This browser does not support the video element.

کنفرانس بین المللی،ایران به کجا میرود - تحلیل و بررسی سیاست های فاشیسم مذهبی

 

گردهمایی‌های سه روزه مقاومتکنفرانس‌های بین‌المللی


با شرکت برجسته‌ترین شخصیت‌های سیاسیکارشناسان و متخصصان بین‌المللی


تحلیل و بررسی سیاست‌های‌ فاشیسم مذهبی، بازبینی سیاست در قبال دیکتاتوری آخوندی


 

در آستانة برگزاری اجتماع عظیم پاریس، روز جمعه 9 تیرماه نخستین روز از گردهمایی سه روزة مقاومت ایران، با برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی در سه پنل با شرکت برجسته‌ترین شخصیت‌های سیاسی، تحلیلگران و متخصصان بین‌المللی پیرامون موضوعات کلیدی سیاسی و استراتژیکی برگزار شد.

در این کنفرانس‌های بین‌المللی تحت عنوان «ایران به کجا می‌رود؟ سیاست‌های داخلی و منطقه‌یی رژیم آخوندی و بازبینی سیاست در قبال رژیم»، شخصیت‌های شرکت‌کننده به بحث و گفتگو حول مهم‌ترین مسائل سیاسی و استراتژیکی مربوط به ایران پرداختند.

این کنفرانس‌ها به‌طور زنده از طریق شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌یی از جمله اورینت‌نیوز تلویزیون اپوزیسیون سوریه و تلویزیون الاخباریه و هم‌چنین توسط شبکه‌های اینترنتی پخش می‌شد و به‌مدت 5 ساعت ادامه داشت.

در پنل اول که «بازبینی سیاست در قبال رژیم» را مورد بحث و بررسی قرار می‌داد و تحت مدیریت سفیر لینکلن بلومفیلد دستیار پیشین وزیر خارجة آمریکا برگزار می‌شد، شخصیت‌های شرکت‌کننده عبارت بودند از:

سناتور جوزف لیبرمن کاندیدای معاون ریاست‌جمهوری آمریکا در انتخابات سال ۲۰۰۰


جان برد وزیر خارجة پیشین کانادا


ژنرال جک کین KEANE - معاون پیشین ستاد مشترک نیروی زمینی آمریکا


سفیر رابرت جوزف معاون پیشین وزارت خارجة آمریکا


و برونو ترتره معاون مدیر بنیاد تحقیقات استراتژیک فرانسه


پنل دوم کنفرانس بین‌المللی در آستانة گردهمایی بزرگ مقاومت، در رابطه با مداخلات و تروریسم رژیم آخوندی در منطقه تحت مدیریت دکتر آلخو ویدال کوادراس رئیس کمیتة بین‌المللی در جستجوی عدالت بود و این شخصیت‌ها در آن شرکت داشتند:

سفیر آدام ارلی سخنگوی پیشین وزرات خارجة آمریکا


سید احمد غزالی نخست‌وزیر پیشین الجزایر


ژان سیلوستر مونگرونیه‌ محقق انستیتوی فرانسوی ژئوپلیتیک و عضو انستیتوی توماس مور Thomas More


مایکل پرجنت محقق خاورمیانه در انستیتو هادسون


و استرون استیونسون


سومین پنل این کنفرانس به بحث و گفتگو پیرامون وضعیت ایران و نقش اپوزیسیون ایران اختصاص داشت؛ این پنل نیز تحت مدیریت سفیر لینکلن بلومفیلد برگزار شد و این شخصیت‌ها در آن شرکت داشتند:

سفیر کنت بلکول سفیر پیشین آمریکا در کمیسیون حقوق بشر در ژنو


لیندا چاوز مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید


سناتور رابرت توریسلی


محمد سولامی، رئیس مرکز مطالعات ایران در عربستان


و رامش سپهرراد


در شروع این کنفرانس، فرانسوا کلکومبه توضیحاتی را دربارة موضوعات مورد بحث ارائه داد و گفت که با توجه به تحولات اخیر، در دورة حساسی از تاریخ بر سر ایران بحث و گفتگو می‌کنیم.

پس از آن پنل اول تحت ریاست سفیر لینکلن بلومفیلد دربارة بازبینی سیاست در قبال رژیم آغاز به کار کرد؛ وی در سخنان افتتاحیة خود، گفت: سال‌هاست بسیاری از شما به گردهمایی (مقاومت ایران) می‌آیید... (می‌خواهیم در این باره صحبت کنیم که) چه‌طور وضعیت، سال به سال تغییر کرده است. دیگر دربارة لیست‌گذاری (مقاومت ایران) صحبت نمی‌کنیم، بلکه دربارة (لزوم) قرار دادن افراد دیگری در لیست تروریستی بحث می‌کنیم. دیگر دربارة تهدید (حملات به)... اشرف و لیبرتی صحبت نمی‌کنیم؛ بلکه دربارة آسیب‌پذیری رژیم ایران صحبت می‌کنیم. موضوع بحث تغییر کرده و دولت‌ها نیز در آمریکا، کانادا و اروپا تغییر کرده‌اند.

سپس جان برد وزیر خارجة پیشین کانادا در سخنان خود، گفت:

به‌نظرم باید با روشنی اخلاقی بیشتری دربارة تهدید این رژیم صحبت کنیم، تهدیدی نه فقط به‌صورت روزانه برای مردم ایران، بلکه هم‌چنین برای همسایگانش. من تماماً تلاش رهبری دولت قبلی آمریکا را برای تعامل و استمالت به هر قیمت رد می‌کنم. به‌نظرم این پیام وحشتناکی به مردم ایران می‌فرستد.

جان برد مدره‌ نامیدن روحانی را افسانه نامید و دربارة نمایش انتخابات در حکومت آخوندی، گفت: «چه‌طور یک انتخابات ریاست‌جمهوری می‌تواند مشروع باشد، وقتی 51 درصد جمعیت حتی اجازة شرکت در آن‌را ندارد؟ ضمن این‌که (کاندیداها) باید توسط شورایی متشکل از آخوندها تأیید شوند. پس باید با روشنی اخلاقی بیشتری صحبت کرد».

وی با رد تجارت و معاملة برخی طرف‌حساب‌ها و هیأت‌های تجاری غربی با رژیم آخوندی، افزود:

باید بسیار قوی‌تر از این باشیم. بحث فقط بر سر دلار قدرتمند و پیشبرد منافع اقتصادی کشورها نیست. مردم ایران نظاره می‌کنند و به‌یاد خواهند سپرد که چه کسانی در کنار آنها ایستادند و چه کسانی قدرت و شجاعت (دفاع از) اعتقادشان را نداشتند.

سناتور جوزف لیبرمن سخنران بعدی این پنل بود؛ وی گفت:

در حالی که برای این گردهمایی سالانة نیروهایی که برای آزادی مردم ایران مبارزه می‌کنند جمع می‌شویم، به‌نظرم می‌توانیم این احساس خوش‌بینی را داشته باشیم که وقایع به‌سمت آرمان اخلاقی ما در حال حرکت است. این‌را هم به‌خاطر وقایع در خارج ایران و هم به‌خاطر وقایع داخل ایران می‌گویم. اولین تغییر بسیار قابل توجه، انتخاب دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکاست. من از هیلاری کلینتون حمایت کردم، لذا باید درک کنید که من دربارة سیاست در قبال (رژیم) ایران در خاورمیانه صحبت می‌کنم.

سناتور لیبرمن سپس استمالت دولت اوباما از رژیم آخوندی را مورد انتقاد قرار داد و ضمن رد توافق اتمی با رژیم، افزود:

واقعیت این است که هیچ چیزی در رفتار (رژیم) ایران طی 2 سال بعد از امضای توافق اتمی تغییر نکرده است. (این رژیم) طبق ارزیابی وزارت خارجة آمریکا، هم‌چنان بزرگ‌ترین حکومت حامی تروریسم در جهان است، به تغذیه و سوخت‌رسانی به جنگ‌افروزی و درد و رنج وحشتناک انسانی در سراسر منطقه ادامه می‌دهد که هدف آن گسترش قدرت خودش است، از سوریه تا یمن و همة مناطق مابین و فراتر از آن.

امیدوارم در حالی که بازبینی سیاست دولت دربارة ایران صورت می‌گیرد، هم‌چنین به‌نحو روشن‌تری به‌رسمیت بشناسیم که گروه دیگری از دوستان هم در خاورمیانه داریم و آن هم مردم ایران و مقاومت علیه رژیم ایران است که توسط سازمان‌هایی نمایندگی می‌شود که در این آخر هفته گردهم می‌آیند؛ در داخل ایران تغییراتی در حال وقوع است؛ وضعیت اقتصاد هم‌چنان وحشتناک است. یک چیز که تغییر نکرده این است که ولی فقیه و سپاه پاسداران هم‌چنان قدرت مطلقه را در دست دارند.

سناتور لیبرمن منازعات درونی در رأس حاکمیت آخوندی و تهدید آخوند روحانی از سوی خامنه‌ای را نشانی از بی‌ثباتی رژیم دانست و سپس، اضافه کرد:

وجه دیگر (تغییر) طبعاً ابراز علنی‌تر حمایت از مقاومت از جمله از سازمان مجاهدین خلق و به‌طور خاص مباحثات علنی بی‌سابقه طی حدود یک سال اخیر دربارة قتل عام 30 هزار زندانی سیاسی در ایران در سال 1988 است که اکثر آنها از اعضای مجاهدین بودند. این موضوعی است که صحبت علنی دربارة آن شجاعت فوق‌العاده‌یی می‌طلبد. لازم است از نمونة آفریقای جنوبی و کمیسیون حقیقت‌یاب استفاده شود که البته از این حکومت انتظار آن نمی‌رود، ولی همین واقعیت که مردم خواهان آن هستند، نشان می‌دهد همان نوع ناآرامی در جریان است که می‌تواند به پاسخ نهایی به این مسئله منجر شود که پایان رژیم ایران است. متشکرم.

سفیر بلومفیلد: متشکرم سناتور، فقط یک نکته اضافه کنم: جفری رابرتسون وکیل حقوق بشر انگلیسی که قتل عام 1988 را مورد تحقیق قرار داده و دربارة آن گزارش داده است گفت، (این قتل عام) بدتر از راهپیمایی مرگ باتان (در فیلیپین) و قتل عام سربرنیتسا بوده است...

سخنران بعدی این پنل، سفیر رابرت جوزف بود.

وی از جمله گفت: به‌رغم برجام... (رژیم) ایران به پیگیری تسلیحات اتمی و موشک‌های بالیستیک ادامه می‌دهد. بخش زیادی از (برنامة) موشک‌های بالیستیک علنی هستند، حال آن‌که توانایی اتمی مقداری مبهم‌تر است، اما هم‌چنان وجود دارد.

سفیر جوزف، افزود:

نباید خودمان را فریب بدهیم. اولی هاینونن که بازرس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بوده گفت، اگر (رژیم) ایران امروز یک برنامة مخفی اتمی نداشته باشد، اولین‌بار طی 30 سال گذشته خواهد بود که چنین برنامه‌یی ندارد؛ و ما از طریق افشاگری‌هایی که طی 3 هفتة گذشته در واشینگتن توسط مقاومت (ایران) صورت گرفته می‌دانیم که هم برنامة موشکی و هم برنامة اتمی بی‌وقفه ادامه دارد.

سفیر جوزف هم‌چنین، تأکید کرد: برنامة موشک بالیستیک و برنامة اتمی، تنها با پایان‌یافتن این رژیم خاتمه خواهد یافت. (رژیم) ایران امروزه، به‌نحو بسیار تهاجمی، برنامه‌های موشک بالیستیک و تسلیحات اتمی خود را ادامه می‌دهد... حتی مدافعان برجام باید بپذیرند که... این توافق در بهترین حالت، یک توقف موقت است... (در رابطه با رژیم ایران و کرة شمالی)... طی 25 سال اخیر، ایالات متحده چه تحت دولت دموکرات‌ها و چه جمهوری‌خواهان، سیاستش را بر پایة یک افسانه و امیدی بی‌پایه و اساس بنا کرده است... در حالی که (رژیم) ایران مدعی تبعیت از توافق اتمی است و ما هم مدعی هستیم که حرفشان را باور می‌کنیم، برنامة موشک بالیستیک قاره‌پیمای آنها با سرعت ادامه دارد. به‌خاطر داشته باشید که تنها دلیل داشتن یک برنامة موشک بالیستیک قاره‌پیما، گذاشتن یک سلاح اتمی بر روی آن است... امید نابجای ما در رابطه با (رژیم ایران)... این بوده که قادر خواهیم بود، مدره‌هایی را در این حکومت پیدا کنیم که آن‌را به جایگاهی جدید و بهتر سوق خواهند داد؛ و این افسانه‌یی است که سالیان سال تداوم یافته است... باید درک کنیم که خود این رژیم، قلب تهدید است. خودش منبع برنامه‌های اتمی و موشکی است، خودش منبع سیاست‌های توسعه‌طلبانه در سوریه، عراق و یمن و سایر مناطق است و خودش منبع سرکوب بی‌رحمانة داخلی است.

این رژیمی است که تغییر نخواهد کرد، نمی‌تواند تغییر کند، چون اگر شروع به تغییر کند، سقوط خواهد کرد. تا وقتی رژیم آخوندها سرنگون نشود، ما در تلاشمان برای پایان‌دادن به چالش توسعة (تسلیحات اتمی) و برقراری ثبات بیشتر در منطقه موفق نخواهیم شد. اینجا هم مثل کرة شمالی، وجه کنایه‌آمیز آن این است که سیاست‌های انحرافی ما فقط منجر به تقویت رژیم تهران شده و امکانات لازم را برایش فراهم کرده‌ایم تا برنامه‌های تکثیر خود را توسعه بدهد، در کشورهای همسایه مداخله کند و به بی‌ثباتی آنها دامن بزند و مردم خودش را تحت سرکوب وحشیانه قرار بدهد؛ آنها نخستین و بزرگ‌ترین قربانیان این رژیم هستند. کلید حل مسئله در ایران، مثل کرة شمالی، تغییر رژیم از داخل است؛ چیزی که دولت اوباما به‌صراحت آن‌را منتفی می‌دانست. رویکرد دولت ترامپ در قبال (رژیم) ایران هم‌چنان یک مسئلة تعیین‌تکلیف نشده است. من امیدوارم این دولت، (رژیم) ایران را هم‌چنان یک تهدید تلقی کند و هم در زمینة تکثیر و هم در رابطه با بی‌ثباتی منطقه، به تلاش‌هایش برای کسب حمایت در منطقه ادامه دهد و دست به اقدامات قاطعی بزند. یکی از آزمایش‌های آن این است که آیا دولت می‌خواهد سپاه پاسداران را به‌عنوان یک سازمان تروریستی لیست‌گذاری کند و (سپاه) و حامیانش را تحریم کند؟ به‌خاطر بیاورید که ر‌ئیس من روزی گفت: (رژیم) ایران بانکدار مرکزی تروریسم بین‌المللی است. خب سپاه پاسداران قطعاً مسئول اصلی این سیستم بانکی است... به‌نظرم ضروری است که اگر خواهان حل مسئلة تکثیر (اتمی) و سایر چالش‌ها و تهدیدات (رژیم) ایران هستیم، از تغییر از درون حمایت کنیم؛ یعنی تغییر رژیم از داخل کشور. نمی‌توانیم این کار را از خارج انجام بدهیم، ولی قطعاً می‌توانیم از اپوزیسیون در ایران و کسانی که حامی آن هستند، حمایت کنیم؛ باید به اپوزیسیون امید بدهیم و از آن در نبرد طولانی‌اش علیه این رژیم بی‌رحم حمایت کنیم. باید از آن عناصر اپوزیسیون حمایت کنیم که خواهان و مدافع یک حکومت غیر اتمی و مبتنی بر جدایی دین و دولت هستند و باید تضمین کنیم، کسانی که از موشک‌های بیشتر و بی‌ثباتی و سرکوب بیشتر علیه مردم ایران حمایت می‌کنند، منزوی و سرانجام برکنار بشوند؛ و به‌نظرم این دیدگاه و تعهد خانم رجوی است. متشکرم.

در ادامة این کنفرانس، ژنرال جک کین در سخنانش، بر مداخلات رژیم آخوندی در کشورهای سراسر منطقه انگشت گذاشت و سپس تأکید کرد که انتخاب خاورمیانه به‌عنوان اولین مقصد نخستین سفر دونالد ترامپ، موضوعی حائز اهمیت است.

وی با اشاره به سخنرانی رئیس‌جمهور آمریکا در اجلاس سران عربی و اسلامی و آمریکا در ریاض، گفت:

او نکات قابل توجهی را به آنها گفت؛ اولاً: ما علیه تهدیدات این منطقه متحد خواهیم بود و اولین تهدید استراتژیک آن (رژیم) ایران است که خواست خود را بر منطقه تحمیل می‌کند؛ ما به‌همراه هم علیه این تهدید خواهیم ایستاد و با آن مقابله خواهیم کرد.

این یک حرکت معکوس 100 درصدی سیاست سازش و مماشات با (رژیم) ایران توسط رئیس‌جمهور قبلی و رد تمام‌عیار آن سیاست است. نکتة دومی که گفت این بود: تهدید دوم در اینجا افراط‌گرایی اسلامی است و از واژة «افراط‌گرایی اسلامی» استفاده کرد او گفت: ما در ایالات متحده نمی‌توانیم این ایدئولوژی را تضعیف کنیم و فقط شما می‌توانید. فقط شما می‌توانید آلترناتیوی را به این جوانان که جذب این افراط‌گرایی شده‌اند، ارائه کنید. چون خواهان یک زندگی با هدف هستند. شما باید این کار را انجام بدهید، ولی ما پشتیبان شما خواهیم بود و وقتی به‌کارگیری نیرو ضروری باشد، شما را در این راستا کمک خواهیم کرد. به‌نظرم چنین تشویقی از سوی رئیس‌جمهور، اعلام تعهد قوی او در قبال خاورمیانه در زمینة ثبات و امنیت بود. در رابطه با (رژیم) ایران، 30 روز بعد از ریاست‌جمهوری (ترامپ)، (رژیم) ایران یک موشک بالیستیک شلیک کرد. ترامپ نگفت، شما نباید این کار را می‌کردید و بیایید خوش و بش کنیم و وزرایمان با هم دیدار کنند، بلکه بلافاصله شروع به مقابله با آنها و تحریم آنها کرد. آنها را نه فقط به‌خاطر آزمایش موشک بالیستیک که نقض قطعنامه‌های شورای امنیت است مورد انتقاد قرار داد، بلکه هم‌چنین به‌خاطر آن چیزی که بیش از همه ما را از سال 1980 آزار داده است: اهداف استراتژیک آنها برای تسلط بر کل منطقه. او گفت، در قبال این جاه‌طلبی با شما مقابله می‌کنیم. این کاری است که دولت قبلی هرگز حاضر به انجام آن نبود. این مسئله را مقدمتاً روی میز آوردند، بحث سلطة استراتژیک و به‌کارگیری عوامل و شبه نظامیان برای کنترل منطقه؛ (رژیم) ایران گفت، اگر این روی میز باشد، پای مذاکره نمی‌آییم، فقط دربارة سلاح اتمی صحبت می‌کنیم؛ طبعاً افراد (دولت قبلی) ما موافقت کردند و بدون آن، پای میز مذاکره رفتند. این مسئلة اصلی است.

در ادامة این جلسه برونو ترتره در سخنانش، گفت: «...گاهی ما فرانسوی‌ها فراموش می‌کنیم... که به چه میزان قربانی تروریسم تحت حمایت (رژیم) ایران مثلاً در دهة 1980 بوده‌ایم... همین رژیم و گاهی همین افراد (بر سر کار بودند)... (اما افکار عمومی) مدراسیون و پراگماتیسم را با هم قاطی می‌کنند و فکر می‌کنند که یک رویکرد پراگماتیک، رویکردی مدره است؛ حال آن‌که این یک اشتباه بنیادی است...

وی سپس با اشاره به مداخلات رژیم در منطقه تصریح کرد که حکومت آخوندی، نقش زیادی در رشد

گروه‌های تروریست بنیادگرای سنی دارد.

پس از سخنان افتتاحیة شخصیت‌ها، جلسة بحث و گفتگو دربارة سیاست صحیح در قبال رژیم آخوندی ادامه یافت؛ در این بخش از برنامه سناتور لیبرمن، تأکید کرد: «به‌نظرم اصلی‌ترین تهدید امنیت جهانی... حکومت ایران است؛ چرا که این حکومت شمارة یک تروریستی دنیاست و در منطقه هرج و مرج ایجاد می‌کند... چرا حکومت ایران موشک‌های بالیستیک قاره‌پیما تولید می‌کند؟... دلیل آن یک چیز بیشتر نیست: می‌خواهند بتوانند تسلیحات اتمی روی آن سوار کنند.. وقتی به آینده فکر می‌کنم و به این‌که برای ده‌های آینده... چه کاری می‌توانم انجام بدهم، (به این نتیجه می‌رسم که) هیچ چیزی مهم‌تر از تغییر رژیم (حاکم بر) تهران وجود ندارد».

رابرت جوزف نیز، تأکید کرد: توافق (اتمی) مسئله را حل نکرده است... توافق نقض می‌شود... و تقلب در دی.ان.ای. این رژیم است؛ آنها تقلب خواهند کرد. و سابقة بسیار روشنی از آن‌را در اختیار داریم... رژیم آخوندی، رژیمی بی‌رحم است و مشروعیت ندارد؛ این رژیم برای باقی‌ماندن در قدرت بر سرکوب مردمش متکی است. چندان شکی وجود ندارد که در یک نقطه، یک جرقه و یک نقطة چرخش خواهیم داشت و شما شاهد همان پدیده‌یی خواهید بود که در رومانی چائوشسکو دیدیم؛ یعنی (این حکومت) به‌سرعت کنار خواهد رفت...

سپس سفیر بلومفیلد از ژنرال جک کین خواست دربارة مداخلات رژیم آخوندی در سوریه توضیح بدهد؛ وی گفت: (رژیم) ایران از سال 1980، هر سال هدف استراتژیکش را صدور انقلاب اسلامی به سراسر منطقه و تسلط بر منطقه اعلام کرده است...

وی افزود نیروهای زمینی در سوریه توسط فرماندهان سوری هدایت نمی‌شوند؛ بلکه فرماندهان (رژیم) ایران آنها را هدایت می‌کنند... آنها هر روز این کار را انجام می‌دهند و مسئول این مأموریت هستند. آنها تصمیم می‌گیرند که نیروی هوایی (رژیم) سوریه در حمایت از عملیات زمینی، به کجا حمله کند...

ژنرال کین خواهان آن شد که برای مقابله با مداخلات رژیم آخوندی، کشورهای عربی به‌همراه میزانی از نیروهای آمریکایی در بخش شرقی سوریه وارد شوند و منطقة مربوطه را باثبات کنند.

برونو ترتره در این قسمت از برنامه، گفت: (رژیم) ایران با حمایت از بشار اسد، داعش را در درازمدت تقویت می‌کند. چون بهترین دوست داعش...، بشار اسد است. آنها دو روی یک سکه هستند.

وی دربارة توافق اتمی نیز، تصریح کرد: (رژیم) ایران رفتار حکومتی را که برای همیشه از گزینة اتمی دست کشیده باشد، از خود بارز نمی‌کند...

هم‌چنین سناتور جوزف لیبرمن تأکید کرد:

در شروع سخنانم نیز گفتم، در حالی که امسال گردهم می‌آییم و به سال گذشته می‌نگریم، می‌بینیم که دلایل بسیاری هست که نسبت به هدفمان یعنی آزادی مردم ایران، تشویق بشویم. به تأکید باید گفت که اولین مورد که نباید آن‌را امری تضمین‌شده تلقی کرد، تغییر از دولت اوباما به دولت ترامپ است؛ تفاوت آنها در رابطه با ایران و خاورمیانه، مثل تغییر از شب به روز است. از یک شب طولانی سیاستی اشتباه، حتی اگر با حسن نیت بوده باشد، مبنی بر این‌که می‌توان به‌نحوی (رژیم) ایران را تغییر داد که البته چنین نشد. اما نکتة دوم که دربارة آن خیلی صحبت نکردیم و در سال گذشته با ظهور رهبری جدید در عربستان سعودی و ولیعهد محمد بن سلمان هدایت شد، فعال‌شدن جهان عرب علیه دشمنانشان است؛ از جمله عربستان سعودی که همواره قدرتی محافظه‌کار بود و برای فعال‌شدن در زمینة دیپلماتیک و نظامی مردد بود. روزگار جدیدی است و این خبر خوبی برای مردم ایران است، چون کشورهای عربی دقیقاً همان حرف رئیس‌جمهور آمریکا را زدند: ما دو تهدید برای آینده و امنیتمان داریم که اولین آن (رژیم) ایران و دومین مورد افراط‌گرایی و تروریسم اسلامی است. لذا شاهد متحد شدن بی‌سابقة نیروهایی هستیم که از هدفی حمایت می‌کنند که این گروه‌ها چند دهه برای آن مبارزه کرده‌اند؛ یعنی آزادی مردم ایران...

همکاران بسیاری هستند که خواهند گفت: واقعاً گمان می‌کنی که می‌توان رژیم ایران را تغییر داد؟ مطمئن باشید که می‌توانیم!

ژنرال جک کین نیز طی سخنانی در بخش پایانی این پنل، تصریح کرد: از زمان شروع برجام... (رژیم) ایران، رژیم اسد را سرپا نگه داشته و استراتژی کشتار مردم (سوریه) را در شهرها و روستاهایی که اپوزیسیون سوریه از آن می‌آید، تماماً هدایت کرده است...

وی سپس تأکید کرد که اهداف استراتژیک رژیم آخوندی در منطقه تغییر نمی‌کند و رژیم بیشتر پول‌های ناشی از رفع تحریم‌ها را نیز در همین راستا به‌کار می‌گیرد.

 

در پنل دوم کنفرانس بین‌المللی در آستانة گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس، شخصیت‌های شرکت‌کننده مداخلات و تروریسم رژیم آخوندی در منطقه را مورد بحث و گفتگو قرار دادند.

دکتر آلخو ویدال کوادراس که مدیریت این برنامه را برعهده داشت در سخنان افتتاحیة خود با تأکید بر این‌که شرایط منطقه از زمان توافق اتمی تغییرات بسیاری داشته است، گفت: «رژیم (ایران) از توافق اتمی به‌سود منافع خودش استفاده می‌کند، اما هیچ تغییر قابل توجهی در سایر عرصه‌های رابطه بین رژیم و اتحادیة اروپا و ایالات متحده صورت نگرفته است. استراتژی رژیم در منطقه...، بسیار روشن است؛ آنها می‌خواهند قدرت مسلط در منطقه باشند و آن‌را کنترل کنند... جنگ علیه داعش برای این رژیم، یک هدف واقعی نیست، بلکه فقط بهانه‌یی است برای حضور گسترده در منطقه است. مثلاً آنها در سوریه، نیروهای بیشتری از حکومت اسد دارند... (رژیم ایران می‌خواهد) با حضور گستردة نیروی قدس و حتی ارتش خود و حزب‌الله و شبه نظامیان شیعی بسیاری که توسط این رژیم کنترل و تأمین مالی می‌شوند، در راستای هدف نهایی‌اش یعنی تسلط بر منطقه پیشروی کند؛ یعنی تسلط بر منطقه...

در ادامة جلسه سفیر آدام ارلی تجارب خودش را در رابطه با مواجهه با مداخلات رژیم از جمله در دوران حضورش در عراق، در بحرین به‌عنوان سفیر آمریکا و در واشینگتن به‌عنوان سخنگوی وزارت خارجه بازگو کرد و سپس گفت:

بسیاری از رفتارهای این رژیم از موضع آسیب‌پذیری و دفاعی بر خلاف موضع تهاجمی صورت می‌گیرد. بسیاری از اقدامات آنها که تهاجمی به‌نظر می‌رسد، از موضع تدافعی است. مثلاً مسیر ارتباطی (در سوریه) یا امر این‌که آنها به دمشق بیش از بغداد اهمیت می‌دهند؛ چون گفته‌اند، اگر دمشق سقوط کند، تهران سقوط خواهد کرد. برای آنها نبرد برای سوریه به‌مثابه نبرد برای حکومتشان است، نه یک ماجراجویی خارجی، آن‌طور که بسیاری آن‌را توصیف کرده‌اند.

سخنگوی پیشین وزارت خارجة آمریکا سپس تأکید کرد که نقطة ضعف اصلی رژیم آخوندی، داخل کشور است و برای پس‌زدن مداخلات آن، باید در همان‌جا با آن مقابله شود.

 

سید احمد غزالی نخست‌وزیر پیشین الجزایر در سخنان خود گفت، تلاش می‌شود که مردم باور کنند، آن‌چه در خاورمیانه رخ می‌دهد، مسئله‌یی بین شیعیان و سنی‌هاست؛ حال آن‌که این کاملاً اشتباه است... گواه آن هم این است که سال‌هاست یک رژیم ایران... بیشترین تعداد شیعیان را به قتل رسانده است. داعش هم که ادعای سنی‌بودن دارد، تعداد بسا بیشتری از سنی‌ها را نسبت به شیعیان، به قتل می‌رساند... اما غربی‌ها فراموش می‌کنند که رژیم ایران علاقه‌یی به آیین شیعی ندارد... بلکه از آن به‌عنوان عاملی برای توسعه‌طلبی... در (جهان اسلام) استفاده می‌کند... مسئلة (رژیم) ایران، یک مسئلة مرکزی است؛ ما با یک دیکتاتوری مذهبی بی‌رحم مواجهیم... نمی‌توان به چنین دیکتاتوری اعتماد کرد که از اسلام برای اهداف سیاسی و قدرت‌طلبانه سوءاستفاده می‌کند...

در برابر رژیم ایران که یک دیکتاتوری بی‌رحم و یک استبداد مذهبی است، مقاومت ایران قرار دارد... که پنجاه سال است مبارزه می‌کند تا مردم ایران به حق حاکمیت و سرنوشت خود را به‌دست بگیرد.

آن‌چه مقاومت ایران انجام می‌دهد، این فداکاری‌های عظیم، 120 هزار مخالف ایرانی توسط رژیم ولایت فقیه، رژیم خامنه‌ای و خمینی قتل عام شده‌اند، به‌لحاظ تأثیرات آن، تمام جامعة مسلمان از نتایج (مبارزة این مقاومت) بهره می‌برد. من شکی دربارة نتیجه‌بخشی آن در آینده ندارم .رئیس‌جمهور (برگزیدة) شورای ملی مقاومت خواهر مریم رجوی همواره گفته است، ما هم توسل به جنگ علیه (رژیم) ایران را رد می‌کنیم که فقط منجر به تقویت این رژیم خواهد شد که به‌عنوان یک قربانی معرفی می‌شود و هم هرگونه باوری را دربارة اعتبار مذاکره با رژیم ایران رد می‌کنیم؛ او همواره دربارة راه حل سوم سخن گفته است. راه حل سوم یعنی این رژیم فقط می‌تواند از طریق نیروی مردم ایران و نمایندگان آن سقوط کند.

در ادامة این جلسه، ژان سیلوستر مونگونیه‌ محقق انستیتوی فرانسوی ژئوپلیتیک و عضو انستیتوی توماس مور Thomas More به تشریح استراتژی مداخله‌جویانة حکومت آخوندی و رویای آن برای تشکیل یک «هلال شیعی» پرداخت و از جمله تصریح کرد که رژیم دیگر به تنهایی توان پیشبرد این استراتژی را ندارد و به همین دلیل به روسیه متوسل شده است.

وی هم‌چنین گفت که این رژیم به‌دلیل ماهیت و دی.ان.ای. خود. وارد منطق توسعه‌طلبی و قدرت‌طلبی می‌شود... اگر به تاریخ بنگریم، می‌بینیم که بسیاری اوقات، تغییر رژیم نقطة عبور اجباری یا پیامد غیر قابل اجتناب برای پایان‌یافتن یک منازعة ژئوپلیتیک است.

پس از آن دکتر ویدال-کوادراس با اشاره به سخنان ژان-سیلوستر مونگرونیه، اضافه کرد: «ماهیت واقعی این رژیم، از تغییر آن جلوگیری می‌کند... گاهی افراد سیاست خارجی (اتحادیة اروپا) می‌گویند، باید (با رژیم ایران) تعامل کنیم، چون باید از مدره‌ها حمایت کنیم؛ چرا که آنها تغییر خواهند کرد... این غیر ممکن است. ماهیت جمهوری اسلامی... طوری است که اگر به‌نحو مثبتی در جهت یک نظام مدرن‌تر یا دموکراتیک‌تر و یا انسانی‌تر تغییر کند، از بین می‌رود؛ لذا این غیر ممکن است و آنها این توانایی را ندارند... امید به تغییر کردن این رژیم، بی‌معنی است».

مایکل پریجنت محقق خاورمیانه در انستیتوی هادسون در سخنان خود گفت: من در سال 2007 در اوج دوران افزایش نیرو(های آمریکایی در عراق) برای ژنرال مک‌مستر و ژنرال پترائوس کار می‌کردم.... ما دریافتیم که (رژیم ایران) نفوذ بسیاری در (وزارت‌خانه‌های امنیت و اطلاعات عراق) دارد... و این کار از طریق عواملش و نیروی بدر صورت می‌گیرد... نیروی بدر اصلی‌ترین عوامل سپاه پاسداران در عراق بود.

وی سپس به نتایج مخرب خروج زودهنگام نیروهای آمریکایی توسط دولت اوباما بر وضعیت عراق پرداخت و توضیح داد که چه طور رژیم آخوندی از طریق سپاه پاسداران از وضعیت پیش‌آمده برای گسترش نفوذ خود سوءاستفاده کرد. وی هم‌چنین بر این واقعیت انگشت گذاشت که نیروهای مثل شوراهای بیداری در استان‌های سنی، موفق به مقابله با بنیادگرایان شده بودند، اما سپس توسط دولت مالکی منزوی شدند و داعش در همان مناطق ظهور کرد.

برای دستیابی به توافق با (رژیم) ایران، اوباما و دولتش باید امتیازهای بسیاری می‌دادند، به‌نظرم این امتیازها از سال 2009 شروع شد وقتی آغاز به آزاد کردن کسانی مثل لیث خزعلی و قیس خزعلی دقدوق در سال 2011 کردیم. هر کسی که (رژیم) ایران خواهان آن بود، آزادش می‌کردیم، حتی اگر رأی منفی می‌دادیم و می‌گفتیم که این افراد به خشونت و تروریسم بازخواهند گشت...

(رژیم) ایران و به‌طور خاص سپاه پاسداران بر سر نحوة خرج‌کردن پول‌هایش بسیار متمرکز است. سالانه 50 میلیون دلار به کتائب حزب‌الله، 50 میلیون دلار به عصائب الحق و 200 میلیون دلار به حزب‌الله می‌پردازد.

مایکل پریجنت آنگاه بر این واقعیت انگشت گذاشت که دولت جدید آمریکا بر خلاف دولت اوباما، بر مقابله با مداخلات رژیم متمرکز است و تحریم‌ها علیه رژیم را به‌خاطر حمایت از تروریسم و برنامة موشک بالیستیک گسترش داده است.

دولت اوباما فکر می‌کرد که اگر ما تحریم‌ها بر سر برنامة موشک بالیستیک و صدور تروریسم را افزایش بدهیم، (رژیم) ایران از توافق (اتمی) خارج خواهد شد. اما دولت (کنونی آمریکا) فریبکاری آنها را آشکار کرده است؛ ما به دولت اوباما فشار می‌آوردیم که این کار را انجام بدهد، حال دولت کنونی این کار را انجام می‌دهد و تحریم‌های (رژیم) ایران را به‌خاطر حمایت از تروریسم و موشک‌های بالیستیک گسترش داده است و با این حال (رژیم) ایران (از توافق) خارج نشده است. ما دریافتیم که (رژیم) ایران به این توافق نیاز دارد

مایکل پریجنت در سخنانش هم‌چنین به تغییر وضعیت سوریه، از جمله هدف قرار گرفتن عوامل وابسته به سپاه پاسداران توسط جنگنده‌های آمریکایی در التنف اشاره کرد، و گفت: آنها بسیار ضعیف و آسیب‌پذیرند...

استرون استیونسون سخنران بعدی این پنل، رژیم آخوندی را پدرخواندة بنیادگرایی اسلامی نامید و خاطرنشان کرد که این ایدئولوژی با حکومت خمینی شروع شده است.

وی گفت: وقتی خمینی به قدرت رسید، قانون اساسی (را تدوین کرد) که به صدور انقلاب و ایجاد یک خلافت فرا می‌خواند. (مشابه) همان خلافتی که داعش در پی تشکیل آن است... (رژیم) ایران در پشت تمامی جنگ‌افروزی‌ها در منطقه است. آنها شبه نظامیان شیعی بی‌رحم را در عراق حمایت کرده، آموزش داده و هدایت کرده‌اند. آنها از حزب‌الله و شبه نظامیان حوثی در یمن پشتیبانی می‌کنند.

استرون استیونسون رژیم آخوندی را مسئول سرپا نگه‌داشتن دیکتاتوری اسد دانست، و گفت: صدها هزار نفر کشته شده‌اند و اثر انگشت آخوندها در سراسر منطقه وجود دارد.

او سپس به مداخلات رژیم در عراق و به‌طور خاص پیشبرد سیاست‌های جنایتکارانة آن توسط دولت دست‌نشاندة مالکی پرداخت و تصریح داد که سرکوب سنی‌های عراق توسط مالکی، به ظهور داعش در عراق منجر شد.

وی گفت: آنها از بحران داعش برای پیشبرد کارزار قتل عام خود علیه سنی‌ها در عراق سوءاستفاده کردند و صدها هزار سنی را از بین بردند و برخی از شهرهای قدیمی مثل فلوجه یا رمادی با خاک یکسان کردند... همة (گروه‌های بنیادگرا) با هم دیگر مشکلاتی دارند...، ولی همگی به (رژیم) تهران به‌عنوان پدرخواندة بنیادگرایی اسلامی می‌نگرند... اگر تغییر رژیم در ایران محقق شود....، بنیادگرایی اسلامی از دستور کار جهان حذف خواهد شد.

استرون استیونسون سپس از دولت آمریکا خواست سپاه پاسداران را به‌عنوان یک سازمان تروریستی بین‌المللی لیست‌گذاری کند. وی گفت: چه طور ممکن است نیروی قدس که از توابع سپاه پاسداران است، سال‌هاست یک سازمان تروریستی لیست‌گذاری شده اما سپاه از آن می‌گریزد. سپاه 70 درصد اقتصاد رژیم ایران را در اختیار دارد و کنترل می‌کند؛ (سپاه) باید لیست‌گذاری شود و در لیست سیاه تروریست‌های بین‌المللی قرار گیرد...

پس از سخنرانی‌های شخصیت‌ها، دکتر آلخو ویدال کوادراس، سرنگونی رژیم آخوندی و برقراری دموکراسی و آزادی در ایران را راه حل پاسخ‌دادن به سایر مسائل دانست و بر لزوم لیست‌گذاری سپاه پاسداران به‌عنوان یک سازمان تروریستی تأکید کرد.

در پایان این پنل شخصیت‌های شرکت‌کننده به سئوالات شرکت‌کنندگان پاسخ دادند.

سومین پنل کنفرانس بین‌المللی در آستانة گردهمایی بزرگ مقاومت به وضعیت ایران و نقش اپوزیسیون اختصاص داشت و تحت مدیریت سفیر لینکلن بلومفیلد برگزار شد. در شروع این جلسه، رامش سپهراد با اشاره به پیشتازی مقاومت ایران از جمله در امر رهبری زنان و برابری اضافه کرد که حامیان این مقاومت در داخل کشور، به‌رغم تمامی ریسک‌ها، در خیابان‌ها حضور دارند و فعالند.

لیندا چاوز سخنران بعدی این پنل، بر حمایت گستردة مردمی از مقاومت ایران در داخل کشور تأکید کرد و گفت: ما باید تلاش کنیم تا شورای ملی مقاومت به‌عنوان یک جنبش مقاومت مشروع به‌رسمیت شناخته شود.

سفیر کنت بلکول در شروع سخنانش بر شکست سیاست مماشات و «تعامل سازنده» با رژیم آخوندی تأکید کرد و سپس با اشاره به افشاگری‌های مقاومت ایران گفت که این مقاومت در مقاطع بسیار تعیین‌کننده، اطلاعات استراتژیکی ارائه کرده است.

وی هم‌چنین با تأکید بر لزوم سرنگونی رژیم «فاسد» و «تروریستی» آخوندی، گفت: «ما باید به آن دسته از نیروهای آزادی‌خواه و دموکراسی‌طلب توجه کنیم که رژیمی را تضعیف خواهند کرد که صادرکنندة اصلی تروریسم بین‌المللی و یک رژیم سرکوبگر در داخل است».

در ادامة این برنامه، محمد سولامی رئیس مرکز مطالعات ایران در عربستان به سخنرانی پرداخت، و گفت: «رژیم ایران از شروع (حکومتش) سیاست و استراتژی خود را بر صدور مشکلات از داخل به خارج بنا کرده است؛ هدف آن نیز گریختن از مسائل داخلی و نیازمندی‌های مردم ایران بوده است... اگر هم مشکلی وجود نداشته باشد، آنها تلاش می‌کنند با مشکل‌آفرینی، از خواسته‌های مردم ایران و مسائل داخلی طفره بروند».

وی هم‌چنین تصریح کرد که به‌رغم ادعاهای میانه‌روی در ارتباط با آخوند روحانی، تعداد اعدام‌ها در دوران او نسبت به دوران احمدی‌نژاد تقریباً دو برابر شده است.

محمد سولامی هم‌چنین به فقر فزاینده در ایران تحت حاکمیت آخوندها از جمله در میان معلمان، کارگران و بازنشستگان اشاره کرد، و افزود: «همة پول‌هایی که رژیم ایران بعد از توافق اتمی دریافت کرده، به خارج فرستاده شد و خرج مردم ایران نشد... باید درک کنیم که... قبل از سال 1979 افراط‌گرایی و تروریسم (تحت نام) دین... و هیچ فرقه‌گرایی در منطقه (وجود نداشت). شیعیان و سنی‌ها در کنار هم زندگی می‌کردند... در بحرین، عراق، کویت و شرق عربستان، هیچ کس سئوال نمی‌کرد که شما شیعه هستید یا سنی. همة اینها بعد از سال 1979 (شروع شد)...».

سخنران بعدی این کنفرانس سناتور رابرت توریسلی بود؛ وی گفت: «بسیاری از شما از فجایع فوق‌العاده‌یی (هم‌چون) کشتار اعضای خانوادةتان، رنج برده‌اید. بیشتر شما شاهد به‌بند کشیده‌شدن کشورتان بوده‌اید، بسیاری از شما شاهد آن بوده‌اید که چه‌طور چند نسل، امیدهای اقتصادی، سیاسی و شخصی خودشان را از دست داده‌اند و برخی از شما متحدان طبیعی از سراسر جهان دارید

وی سپس ضمن رد گزینة نظامی یا مداخلة خارجی علیه رژیم آخوندی، گفت: «محتمل‌ترین مسیر در پیش رو این است که... در یک نقطه...، وضعیت در داخل به نقطة انفجار خواهد رسید. چون با وضعیت سیاسی، انسانی، اقتصادی غیر قابل دوامی مواجهیم».

من طرفدار سازمان مجاهدین هستم، اما نه فقط به این دلیل که به افراد آن علاقه دارم، بلکه به این دلیل که آنها نقشی را ایفا می‌کنند؛ برای کشور من و آرمان‌هایی که به آن باور دارم و برای آرزوهای مردم ایران. کدام اپوزیسیون اندیشة برتری آخوندها را رد می‌کند؟ چه کسی به‌طور واقعی، یک جمهوری را برقرار خواهد کرد؟ چه کسی به‌طور عام ایران را به خانوادة ملت‌ها با شاخص معیارهای بین‌المللی حقوق بشر باز خواهد گرداند؟.. سازمان مجاهدین هم‌چنان تنها سازمان بادوام اپوزیسیون است که بر پایة تغییر تمام‌عیار سیاسی بنا شده و از اراده و دارایی‌های لازم برای آن برخوردار است و حاضر است فداکاری لازم را به‌عمل بیاورد. این فداکاری چیست؟ یک حرکت اعتراضی در تعطیلی شنبه‌ها؟ نوشتن نامه به سردبیر؟ خیر فداکاری، بحث مرگ و زندگی و مبارزه با یک رژیم استبدادی و استمرار روزانه و سالانة آن تا پایان عمرتان است تا وقتی که تغییر کند. این سازمان مجاهدین است؛ آیا کاندیداهای دیگری هم می‌توانند؟ چون من کس دیگری را نمی‌شناسم. در هر حال به همین دلیل اینجا هستیم، چون حاضر نشده‌ایم این ایده را کنار بگذاریم که ایران می‌تواند قادر است به جایگاه شایستة خود در جهان دست یابد و مردم ایران و فرزندانشان می‌توانند دوباره آینده را از آن خود کنند. این بحث‌ها که هر ساله صورت می‌گیرد، شاید طولانی و گاهی دردناک باشد، اما شیوه‌یی است که جنبش‌ها استراتژی خود را تعیین می‌کنند، گسترش می‌یابند و شکوفا می‌شوند. می‌دانم تک تک شما که هر روز به آن می‌نگرید، ممکن است امسال برایتان مثل سال گذشته یا سال قبل و یا 10 سال قبل از آن باشد. علتش این است که چشم‌انداز ندارید. با فاصله به آن نگاه کنید: در حال گسترش است. وقتی کار با سازمان مجاهدین را شروع کردم، در لیست تروریستی آمریکا و کانادا و غرب اروپا بود. وقتی شروع به کمک به مجاهدین کردم، پناهندگان تحت محاصره در اشرف کشتار می‌شدند. یک به یک موانع کنار زده شده‌اند و مقبولیت افزایش یافته است؛ از ممنوعه‌بودن تا برخوداری از حمایت در پایتخت‌های غربی؛ از قرار داشتن در لیست تروریستی تا حضور در مرکز تصمیم‌گیری در ایالات متحده.

شاید کُند به‌نظر برسد، اما قدرت رو به افزایش است، نیروها در کنار هم قرار می‌گیرند و این اتفاق رخ خواهد داد. در هر حال این تنها استراتژی و تنها اتحادی است که یک امید واقعی در بر دارد و به همین دلیل هم ما اینجا هستیم.

در بخش دوم برنامة این پنل، رامش سپهراد به گسترش جنبش دادخواهی شهیدان قتل عام 67 پرداخت و توضیح داد که این کارزار چه‌طور به تعمیق شقة درونی در رأس نظام آخوندی منجر شده است؛ وی در این رابطه از جمله به اذعان آخوند روحانی به 38 سال اعدام و زندان در جریان تبلیغات نمایش انتخابات اشاره کرد.

رامش سپهراد گفت جنگ باندهای درونی رژیم، سرانجام منجر به تضعیف تمامیت حکومت آخوندی می‌شود.

پس از آن لیندا چاوز ضمن انتقاد از بی‌عملی دولت اوباما در جریان قیام سال 1388 مردم ایران، گفت:

هم‌اکنون شاهد تظاهرات‌های هر چه بیشتری علیه رژیم ایران هستیم. دیدیم که تصاویر خانم رجوی را بر روی پل‌های هوایی نصب می‌کنند، در دوران انتخابات جزوات و پوسترهایی بر دیوارها نصب شد که محتوای آن اساساً «نه به انتخابات» و «نه به رئیسی، نه به روحانی» بود.

سفیر بلکول رژیم آخوندی را رژیمی غیر مشروع هم در زمینة داخلی و هم بین‌المللی توصیف کرد و گفت:

آنها صادرکنندة اصلی نه تنها تروریسم، بلکه هم‌چنین تعصب‌گرایی... هستند... ما وظیفه داریم تا به‌عنوان سازمان‌های غیر دولتی... و مدافعان مستقل حقوق بشر گوشه‌های تاریک عدم مشروعیت این رژیم را روشن سازیم... (رژیم ایران) به‌خاطر صدور تروریسم، یک خطر مستقیم برای ثبات بین‌المللی و پیشرفت صلح... و (پیشرفت) اقتصادی و فرهنگی است.

کن بلکول هم‌چنین با یادآوری دستاورد کارزارهای مقاومت ایران، بر لزوم استمرار تلاش‌های مشترک با هدف تغییر رژیم آخوندی تأکید کرد.

محمد سولامی در سخنان خود در این بخش از برنامه به سوءاستفادة رژیم ولایت فقیه از آیین اسلام و شیعیان برای پیشبرد مقاصد قدرت‌طلبانة خودش پرداخت. وی هم چنین گفت:

افراد گمان می‌کنند که در رژیم ایران «محافظه‌کار» و «اصلاح‌طلب» وجود دارد و شما به آن اشاره کردید؛ وقتی دربارة نظام کنونی صحبت می‌کنیم هیچ فرقی بین روحانی از یک طرف و احمدی‌نژاد و خامنه‌ای یا هر کس دیگری که بعداً بیاید وجود ندارد. همگی آنها بخشی از یک دستة کوچک هستند و مردم ایران را نمایندگی نمی‌کنند. مثلاً وقتی مردم در سال 2009 به خیابان‌ها آمدند و گفتند: «رأی من کو؟»، در واقع خواهان رأی‌شان نبودند، بلکه علیه رژیم ایران و تمامیت (نظام) ولایت فقیه بودند؛ این فقط بهانه‌یی برای رفتن به خیابان و برپایی تظاهرات بود. پس از آن سناتور رابرت توریسلی تغییر در ایران را غیر قابل اجتناب دانست و تصریح کرد که کار ما این نیست که زمان این تغییر را مشخص کنیم؛ بلکه این مربوط به تاریخ است.

وی تأکید کرد:

کار ما این است که تضمین کنیم وقتی آن روز فرا برسد، یک ساختار آماده برای برخاستن وجود داشته باشد. این مسئولیت خانم رجوی، سازمان مجاهدین و ما به‌عنوان حامیان (آنها) است.

 

در ادامة پنل سوم کنفرانس در آستانة گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس، شماری از شخصیت‌ها و سایر شرکت‌کنندگان حاضر در جلسه سئوالات و نکات خود را دربارة موضوعات مورد بحث مطرح کردند.

پرویز خزایی نمایندة شورای ملی مقاومت در کشورهای نوردیک طی سخنانی تأکید کرد که تنها پاسخ برای پس‌زدن ایدئولوژی بنیادگرایانة آخوندها، یک ایدئولوژی پیشرو است. امروز خانم رجوی برای من یک سمبل است؛ یک زن مسلمان که برداشت تماماً متفاوتی از اسلام دارد؛ (برداشتی که) پادزهر (بنیادگرایی) است... ضروری است که ما یک الگو داشته باشیم... باید همة مسلمان خوب را علیه این ایدئولوژی وحشتناک، پست و مخرب متحد کرد.

ماریا النا الوردین، رئیس فدراسیون بین‌المللی زنان در امور حقوقی از آرژانتین، طی سخنان کوتاهی با اشاره به تلاش‌های حکومت آخوندی برای زد و بند با دولت قبلی آرژانتین به‌منظور لاپوشانی نقش سرمداران رژیم در عملیات تروریستی بوئنوس آیرس در سال 1994، گفت: به‌عنوان یک حقوقدان، می‌خواهم فساد سیستم (رژیم) ایران در پروندة (مربوط به) آرژانتین را محکوم کنم.

جمال العواضی رئیس مرکز ملی حقوق بشر یمن نیز طی سخنانی تصریح کرد: در قانون اساسی (رژیم) ایران یک بند بسیار روشن دربارة صدور «انقلاب» وجود دارد... در یمن حوثی‌ها... ابزار رژیم ایران در منطقة ما و در کشور من هستند... آنها شروع به تغییر سیستم آموزشی کرده‌اند... که منجر به ایجاد تروریست‌های جدید خواهد شد... رژیم ایران تنها رژیم تروریستی در جهان است که از گروه‌های تروریستی حمایت می‌کند... اکنون زمان اقدام است و نه حرف... باید اقدامات بیشتری علیه این رژیم در پیش گرفته شود... چون رژیم (ایران) تروریست‌های بیشتری را در سراسر جهان به‌وجود خواهد آورد... اگر این رژیم به صدور.... بنیادگرایی.... و تروریسم خود به جهان ادامه بدهد...، همة جهان... از آن زیان خواهند دید.
لطفا به اشتراک بگذارید: