بیست و ششم دی ، سالروز فرار شاه از ایران

بیست و ششم دی ، سالروز فرار شاه از ایران

 

26دی –سالروز فرار شاه از ایران

بیست و ششم دیماه سالروز فرار شاه از ایران است.

در چنین روزی قبل از اینکه شیخ به قدرت برسد و خمینی به ایران قدم بگذارد ,دیکتاتوری سلطنتی حاکم بر ایران ,در اوج قیامها و برانگیختگی مردم ایران از نقطه عطف سرنگونی گذشت و شاه ناگزیر کشور را ترک کرد .

تقویم سال 1357 برای میهن ما مملو از فراز و نشیب ها وغم ها و شادی هاو البته درنهایت احساس غرور و افتخار است

هربرگ تقویم این سال حوادثی را برروی خودش به ثبت رسانده ولی حادثه نوشته شده روی یکی از این برگ ها انفجاری از شادی را درسراسر ایران بر پا کرد .

شاه :یک مدتی است که احساس خستگی میکنم واحتیاج به استراحت دارم

خستگی یا درهم شکستگی

فرجام سیاه

26دی –سالروز فرار شاه از ایران

19دیماه 1356- جرقه های انقلاب

سلطنت پهلوی بیش از 50سال تسمه از گرده این مردم کشیده بود ،ولی سرانجام روز فوران خشم این خلق عاصی فرا رسید .

وقتی قیام مردم ایران شروع شد ابتدا شاه فکر میکرد می تواند با مانورهایی آب روی آتش قیام بریزد .

بطور مثال روز 14مرداد اعلام کرد که انتخابات مجلس از آزادی صد درصد برخوردار است

برای نمونه همانروز 14مرداد همزمان با وعده های رفرم ، گلوله های نیروهای سرکوبگر شاه ، شمار دیگری از مردم و جوانان اصفهان را به خاک افکند .

17شهریور 1357-میدان ژاله از خون شهدا سرخگون شد

17شهریور یک نقطه عطف درانقلاب 57 بود ، بعد از آن شاه یکبار دیگر در 13 آبان شلیک به مردم را آزمایش کرد .

13آبان 1357 – دانشگاه تهران بدست گارد خونریز شاه به خاک وخون کشیده شد

گوینده تلویزیون : درست ساعت دوازده ونیم شلیک گاز اشک آور به داخل دانشگاه شروع شد و بعد از آن تعداد ی تیر هوایی شلیک شد و بلافاصله ماموران نیروی انتظامی تیرها را به داخل دانشگاه تیراندازی کردند و متاسفانه دراین بین عده ای زخمی و عده ای هم کشته شدند .

شاه بوضوح دید که شلیک به مردم بپاخواسته نه تنها آنها را آرام نمی کند بلکه شعله را فروزانتر وقیام را تند و تیز تر می کند .اینجا بود که دیکتاتور یک بار دیگر دست به مانوری تبلیغاتی زد

شاه:

من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم ، من حافظ سلطنت مشروطه که موهبتی است الهی که از طرف ملت به پادشان تفویض شده است هستم و آنچه را که شما برای بدست آوردنش قربانی دادید تضمین میکنم ، تضمین میکنم که حکومت ایران درآینده براساس قانون اساسی ، عدالت اجتماعی و اراده ملی و بدور از استبداد از ظلم و فساد خواهد بود .

فرجام سیاه

26دی –سالروز فرار شاه از ایران

 

شاه که خودش را دربرابر قیام وامانده و درمانده می دید ، همزمان مانورهای سیاسی را هم شروع کرده بود .

 

شریف امامی:

از امروز بنده شریف امامی 20سال پیش دیگر نیستم ،بنده نه به خودم و نه به بستگانم و نه به دوستانم دیگر .......

 

15آبان 1357 – شاه فرمان تشکیل دولتی نظامی به نخست وزیری ارتشبد ازهاری را مید هد .

 

ازهاری :

سرنوشت چنین بوده که بنا به اراده ذات مبارک شاهانه مسئولیت اداره ا مور مملکت برای مدت محدود برعهده ام واگذار شود

 

ویلیام سولیوان –آخرین سفیرآمریکا درایران –کتاب ماموریت برای وطنم

ساعت سه بعداز ظهر روز 21دسامبربرای ملاقات با نخست وزیر ازهاری به نخست وزیری رفتم چهره رنگ پریده و رنجور ازهاری ازبیماری او گواهی میدادازهاری به من گفت مطالبی را که می خواهد با من درمیان بگذارد از معالجه پزشکان برای او مهمتر است او گفت در این شرایط دیگر کاری از دست او ساخته نیست همچنین اضافه کردحکومت نظامی به یک اسم بی مسمی تبدیل شده وتوانایی ایجاد نظم از وی سلب گردیده

 

و بالاخره شاه در11 دی ازهاری را هم کنارگذاشت و شاهپور بختیاررا به منصب نخست وزیری گماشت اما چه سود . تمامی این مانورهای سیاسی هم مثل به گلوله بستن دردی از دیکتاتور دوا نمی کرد و قیام مردم هر روز اوج تازه ای می گرفت در نتیجه:

 

26دیماه 1357 فرار شاه از ایران ،4میلیون نفر در تهران به جشن وشادمانی پرداختند .

 

فرجام سیاه

 

مشکل شاه خستگی نبود مشکل درهم شکستگی یک دیکتاتور به چشم می دیدی که هیچ راهی برای مهار قیام مردم برایش باقی نمانده است درد شاه قیام و شعار سرنگونی بود

البته این دفتررا مردم ایران در 22 بهمن درخیابانهای تهران و سایر شهرها برای همیشه بستند