیره میباشد. بخشهایی از زندان گوهردشت کاملاً از سایر قسمتها مجزا شده بود. برای مثال زندانیانی که هوادار سازمان مجاهدین بودند و در کرمانشاه و استان ایلام در زندان بودند و کمتر از یک هفته قبل از اعدام به گوهردشت منتقل شده بودند، همگی اعدام شدند و ما جزییات هویت آنها و ابعاد قتلعامی که صورت گرفته را نداریم. همه آنها را در طبقه اول زندان گوهردشت زندانی کرده بودند.
رضا شمیرانی-زندانی سیاسی در زندانهای رژیم بهمدت ۱۰سال-از شاکیان پرونده
من رضا شمیرانی هستم دوران قتلعام در اوین بودم. چون در مطبوعات معمولاً شروع قتلعام را روز ۹مرداد مینویسند، من میخواهم یکی دو نکته بگویم. همانطور که در کتابم نوشتهام، اولین گروه را برای قتلعام در شامگاه ۵مرداد از سلولهای اوین بردند. مقدمات عملی قتلعام را از ماهها قبل شروع کرده بودند و زندانیان را شروع به دسته بندی کرده بودند. من شخصاً این را تجربه کردهام از شهریور ۱۳۶۶مرا به انفرادی بردند و تحت شکنجه قرار دادند که اسامی زندانیان سرموضع را بگویم. من برای اینکه اسرار را زیر شکنجه فاش نکنم دست به خودکشی زدم که نجاتم دادند. همزمان با پذیرش آتشبس توسط خمینی در ۲۷تیر خمینی دستور تشکیل کمیتههای مرگ را داد
اجازه بدهید من اظهارات سخنگوی وزارتخارجه آمریکا را در ژوییه ۲۰۲۰ را در این رابطه برای شما بخوانم
احمد ابراهیمی-زندانی سیاسی در زندانهای رژیم بهمدت ۱۰سال-از شاکیان پرونده
یاران مقاومت من احمد ابراهیمی هستم از زندانیان دهه۶۰ که بهخاطر هواداری از مجاهدین ده سال در زندان بودم. در زندانهای اوین، قزلحصار، زندان قم و گوهردشت. و ۵نفر از اعضای خانواده من به دست این نظام ضدبشری اعدام شدند. امروز پس از ۳۳سال از قتلعام ۱۳۶۷ شاهد جنبش عظیم دادخواهی از یاران سربدارمان هستیم. ۳۰هزار گل سرخ که حاضر نشدند از نام سرخ مجاهد خلق در مقابل جلادان خمینی کوتاه بیایند. خمینی که تنها چند ماه بعد از سرقت رهبری انقلاب در هراس از محبوبیت فزاینده مجاهدین بهوضوح گفت، «دشمن نه آمریکا، نه شوروی و نه در کردستان، بلکه همینجا بیخ گوشمان در تهران است» وقتی که به وضوع پایههای خلافت خود را در خطر و نبود خود را در بقای مجاهدین دید، با دستخط خود فتوای شوم کشتار زندانیان مجاهد را صادر کرد. و با شقاوت تمام همه کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر موضع مجاهدت خود پافشاری میکردند محارب و محکوم به اعدام خواند. آری، مخاطبین فتوای خمینی ملعون مجاهدین سر موضع بودند و به همین دلیل هم بیش از ۹۰درصد شهیدان قتلعام از اعضا و هواداران مجاهدین خلق ایران هستند.
یاران، دوستان مقاومت
اکنون که دادخواهی شهیدان قتلعام به یک جنبش وسیع اجتماعی تبدیل شده و پرچم دادخواهی که خواهر مریم ۵سال پیش آنرا برافراشت، همچون نام و آرمان آن قهرمانان هر روز بالا و بالاتر میرود، هزاران کانون شورشی با الهام از آن دلاوران شورید بر نظام جهل و جنایت و خواب راحت را از چشمان ولیفقیه مفلوک ربودهاند تا آنجا که به ناچار در هراس از سرنگونی به آیشمن ایران «رئیسی» دخیل بسته تا مگر مقابل خیزش گرسنگان و تشنگان و خیل محرومان سد ببندند. در همین راستا رژیم آخوندی از یکسو با رذیلانهترین شیطانسازیها رهبری این جنبش را هدف قرار میدهد و از سوی دیگر با هویت زدایی از شهدای قتلعام درصدد است از آثار احیاگر پاکبازی این شهیدان و آرمان والای مجاهدین و رهبری تاریخی آن برادر مسعود بکاهد و بر کشتار نسلی از مجاهدین سرپوش بگذارد.
دوستان عزیز ، دار و دسته جلادان حاکم بر کشور آرزوی به انحراف کشاندن جنبش دادخواهی و سوار شدن بر امواج خون شهدا را به گور خواهند برد. ما بازماندگان آن جنایت هولناک با قدردانی از شیر همیشه بیدار برادر مسعود گرامی که برای آزادی مردم و میهن ما لحظهیی را از دست نداده و نمیدهد و خواهر مریم سمبل و خالق میتوان و باید که اینگونه خون شهیدان را زنده کرده است تا تحقق دادخواهی تمامعیار شهیدان هرگز از پای نخواهیم نشست. و در نبرد مقدسی که آنرا پیش میبرند با تمام قوا حاضریم. به راستی دادخواهی واقعی زمانی تحقق مییابد که تمامی سران رژیم در مقابل میز دادخواهی و عدالت قرار گیرند. محاکمه دژخیم حمید نوری تنها یکی از جانیان رژیم قتلعام و کشتار است و به اعتراف روحانی شیاد اینها کسانی هستند که غیر از اعدام و شکنجه کار دیگری بلد نیستند.
در اینجا ما از سازمان ملل می خواهیم که یک گروه حقیقتیاب برای تحقیق در مورد این جنایت هولناک تعیین کند و انرا بهعنوان نسلکشی به ثبت برساند
سلام بر خلق، درود بر آزادی
مطالب مرتبط
دومین جلسه محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتل عام ۶۷ در دادگاه مرکزی سوئد ـ استکهلم
شروع محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتلعام۶۷ در زندان گوهردشت در استکهلم پایتخت سوئد ـ قسمت اول تا سوم
«گوهردشت» سخن بگو!