سخنان مریم رجوی در وصف شهیدان و جنبش دادخواهی در گردهمایی مقاومت -ایران آزاد
شنیدین که شاعر و نویسنده فرانسوی ویکتور هوگو گفته:«هیچ چیزی قویتر از آرمانی نیست که زمانش رسیده باشه. ». این واقعیتی بود که این روزها در نبرد بین مقاومت ایران و رژیم آخوندی دیده میشود. آرمانی که زمانش فرا رسیده است
راستی این آرمان که زمانش رسیده چیست؟
ضرورت تغییر در ایران و باز شدن گره همه مشکلات و مسایل مردم ایران.
یک نشانه این که میگوییم زمان این آرمان رسیده اینست که می بینیم خون شهیدانی که در سی سال قبل قتل عام شده اند امروز مساله ی روز ایران شده است. به همین دلیل هم هست خامنه ای مجبور میشود بیاید به شیوه ی آخوندی بحث را بطور وارونه بگوید و بحث جلاد و قربانی بکند.
وگرنه اگر به خودش بود که در قتل عامها دست داشت، خودش و همه قاتلان این رژیم دست داشتند که سالها و سالها بعد از آن قتلعام، اصلا صحبتش مطرح نشود..
ولی الآن چون آن آرمان زمانش فرارسیده، خودش را تحمیل کرده که ولیفقیه اینطور عربده بکشد. پس یک تعادل قوایی عوض شده است که خودش را تحمیل کرده است. برای دشمن و برای جلاد، از طرح این مسأله، وحشت و ترس میبارد. آخوند اژهای هم که در نماز جمعه داد و بیداد میکند، بهخاطر این است که همه شان نگرانند و میترسند .
بله خون شهیدان اینطور دامن جانیان را میگیرد.. و این نتیجه ی جنبش دادخواهی است.
مریم رجوی :در نمایش انتخابات، خامنهای میخواست با خیزشهای اجتماعی مقابله کند و میخواست تنشهای درون حکومت را مهار کند، به همین دلیل، آخوند رئیسی عضو هیات مرگ در قتل عام 30 هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷ را به صحنه آورد. اما آمادگی اجتماعی برای قیام، او را شکست داد. این آمادگی، مشخصاً با کارزار نیروها و هواداران مقاومت درباره قتل عام و افشای رئیسی جلاد و تحریم انتخابات قلابی، علیه تمامیت رژیم، فعال شد. در رسانههای حکومتی صدها مقاله و مصاحبه برای توجیه قتل عام منتشر شد و حکم خمینی برای قتل عام را رسانههای رژیم پس از 29 سال منتشر کردند.
نمایندگان ولی فقیه میگفتند مجاهدین در کشور ظاهر شدهاند و مقامهای اطلاعاتی و امنیتی پیدرپی از دستگیری مجاهدینی دم میزدند که در صدد برهمزدن انتخابات بودهاند. در آخرین روزها، خامنهای با دیدن اوضاع ملتهب جامعه مجبور شد،از طرح خود عقبنشینی کند. چون میترسید که قیامهایی مانند سال 88 تکرار شود.
بهصحنهآوردن این دژخیم، یعنی بنبست خامنهای. این هم که روحانی بهدور دوم ریاست خود رسیده، این بنبست را تغییر نمیدهد. روحانی بهرغم دعوای شدید قدرت با جناح رقیب، شریک دزد است و دشمن قافله.
آخوندها با مهندسی و آمارسازی ادعا کردند که هفتاد و چند درصد مردم ایران بهقاتلان خودشان رأی دادهاند؛ اما یک ماه بعد، خبرگان ارتجاع در بیانیه رسمی اعلام کرد: در اسلام آخوندها «رأی و خواست و نظر مردم» هیچ اهمیتی ندارد.
آخوندها میخواستند با این انتخابات، اوضاع رژیمشان را بهتر کنند اما آن را شقه و بیثبات کردند؛ حالا برای برکناری روحانی خط و نشان میکشند. میخواستند با ناسزا گفتن به مجاهدین، روی کار آوردن یک جلاد را زمینهسازی کنند. اما هم شکست خوردند و هم نشان دادند که چقدر از مجاهدین و مقاومت ایران میترسند.
پس بهآخوندهای حاکم میگوییم: هرچه میخواهید بر سرو روی خود بکوبید، هرچه میخواهید در جمعهبازارهای خود علیه جنبش ما یاوه بگویید و یاوه ببافید، ولی بدانید همان کسانی که سالهاست میگویید نابود شدهاند، حاضرند و سراغتان آمدهاند.
همان کسانی که به دار آویختید و مزارهایشان را پنهان کردید، در وجود نسلی از جوانان عاصی برخاستهاند و با جنبش دادخواهی رژیمتان را محاصره کردهاند و طنابهایی که بر گردن جوانان ایران انداختید، حلقة آتشیست که گریبان شما را رها نخواهد کرد.
سیمای آزادی -تلویزیون ملی ایران-۱۶ تیر ۱۳۹۶