اجلاس زنان -پاریس۴اسفند۱۴۰۳ خانم رجوی: به قهرمانان بی‌شماری درود می‌فرستیم که تاریخ مقاومت طولانی زن ایرانی، از نام‌هایشان تابناک است. به‌ویژه آن‌هایی که همین امروز در کانون‌های‌شورشی در هر لحظه برای دستگیری و شکنجه و اعدام آماده هستند و حاضر می‌گویند این ادامه همان مبارزه‌یی است که ۴۴ سال است در ایران جریان دارد و خامنه‌ای بارها آن را جنگ داخلی توصیف کرده است. در یک‌طرف توده مردم و در طرف دیگر فاشیسم دینی که می‌خواهد با بمب اتمی بقای خود را تضمین کند اما زمانه تغییر کرده است. ماشین جنگی خامنه‌ای در منطقه در‌هم شکسته و حالا نوبت ماشین حکومت در ایران است. آزادی با استبداد مصاف می‌دهد و بی‌تردید دیکتاتوری رفتنی است، هم‌چنان‌که مردم شاه را هم به‌زیر کشیدند و با تمام خاندانش بیرون انداختند شاه خود را «خدایگان» می‌خواند. با سلطنتی که رسماً یک موهبت الهی بود. موهبتی که البته برای «زنان ممنوع» و فقط حق اعقاب ذکور نسل بعد از نسل بود. شاه هم سایه خدا بود خانم رجوی: حالا خامنه‌ای هم رسماً ولی امر یعنی زمامدار همه مسلمانان جهان است و در قانون اساسی‌اش خود را صاحب سلطنت مطلقه و نماینده خدا روی زمین می‌داند. اما قیام در راه است و آرمان انقلابی که خمینی در سال ۵۷ سرقت کرد، به قطع به پیروزی خواهد رسید فرق امروز با ۵۷ این است که این بار انقلابی سازمان‌یافته است. نه فقط می‌داند چه چیزی را نمی‌خواهد، بلکه هم‌چنان‌که مسعود از۴۳ سال پیش می‌گفت: می‌داند که چه می‌خواهد: آزادی، دموکراسی و جمهوری دموکراتیک و آنچه در برنامه ۱۰ ماده‌یی مقاومت آمده است تفاوت بارز دیگر امروز پیشتازی زنان است. پیشتازان آزادی که نمونهٴ آن را لابد در تصویر طاهره طلوع دیده‌اید، با پیکری آویخته از کوه، با خنجری در قلبش در لباس ارتش آزادی‌بخش خانم رجوی: هر سال، روز جهانی زن فرصتی برای بازاندیشی در بارهٴ راهی است که تاکنون طی شده و دربارهٔ تعهداتی است که رو به آینده داریم سؤال این است: آیا پیشرفت‌های جهان به‌خصوص از شروع سده گذشته به سمت کاهش ستم و فرودستی زنان نبوده؟قطعاًکه این تغییرات مثبت است اما سرشت روابط اجتماعی هم‌چنان زن‌ستیزی است. به‌ویژه در ایران که زنان در اسارت فاشیسم دینی، بی‌رحمانه سرکوب می‌شوند از موفقیت‌های به‌دست آمده و از شکست‌های تلخ می‌توان این رهنمود اساسی را به‌خصوص در ایران نتیجه گرفت که حضور زنان و نقش رهبری آنها در مبارزه با استبداد دینی لازمهٔ سرنگونی رژیم است. هم‌چنان که در ایران آزاد، همین نقش لازمه دموکراسی حقیقی و توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی است ۴۰سال پیش در درون مجاهدین، یک تحول رهایی‌بخش حول زن و موضوع رهبری، رو در روی ایدئولوژی زن‌ستیز خمینی صورت گرفت. یک تحول فرهنگی که انرژی بیکرانی از زنان و مردان مقاومت آزاد کرد و نبرد برای سرنگونی فاشیسم دینی را گسترش داد ۳۷سال پیش گردآنها و تیپ‌های مستقل زنان مجاهد در ارتش آزادیبخش ملی تشکیل شد، از ۳۵ سال پیش ۹مسئول اول زن در رأس سازمان مجاهدین ایفای مسئولیت کرده‌اند ۳۳ سال پیش هژمونی زن ذیصلاح مجاهد در درون مجاهدین اعلام شد. این یک تبعیض مثبت برای تسریع در کنار زدن عقب‌ماندگی‌های تاریخی و جبران تبعیض‌های منفی بود. ۱۰ سال پیش هم شورای مرکزی مجاهدین مرکب از هزار زن پیشتاز تشکیل شد زنان مجاهد پس از دهه‌ها پایداری یک الگوی ماندگار تاریخی برای زن ایرانی آفریدند. با شرکت در نبردهای ارتش آزادی‌بخش، با تحمل شکنجه و زندان، با استقامت در برابر بمباران و حملات زرهی و موشکی در اشرف و لیبرتی و جابه‌جایی‌های پیاپی و با ترک خانمان و عزیزان ‌ بیش از نیمی از اعضای شورای ملی مقاومت ایران را زنان تشکیل می‌دهند و شورا تنها ائتلاف سیاسی تاریخ معاصر است که از ۴ دهه پیش به‌اتفاق آرا یک طرح جامع در مورد آزادیها و حقوق زنان را تصویب کرده است ما امروز از چیزی سخن می‌گوییم که یک فرضیه نیست. یک تئوری محض نیست. بلکه تجربه طولانی زنان پیشتاز ایران در میدان عمل است. لازم است تأکید کنم آن چه راه گشوده‌اندیشه توحیدی و ضد بهره‌کشانه مسعود در رهبری این جنبش است آیا برای پایداری در برابر استبداد دینی و پیشروی در مبارزه و دست شستن از جان و مال و تحمل شکنجه و زندان کافی است؟ آیا چشم پوشیدن از خانه و خانمان کافی است؟ این فداکاریها البته لازم بوده و هست؛ اما به‌دلیل طولانی بودن مبارزه، به‌دلیل رودررویی با یک دشمن ضدبشری و به‌خاطر موانعی که بهره‌کشی و زن‌ستیزی ایجاد کرده، قدم برداشتن در این میدان به استمرار یک مبارزه عمیق فرهنگی یا به‌قول مجاهدین ایدئولوژیک نیاز دارد این مبارزه به دو عنصر اساسی متکی است. یکی نفی اندیشه جنسیت‌گرایی. شورش بر فرهنگی که می‌خواهد ضعیفگی و ناتوانی بنیادین زن و در نتیجه نگاه کالایی به او را ماندگار نشان دهد. چیزی که در سالهای گذشته در مورد آن بسیار صحبت کرده‌ام خانم رجوی: امروز می‌خواهم به عنصر دیگر بپردازم: کنار زدن خودخواهی، خودشیفتگی و خودپرستی. همان که مجاهدین در مقابل فردیت بی‌همتا و بالابرنده انسانی، به آن فردیت فروبرنده می‌گویند. تکبر و حسادتی که مانع کار جمعی و سازمانیافتگی است و دینامیسم عقب‌ماندگی اجتماعی و تاریخی است در برابر روابط همبسته و جمعی، یک گرایش پس‌برنده ایستادگی می‌کند که همان فردیت فروبرنده است و در خودخواهی و اَشکال گوناگون نفی جمع بارز می‌شود. انسان را در خود محدود و روابطش را با سایرین قطع و منافع جمع و جامعه را قربانی خود می‌کند، فردیت، خلع ید از جمع است. مهم‌ترین اثرات آن عبارت‌اند از: به حاشیه بردن و نادیده گرفتن جمع، نگاه منفی به سایرین و حذف آن‌ها، برتری‌جویی، غیرمسئول دیدن خود و از دست دادن صداقت و شجاعت. در مبارزه با این گرایش، اعضای مقاومت: مناسباتی ایجاد کرده‌ا‌ند که بر اساس شنیدن و آموختن، احترام و اثبات متقابل است زنانی که به این انتخاب دست زده‌اند فداکاری برای دیگران را یک ضرورت و ارزش بالاتر می‌دانند. اعتماد به‌نفس و قدرت پرداخت هر چه بیشتر را به دست آورده‌اند. بسیاری گره‌ها که تحت تأثیر نظامهای استثماری و ستمگر در روابط میان انسان‌ها، به‌وجود آمده را باز کرده و نشان دادند هرکس برای نثار کردن قدرت و توانایی بی‌نهایت دارد توانایی انسان در این است که وقتی همه‌جا را تاریکی فرا گرفته، به مبارزه قیام می‌کند و هرگز به امید قدرتها و شانس‌ها و پیشامدها نمی‌نشیند. این خود اوست که تعیین‌کننده و تغییر دهنده است. لحظه‌یی که آدمی برای تغییر جهان به‌پا می‌خیزد، لحظه‌‌یی است که به تغییر خود باور و آن را آغاز می‌کند در دنیایی که ارزش‌های انسانی رنگ باخته، مقاومتی بپاخاسته که صدق و پاکی و شجاعت را در خود شکوفا کرده و هماورد هیولای ولایت فقیه شده است. برای رهایی مردم ایران، برای رهایی از اندیشه ارتجاعی و استثماری که لازمه این نبرد است و برای رهایی از ناباوریها و کنار زدن همهٔ موانع مبارزه به‌دست خود و با جمع خود خانم رجوی: اعضای این جمع بر اساس آنچه همه با آن توافق دارند به پیش می‌روند، اعضای آن مثل یک پیکرند. با چنین جمع متحدی، زنان توانستند قدرت فرماندهی، مدیریت زمان، استخراج انرژی‌ها را پیدا کنند و امکانهای مبارزاتی را به کار بگیرند و مستمراًیگانه‌تر و منسجم‌تر شده‌اند از این جا یک رهنمود دیگر فراراه این مبارزه قرار می‌گیرد: این‌که روح و گوهر مناسبات اجتماعی، همبستگی است، نه فردیت خودخواهانه. پیروی از همین نظرگاه و مبارزه، نسلی از مردان رها و مسئول را تکیه‌گاه محکم مبارزه کرده است. کسانی که در برابر قدرت مردسالار و مناسبات جنسیت‌زده به شورش برخاسته‌اند. شورشی که اندیشه و عاطفه و نگاه مردان را از شائبه‌های مالکانه پاک و احساس برادری حقیقی را رواج می‌دهد مردانی که این‌چنین قلب‌ها و ضمیرهای خود را از پرداخت‌گری و صدق و صفای انسانی آکنده‌اند، این را به ثبت رسانده‌اند که رهایی زنان، شرط اجتناب‌ناپذیر رهایی مردان است. بگذارید این خرافه‌ها که تعرض و پرخاشگری و نگاه کالایی را جزو طبیعت مردان می‌داند، برای همیشه منسوخ شود از نخستین روز حرف ما این بوده که مسئولیت‌پذیری زنان و هژمونی آنها به‌معنی کنار زدن و نفی مردان نیست. بلکه لازمه و شرط احیاء و شکوفایی انسانی آنها و مسئولیت‌پذیری مضاعف مردان است ۳۰ سال پیش در اجتماع ایرانیان در لندن اعلام کردم که: بشریت تنها در صورتی از شر پدیده شوم ارتجاع و بنیادگرایی خلاص می‌شود که زنان نقش پیشتاز خود را در این کارزار جهانی به عهده بگیرند. در این ۳۰ سال درستی و دقت این حرف در منطقه ما و در جهان ما به اثبات رسید خانم رجوی: آن روز خطاب به آخوندها و مرتجعان گفتم، شما هر چه از تحقیر و ستم و سرکوب در چنته داشتید، علیه زن ایرانی به‌کار گرفتید، اما به دست همین زنان آگاه و آزاد بساط ستم شما برچیده خواهد شد امروز، دختران شورشگر و قیام آفرین، این مظاهر اراده زن رزمنده ایرانی با شعار زن مقاومت آزادی، در برابر همه اجبارها ایستادگی میکنند. همان که همیشه گفته ایم: نه به حجاب اجباری، نه به دین اجباری و نه به حکومت اجباری بله زنان نیروی تغییرند. مبارزه زن ایرانی تنها برای حق آزادی پوشش نیست. فراتر از آن حق شورش برای آزادی است که در بیانیه جهانی حقوق‌بشر نقش بسته است مردم ایران هر نوع دیکتاتوری اعم از شاه و شیخ را رد کرده‌اند و بی‌تردید انقلاب دموکراتیک مردم ایران پیروز می‌شود و جامعه‌یی بنا می شود مبتنی بر جدایی دین و دولت که شورای ملی مقاومت ایران از ۴دهه پیش پرچم آن را برافراشته است اگر چه آخوندها جامعه ما را فرسنگها به عقب برده و نابود کرده‌اند اما باور دارم که با این گنجینه عظیم انسانی می‌توان همه چیز را به‌سرعت ساخت، اعتمادهای خیانت‌شده را بازیافت، باورهای از دست‌رفته را احیا کرد اجلاس زنان -پاریس۴اسفند۱۴۰۳ خانم رجوی: به قهرمانان بی‌شماری درود می‌فرستیم که تاریخ مقاومت طولانی زن ایرانی، از نام‌هایشان تابناک است. به‌ویژه آن‌هایی که همین امروز در کانون‌های‌شورشی در هر لحظه برای دستگیری و شکنجه و اعدام آماده هستند و حاضر می‌گویند این ادامه همان مبارزه‌یی است که ۴۴ سال است در ایران جریان دارد و خامنه‌ای بارها آن را جنگ داخلی توصیف کرده است. در یک‌طرف توده مردم و در طرف دیگر فاشیسم دینی که می‌خواهد با بمب اتمی بقای خود را تضمین کند اما زمانه تغییر کرده است. ماشین جنگی خامنه‌ای در منطقه در‌هم شکسته و حالا نوبت ماشین حکومت در ایران است. آزادی با استبداد مصاف می‌دهد و بی‌تردید دیکتاتوری رفتنی است، هم‌چنان‌که مردم شاه را هم به‌زیر کشیدند و با تمام خاندانش بیرون انداختند شاه خود را «خدایگان» می‌خواند. با سلطنتی که رسماً یک موهبت الهی بود. موهبتی که البته برای «زنان ممنوع» و فقط حق اعقاب ذکور نسل بعد از نسل بود. شاه هم سایه خدا بود خانم رجوی: حالا خامنه‌ای هم رسماً ولی امر یعنی زمامدار همه مسلمانان جهان است و در قانون اساسی‌اش خود را صاحب سلطنت مطلقه و نماینده خدا روی زمین می‌داند. اما قیام در راه است و آرمان انقلابی که خمینی در سال ۵۷ سرقت کرد، به قطع به پیروزی خواهد رسید فرق امروز با ۵۷ این است که این بار انقلابی سازمان‌یافته است. نه فقط می‌داند چه چیزی را نمی‌خواهد، بلکه هم‌چنان‌که مسعود از۴۳ سال پیش می‌گفت: می‌داند که چه می‌خواهد: آزادی، دموکراسی و جمهوری دموکراتیک و آنچه در برنامه ۱۰ ماده‌یی مقاومت آمده است تفاوت بارز دیگر امروز پیشتازی زنان است. پیشتازان آزادی که نمونهٴ آن را لابد در تصویر طاهره طلوع دیده‌اید، با پیکری آویخته از کوه، با خنجری در قلبش در لباس ارتش آزادی‌بخش خانم رجوی: هر سال، روز جهانی زن فرصتی برای بازاندیشی در بارهٴ راهی است که تاکنون طی شده و دربارهٔ تعهداتی است که رو به آینده داریم سؤال این است: آیا پیشرفت‌های جهان به‌خصوص از شروع سده گذشته به سمت کاهش ستم و فرودستی زنان نبوده؟قطعاًکه این تغییرات مثبت است اما سرشت روابط اجتماعی هم‌چنان زن‌ستیزی است. به‌ویژه در ایران که زنان در اسارت فاشیسم دینی، بی‌رحمانه سرکوب می‌شوند از موفقیت‌های به‌دست آمده و از شکست‌های تلخ می‌توان این رهنمود اساسی را به‌خصوص در ایران نتیجه گرفت که حضور زنان و نقش رهبری آنها در مبارزه با استبداد دینی لازمهٔ سرنگونی رژیم است. هم‌چنان که در ایران آزاد، همین نقش لازمه دموکراسی حقیقی و توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی است ۴۰سال پیش در درون مجاهدین، یک تحول رهایی‌بخش حول زن و موضوع رهبری، رو در روی ایدئولوژی زن‌ستیز خمینی صورت گرفت. یک تحول فرهنگی که انرژی بیکرانی از زنان و مردان مقاومت آزاد کرد و نبرد برای سرنگونی فاشیسم دینی را گسترش داد ۳۷سال پیش گردآنها و تیپ‌های مستقل زنان مجاهد در ارتش آزادیبخش ملی تشکیل شد، از ۳۵ سال پیش ۹مسئول اول زن در رأس سازمان مجاهدین ایفای مسئولیت کرده‌اند ۳۳ سال پیش هژمونی زن ذیصلاح مجاهد در درون مجاهدین اعلام شد. این یک تبعیض مثبت برای تسریع در کنار زدن عقب‌ماندگی‌های تاریخی و جبران تبعیض‌های منفی بود. ۱۰ سال پیش هم شورای مرکزی مجاهدین مرکب از هزار زن پیشتاز تشکیل شد زنان مجاهد پس از دهه‌ها پایداری یک الگوی ماندگار تاریخی برای زن ایرانی آفریدند. با شرکت در نبردهای ارتش آزادی‌بخش، با تحمل شکنجه و زندان، با استقامت در برابر بمباران و حملات زرهی و موشکی در اشرف و لیبرتی و جابه‌جایی‌های پیاپی و با ترک خانمان و عزیزان ‌ بیش از نیمی از اعضای شورای ملی مقاومت ایران را زنان تشکیل می‌دهند و شورا تنها ائتلاف سیاسی تاریخ معاصر است که از ۴ دهه پیش به‌اتفاق آرا یک طرح جامع در مورد آزادیها و حقوق زنان را تصویب کرده است ما امروز از چیزی سخن می‌گوییم که یک فرضیه نیست. یک تئوری محض نیست. بلکه تجربه طولانی زنان پیشتاز ایران در میدان عمل است. لازم است تأکید کنم آن چه راه گشوده‌اندیشه توحیدی و ضد بهره‌کشانه مسعود در رهبری این جنبش است آیا برای پایداری در برابر استبداد دینی و پیشروی در مبارزه و دست شستن از جان و مال و تحمل شکنجه و زندان کافی است؟ آیا چشم پوشیدن از خانه و خانمان کافی است؟ این فداکاریها البته لازم بوده و هست؛ اما به‌دلیل طولانی بودن مبارزه، به‌دلیل رودررویی با یک دشمن ضدبشری و به‌خاطر موانعی که بهره‌کشی و زن‌ستیزی ایجاد کرده، قدم برداشتن در این میدان به استمرار یک مبارزه عمیق فرهنگی یا به‌قول مجاهدین ایدئولوژیک نیاز دارد این مبارزه به دو عنصر اساسی متکی است. یکی نفی اندیشه جنسیت‌گرایی. شورش بر فرهنگی که می‌خواهد ضعیفگی و ناتوانی بنیادین زن و در نتیجه نگاه کالایی به او را ماندگار نشان دهد. چیزی که در سالهای گذشته در مورد آن بسیار صحبت کرده‌ام خانم رجوی: امروز می‌خواهم به عنصر دیگر بپردازم: کنار زدن خودخواهی، خودشیفتگی و خودپرستی. همان که مجاهدین در مقابل فردیت بی‌همتا و بالابرنده انسانی، به آن فردیت فروبرنده می‌گویند. تکبر و حسادتی که مانع کار جمعی و سازمانیافتگی است و دینامیسم عقب‌ماندگی اجتماعی و تاریخی است در برابر روابط همبسته و جمعی، یک گرایش پس‌برنده ایستادگی می‌کند که همان فردیت فروبرنده است و در خودخواهی و اَشکال گوناگون نفی جمع بارز می‌شود. انسان را در خود محدود و روابطش را با سایرین قطع و منافع جمع و جامعه را قربانی خود می‌کند، فردیت، خلع ید از جمع است. مهم‌ترین اثرات آن عبارت‌اند از: به حاشیه بردن و نادیده گرفتن جمع، نگاه منفی به سایرین و حذف آن‌ها، برتری‌جویی، غیرمسئول دیدن خود و از دست دادن صداقت و شجاعت. در مبارزه با این گرایش، اعضای مقاومت: مناسباتی ایجاد کرده‌ا‌ند که بر اساس شنیدن و آموختن، احترام و اثبات متقابل است زنانی که به این انتخاب دست زده‌اند فداکاری برای دیگران را یک ضرورت و ارزش بالاتر می‌دانند. اعتماد به‌نفس و قدرت پرداخت هر چه بیشتر را به دست آورده‌اند. بسیاری گره‌ها که تحت تأثیر نظامهای استثماری و ستمگر در روابط میان انسان‌ها، به‌وجود آمده را باز کرده و نشان دادند هرکس برای نثار کردن قدرت و توانایی بی‌نهایت دارد توانایی انسان در این است که وقتی همه‌جا را تاریکی فرا گرفته، به مبارزه قیام می‌کند و هرگز به امید قدرتها و شانس‌ها و پیشامدها نمی‌نشیند. این خود اوست که تعیین‌کننده و تغییر دهنده است. لحظه‌یی که آدمی برای تغییر جهان به‌پا می‌خیزد، لحظه‌‌یی است که به تغییر خود باور و آن را آغاز می‌کند در دنیایی که ارزش‌های انسانی رنگ باخته، مقاومتی بپاخاسته که صدق و پاکی و شجاعت را در خود شکوفا کرده و هماورد هیولای ولایت فقیه شده است. برای رهایی مردم ایران، برای رهایی از اندیشه ارتجاعی و استثماری که لازمه این نبرد است و برای رهایی از ناباوریها و کنار زدن همهٔ موانع مبارزه به‌دست خود و با جمع خود خانم رجوی: اعضای این جمع بر اساس آنچه همه با آن توافق دارند به پیش می‌روند، اعضای آن مثل یک پیکرند. با چنین جمع متحدی، زنان توانستند قدرت فرماندهی، مدیریت زمان، استخراج انرژی‌ها را پیدا کنند و امکانهای مبارزاتی را به کار بگیرند و مستمراًیگانه‌تر و منسجم‌تر شده‌اند از این جا یک رهنمود دیگر فراراه این مبارزه قرار می‌گیرد: این‌که روح و گوهر مناسبات اجتماعی، همبستگی است، نه فردیت خودخواهانه. پیروی از همین نظرگاه و مبارزه، نسلی از مردان رها و مسئول را تکیه‌گاه محکم مبارزه کرده است. کسانی که در برابر قدرت مردسالار و مناسبات جنسیت‌زده به شورش برخاسته‌اند. شورشی که اندیشه و عاطفه و نگاه مردان را از شائبه‌های مالکانه پاک و احساس برادری حقیقی را رواج می‌دهد مردانی که این‌چنین قلب‌ها و ضمیرهای خود را از پرداخت‌گری و صدق و صفای انسانی آکنده‌اند، این را به ثبت رسانده‌اند که رهایی زنان، شرط اجتناب‌ناپذیر رهایی مردان است. بگذارید این خرافه‌ها که تعرض و پرخاشگری و نگاه کالایی را جزو طبیعت مردان می‌داند، برای همیشه منسوخ شود از نخستین روز حرف ما این بوده که مسئولیت‌پذیری زنان و هژمونی آنها به‌معنی کنار زدن و نفی مردان نیست. بلکه لازمه و شرط احیاء و شکوفایی انسانی آنها و مسئولیت‌پذیری مضاعف مردان است ۳۰ سال پیش در اجتماع ایرانیان در لندن اعلام کردم که: بشریت تنها در صورتی از شر پدیده شوم ارتجاع و بنیادگرایی خلاص می‌شود که زنان نقش پیشتاز خود را در این کارزار جهانی به عهده بگیرند. در این ۳۰ سال درستی و دقت این حرف در منطقه ما و در جهان ما به اثبات رسید خانم رجوی: آن روز خطاب به آخوندها و مرتجعان گفتم، شما هر چه از تحقیر و ستم و سرکوب در چنته داشتید، علیه زن ایرانی به‌کار گرفتید، اما به دست همین زنان آگاه و آزاد بساط ستم شما برچیده خواهد شد امروز، دختران شورشگر و قیام آفرین، این مظاهر اراده زن رزمنده ایرانی با شعار زن مقاومت آزادی، در برابر همه اجبارها ایستادگی میکنند. همان که همیشه گفته ایم: نه به حجاب اجباری، نه به دین اجباری و نه به حکومت اجباری بله زنان نیروی تغییرند. مبارزه زن ایرانی تنها برای حق آزادی پوشش نیست. فراتر از آن حق شورش برای آزادی است که در بیانیه جهانی حقوق‌بشر نقش بسته است مردم ایران هر نوع دیکتاتوری اعم از شاه و شیخ را رد کرده‌اند و بی‌تردید انقلاب دموکراتیک مردم ایران پیروز می‌شود و جامعه‌یی بنا می شود مبتنی بر جدایی دین و دولت که شورای ملی مقاومت ایران از ۴دهه پیش پرچم آن را برافراشته است اگر چه آخوندها جامعه ما را فرسنگها به عقب برده و نابود کرده‌اند اما باور دارم که با این گنجینه عظیم انسانی می‌توان همه چیز را به‌سرعت ساخت، اعتمادهای خیانت‌شده را بازیافت، باورهای از دست‌رفته را احیا کرد