نگاهی به سخنان دیروز روحانی در بندرعباس – ۸تیر۱۳۹۷
نگاهی به سخنان دیروز روحانی در بندرعباس – ۸تیر۱۳۹۷
گفتگو با علیرضا معدنچی
بیراه حلی و «باید درمانی»
گفتگوی امروز ما با علیرضا معدنچی درارتباط با حرفهای دیروز روحانی در بندرعباس اختصاص داره.
س: روحانی در سخنرانی دیروزش که الان قسمتهایی از اون رو شنیدیم خیلی از ایستادگی و پایداری و... دم زد و این که رژیم میتونه از پس این بحرانها و شرایط سختی که در انتظارش هست بربیاید. هدفش از این صحبتها چی بود؟
ج: هدفش روحیه دادن به نیروها ی رژیم بود که به کلی خود را باختهاند، از طریق با سیلی صورت سرخ کردن! وقتی از نیروهای رژیم و از ناامیدی و روحیه باختگی آنها صحبت میکنیم، منظور تنها نیروهای پایین نیست. ناامیدی و یأس تا بالاترین سطوح رژیم تا دولت خود روحانی نفوذ کرده. خود روحانی چندی پیش اعتراف کرد که نیمی از وزیران من ناامیدند و میگویند کاری نمیشود کرد.
در نمایش جمعةامروز تهران، آخوند صدیقی به کرات از خطرناک بودن شرایط حرف زد. نمایندههای رژیم در مجلس هم هر وقت حرف میزنند هشدار میدهند و بر سر و سینة خود میکوبند که آیندة نظام چه میشود و چرا دولت روحانی کاری نمیکند.
چرا راه دور برویم خود روحانی در همین سخنرانی نشان داد که چقدر وحشتزده و ناامید است، اگر چه در حرفهایش سعی میکند با پاک کردن صورت مسأله اوضاع را خوب و خودش را هم خونسرد و مسلط جلوه دهد، اما اگر پردة نازک دود و دم تبلیغاتی را از روی حرفهایش کنار بزنید میبینید که وحشت و تردید و نگرانی آن زیر موج میزند. مثلا در همین سخنرانی 9بار از امتحان و آزمایش سخت الهی که الان پیش آمده حرف زد و گفت:
اصلاً فرض را بر این میگذاریم که دوران سختی آغاز شده است، آیا باید خودمان را ببازیم و دنبال مقصر بگردیم و تقصیرها را به گردن یکدیگر بیندازیم؟ امروز روز امتحان الهی است و همه باید فرهنگ اقتدار، عزت و ایستادگیمان را به رخ دشمن بکشیم.
خب شما از این حرف چه میگیرید؟
س: در این دستگاهی که روحانی حرف زد و میخواست به قول شما مسألة نیروهایش را حل کند، بالاخره چه رهنمودی داد؟ چه راه حلی داد؟
ج: روحانی هیچ راه حلی ارائه نداد، با تکرار دروغهای همیشگی که اقتصاد این طور، رشد اقتصادی آن طور و یک شمت تعارفهای شیادانه که ملت ایران ملت بزرگی است و از این گردنهها عبور خواهد کرد و بعد هم بیش از ب20بار تکرار کرد که باید این طور شود، باید آن طور شود در واقع فقط «باید درمانی» کرد. اجازه بدهید من برخی از این دستورات دون کیشوتی روحانی و 19مورد از این بایدها را یادداشت کرده بودم که برخی از آنها را برایتان بازگو میکنم:
- باید بیشترین نگاهمان به آبی باشد که در ساحل آن قرار دارد
- باید کاری کنیم که مردم احساس راحتی بیشتر و نگرانی کمتری داشته باشند.
- باید با تهدید دشمن مقابله کرد
- باید کاری کنیم که پیشانی دشمنان به سنگ بخورد
- باید احساس قدرت کرده، سینه را سپر کنیم
- باید شجاعانه و پرتلاش مقاومت و ایستادگی کنیم
- باید در برابر تلاشهای دشمن برای تحریم دستپاچه نشویم.
- باید فرهنگ اقتدار، عزت و ایستادگیمان را به رخ دشمن بکشیم.
- باید میزان مصرف بنزین را مدیریت کنیم
- باید با سرمایهگذاری برای آینده بهتر کشور مورد استفاده قرار بگیرند
- باید در کنار خودکفایی و ایستادگی از سرمایهها و داشتههای کشور نیز به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم.
- باید راه را برای حضور مردم در این عرصه باز کنیم
- باید بیش از گذشته به هم و به کشور کمک کنیم.
آش این باید درمانی آن قدر شور شده که آخوند علم الهدی هم در نمایش جمعة مشهد امروز فریاد میزد «اینکه همه اش ما بیاییم حرف بزنیم بگیم باید بشه، چنین چیزی باید انجام بگیرد ، این که حل مشکل مردم نمیشه».
و آخوند صدیقی هم در نمایش جمعة تهران آه و ناله میکرد که این طوری نمیشود وقت دارد می گذرد، ما دشمن داریم، منافقین در کنار نشستهاند، مسئولین یک کاری بکنند، اگر لازم است کابینه را ترمیم کنند بکنند و...
س: ولی روحانی در صحبتی که دو روز پیش کرد، یک راه مشخص را به عنوان راه حل سوم مطرح کرد، آیا این را نباید به عنوان راه حلی که روحانی ارائه میدهد، محسوب کرد؟
ج: ببینید روحانی سه راه یا سه تابلو مطرح کرد، تابلو اول تسلیم مطلق بود در برابر آمریکا که گفت حتی یک نفر از 81میلیون ایرانی این را نمیپذیرند پس این راه منتفی! راه دوم این بود که در برابر آمریکا بایستیم اما دعوا و اختلافات درونی خودمان هم ادامه بدهیم. که منظورش راهی است که باند مقابل ارائه میدهد و عملاً هم روحانی را زیر ضرب گرفته و اضافه کرد که در این راه «هزینه بالایی را ما پرداخت میکنیم، وضع ما بدتر میشه، اقتصاد ما بدتر میشه فرهنگ ما بدتر میشه، وحدت ما هر روز شکننده میشه افتراق ما بیشتر میشه شکاف میان ملت بیشتر میشه» که روشن بود این راه را هم رد میکند. اما راه سوم را ببینید چطور و با چه فریبکاری و دجالگری مطرح کرد: راه سوم اینه که ما تسلیم نمیشویم در برابر آمریکا، عزت ملی و تاریخی مان را حفظ میکنیم امریکا را به زانو در می آوریم در این مبارزه اراده ها» خب این را که در راه دوم گفتی! اما در آنجا روی حملات به خودش دست گذاشت و اینجا آن را حذف کرد و در توضیح بعدی منظورش را روشن کرد و گفت: « راه سوم راهی ست که ما مقاومت میکنیم ایستادگی میکنیم با کمترین هزینه، هزینه باید پرداخت کنیم اما کمترین هزینه ، توقعات مان را می آوریم پائین واقعیت امروز ایران را مد نظر قرار میدهیم همه با هم همکاری میکنیم امروز دولت امروز نماینده ملت یعنی رئیس جمهور... دست همه را میبوسد».
بنابراین روشن است که منظورش تعامل و مذاکره با آمریکاست این که باید توقعات را پایین آورد و «واقعیت امروز ایران را مد نظر» قرار داد و در این مسیر همه هم با من که نمایندة ملت هستم همکاری کنند و به من نزنند و نگویند « چرا ارز اینچنین چرا سکه انچنان، چرا بازار اینچنین میشه مطالبات مردم را بالا» ببرند!