شورش بربرها دررم(قصه های زمین ) قسمت سوم – ۲۷ بهمن ۹۶



  • شورش بربرها دررم (قصه های زمین ) قسمت سوم – ۲۷ بهمن ۹۶




  • بربرها بودند که حاضر نشدند تسلیم خواسته های رم وبردگی بر آنها بشوند ،انها اولین مبارزان راه آزادی بودند.




  • یک رهبر بزرگ ،قادراست در بدترین زمان ها وشرایط به پیشروی خود ادامه بدهد




  • مظلوم هرگز نباید تسلیم ظالم بشود ،باید مقاومت کند ،




  • تسلیم شدن زمانیکه خیلی خسته هستید ورمقی ندارید وسوسه بزرگیه ،




  • با خودتون میگید شاید نتونید پیروز بشوید اما رهبر باید به مسیرش ادامه بده وبگه حتما پیروز میشید ،




 

قدرت روم روبه افزایش است . اما برای تسلط بر جهان باستان یک رقیب قدر پیش رویش قرار دارد ، کارتاج ، وژنرال بزرگش هانیبال .

ارتش بربر او از کوهها آلپ عبورکرده تا مستقیم به قلب رم حمله کند ، حال دو ارتش باستان روبروی هم آماده نبردی حماسی هستند ،

دریک سو ،85 هزار سرباز رمی ودر سوی دیگر 55هزار جنگجوی بربر که مصممند مانع پیشروی در قاره شوند .

بربرها متعلق به جامعه ای بزرگ یونان یا رم نیستند .

زوال امپراطوری رم در ارتفاع 15000پایی و دریکی از خشن ترین نواحی زمین آغاز می شود.

پنجاه هزارجنگجوی بربر از سراسر جهان باستان در برابر دشمنی واحد متحد شدند رهبری آنها بر عهده ژنرالی هست که می خواهد

انتقام شرافت خانواده اش را بگیرد وپیش از اینکه رم ،هر آنچه که را سر راهش قرار دارد نابود کند آن را از میان بردارد.

شاید تاریخ امپراطوری رم را ناگزیربداند اما ظهور آن نه آسان بود ونه تضمین شده ،

رم برای دستیابی به اهدافش سرتاسر زمین رادر خون می شوید وبا ستمگری.

هر آنچه که از زمین ومردم وساکن این زمین وجوددارد غارت می کند.

همین امر جهان باستان را به دو دسته ،رمی ها وبربرها تقسیم کرد ه است.

از میان مردمان رهبرانی غیر منتظره ظهور کردند که سلطه رم را به چالش خواهند کشید ،راهزنان ،بردگان ،جنگجویان وشورشیان.


  • این داستان قیام آنهاست




در قرن سوم پیش از میلاد کارتاج قدرتمندترین در جهان غرب بود وثروت خود را ازطریق داد وستد ونیروی دریایی برای تسلط بر مدیترانه بدست میاورد.

کار تاج در واقع تنها رقیب امپراطوری رم در نواحی مرکزی وغربی مدیترانه بود هیچ حاکمیت دیگه ای وجود نداشت که بتواند با آنها رقابت کند.

رم یک جمهوری کوچک اما در حال رشد بود که جاه طلبی های بزرگی داشت.

رم بخوبی میدانست که برای تسلط بر جهان باستان باید کارتاج را شکست دهد.

تعارض بین رم وکارتاج چنان بالا گرفت که سر انجام به نبرد مرگ وزندگی بین دو قدرت اصلی در مدیترانه تبدیل شد.

زمانیکه دو جبهه در سیسلی به همدیگر می رسند رم برتری را در اختیار دارد ملتی در حال تغییر که برای شکست دادن کار تاج در حال ساخت یک نیروی دریایی جدید است.

رم کارتاج را وادار به امضای یک معاهده صلح پر ضرر میکند تا دشمن خود را در هم شکند.

نتائج این معاهده برای کارتاج ویرانگر بود در میان تمامی تعهداتی که کارتاج داده بود باید تمامی نیروهای نظامی ودریایی اش را کنار میگذاشت در ضمن باید غرامت سنگینی هم پرداخت میکرد.

شکست تحقیر شخصی برای فرمانده کارتاج یعنی ژنرال هامیل بارکاست ،پسر بزرگ وی هانی بال تنها 9سال سن دارد.

هامیل کار پسر جوانش را وادار کرد تا همه زندگیش راوقف یک هدف بکند ازمیان بردن رم سوگند بخور هانی بال ،

به خدای نامیرا قسم که آروم نمی گیرم تا زمانیکه قلب رم را خون چکان بر سر نیزه کارتاج بالا ببرم

دوباره هانی بال به خدایان نامیرا قسم که آروم نمی گیرم تا زمانیکه قلب رم را خون چکان دوباره هانی بال

به خدایان نامیرا قسم که آروم نمی گیرم تا زمانیکه قلب رم رار خون چکان بالای نیزه کارتاج بالا ببرم.

هانی بال نزدیک به دودهه منتظر فرصتی برای انتقام می ماند.

رم در سال 219 پیش از میلاد با سان تو اتحاد کرد که شهری سنگر بندی شده در مرز شمالی کارتاج بود.

هانی بال این حرکت را حرکتی برای آغاز جنگ برداشت کرد.

یکی از همسایگان علیه ما شده سان تو در مرز ما واقع شده ، مرز را فراموش کن ،

مرز مال سیاستمدارهاست اتحاد رم با سان تو توهینی آشکار به ماست ،واگر ما پاسخ این را ندهیم آن وقت ما چی هستیم ،ترسو.

جواب این سوال را میدونی پس می جنگیم طبق عهدی که با پدرمون کردیم .

ماشهر را بدست میاریم ،رم هیچ چاره ای نداره جزاینکه بخاطر متحدش بجنگه اونها رو به اینجا می کشانیم به هیسپانیا.

هانی بال سان تورا بمدت 8ماه محاصره میکند زمانی که شهر سقوط میکند نقشه برزگش را برای متحد کردن بربرهای جهان باستان علیه رم عملی می کند .

هربار که بربرها به پا می خیرند رم شعله آنها را خاموش می کند.

آزادی ناگزیره .شاید طول بکشه ،اما درنهایت آزادی سر میرسه.

درقسمت آینده خیزش بربرها ، شماها ازاین کارتون پشیمون میشوید.

از امروز مادیگه هرگز به رم باج نمیدیم ،از امروز با رم می جنگیم

من چیزی دارم که تو هیچ وقت نشناختی ،آزادی

لازم نیست بهم احترام بدازند همین که ازم بترسند کافیه

مادیگه تحت سلطه کسی نیستیم

ماقدرتی درحال رشد داریم

دیگه هیچ چیز نمیتوونه ترا نجات بده

 
لطفا به اشتراک بگذارید: