تغییر موضع ظریف و اختلاف نظر او با روحانی نسبت به بسته پیشنهادی اروپا
تغییر موضع ظریف و اختلاف نظر او با روحانی نسبت به بسته پیشنهادی اروپا
گفتگو با علیرضا معدنچی – ۱۷ تیر
گفتار درمانی مشترک، با چه هدفی؟
بحث بر تتایج بسته و نشست روز جمعه گذشته در وین، همچنان فعال است و به نظر میرسد که بیتشر هم میشود. نکتة عجیب و قابل توجه در این میان، چرخش نظر ظریف دربارة بستة پیشنهادی اروپا و بخصوص متناقض بودنش با نظر روحانی و تصمیمات نشست روز جمعه است. در همین مورد گفتگویی داریم با علیرضا معدنچی.
س: آیا واقعاً کشورهای اروپایی شرکت کننده در اجلاس وین، منافع رژیم را تضمین کردهاند که ظریف بر خلاف نظر قبلیاش، نظر مثبتی در مورد آن ابراز کرده است؟
ج: ابتدا اجازه بدین برای این که مطلب روشن شود، یادآوری کنم که روحانی و ظریف قبلاً چی گفته بودند و ظریف بعدا چی گفته.
روحانی بستة اروپایی را ناامید کننده و غیرکافی و غیرواقعی خوانده بود و ظریف هم قبلاً گفته بود طرفهای اروپایی "وعدههای کلی و مبهم" دادهاند و باید به جای آن پیشنهادهای "قابل راستیآزمایی و قابل اجرا" بدهند. و بعد هم اضافه کرده بود که بستة اروپا کافی نبود، دقیق نبود و انتظارات ما را برآورده نمیکند و هشدار داده بود که قدرت های جهانی به جای وعده های مبهم باید راهحلهای عملی ارائه دهند.
اما بعدا اجلاس روز جمعه وین را یک گام به پیش توصیف کرد و گفت منتظر اجرای عملی آن تا قبل از فرا رسیدن موعد تحریمهای آمریکا هستیم.
علاوه بر آن مهرههای باند روحانی هم در اظهار نظرها و مطالبی که انتشار دادند. خیلی درباره این اجلاس و تصمیمات آن ابراز خوشبینی کردند مثلاً حسن بهشتی پور تحلیلگر مسائل بین الملل در یادداشتی با تیتر "کفه بقای برجام سنگینتر شد"، نوشت: «مجموعه موارد یاد شده از مهمترین خواستههای جمهوری اسلامی ایران در چارچوب برجام است که در مذاکرات گذشته مطرح کرده است و طی روزهای گذشته با بسته عملیاتی اروپا برای تحقق آنها روبهرو شده است. با توجه به متن پیشنهادی اروپاییها و بیانیه ۴+۱ بعد از نشست کمیسیون مشترک، پیداست که اروپا قصد دارد کف انتظارات ایران در اجرای برجام را تأمین کند.
روند مذاکرات برای ایران امیدبخش بوده است. از مواضع موگرینی و بیانیه اتحادیه اروپا هم این گونه برمیآید که اروپاییها هم- با وجود تردیدهایی که درباره توان آنها برای حفظ برجام بدون امریکا وجود داشت- تلاش دارند با تدارک تمهیدات ویژه و از جمله آنچه در بند ۸ بیانیه دیروز آمد، این توانایی را به اثبات برسانند.
اما واقعیت این است که بیانیة پایانی این اجلاس بیشتر یک گفتار درمانی بود.
اروپاییها قبلاً شروط خود را در برابر رژیم مطرح کرده بودند که همان ۴شرطی است که ماکرون گفته بود و تا به حال هم ما از زبان هیچ مقام مسئول اروپایی نشنیدهایم که این شروط را تغییر داده باشند. بنابراین تغییر موضع ظریف بایستی علت دیگری داشته باشد.
و حتی بعضی در درون رژیم میگویند که پس از تهدید روحانی مبنی بر بستن تنگة هرمز اروپا در بستة خود تجدید نظر کرد و امتیازاتی را که باید به ایران میداد محدود کرد.
علی خرم، نماینده پیشین ایران در دفتر اروپایی سازمان ملل، در مصاحبه با سایت انتخاب میگوید اروپاییها در آخرین لحظه بسته پیشنهادی خود را به خاطر تهدید حسن روحانی برای بستن تنگه هرمز عوض کردند.
در همین رابطه علی خرم گفت: «همین داستان تهدیدی که آقای روحانی سهوا یا عمدا مطرح کردند، نگرانیهای اروپا را تا حدی افزایش داد؛ تا جایی که وزیر خارجه فرانسه گفت ابدا هیچ گاه نباید سلاح هستهای به دست ایران بیفتد که مثلا تهدید کند تنگه هرمز را میبندم.»
این دیپلمات سابق افزود: «آن متنی که اروپاییها به صورت غیررسمی داده بودند، موارد بسیار مثبتی به نفع ایران داشت. اما در آخرین لحظات آن را عوض کردند. این گونه که میگویند هم چین در این موضوع موثر بوده، هم روسیه، هم اتحادیه اروپا.»
س: شما بیانیة پایانی اجلاس روز جمعه رو گفتار درمانی توصیف کردید، چرا؟
ج: البته هنوز هیچ مرجع رسمی این بیانیه را انتشار نداده و به نوشتة کیهان در این بیانیه10 بندی 9 مورد آن کلیاتی است که به نوشتة کیهان خامنهای در خوشبینانهترین حالت برای رعایت عرف دیپلماتیک در این بیانیه گنجانده شده است و بود و نبود آنها هیچ تفاوتی نمیکند. تنها بند هشتم بیانیه به اصل ماجرا پرداخته و وارد فاز اقتصادی شده است. در این بند نکاتی کلی و مبهم درخصوص تعامل و رابطه اقتصادی با ایران در قبال حفظ برجام و عمل به تعهدات خود آمده است.
به گفتة برخی ناظران، بسته پیشنهادی اروپا معطوف به آینده است یعنی اروپا می گوید در آینده اگر ایران چنین کند، ما نیز به تعهدات خودمان عمل می کنیم.
بنابراین این بیانیه هم مثل گفتار درمانیهای خامنهای و باید درمانی روحانی، یک گفتار درمانی است
س: مگر معمول است که در عرصة دیپلوماتیک، شیوة تعارف و گفتار درمانی را در پیش بگیرند. هر روز در دنیا دهها یا شاید صدها قرارداد بین کشورهای مختلف بسته میشه، مگر در اونها گفتار درمانی میشه؟
ج: نخیر معمول نیست، مگر این که یک قرار و مدار مشترک در کار باشد که رژیم بتواند آن را خرج نیروهایش بکند و در این صورت بایستی یک هدف پشت پردهیی مطرح باشد
س: چه هدف پشت پردهیی میتونه مطرح باشه؟
ج: در این مورد من ترجیح میدم به حرفهای مهدی محمدی که از باصطلاح تئوریسینهای دلواپسان محسوب میشه اشاره کنم. البته روشن است که او از دید خودش گفته و طبعاً بایستی رگه و صبغة جنگ باندی را در آن دید اما میتواند حاوی واقعیتهایی هم باشد.
وی در وطن امروز شماره امروز مینویسد: « این نوع توافق، در واقع تکرار تجربه مذاکرات برجام است. آشنایان با سابقه موضوع، به یاد میآورند در مذاکرات برجام هم ابتدا در فروردین 94 یک توافق روی اصول و کلیات در لوزان انجام شد و سپس توافق کامل همراه با جزئیات، 3 ماه بعد در وین حاصل آمد. اینبار هم همان اتفاق در حال رخ دادن است. منتها همان تجربه مذاکرات برجام به ما میگوید همانطور که در آن مذاکرات توافقات اصلی در همان فروردینماه حاصل شده و حتی بخشهای مهمی از متن نوشته شده بود، این بار هم بخش مهمی از جزئیات همین حالا توافق شده ولی بنا به دلایلی اعلام آن را به مصلحت ندانستهاند». بنابراین آنچه رخ داده بیسروصدا یک توافق هستهای جدید است و عملا اصول و کلیات یک برجام اروپایی نهایی شده است.
ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه به صراحت گفته اقدامات عملی از سوی اروپا تا قبل از نوامبر آغاز نخواهد شد. معنای روشن این حرف این است که ایران پذیرفته در برجام بماند بدون اینکه هیچ امتیاز ملموس و عینی از اروپا گرفته باشد، یا اروپاییها از حالا تا پاییز، هیچ اراده عملی یا حتی برنامه روشنی برای مقابله با تحریمهای آمریکا داشته باشند.
این که این حرفها چقدر واقعی است ؟ در آینده روشن خواهد شد اما به هر حال دو راه پیش پای رژیم است یا ایستادگی کنه که مادهاش فعلا تنها خارج شدن از برجام است. و تشدید فعالیتهای موشکی و ادامه اقداماتش در سوریه و یمن و...
یا راه دم پذیرش کامل شروط آمریکا با واسطه گری اروپا یا بی واسطه اروپا همان که یکی از کارشناسان و مهرههای رژیم از آن به عنوان یک نرمش قهرمانانة دیگر نام برده بود.
اما هنوز رژیم یا ولی فقیه بین این دو تصمیم نگرفته است که هر چه بیشتر تصمیم را عقب بیندازد بهای آن سنگینتر میشود.