جنگ و دعواهای باندهای نظام – ۲۳اردیبهشت۱۳۹۷
جنگ و دعواهای باندهای نظام – ۲۳اردیبهشت۱۳۹۷
نگاهی به اظهارات پاسدار سعید قاسمی
آنچه از جنگ و دعواهای دو باند در رسانهها منعکس میشود، باصطلاح ورژن آب کشیده و رتوش شدة دعواهای پشت پردة آنهاست. آنها در دعواهای پشت پرده خوب از خجالت هم درمیآیند، با هم دست به یقه میشوند، مثل آخوند اژهای گوش طرف مقابل را میجوند، دزدی و فساد همدیگر را روی دایره میریزند و همدیگر را به خیانت و جاسوسی متهم میکنند، تهدید میکنند و غیره...
یک نمونه که اکنون ملاحظه میکنید، حرفهای پاسدار سعید قاسمی از سرکردههای آدمکشان لباس شخصی خامنهای است. این تازه حرفهای علنی شده است، ولی از روی آن، داستانهای پشت پرده را میتوان تا حدودی خواند.
«برای مردم ثواب داره».
پاسدار قاسمی که به نظر میرسد از این که کلاهی از آن نمد سکهها به او نرسیده، خیلی سوخته، به پاسدار دهقان هشدار میدهد که سکهها را به او برگرداند و برای این منظور ظاهرا رفته و این کلیپ را در منطقة زلزله زده تهیه کرده و میگوید سکهها را برگردان تا من توالت و طویله بسازم! حالا چرا از همة کارهای عمرانی پاسدار قاسمی به توالت و طویله این قدر علاقمند است، لابد حکمتی دارد! اما جواب پاسدار دهقان را هم میتوان حدس زد. او هم لابد میگوید هر وقت تو 5میلیون تومانی را که بابت یک مشت حلبی سر هم بندی شده تحت عنوان کانکس از زلزله زدهها گرفتی که با اولین باد و باران روی سر آنها خراب شد، پس دادی، من هم آن صد سکه را پسمیدهم! بقیة حرفهای پاسدار قاسمی را گوش میکنیم:
«برجام تکلیفش از همون روز اول معلوم بود».
«مشخصاً مربوط به این تفکر انحرافی»
«ما باید یه عمل جراحی بکنیم، شماها باید برید بیرون»
میبینید کار جنگ قدرت دو باند به کجا رسیده؟ صراحتاً از زندانی کردن و حذف و تصفیه حرف میزنند. اما با همة گرد و خاکهایی که این پاسدار گماشتة «آقاجان» میکند، نباید فراموش کرد که همة این جار و جنجالها به خاطر آن است که نقش خود خامنهای در برجام و همة این قضایا پردهپوشی شود و او را در ببرند. یک تلاش بیهوده که تنها حاکی از وحشت از آیندة تیره وتار نظام است.