خامنهای، اعتراف و ابراز وحشت در میان دود و دم قدرت
گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی – ۱۲مهر۱۳۹۷
بینندگان عزیز خدمت شما سلام میکنم. در هر جا که هستید شادکامی و بهروزی براتون آرزو میکنم و خوشحالم که در برنامة تیک تاک امروز در خدمت شما هستم تا نگاهی داشته باشیم به مهمترین موضوع سیاسی روز. موضوعی که در گزارش و گفتگوی برنامة امروز به اون خواهیم پرداخت، سخنرانی امروز خامنهای در اجتماع بسیجیها در ورزشگاه آزادی تهران بود.
رژیم از مدتها پیش برای این اجتماع در ورزشگاه آزادی تدارک دیده بود و در واقع این آخرین پردة نمایشی بود که طی یک ماه گذشته با شرکت مزدوران بسیجی در قسمتهای مختلف کشور جریان داشت و رژیم هم امروز همة اونها رو از سراسر کشور جمع کرده و به تهران آورده بود.
روشنه که خامنهای در این سخنرانی تلاش کرد به این مزدوران که در کشاکش بحرانهایی که از هر طرف رژیم رو فرا گرفته، به کلی روحیهشون رو از دست دادند، روحیه و دلگرمی بده. این که تا چه اندازه تونست به این هدف برسه، موضوع گزارش و گفتگوی امروز ماست. ابتدا گزارش ما رو میشنوید:
گزارش
در حالی که خامنهای به صحنه آوردن مزدوران بسیجی را اساساً برای گرفتن ژست قدرت و سرپوش گذاشتن بر در همشکستگی رژیمش ترتیب داده بود، اما در خلال ادعاهای مضحک قدرت و پیروزی، جابهجا وحشتش از شرایط خطرناک و بحرانهایی که رژیمش را احاطه کرده، بیرون میزد: این جلسه بزرگ در موقعیت بسیار حساسی تشکیل شده است موقعیت کشور موقعیت منطقه موقعیت جهان موقعیتهای حساسی ست بخصوص برای ما ملت ایران، حساسیت از این جهت که از یکطرف عربده کشی های سران استکبار و سیاستمداران آمریکای جهانخوار
خامنهای در تلاش برای کوچک نمایی فروپاشی اقتصادی، آن را مشکل اقتصادی نامید و آن را هم ناشی از صرفهجویی نکردن و اسراف مردم قلمداد کرد و با این بیان که عیب واقعی یا در واقع بحران اصلی بنبست است، مدعی شد که رژیم با هیچ بنبستی مواجه نیست. ما البته مشکل اقتصادی داریم؛ اقتصاد نفتی داریم که این خودش عیب بزرگ است. فرهنگ صرفهجویی نداریم؛ بسیار ضعیف است. اسراف عیب است. این عیوب را ما داریم ولی عیب واقعی اینها نیست. عیب واقعی بنبست است که بحمدالله نداریم. ما بنبست نداریم. عیب واقعی این است. عیب واقعی این است که جوان کشور گمان کند راهحلی وجود ندارد جز پناه بردن به دشمن.
ولی فقیه ارتجاع در عین حال وحشتش از آینده را برملا کرد و ضمن هشدار به مزدوران که گمان نکنند که راه پیش رو، یک اتوبان آسفالته است، موانع زیادی در پیش است، گفت که تا جان در بدن دارد، تسلیم نخواهد شد. دشمن میخواهد ملت ایران را به این نتیجه برساند که بنبست است، راهحلی وجود ندارد مگر زانو زدن و تسلیم شدن در مقابل آمریکا. من صریحاً اعلام میکنم کسانی که در داخل کشور، این فکر را که مطلوب و محبوب دشمن است ترویج میکنند، اینها خیانت میکنند.
خیانت به کشور!
این خیانت به کشور است. اینکه بر طبق میل دشمن، ترویج کنیم که راهی جز پناه بردن به دشمن نداریم، این بزرگترین خیانت به ملت ایران است. این اتفاق نمیافتد. من به حول و قوهی الهی و به کمک شما، تا جان و توان در بدن دارم نخواهم گذاشت این اتفاق در کشور بیفتد.
ولی فقیه ارتجاع ضمن عقدهگشایی نسبت به مجاهدین و مقاومت ایران، وحشت شدید خود را از دشمنی که از ابزار رسانه استفاده میکند و از دسترسی سهل مردم به اطلاعات ابراز کرد و گفت: فعلاً دشمن از ابزار رسانه برای اثرگذاری بر افکار عمومی استفاده میکند. ابزار #رسانه، ابزار مهم و اگر دست دشمن باشد، ابزار خطرناکی است.
ابزار رسانه را تشبیه میکنند به سلاحهای شیمیایی در جنگ نظامی. #سلاح_شیمیایی را وقتی میزنند، تانک و تجهیزات از بین نمیرود، انسانها از بین میروند و از قدرت استفاده از ابزار میافتند. ابزار رسانه هم اینجور است.
امروز از تلویزیون، از اینترنت، از شبکههای اجتماعی و #فضای_مجازی علیه افکار عمومی ما استفاده میشود.
گفتگوی سیاسی
در گزارشی که دیدیم به قسمتهایی از اظهارات امروز خامنه ای در ورزشگاه آزادی اشاره شد. سؤال اینه که پیام این تجمع و حرفهای خامنه ای در این شرایط چیه؟ به همین منظور گفتگویی داریم با اسدالله مثنی.
س: حرف اصلی خامنه ای چی بود و مخاطبش چه کسانی بودند؟
ج: مخاطبش که روشنه ریزشیها و بسیجیها بود که در معرض ترس و نگرانی و یأس هستند. اما حرفهاش دو بخش اصلی داشت: اول دود و دم که از نظر حجم قسمت اعضم صحبتش رو در بر گرفته بود. بخش دوم: اعترافات که لا به لای این دود ودم تلاش می کرد اونها رو بپوشونه. از دود و دمها که منظور قدرتنمایی پوشالی در حرف و ادعا هست می گذریم. ادعای اصلیش این بود که وضع خیلی خوبه و تسلیم نمی شیم و تحریم رو شکست می دیم و از این قبیل که خود این ادعاها در کنار اعترافهایی که کرد و حالا اشاره می کنم، خودش ضریب می زنه به اعترافها. چون کسی که این قدر قدرقدرته نیاز به گفتن و تکرار کردن نداره.
س: خب اعترافهایی که گفتین چی بود؟
ج همون طوری که گفتم اعترافها پیچیده شده بود در پرده های متعدد از همین قدرتنماییها. مهمترین موارد اعترافاتش از این قراره:
اول: اعتراف به شرایط حساس رژیم تحت عنوان: موقعیت کشور، موقعیت منطقه، موقعیت جهان، موقعیتهای حساسی است
دوم: اعتراف به چشم انداز تیرة پیش روی نظام تحت عنوان این که فکر نکنید راه پیش رو هموار واتوبان است.
سوم: اعتراف به بن بست نظام با یک بیان معکوس و تأکید مکرر بر این که ما در بن بست نیستیم و این که بزرگترین مشکل بن بست است که البته ما نداریم . روشنه که کسی که در بن بست نیست نیاز نداره مرتبا تکرار کنه که این مشکل را ندارد
«عیب واقعی بن بست است که بحمدالله نداریم، ما بن بست نداریم. عیب واقعی اینه که جوان کشور گمان کنه که راه حلی وجود ندارد جز پناه بردن به دشمن، این عیب است. بعضی سعی می کنند این را القاء کنند به جوانهای ما، دشمن این را می خواهد. دشمن می خواهد ملت ایران را به این نتیجه برساند که بن بست است، راه حل وجود ندارد»
چهارم: ابراز نگرانی شدید از رسانه ها، شامل تلویزیون تا شبکه های اجتماعی و توصیف اونها به سلاح شیمیایی که انعکاس بن بست و نگرانیها شدید نظام ولایت از رسانه های به ویژه فضای مجازی است . اگر کسی وضعش خراب نباشد که از رو شدن آن بترسد، نباید این قدر با رسانه جن و بسم الله باشد مگر این فضای مجازی برای همة کشورهای جهان نیست و همه جا همة مردم از آن استفاده نمی کنند چرا رژیم این همه به فیلتر و سانسور نیاز دارد وتازه تا این حد نگران است که آن را سلاح شیمیایی می بیند.
س: اجازه بدین قبل از این که شما اعترافات رو ادامه بدین سؤال کنم که وقتی به قول شما رژیم به شکل گسترده از سانسور و فیلتر استفاده می کنه، دیگه چرا این همه از رسانه ها نگرانه که اونها رو سلاح شیمیایی قلمداد میکنه؟
ج: اولا معلومه که سانسور و فیلترش به جایی نرسیده و شکست خورده که حالا این طور ابراز وحشت می کنه. اعتراف به شکست هم فراوون در اظهارات سردمداران رژیم به ویژه خود دستگاه سانسور رژیم دیده می شه. مثلا اعتراف به این که فیلتر تلگرام به جایی نرسیده و مردم هم چنان در ابعاد چند ده میلیونی از آن استفاده می کنند.
همین اخیرا در یک گفتگوی تلویزیونی فؤاد ایزدی از مهره های نظام که تحت عنوان مفسر زیاد به صحنه میارنش گفت: «در رابطه با این کمپی که (مجاهدین) در آلبانی دارند و 1500 نفر کارمند (که البته منظورش کاربر است) روزانه می آیند تو شبکه های اجتماعی شروع میکنند حرکت بر علیه جمهوری اسلامی خبرش هم پخش شد یا قبلش ابراز نگرانی ظریف وزیر خارجة روحانی به گوگل که چرا جلو مجاهدین رو در شبکه های اجتماعی نمی گیرین....
آخوند موحدی کرمانی در نمایش جمعة اخیر تهران با اشاره به فعالیتهای مجاهدین گفت: « من باید در اینجا متاسفانه بگوییم جو فضای مجازی در اختیار بیگانگان است و هر نوع سخن دروغی که بخواهند در آن بگوش مردم می رسانند. دلها را می لرزانند، انسانها را نسبت به نظام بدبین می کنند، دروغ میگن، نسبت ناروا میدهند و من نمی دانم تا کی باید مسئولین این وضعیت را ادامه بدهند، یا به عبارت صریحتر کی باید از خواب بیدار بشن و این تشکیلات ما که برای این نیست که ابزار دشمن باشه و دشمن استفاده بکنه.
س: بله درسته. شما داشتین اعترافها رو می گفتین، موارد دیگه یی از این اعترافها باقی مونده؟
ج: بله یک مورد دیگه از این اعترافها، اعتراف به ریزش نیروها و شدت نفرت جوانها از نظامه و رویارویی اونها با رژیمه که خامنه ای با حقد وکین و توهین به جوونها اونها رو «لا ابالی» توصیف کرد و گفت: «آنها ریزش های ما هستند». که البته این جا نشون میده که در درجه اول از میزان رویگردانی از نظام دردرون نیروهای خودش وحتی خانواده ها وابسته به نظامه که نگرانه.
مورد دیگه اعتراف به بحران درونی که تبدیل به یک معضل جدی برای نظام شده که خامنه ای مجبوره این طور در برابر رسانه های به اون بپردازه و صحبت از نیاز به وحدت در درون خودش بکنه. خامنهای در همین رابطه گفت:
« اگر دشمن حساس کنند بین مسئولین کشور هم جهتی و هم سخنی وجود ندارد یا بین مردم و مسئولین کشور فاصله افتاده است تشویق می شوند به اینکه شدت عمل خودشون رو زیاد کنند این رو توجه داشته باشند همه هم مسئولین کشور هم آحاد مردم و بخصوص جوانان عزیز ما بایستی به دشمن پیام قدرت بدهیم نه پیام ضعف ».
س: خامنه ای که مدعی شد رژیم در بن بست نیست چه راه حلی برای برون رفت از همین وضعیت که خودش حساس نامید ارائه کرد؟
ج: خامنهای مثل همیشه جز شعار و گفتاردرمانی حرف دیگری نداشت و مگر در این شرایط میتواند چیز دیگری داشته باشد؟ قضیه آن قدر لو رفته است و آش انقدر شور است که خودش یک جا ناچار شد بگوید: « اینها رجز خوانی نیست اینها شعار محض نیست سخن توخالی مثل بعضی از شعارها و حرفهایی که بعضی دیگر میزنند نیست».
اینها در واقع اعتراف معکوس است. یک جا هم در آخر صحبتش که میخواست به بسیجیها باصطلاح رهنمود بدهد، باز جز حرفهای کلی چیزی برای گفتن نداشت و از جمله گفت: « و شما جوانهای عزیز هم در میدان علم و فعالیت و تحرک اقتصادی و کارآفرینی، در میدان کار و تلاش فردی و جمعی، در میدان شبکهسازی اجتماعی و فرهنگی، در میدان حرکتهای لازم آتش به اختیار، در هرجایی انشاءالله پیروز و موفق خواهید بود.». حرفهایی که هیچ مسألهیی از نیروهای هراسان و وارفتهاش که در برابر امواج بحرانها و امواج خشم و نفرت مردم کمر خم کردهاند، حل نمیکند