جنگ قدرت، در گسترش!

این روزها در کمتر عرصه‌یی است که کار باندهای حاکم به رویارویی و حتی صف‌بندی نکشیده باشد. حتی اگر پای ادعای شکست دیوار تحریمها در قرارداد با توتال فرانسه توسط باند روحانی در میان باشد.


تلویزیون رژیم، ۱۳تیر ۹۶ گفت: «بر اساس قرارداد روز گذشته وزارت نفت که بزرگترین قرارداد در نوع خود محسوب می‌شود و برپایه الگوی جدید قراردادهای نفتی تدوین شده شرکتهای توتال فرانسه و شرکت نفت چین برای توسعه فاز ۱۱ فارس جنوبی با ایران مشارکت می‌کنند».


روزنامه حکومتی آرمان، ۱۴تیر ۹۶ نوشت: «پاسخ به دلواپسان نفتی؛ با ورود غولهای نفتی، دیوار تحریم کاملاً فرو ریخت».


کیهان خامنه‌ای، ۱۴تیر۹۶ در یادداشت روز خود به قلم پاسدار حسین شریعتمداری نوشت: «تحقیر کردند و جایزه گرفتند: مدیرعامل شرکت فرانسوی توتال با روحانی ملاقات کرد و خبر این ملاقات با آب و تاب منتشر شد... این ملاقات در حالی صورت پذیرفته که دولت فرانسه حاضر نشد درباره ملاقات ظریف، با رئیس‌جمهور فرانسه بیانیه‌یی صادر کرده و یا خبری از انجام این ملاقات منتشر شود. این اقدام دولت فرانسه به‌معنای «تحقیرکشور میهمان» است که دولت نه فقط از کنار این تحقیر آشکار به آسانی عبور کرده است بلکه با پذیرش ملاقات مدیرعامل شرکت توتال با رئیس‌جمهور به این تحقیر رنگ‌و‌لعاب رسمی! هم داده است! 


اظهارات «برنار کوشنر» وزیر خارجه اسبق فرانسه در همایش سازمان مجاهدین که یک روز بعد از بازگشت ظریف و در پاریس برگزار شده بود، نشانه دیگری از اصرار دولت فرانسه به تحقیر کشورمان است. اگر ‌چه اجازه برگزاری همایش به مجاهدین در فرانسه نیز اعلام دشمنی آشکار با ایران اسلامی است... باید از روحانی پرسید؛ کدامیک از وادادگی‌های دولت شما قابل انکار است؟».


سایت حکومتی دیپلوماسی ایرانی ۱۳تیر ۹۶ نوشت: «در بعد سیاست خارجی به نظر می‌رسد ایران اگر بخواهد به نیازهای فعلی بپردازد باید در اندیشه تحولی در رویکرد خود باشد. رویکرد گذشته وزارت‌خارجه و دولت با اتکاء تقریباً انحصاری به سازمانها و تعهدات بین‌المللی توانست دستاورد برجام را داشته باشد».


روزنامه حکومتی وطن امروز، ۱۴تیر ۹۶ در مطلبی با عنوان ”روایت تلخ از واقعیت پسابرجام ”نوشت: «معاون بین‌الملل وزیر نفت ایران صراحتاً بیان کرد: شک نکنید که توتال با آمریکایی‌ها هماهنگ کرده است. این حرف زمانی‌نیا تاییدکننده واقعیتی تلخ است: این آمریکا و وزارت خزانه‌داری آن است که پس از برجام تعیین می‌کند چه شرکت یا کشوری در چه حوزه‌ای وارد تعامل با ایران شود، یعنی اقتصاد ایران از سوی آمریکا دارد کانالیزه می‌شود. اثر مهم این موضوع این است که آمریکا با استفاده از این ابزار رفتار سیاسی ایران را مدیریت می‌کند... نمونه این دست بسته بودن در مقابل نقض برجام از سوی آمریکا اقدام مجلس برای مقابله با قانون تحریم‌های CIDA است که به جای اجرای بند 3 قانون اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی با مطرح کردن طرح جدیدی که هیچ اثر اجرایی ندارد، نقض برجام توسط آمریکا به‌راحتی و بدون هیچ پاسخ و هزینه‌ای انجام شد».


«خامنه‌ای در دیدار با سران قوه قضاییه با اشاره به جایگاه بالای قانونی این قوه و تاثیر‌گذاری آن بر دوقوه دیگر و در مسائل عمومی کشور گفت در قانون اساسی تصریح شده است که نظارت بر حسن اجرای قوانین و نظارت بر حسن اجرای امور برعهده قوه قضاییه است». (تلویزیون رژیم ۱۲تیر ۹۶)


واقعیت این است که به‌خصوص بعد از تزریق زهر شقه در بالای نظام بعد از نمایش انتخابات رژیم و شکست خامنه‌ای، هر مساله‌ای، بیش از پیش، بلافاصله و به سرعت به اهرم و ابزاری برای جنگ قدرت بین دو باند و سران رژیم تبدیل می‌شود. مهم این نیست که این مسأله چه موضوعی باشد حتی اگر مسأله‌ای فرا ملی هم باشد مثل روز موسوم به قدس که تبدیل به صحنه خیابانی جنگ و جدال در بالای رژیم شد، باز هم هیزم آتش جنگ قدرت خواهد شد.

لطفا به اشتراک بگذارید: