[caption id="attachment_22341" align="alignleft" width="356"] قرارگاه حبیب[/caption]
28مرداد 79 - تهاجم تروریست های رژیم آخوندی به قرارگاه حبیب ارتش آزادیبخش
حوالی ساعت 1 و 15دقیقه بامداد 28مرداد1379 پاسداران و مزدوران رژیم آخوندی با عبور از مرز بینالملل، قرارگاه حبیب ارتش آزادیبخش ملی ایران واقع در 45کیلومتر شمال شهر بصره را با خمپارههای 120میلیمتری هدف قرار دادند. اما در اثر آتش بلادرنگ و پرحجم حفاظت قرارگاه پاسداران کار خود را نیمهتمام گذاشتند و در حالی که فقط توانسته بودند 7خمپاره شلیک کنند، با برجا گذاشتن شماری از تجهیزات و غلاف دهها خمپاره دیگر با خودرو و موتورسیکلت به داخل
خاک ایران گریختند.
طبق مکالمات ضبط شدهای بی سیمی دشمن، تهاجم مزبور مشترکا با هماهنگی سپاه پاسداران، لشگر92 زرهی اهواز و با کمک مزدوران عراقی وزارت اطلاعات صورت گرفته است.
در این عملیات تروریستی به مجاهدین آسیبی وارد نیامد و خمپارهها به روستاهای بلادفاع و مناطق مسکونی اطراف اصابت نمود.
[caption id="attachment_22345" align="alignleft" width="356"]

28مرداد 1357 - فاجعه سینما رکس آبادان
شب 28مرداد 1357 در حالی که فیلم «گوزنها» بر پردهی سینما نشان داده می شد، سالن سینما رکس آبادان به آتش کشیده شد. صدها تن از تماشاچیان بیگناه در شعله های آتش خاکستر شدند. تلاش خانوادههای این قربانیان برای شناسایی و مجازات عاملان این جنایت به جایی نرسید. پس از سرنگونی حکومت شاه، ایادی رژیم
خمینی، مانع افشاء و معرفی عاملان این جنایت شدند، و حتی آنگاه که خانوادههای قربانیان دست به تحصن زده و خواستار پیگیری ماجرا گردیدند، مورد تعرض و تهدید مقامات سر کوبگر رژیم آخوندی قرار گرفتند.اما سالهای بعد معلوم شد که آخوندهایی که سارق انقلاب ضد سلطنتی و جزو سردمداران رژیم بودند در این جنایت دخالت داشتند و طراحان آن فاجعه بودند. بار دیگر به اثبات رسید که آخوندها برای کسب و حفظ قدرت به هر جنایتی دست میزنند.
[caption id="attachment_22346" align="alignleft" width="356"]

اول شهریور 1350 - ضربهی نظامی ساواک شاه به مجاهدین خلق ایران
سازمان مجاهدین در ابتدای دهه چهل خورشیدی در میهن ما بنیانگذاری شد. سازمانی که با فکر، روش، و اندیشهی نو ، و ویژگی بن بست شکن و روح فداکاری صداقت برای رها کردن ایران از دیکتاتوری, تاسیس شد. اما در اول شهریور سال 50 , ساواک شاه در یورش گسترده به پایگاههای مجاهدین در تهران, دهها تن از کادرها ی مرکزی, مسولان و اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را دستگیر نمود و مجاهدین اسیر را زیر شدیدترین شکنجههای وحشیانه قرار داد. بدنبال آن دستگیریها, اقشار وسیعی از مردم به حضور یک تشکیلات گسترده انقلابی علیه رژیم شاه پی بردند و به طور گستردهای به حمایت از آن پرداختند. و به ویژه در میان دانشجویان و روشنفکران موجی از ابراز تمایل برای پیوستن به این سازمان آشکار شد. سازمان مجاهدین خلق ایران که تا آن تاریخ موفق شده بود به مدت 6 سال تشکیلات خود را از چشم ساواک شاه مخفیانه گسترده کند, پس از این ضربه, به دلیل پایداری بنیانگذاران و مسئولانش, نه تنها مقهور ضربه نظامی نشد, بلکه به صورت نقطه امید مردم ایران برای سرنگونی رژیم شاه درآمد. حماسههای مجاهدان اسیر و شهیدانی که بدستور شاه اعدام شدند بن بست مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران علیه دیکتاتوری سلطنتی را گشود و سرنگونی رژیم شاه را در چشم انداز قرار داد.
اول شهریور 1377 - مجازات لاجوردی و شهادت علی اکبر اکبری
[caption id="attachment_22348" align="alignleft" width="356"]

یکشنبه اول شهریور1377در یک عملیات متهورانه توسط شهید قهرمان خلق، علی اکبر اکبری، سر جلاد اوین
[caption id="attachment_22347" align="alignleft" width="356"]

«اسدالله لاجوردی» به هلاکت رسید، علی اکبر با آتش سلاح خود، سر جلاد خونآشام رژیم خمینی را کیفر داد.
اسدالله لاجوردی، شقی ترین فرد زمان بود که شقاوت را از خمینی آموخته بود و شکنجه تا فراسوی مرز طاقت انسان را علیه نوجوانان و جوانان مجاهد و مبارز در زندانها اعمال کرد.
هلاکت لاجوردی ضربه سنگین بر نظام پوسیدهی آخوندی وارد آورد و متقابلا موج شادمانی سراسر ایران و ایرانیان ، در سراسر جهان را فراگرفت.
علیاکبر از نسل بعد از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی بود که از خیانتهای خمینی بر پیکر مردم میهنش رنج میبرد ، او با شناخت و آگاهی از ماهیت این جرثومه خباثت و جنایت ، به این اقدام متهورانه دست زد وجان خود را فدای رهایی مردم ایران کرد .
[caption id="attachment_22350" align="alignleft" width="356"]

سوم شهریور 1379 - قیام قهرمانانه شهر خرم آباد
تظاهرات مردم خرمآباد که از روز سوم شهریور 1379آغاز گردید، در چندین روز متوالی باشدت بیشتری ادامه یافت.
از 5شهریور که قیام مردم خرمآباد اوج گرفت، نیروهای سرکوبگر رژیم، به سرکوب مردم دست زدند.
سردمداران رژیم که بهشدت از گسترش قیام خرمآباد وحشت داشتند، اقدام به فرستادن هیأتهای سیاسی و قضایی و نیروهای ویژهی سرکوبگر از نقاط دیگر به منطقه کردند.
اما حرف مردم خرمآباد و لرستان و حرف همهی مردم ایران، و به خصوص جوانان مجاهد و مبارز، جنگ آزادیبخش در برابر غاصبان حق حاکمیت ملت و سرنگونی کامل این رژیم به دست ارتش آزادی ستان بود.