گردهمآیی مقاومت ایران در پاریس نشانه تغییر دوران
در یکی دیگر از برنامه های ایران آزاد با شما هستیم. گردهمایی که همچنان در رسانه های جهان مطرح است و در داخل ایران هم امیدها و شورهای بسیاری ایجاد کرده است.
و بطور خاص در درون رژیم هم ولوله انداخته است
این که با این گردهمایی چه اتفاقی افتاد؟ آیا اصلا این گردهمایی علامت تحولی بود؟
آنچه بیتردید میشود گفت این است که بعد از شکستهای پیدرپی خامنهای و اعتلای روزافزون مقاومت، این گردهمایی از نشانههای بارز تغییر دوران و مقدمة تغییر در ایران است. یعنی تغییر شرایط و دگرگونی مسیری که بعد از پایان ۱۴سال محاصره، با هجرت تاریخی مجاهدین آغاز شد و هر روز علامت تازه ای از این تغییر بارز میشود.
همینطور میشود گفت این گردهمایی یک رژه صدهزار نفره و بزرگ سیاسی بود، در پیوند با رزمآوران آزادی.
مریم رجوی: «سومین حقیقت، وجود یک نیروی تغییر و جایگزین دمکراتیک است. قدرت این جایگزین در این است که شرایط بحرانی را به سرنگونی رژیم بالغ میکند. در سال ۸۸ هسته اصلی قیامها را تشکیل داد و شعارها را از «رأی من کو» به شعار « مرگ بر اصل ولایت فقیه »رسانید. از مرداد سال گذشته با برافراشتن پرچم دادخواهی، کشتار زندانیان سیاسی در ۲۹ سال پیش را، به کانون سیاست امروز، منتقل کرده است و در نمایش انتخابات اخیر، شعار نه جلاد، نه شیاد را اجتماعی کرد. به طوریکه ولی فقیه ارتجاع فریاد میکشید که چرا جای شهید و جلاد عوض شده است.
بله، زمان رسوایی جلادان است؛ تا روزی که در پیشگاه ملت ایران از آنها حسابرسی شود
اما این جایگزین به چه نیرویی متکی است؟
- متکی است به یک جنبش سازمانیافته و متحد با هزاران عضو پیشتاز و فداکار
- متکی است به حمایت خالصانه ایرانیان در داخل و خارج کشور و رنج و تلاش اشرفنشانها
- متکی است به زندانیان سیاسی که در همین روزها از دل بندها و سلولها بهحمایت از گردهمایی شما برخاستهاند
- متکی است بهزنان،کارگران، معلمان، متخصصان و جوانان ازخودگذشته.
- متکی است، بهعشق بیدریغ آنها و بهحمایت مالی آنها که قرض میکنند، خانه و اموال خود را میفروشند تا این مقاومت، مستقل، برپا و استوار بماند
با تلاش و خطرپذیری اعضای این مقاومت بود که ما توانستیم سایتهای اتمی پنهانی رژیم را افشا کنیم. در حالیکه هیچ دولتی در جهان، حتی نتوانسته بود از آن مطلع شود
چرا این جایگزین قابل اعتماد و قابل تکیه است؟
- چون همواره پای قولها و شعارهای خود ایستاده است.
- چون هیچ روزی به شب و هیچ شبی به صبح نرسید که برای آرمان آزادی بی نبرد و تکاپو سر کرده باشد
- چون ۱۲۰هزار تن از اعضا وهوادارانش اعدام شدند، و از سی خرداد سال ۶۰، هدف سرکوبهای طاقتفرسا و یک جنگ روانی همهجانبه قرار گرفت
بااینهمه، کوهها تکان خوردند، اما مقاومت شما از جای خود تکان نخورد. و تکان نخواهد خورد تا خلیفه ارتجاع را ریشهکن کند
در افسانههای ایران باستان، کاوه آهنگر به شجاعت و درفش برافراشتهاش شناخته میشود. وقتی همه جا را ظلم و ستم فرا گرفته بود، او خلقی را بهقیام و مقاومت برانگیخت.
آرش، جانش را در چله کمان گذاشت تا مرزهای ایران را استوار کرد و سیاوش از آتش گذشت و مظهر پاکی و بیگناهی شد.
حالا مقاومت ما کاوه و آرش و سیاوش را در خود زنده کرده است. آنقدر از آتش میگذرد، آن قدر جان بیتابش را بر چله کمان میگذارد ، تا بندها در دماوند از هم بگسلد تا ایران رها شود، تا گلستان آزادی و عدالت شود.»